اعتکاف
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 24 مهر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240058/اعتکاف
چهارشنبه 6 فروردین 1404
چاپ شده
9
اِعْتِكاف، یكی از اعمال عبادی مستحب در اسلام كه بر اثر نذر، یمین، عهد و امثال آن واجب میشود و زمان مخصوصی برای آن معین نشده است.اعتكاف از مادۀ «عكف» در لغت به معنای اقبال و روی آوردن به چیزی و ملازمت آن بر سبیل تعظیم است (راغب، 355) كه در قرآن مجید بارها در این مفهوم به كار رفته است (نك : بقره / 2 / 125؛ اعراف / 7 / 138؛ طه / 20 / 97؛ شعراء / 26 / 71). همچنین از همین ماده در قرآن، «عاكف» به معنای ساكن و مقیم (حج / 22 / 25) و نیز «معكوف» در مفهوم ممنوع و بازداشته شده (فتح / 48 / 25) كاربرد یافته است.اعتكاف در شرع، التزام به توقف و درنگ در مسجد به قصد قربت است (راغب، همانجا) و تعریف جامع آن اقامت كردن برای حداقل 3 روز در مسجد به قصد تعبد با مراعات شرایط لازم است. در اصطلاح سالكان و متصوفه، فارغ و تهی ساختن دل از اشتغالات دنیوی و تسلیم كردن نفس به مولى است و گفته شده است كه اعتكاف و عكوف اقامت گزیدن است و معنای آن این است كه تا مرا نیامرزی، از درگـاه تـو ــ ای خداوند ــ دور نمیشوم (جرجانی، 25).با اینكه مسلمانان روش اعتكاف را از سنت پیامبر (ص) فراگرفتند (مالك، 1 / 314)، در ادیان پیش از اسلام و از جمله در میان عرب آیینی نزدیك به اعتكاف وجود داشته است؛ از جمله میتوان به روایتی با این مضمون اشاره كرد كه عمر به حضرت رسول (ص) گفت: در دوران جاهلیت نذر كرده بودم شبی را در مسجد الحرام اعتكاف كنم، و حضرت فرمود تا به نذر خود وفا كند (بخاری، 3 / 105، 110؛ ابن ماجه، 1 / 563).از اینكه پیامبر اكرم (ص) پیش از هجرت در مسجد الحرام اعتكاف كرده باشد، اطلاعی در دست نیست، ولی در مدینه نخست در دهۀ اول ماه رمضان، سال بعد در دهۀ دوم، و پس از آن در دهۀ سوم در مسجد معتكف میشدند و برای آن حضرت چادری در مسجد برپا میشد (كلینی، 4 / 175). ازهمینرو، بهترین زمان برای اعتكاف، ماه رمضان، خاصه دهۀ سوم آن، دانسته شده، و مستحب مؤكد شمرده شده است (مثلاً نك : شهید ثانی، 2 / 149؛ جزیری، 1 / 582)، گرچه در دیگر اوقات نیز مستحب است. در میان شیعیان سنت اعتكاف به ویژه در روزهای 13، 14 و 15 رجب همچنان رواج دارد.در شرایط اعتكاف، همچون دیگر عبادات، نخست از اسلام، تكلیف و نیت سخن به میان میآید. افزون بر آن نزد برخی از مذاهب چون امامیه و مالكیه روزه داشتن بر شخص معتكف واجب است (مالك، 1 / 315؛ محقق، 1 / 215). قول مشهور در میان حنفیه نیز همان است كه اعتكاف بدون روزه تحقق نمییابد، اما برپایۀ قولی دیگر در اعتكاف مستحب، روزه شرط دانسته نمیشود (نك : سمرقندی، 2 / 372؛ الفتاوی ... ، 1 / 211). شافعی و نیز احمد در روایت اشهر از او، اساساً در اعتكاف روزه را واجب نمیشمارند (نك : شافعی، 2 / 107؛ ابن هبیره، 1 / 170؛ نیز نك : مروزی، 75).مدت اعتكاف نزد امامیه نباید از 3 روز كوتاهتر باشد و اگر اعتكاف مستحب باشد، معتكف میتواند آن را قطع كند، مگر در پایان روز دوم كه واجب است آن را ادامه دهد (محقق، 1 / 216) و مراد از 3 روز از آغاز طلوع فجر روز اول تا غروب روز سوم است. به نظر مالك (1 / 314) و شافعی (2 / 105) معتكف باید پیش از غروب آفتاب در محل اعتكاف حاضر شود تا از آغاز شب در آنجا باشد. اصولاً نظر ائمۀ سنت و جماعت دربارۀ مدت اعتكاف مختلف است و به نظر اكثر فقها حداقلی برای اعتكاف نیست (ابن رشد، 1 / 314).در سخن از جایگاه اعتكاف در فقه اهل سنت، مشهور آن است كه در هر مسجدی میتوان اعتكاف كرد و تنها برخی از فقیهان چون احمد این امر را به مسجدی كه در آن نماز جماعت برگذار میشود، اختصاص دادهاند (مثلاً نك : همو، 1 / 313؛ ابنهبیره، همانجا)، اما در فقه امامیه آراء در این باره متفاوت است. در روایات بارها اعتكاف را خاص مسجدالحرام، مسجدالنبی (ص) در مدینه، و دو مسجد كوفه و بصره شمردهاند، اما روایاتی نیز وجود دارد كه در آنها اعتكاف در مسجد جامع یا مسجدی كه امامی عادل در آن نماز جمعه یا جماعت خوانده باشد، روا شمرده شده است (كلینی، 4 / 176؛ قس: مفید، 363). در محافل فقهی امامیه، نزد فقیهان متقدم اختصاص جایگاه اعتكاف به مساجد چهارگانه غلبه داشته است و تنها برخی چون ابنبابویه مسجد مداین را نیز به 4 مسجد افزودهاند (نك : ص 18؛ نیز نك : سیدمرتضى، 72؛ طوسی، 2 / 272)، اما در سدههای بعد این محدودیت تردید برانگیز شده است، چنانكه شهید اول و شهید ثانی (2 / 150) حصر صحت اعتكاف به مساجد اربعه را ضعیف شمردهاند و برخی اعتكاف در غیرمساجد اربعه را با قصد رجا و احتمال مطلوبیت به طور عام تجویز كردهاند (خمینی، 1 / 305).در مدت اعتكاف، خروج از مسجد تنها در حد پرداختن به اموری خاص جایز است و مصالحی عام چون اقامۀ نماز جمعه، تشییع جنازه، اقامۀ شهادت و عیادت بیمار، یا نیازهای شخصی چون تهیۀ خوراك لازم و قضای حاجت از مصادیق این مستثنیات شمرده شده است. به هر تقدیر، در موارد مجاز هم معتكف نباید در جایی بنشیند و تا حدی كه ممكن است نباید در سایه راه برود (كلینی، 4 / 178؛ ابن رشد، 1 / 317؛ محقق، 1 / 217).در اعتكاف چند چیز از جمله مباشرت جنسی حتى در حد بوسیدن، استفاده از بوی خوش، خرید و فروش، مگر برای رفع حاجت و نیز مشاجره و جدال دربارۀ امور دنیوی بر شخص معتكف حرام میشود و ارتكاب برخی از محرمات علاوه بر باطل كردن اعتكاف موجب كفاره نیز میگردد (ابن هبیره، 1 / 171؛ محقق، 1 / 219-220؛ جزیری، 1 / 585-587).اعتكاف به عنوان یكی از مباحث مهم در فقه عبادات، گاه موضوع تألیفاتی مستقل نیز قرار گرفته است. در خلال آثار فقهی شخصیتهایی متقدم چون شافعی و داوود اصفهانی تكنگاریهایی با عنوان كتاب الاعتكاف به چشم میخورد (نك : ابن ندیم، 264، 271)، چنانكه از فقیهان كهن امامی نیز كسانی چون ابوالفضل صابونی و ابوجعفر ابن بابویه نوشتههایی با همین عنوان داشتهاند (نك : نجاشی، 375، 389). در فقه میانه و متأخر امامیه نیز از تكنگاریهای موجود، میتوان به اینها اشاره كرد: 1. الاعتكافیة، از معینالدین سالم بن بدران بصری (زنده در 626 ق) كه یادكردهایی از آن در منابع دیده میشود (نك : آقابزرگ، 2 / 230)؛ 2. الاعتكافیة یا ماءالحیاة و صافی الفرات، از شیخ لطفالله میسی اصفهانی (د 1033 ق) كه به كوشش رسول جعفریان در مجلد اول از مجموعۀ میراث اسلامی ایران (ص 311-337) در 1373 ش در قم به چاپ رسیده است؛ 3. الكفاف فی مسائل الاعتكاف، اثر مولى محمدجعفر شریعتمدار استرابادی (د 1263 ق) كه نسخهای از آن در كتابخانۀ آیتالله مرعشی نگهداری میشود (نك : آقابزرگ، 2 / 229؛ مدرسی، 338)؛ 4. الاعتكافیة، از سیدمحمدعلی شهرستانی (د 1290 ق)، كه آقا بزرگ تهرانی از وجود نسخههایی از آن در برخی مجموعههای شخصی گزارش داده است (2 / 229-230).
آقابزرگ، الذریعة؛ ابن بابویه، محمد، «المقنع»، الجوامع الفقهیة، قم، 1404 ق؛ ابن رشد، محمد، بدایة المجتهد، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ ابن ماجه، محمد، سنن، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، 1952-1953 م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابنهبیره، یحیى، الافصاح، به كوشش محمد راغب طباخ، حلب، 1366 ق / 1947 م؛ بخاری، محمد، صحیح، قاهره، ادارة الطباعة المنیریه؛ جرجانی، علی، التعریفات، قاهره، 1357 ق / 1938 م؛ جزیری، عبدالرحمان، الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ خمینی، روحالله، تحریر الوسیلة، نجف، مطبعة الآداب؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به كوشش ندیم مرعشلی، قاهره، 1392 ق؛ سمرقندی، علاءالدین، تحفة الفقهاء، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ سیدمرتضى، علی، الانتصار، به كوشش محمدرضا خرسان، نجف، 1391 ق / 1971 م؛ شافعی، محمد، الام، به كوشش محمد زهری نجار، بیروت، دارالمعرفه؛ شهید ثانی، زینالدین، الروضة البهیة، به كوشش محمد كلانتر، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ طوسی، محمد، الخلاف، قم، 1407 ق؛ الفتاوی الهندیة ( الفتاوی العالمكیریة)، قاهره، 1323 ق؛ قرآن كریم؛ كلینی، محمد، الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، بیروت، 1401 ق؛ مالك بن انس، الموطأ، به كوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، 1406 ق / 1985 م؛ محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام، به كوشش عبدالحسین محمدعلی، نجف، 1389 ق / 1969 م؛ مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمۀ محمدآصف فكرت، مشهد، 1368 ش؛ مروزی، محمد، اختلاف العلماء، به كوشش صبحی سامرایی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ مفید، محمد، المقنعة، قم، 1410 ق؛ نجاشی، احمد، رجال، به كوشش موسى شبیری زنجانی، قم، 1407 ق.
عبدالامیر سلیم
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید