باچوخه، کشتی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 12 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/238490/باچوخه،-کشتی
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
1
باچوخه، کُشْتی، یا کشتی چوخه (چوخا، چوخهای)، از کشتیهای محلی و بسیار رایج منطقۀ خراسان. نام این نوع کُشتی برگرفته از جنس لباس مورد استفادۀ کشتیگیران یعنی «چوخه» یا «چوخا» (ه م) است. گروهی پوشاکِ سنتی کشتی باچوخه را نمدی بدون آستین یا جبهای از بَرَک سیاه که پارچهای پشمی و خشن بوده، میدانند که امروزه برزنت و جاجیم جای آن را گرفته است. برخی نیز آن را پالتویی با آستین بلند از جنس پشم شتر یا گوسفند دانستهاند (ایمانپور، 27؛ لطیف، 7). از آنجا که چوخه لباس مخصوص چوپانان است، مبتکران و پیشکسوتان باچوخه را نیز میتوان چوپانان دانست. برخی محققان، چون فاروقی، معتقدند کشتیِ باچوخه در زمان صفویان، توسط کردهای مهاجر به خراسان رسیده است (ص 177). شیوۀ زندگی کوچنشینی، انسان را به تمرین و یادگیریِ ورزشهای رزمی ــ که مهمترین آن کشتی است ــ وادار میکند. با گذشت زمان و بهرغم یکجانشینی بسیاری از کوچندگان، هنوز علاقه به کشتی باچوخه در خراسان برجای مانده است (مشرف، 66؛ لطیف، همانجا). در کشتی باچوخه مهمترین هدف پرورش و شناختِ پهلوان شهر است (میرنیا، 230). با بررسی موشکافانهتر شاید بتوان حملات بیگانگان به مرزهای خراسان را عامل اهمیت دادن به کشتی قهرمانپرور این منطقه دانست. در سیر تاریخی کشتی، مدت زمانی پس از حملۀ مغول، این ورزش وارد مرحلۀ جدیدی شد و رسمیت یافت (کاظمینی، 46؛ مردمنگاری ... ، 91).
کشتی باچوخه در میان مردم خراسان بهویژه ایلات کرد و ترک آن دیار مرسوم است. قوچان، بجنورد، اسفراین، فریمان، چناران، فاروج، شیروان و مشهد از شهرهایی هستند که در آنها این کشتی برگزار میشود (میرنیا، 230؛ مشرف، 65-66؛ قزل ایاغ، 265). گاه کشتی باچوخه نماد برخی از شهرهای خراسان بهشمار میرود. در میدان ورودی اسفراین مجسمۀ دو کشتیگیر باچوخه نهاده شده که نشانگر رواج و اهمیت کشتی باچوخه در این شهر است (ایمانپور، همانجا). افزون بر پراکندگی این کشتی در برخی شهرها و مناطق ایران، گروهی از پیشکسوتان کشتی مانند محمد لطیف، کشتی ساحلی «سامبو» در ترکیه، و کشتی «کوراش» در ازبکستان را برگرفته از همان کشتی باچوخه میدانند که هم اکنون به نام آن کشورها شناخته میشوند (لطیف، همانجا). وجود کشتی باچوخه در کشورهای همجوار میتواند بیانگر گسترش دامنۀ این کشتی به فراسوی مرزهای ایران کنونی باشد.
لباس کشتی باچوخه 3 قسمت است: شلوارک، تنپوش و کمربند که با نامهای شلوار، روپوش و شال معروف است. شلوار تا سر زانو ست، روپوش از بافتههای پشمی و نخی بدون آستین است، و کمربند شالی سفید رنگ و در برخی مناطق به رنگ آبی یا قرمز است. معمولاً کشتیگیران با رنگ شالشان شناخته میشوند (مشرف، 65؛ نیک صالحی، بش ؛ مردمنگاری، قزلایاغ، همانجاها). این شال در واقع همان دستاری است که در گذشته مردم به سر میبستند. در تابستان به جای لباس ضخیم از جبهای نخی استفاده میشود. پیش از مسابقه، کشتیگیران آستینها را تا آرنج بالا میزنند و شال را به دورکمر بسته، و دامن چوخا را به پشت برمیگردانند و زیر کمربند محکم میکنند تا آزادی عمل بیشتری داشته باشند. آنها شلوار را تا زانو بالا میزنند و با پای برهنه کشتی میگیرند (میرنیا، همانجا). در برخی نقاط مانند اسفراین، پاچۀ شلوار را تا نزدیکی ران بالا میبرند. شلوار چسبیده به بدن است تا حریف نتواند در آن چنگ بزند (ایمانپور، 27). درگذشته، در قوچان لباس مخصوص کشتی شلوار مشکی نخی بود که با بند محکم میشد؛ اکنون کِش جای بند را گرفته است و کشتیگیران از چوخۀ قهوهای مایل به زرد استفاده میکنند (مشرف، همانجا).
کشتی باچوخه در زندگی مردم خراسان بزرگ از جایگاه مهمی برخوردار، و از اجزاء جداییناپذیر زندگی آنها ست. درواقع، هرگاه مردم کنار هم گرد میآیند، در مراسم رسمی و غیر رسمی، در اوقات بیکاری یا پس از کار روزانه فرصت را غنیمت میشمرند و کشتی میگیرند. ایام نوروز بهترین زمان برگزاری کشتی است، زیرا زمان جشن و بیکاری مردم است. در گذشته در اسفراین، هر 13 روزِ عید کشتیِ چوخه در برابر «خان سیزده» یا «میر نوروزی» (ه م) برگزار میشد. روز چهاردهم فروردین پهلوان انتخاب میشد. از اول تا چهاردهم فروردین، جشنهای عروسی، جشنهای محلی ـ فصلی و عید فطر از روزهای برگزاری این کشتی است (میرنیا، 230؛ بلوکباشی، 120، 121؛ مشرف، همانجا؛ مکاری، بش ؛ فرهنگنامه ... ، 6 / 63؛ لطیف، 7). با گذشت زمان، به منظور شرکت دادن شمار بیشتری از کشتیگیران در مسابقهها، برنامهای مدون برای برگزاری باچوخه در استانهای خراسان شمالی، جنوبی و رضوی تنظیم شده است. برای مسابقات استانی در شیروان در روز دوازدهم فروردین و عید فطر، در مانه و سملقان در اواسط زمستان، و در بجنورد روز 13 فروردین مسابقه برگزار میکنند؛ روز چهاردهم فروردین ماه در اسفراین در میدان بزرگی، شبیه استادیوم ورزشی و موسوم به «گود زینلی خان»، مسابقات کشتی به صورت قهرمانی کشوری برگزار میشود (نیکصالحی، همانجا).
مکان کشتی به جاهای خاصی محدود نمیشود. میدانهای عمومی شهر و روستا و فضاهای باز، صاف و پاکیزه که پذیرای شمار زیادی از مردم در کنار هم بوده، و دارای چمن یا خاک نرم باشد، محلی مناسب برای برگزاری کشتی باچوخه است (مردمنگاری، 91؛ قزل ایاغ، 265؛ مشرف، 66). از مهمترین شاخصههای مکان برگزاری کشتی باچوخه فضایی با دید مناسب برای گروه زیادی از مردم است؛ بهعنوان مثال، در 1386ش در اسفراین، به علت نامساعد بودن هوا و بارندگی، محل برگزاری مسابقه را به درون دو سالن کوچک سرپوشیده منتقل کردند؛ اما هجوم بیامان مردم به هنگام ورود به این دو سالن خساراتی به آن وارد آورد و باعث برگرداندن مسابقه به محل اصلی در فضایی باز شد (لطیف، همانجا). برگزاری کشتی حتى در محوطۀ امامزادهها و مکانهای مقدس که محل تجمع مردم است، نیز مرسوم است. به عنوان مثال، اماکن مقدس نزدیک شیروان و امام مرشد در شمال فاروج، و آق امام و ده سیاهدشت در قوچان (مشرف، 65؛ مردمنگاری، همانجا) و امامزاده فریمان و امامزاده کوشکی در اسفراین از محلهای برگزاری کشتی است که شاید بیانگر اعتقاد همراه با احترام مردم به کشتی باچوخه باشد (زارع).
بیشتر قهرمانان و کشتیگیران باچوخه افرادی جوانمرد و پهلوانصفت هستند. جوانمردی از اصول اولیۀ کشتی باچوخه است. رسم است که کشتیگیران با وضو و خلوص نیت، به نوبت و با رعایت احترام به بزرگترها وارد گود میشوند، بر زمین بوسه میزنند و به هر سیدی که اطرافِ گود کشتی نشسته ـ است، سلام میکنند. کشتیگیران پس از ورود به میدان به «رجزخوانی» میپردازند؛ رجزخوانی شیوهای برای طلبیدن حریف است. اگر پس از ورود کشتیگیر اول، شخصی برای مبارزه وارد زمین نشود، رجزخوان برای تهییج کشتیگیران، مثلاً میگوید: «از مشرق تا مغرب به جز سید با همه کشتی میگیرم» و صلوات میفرستد یا به امام رضا(ع) سلام میدهد. پس از این مرحله کشتیگیرانی که توان مقابله دارند، وارد زمین میشوند. دو کشتیگیر صورت همدیگر را میبوسند و کشتی شروع میشود. در پایان کشتی برنده و بازنده با در آغوش گرفتن هم، منش پهلوانی را به نمایش میگذارند. به سبب داشتن این روحیۀ جوانمردی است که بسیاری از کشتیگیران در بین مردم به نام «پهلوان» معروف میشوند (مکاری، بش ؛ ایمانپور، 27؛ مشرف، 66؛ نیکصالحی، همانجا). لقب پهلوان لقبی عام است، ولی در اسفراین این عنوان به قهرمانی داده میشود که در روز چهاردهم فروردین در میان قهرمانان کشتی دهات اسفراین پیروز میدان شود (بلوکباشی، 120). شاید کشتی باچوخه تنها مسابقۀ کشتی در ایران باشد که زنان در کنار مردان میتوانند در گوشهای از میدان به تماشا بایستند (ایمانپور، همانجا).
ساز در این کشتی نقشی تهییجکننده برای کشتیگیران و تماشاگران دارد. بنابراین، کشتی با نواختن ساز و دهل و تشویق تماشاگران برگزار میشود (میرنیا، 230؛ مشرف، مکاری، همانجاها). در قوچان و بسیاری جاهای دیگر، دو نوازندۀ سرنا و دهل به نواختن موسیقی خاص کشتی معروف به «کور اوغلی» با نواهای سنگین و رزمی میپردازند و با اوجگیری زورآزمایی، بر سرعت نواختن طبل و سرنا افزوده میشود (مردمنگاری، 91؛ مکاری، همانجا).
مسابقات کشتی باچوخه به دوگونه اجرا میشود: نوعی از آن برای همگان است که پیر و جوان در آن شرکت میکنند، اما در برخی از شهرها، مسابقاتی در دو ردۀ جوانها و پیرها و به صورت جداگانه برگزار میشود (امامی، بش ). کشتی باچوخه به صورت ایستاده شروع میشود و هدف نهایی در آن به خاک مالیدن پشت حریف است؛ دو کشتیگیر با دست انداختن در شال کمر، یقۀ چوخه و پاچۀ شلوارها که تا بالا پیچ خورده، سعی در رسیدن به این هدف دارند. قضاوت بر عهدۀ پیشکسوتان است وکشتیگیران فقط مجاز به استفاده از دست و پا و فنون مربوط به کشتی باچوخه هستند. در منابع مختلف (مثلاً نک : میرنیا، مشرف، ایمانپور، همانجاها؛ انوری، ذیل واژه؛ قزل ایاغ، نیک صالحی، امامی، همانجاها) از فنون سنتی و امروزین باچوخه نام برده شده ـ است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود: در آغاز کشتی دو حریف پس از بوسیدن روی همدیگر، با دستِ راست شال کمر، و با دست چپ شانۀ یکدیگر را میگیرند، و با هم «خیمه میزنند» یا به سمت هم خم میشوند؛ به این خمشدگی حالت «سرشاخ» شدن میگویند. دست بردن به یقۀ حریف مجاز است، اما با بالا رفتن چوخه، داور مراقب است که چوخه جلو دیدِ کشتیگیر را نگیرد و راه نفسش بند نیاید؛ اگر چنین شود، داور سوت میزند. ضرب المثل «چوخه به سرت میکشم» از همین فن ناشی میشود و حکایت از خفه کردن طرف مقابل دارد (امامی، همانجا). با تغییراتی که در نوع لباس بهوجود آمده، برخی فنون نیز تغییر کرده است؛ مثلاً، در گذشته یکی از فنون اصلی کشتی با گرفتن آستین چوخه انجام میشد که این فن دیگر اجرا نمیشود. «لنگِ کُردی» از مشهورترین فنهای کشتی باچوخه است که در آن، در حالی که دو کشتیگیر یقۀ یکدیگر را گرفتهاند، یکی از دو کشتیگیر با کنار پا و بسیار سریع به مچ پای دیگری میزند و حریف با از دست دادن تعادل بر زمین میافتد. در فن «قُلپچ» کشتیگیر یک پا را به میان دو پای حریف میگذارد و طرف را به سمت مخالف پا میپیچاند و به یک طرف میاندازد. فن دیگر «یان باش» است که کشتیگیر دو دست را از یقه میگیرد و با چرخشی ناگهانی پشتش را به پشت حریف میچسباند و حریف را بالا برده و از روی شانۀ خود به زمین میزند. «سایه انداختن» از اصطلاحاتِ دیگر کشتی است. این عمل وقتی پیش میآید که به سینه و شکم حریف فشاری وارد، و موجب خم شدن و به پشت افتادن او بر زمین شود؛ و اگر سایۀ کسی بیفتد، یعنی بر زمین میخورد و حریف برندۀ میدان میشود. از دیگر فنون باچوخه این است که بر طبق آن، حریفان نمیتوانند از یک خم و فن «پل زدن» استفاده کنند؛ همچنین اجازۀ اجرای هیچ فنی در خاک ندارند. رعایت «مرام جوانمردی» یعنی حمله نکردن کشتیگیر از پشت به حریف یا در مواقع غیر ضروری، از «فن لنگ» استفاده نکردن بسیار مهم است (زارع). برخی از محققان چون ایمانپور (ص 27) کشتی باچوخه را کاملاً آزاد و بدون قوانین دست و پاگیر مرسوم در کشتی متعارف، میدانند؛ به عنوان مثال، پس از اتمام کشتی باچوخه و مشخص شدن قهرمان اول، مسئول برگزاری کشتی، با صدای بلند یا با استفاده از بلندگو قهرمانان احتمالی را که خود را برتر از قهرمان میدان میدانند، به مبارزه میخواند و کشتیگیر نیز در میان میدان منتظر است تا کسی که چنین ادعایی دارد، به میدان بیاید و با او کشتی بگیرد. کمیتۀ فنی در مسابقات رسمی متشکل از 3 تا 5 نفر از پیشکسوتان کشتی باچوخه است که در زبان محلی به آنها «روگوران» یا ریشسفیدان گفته میشود (ایرانی، بش ).
در گذشته مدت زمان مشخصی برای کشتی گرفتن وجود نداشت و کشتیگیران تا خسته نبودند، یا یکی از آنها به زمین نیفتاده بود ــ که گاهی سریع اتفاق میافتاد ــ کشتی را ادامه میدادند، و کشتی گرفتن 3 بار تکرار میشد (زارع). امروزه باچوخه خیلی طولانی نیست و در بیشتر مواقع ظرف چند دقیقه برنده مشخص میشود. اگر تا 10 دقیقه کشتی به نتیجه نرسد، پس از 2 دقیقه استراحت، 5 دقیقه به مدت آن اضافه میشود (ایمانپور، همانجا؛ قزل ایاغ، 265)، ولی در بازیهای رسمی، در صورت مشخص نشدن برنده در مدت 8 دقیقه، کشتیگیر سبکتر بهعنوان برندۀ میدان معرفی میشود (ایرانی، همانجا).
جایزۀ برندۀ کشتی متناسب با زندگی دامداری و با توجه به ارزش کاربردی آن برای مردم انتخاب میشود. از آنجا که در زندگی دامداری و کوچ نشینی، کشاورزی معمول نبود، «کلّه قند» جایزۀ ارزشمند مسابقات باچوخه بود که امروزه با وجود تغییر فراوان در نوع جوایز هنوز واژۀ «قند» به معنای رتبه و جایزه به کار میرود؛ مثلاً گفته میشود: «قند اول، آقای فلان، برندۀ یک رأس قوچ، قند دوم ... » (زارع). جوایز کنونی بیشتر شامل قوچ، گاو یا گوسفند است (میرنیا، 240؛ قزل ایاغ، همانجا). کیفیت جوایز به مقام برنده بستگی دارد؛ مثلاً در مشهد، به برندگان اول تا سوم بره، پتو و ساعت جایزه میدهند و تماشاگران نیز چیزهایی به کشتیگیران هدیه میکنند (مشرف، 65). در قوچان جوایز متنوعتر است و شامل قوچ، میش، یک تخته قالیچه یا پشتی، یک تخته سفرۀ کردی، کله قند، پارچه یا پول نقد است (مردم نگاری، 91). امروزه وسایل برقی نیز به جوایز اضافه شده است (ایمانپور، 27). بنا به روال مرسوم، اگر کشتیگیری به میدان بیاید و هماوردی نداشته باشد، هدیهای میگیرد و میرود (مشرف، 66).
قهرمانان و پهلوانان کشتی باچوخه جایگاه خاصی در میان مردم دارند و مورد وثوق و احترام مردم بهشمار میروند. از قهرمانان مشهور و قدیمی قوچان میتوان به حاج بابا برجی و محمد ابراهیم برجی و علیاکبر مزرجی اشاره کرد. در استان خراسان شمالی نیز بابا پهلوان زیارتی، اکبر خراسانی، حاج قربان محمد بهادری، محمدعلی محمدزاده، محمدحسین زارعی و احمد وفادار از مشاهیر کشتی باچوخه بهشمار میروند. برخی از کشتیگیران به تلفیق فنون باچوخه با کشتی آزاد در ایران اقدام کردهاند و در مسابقات بینالمللی شرکت، و مقام کسب کردهاند که میتوان حاج علی اصغر پهلوان، علی پهلوان، و حاج اسکندر فیلابی را ازجملۀ آنها شمرد (مردمنگاری، همانجا؛ نیکصالحی، بش ). ازکشتیگیران پیشکسوت و شناختهشدۀ کنونی نیز میتوان به حسنعلی درتومی، جَجو پهلوان و حسن قلیزاده اشاره کرد (زارع).
امـامی، ساتیار، «خـاطرۀ روزگاران ازدسترفتـه»، همشهـری آنلاین (مل )؛ ایرانی، ایران «قوانین کشتی»، گلال میهن بلاگ (مل (؛ ایمانپور، سیامک، «کشتی باچوخه، مردانه و مردمی» سفر، تهران، 1383ش، شم 3؛ بلوکباشی، علی، فرهنگ عامه (سال چهارم)، تهران، وزارت آموزش و پرورش؛ زارع، الهام، تحقیقات میدانی؛ فاروقی، عمر، نظری به تاریخ و فرهنگ سقز کردستان، سقز، انتشارات حمدی؛ فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان، تهران، 1382ش؛ قزل ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379ش؛ کاظمینی، کاظم، نقش پهلوانی و نهضت عیاری، تهران، 1343ش؛ لطیف، منوچهر، «کشتی چوخهای، گنجینۀ متروک»، اعتماد ملی، 1386ش، شم 362؛ مشرف، رضا، بازیهای کودکانه، مشهد، 1375ش؛ مردم نگاری شهرستان قوچان، به کوشش محمد مکاری، تهران، 1386ش؛ مکاری، محمد، «چوخه، آیین جوانمردی»، میراث معنوی، تهران، 1386ش، شم 2؛ میرنیا، علی، ایلها و طایفههای عشایری خراسان، تهران، 1369ش؛ نیک صالحی، «کشتی چوخه»، فوروم (مل )؛ نیز:
Forum, http: / / forum.niksalehi.com / showthread. php? p=478661; Galal, http: / / galal-a.mihanblog.com / post / author / 144798; Hamshahrionline, http: / / www.hamshahrionline.ir / hamnews / 1383 / 830120 / Irshahr / akssh. htm.الهام زارع
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید