خامِنهای، آیتالله سید علی (ز ۲۹ فروردین ۱۳۱۸/ ۲۸ صفر ۱۳۵۸/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹)، فرزند آیتالله سید جواد، و دومین رهبر انقلاب اسلامی ایران.
الف ـ خاندان
وی در خانوادهای روحانی در مشهد زاده شد. جد اعلای او سید محمد حسینی تفرشی نسب به سادات افطسی میرساند. شجرۀ وی به سلطانالعلماء احمد، معروف به سلطان سید احمد میرسد که با ۵ واسطه از اخلاف امام سجاد (ع)، است. جدش سید حسین خامنهای (ح ۱۲۵۹-۲۰ ربیعالآخر ۱۳۲۵ ق) در خامنه به دنیا آمد و در نجف نزد استادان بزرگی چون سید حسین كوهكمری، فاضل ایروانی، فاضل شربیانی، میرزا باقر شكی و میرزا محمدحسن شیرازی دانش آموخت و پس از طی مدارج علوم دینی در حوزۀ علمیۀ نجف، در زمرۀ فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفت. او در ۱۳۱۶ ق به تبریز آمد (آقابزرگ، ۲/ ۶۴۰) و مدرس مدرسۀ طالبیه و امام جماعت مسجد جامع آن شهر شد ( گلشن ... ، ۲/ ۹۷۱). سید حسین دارای افكار بلند سیاسی و اجتماعی، و از علمای طرفدار مشروطه بود و همواره مردم را به حمایت و پاسداری از نهضت مشروطه تشویق میكرد (آرشیو مركز اسناد ... ، شم ۱۲۲۵). برخی از آثار علمی وی ازجمله حاشیه بر كتابهای ریاض المسائل، قوانین الاصول، مكاسب شیخ انصاری، فوائد الاصول و شرح لمعه وقف كتابخانۀ حسینیۀ شوشتری نجف شد (آقابزرگ، همانجا). شیخ محمد خیابانی، روحانی مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد وی بود (كسروی، ۹۲). سید محمد خامنهای (۱۲۹۳ ق، نجف ـ شعبان ۱۳۵۳، نجف) مشهور به پیغمبر (بهبودی، ۱۲)، عموی آیتالله خامنهای از شاگردان آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی و دیگر بزرگان نجف بود، و فردی آگاه به مسائل زمان و از رجال طرفدار مشروطه بهشمار میرفت (آقابزرگ، ۶، مقدمه، ۱۳).
پدر آیتالله خامنهای سید جواد خامنهای (۲۰ جمادیالآخر ۱۳۱۳، نجف/ ۱۶ آذر ۱۲۷۴-۱۴ تیر ۱۳۶۵) از علما و مجتهدان عصر خود بود كه در نجف متولد شد و در كودكی همراه خانوادهاش به تبریز آمد. پس از اتمام دورۀ سطح، در حدود سال ۱۳۳۶ ق به مشهد مهاجرت كرد (آرشیو مرکز اسناد، همانجا) و در فقه و اصول از محضر بزرگانی چون حاج آقا حسین قمی، میرزا محمد آقازادۀ خراسانی (كفائی)، میرزا مهدی اصفهانی و حاج فاضل خراسانی، و در فلسفه از محضر آقابزرگ حكیم شهیدی و شیخ اسدالله یزدی بهرهمند گردید (شریف، ۷/ ۱۲۷- ۱۲۹؛ زنگنه، ۱/ ۱۳۲). سپس در ۱۳۴۵ ق به نجف رفت و از حوزۀ درس میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی كسب فیض كرد و از ۳ نفر یادشده اجازۀ اجتهاد گرفت (شریف، ۷/ ۱۲۷؛ آرشیو مركز اسناد، همانجا). او در پی تصمیم بازگشت به ایران، راهی مشهد شد و در آن شهر اقامت گزید و ضمن تدریس، امامت مسجد صدیقیهای بازار مشهد (مسجد آذربایجانیها) را عهدهدار گردید (بهبودی، ۱۵). او همچنین از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد نیز بود (زنگنه، ۱/ ۷۷). وی علاقۀ زیادی به مطالعه داشت. مباحثات علمی روزانۀ وی با همردیفان ازجمله حاج میرزا حسین عبایی، حاج سید علیاکبر خویی، حاج میرزا حبیب ملکی و ... دهها سال ادامه داشت. همچنین وی فردی پرهیزگار و بیتوجه به امور دنیوی بود و زندگی زاهدانهای داشت (گلشن، همانجا). پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آنكه فرزندانش به مقامات عالی سیاسی و اجرایی رسیدند، همچنان به زندگی زاهدانۀ خود ادامه داد. به دلیل بهرهمندی از كمالات انسانی همواره مورد وثوق مردم بود. او در ۱۴ تیر ۱۳۶۵ درگذشت و در رواق پشت ضریح مطهر امام رضا (ع) به خاك سپرده شد (زنگنه، همانجا). امام خمینی در پیام تسلیتی به آیتالله خامنهای به مناسبت فوت پدرش، آیتالله سید جواد خامنهای را عالمی با تقوا و متعهد برشمرد (صحیفه ... ، ۲۰/ ۷۱).
بانو میردامادی (۱۲۹۳- ۱۳۶۸ ش)، مادر آیتالله خامنهای بانویی زاهد، متشرع، آمر به معروف و ناهی از منکر، آشنا با آیات قرآن، احادیث، تاریخ و ادبیات بود. او در جریان مبارزه با رژیم پهلوی بسیار صبور و با فرزندان مبارزش، بهویژه آیتالله خامنهای همگام بود (آرشیو مركز اسناد، شم ۱۲۲۶). آیتالله سید هاشم نجفآبادی (میردامادی) (۱۳۰۳-۱۳۸۰ ق)، جد مادری آیتالله خامنهای (از خاندان میرداماد فیلسوف مشهور عصر صفویه) از شاگردان آخوند خراسانی و میرزا محمدحسین نائینی، از علما و مفسران قرآن و از ائمۀ جماعت مسجد گوهرشاد بود (آقابزرگ، ۲/ ۵۵۹) و در عین حال به امر به معروف و نهی از منكر اهتمام ویژهای داشت و در پی اعتراض به کشتار مردم در مسجد گوهرشاد در دورۀ رضا شاه، به سمنان تبعید شد (تاریخ علما ... ، ۳۰۸؛ قاسمپور، ۶۰). آیتالله خامنهای از سوی مادر به محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق (ع) نسب میرساند (زنگنه، ۱/ ۴۵۸).
ب ـ شخصیت علمی و فرهنگی
۱. تحصیل و تدریس
سید علی خامنهای تحصیل را در چهارسالگی از مكتبخانه و با فراگیری قرآن کریم شروع کرد. دورۀ دبستان را در نخستین مدرسۀ اسلامی مشهد، دارالتعلیم دیانتی، گذراند (آرشیو مركز اسناد، شم ۱۲۲۵). در همین ایام، یادگیری قرائت و تجوید قرآن را نزد برخی قاریان مشهد شروع کرد (بهبودی، ۴۹). همزمان با تحصیل در کلاس پنجم دبستان، تحصیلات مقدماتی حوزوی را نیز آغاز نمود. شوق وافر او به تحصیلات حوزوی و تشویق والدین سبب شد كه وی پس از اتمام دورۀ دبستان، وارد دنیای طلبگی شود و تحصیل علوم دینی را در مدرسۀ سلیمان خان ادامه دهد. وی بخشی از مقدمات را نیز نزد پدر طی کرد. سپس به مدرسۀ نواب رفت و دورۀ سطح را در آن به پایان برد. همزمان با تحصیلات حوزوی دورۀ دبیرستان را تا سال دوم متوسطه ادامه داد (آرشیو مركز اسناد، شم ۱۲۲۶).
وی معالم الاصول را نزد آیتالله سید جلیل حسینی سیستانی و شرح لمعه را نزد پدر و میرزا احمد مدرس یزدی فرا گرفت. رسائل، مكاسب و كفایه را نیز نزد پدر و آیتالله حاج شیخ هاشم قزوینی آموخت. در ۱۳۳۴ ش، در درس خارج فقه آیتالله سید محمدهادی میلانی حاضر شد. وی در ۱۳۳۶ ش طی سفر كوتاهی همراه خانواده به نجف رفت و در دروس مدرسانِ بنام حوزۀ علمیۀ نجف، ازجمله آیات سید محسن حكیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن بجنوردی حضور یافت، ولی به دلیل عدم تمایل پدر برای اقامت در آن شهر به مشهد بازگشت (آرشیو مركز اسناد، همانجا) و یك سال دیگر در درس آیتالله میلانی حاضر شد. سپس در ۱۳۳۷ ش به شوق ادامۀ تحصیل عازم حوزۀ علمیۀ قم گردید (بهبودی، ۷۸). در همین سال و پیش از عزیمت به قم، آیتالله محمدهادی میلانی به وی اجازۀ روایت داده بود (آرشیو مرکز اسناد، شم ۱۲۳۲).
سید علی خامنهای، در قم نزد بزرگانی چون آیات حاج آقا حسین بروجردی، امام خمینی، حاج شیخ مرتضى حائری یزدی، سید محمد محقق داماد و علامه طباطبایی علم آموخت (همان، شم ۱۲۲۷). در مدت اقامت در قم اكثر وقت خود را به تحقیق، مطالعه و تدریس میگذراند. آیتالله خامنهای در ۱۳۴۳ ش به دلیل عارضۀ بینایی پدر و برای کمک به وی به ضرورت از قم به مشهد بازگشت و بار دیگر در جلسات درس آیتالله میلانی حضور یافت كه تا ۱۳۴۹ ش ادامه داشت. او از ابتدای حضور در مشهد، به تدریس سطوح عالی فقه و اصول (رسائل، مکاسب و کفایه) و برگزاری جلسات تفسیر برای عموم همت گماشت. در این جلسات جمعیت کثیری از قشر جوان بهویژه دانشجویان حضور پیدا میکردند (همان، شم ۱۲۲۸). او در جلسات تفسیر خود، مهمترین پایههای فكری اسلام و اندیشۀ اسلامی را از خلال آیات قرآن استخراج و بیان مینمود و به تعمیق بنیانهای اندیشۀ مبارزه و براندازی حکومت طاغوت میپرداخت به صورتی که شرکتکننده در درس تفسیر او به این نتیجۀ ضروری و طبیعی میرسید که حکومتی بر پایۀ اسلام و معارف دین باید در کشور تحقق یابد. یکی از اهداف اصلی او از تفسیر، انتقال مبانی انقلاب اسلامی به جامعه بود. از ۱۳۴۷ ش درس تخصصی تفسیر را نیز برای طلاب علوم دینی شروع کرد که این دروس و جلسات تفسیر تا ۱۳۵۶ ش و قبل از دستگیری و تبعید به ایرانشهر ادامه داشت (خامنهای، جم ). جلسات تفسیر در سالیانی از دورۀ ریاست جمهوری و پس از آن ادامه داشت. آیتالله خامنهای از ۱۳۶۹ ش تدریس خارج فقه را آغاز كرد و تاكنون به تدریس ابواب جهاد، قصاص و مكاسب محرمه پرداخته است. این درس هماكنون نیز ادامه دارد.
آیتالله خامنهای دستی در ادبیات دارد و با سبکهای ادبی آشنا ست و نثر وی دارای سبک است و از دوران کودکی تاکنون به مطالعۀ رمان و داستان علاقهمند بوده، و بسیاری از رمانها و داستانهای معتبر دنیا را مطالعه کرده است. این علاقه با مطالعۀ رمانها و آثار ادبی نویسندگان بزرگ جهان و تاریخ و فرهنگ ملل شرق و غرب تداوم پیدا کرد. او حتى به نقد کتابهای ادبی و شعر هم میپردازد. آیتالله خامنهای با بسیاری از شاعران، نویسندگان و روشنفكران زمانه در ارتباط بود. در ایامی كه در مشهد حضور داشت در برخی از انجمنهای ادبی که با حضور شعرای بزرگ تشکیل میشد، شركت میكرد (آرشیو مركز اسناد، شم ۱۲۲۷) و به نقد شعر میپرداخت. خود نیز اشعاری سروده و در سالهای اخیر تخلص «امین» را برگزیده است. مطالعۀ کتب معتبر تاریخی بخش دیگری از برنامۀ مطالعاتی دائمی ایشان است، بهطوری که به مباحث و موضوعات تاریخ معاصر احاطه دارند (تداوم ... ، ۲۱).
۲. آثار
آیتالله خامنهای تحقیق و تألیف را از دوران طلبگی آغاز كرد و تقریرات دروس استادان خود را نگاشت (آرشیو مرکز اسناد، شم ۱۲۲۸) و به ترجمۀ چند اثر نیز همت گماشت. در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، این کتابها را تألیف کرد: ۱. چهار كتاب اصلی علم رجال، ۲. طرح كلی اندیشۀ اسلامی در قرآن، ۳. پیشوای صادق، ۴. از ژرفای نماز، ۵. صبر، ۶. روح توحید نفی عبودیت غیرخدا، ۷. گزارشی از سابقۀ تاریخی و اوضاع کنونی حوزۀ علمیۀ قم. در همان دوره این کتابها را نیز پس از افزودن تحقیقات خود به آنها، ترجمه و منتشر کرد: ۱. آینده در قلمرو اسلام، نوشتۀ سید قطب؛ ۲. صلح امام حسن: پرشكوهترین نرمش قهرمانانۀ تاریخ، نوشتۀ شیخ راضی آلیاسین؛ ۳. تفسیر فی ظلال القرآن، نوشتۀ سید قطب؛ ۴. مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان، نوشتۀ عبدالمنعم النمر؛ ۵. ادعانامه علیه تمدن غرب.
افزون بر اینها، بسیاری از آراء و اندیشههای آیتاللٰه خامنهای که در گفتارها و نوشتارهای ایشان و در قالب پیام، سخنرانی، خطبه، و مصاحبه منعکس شده است، به صورت كتاب و نرمافزار با عناوین گوناگون و به صورت موضوعی منتشر گردیده، و برخی از آنها نیز به زبانهای دیگر ترجمه شده است. همچنین، پایاننامهها، رسالهها، مقالات و کتابهای گوناگونی ناظر به افکار و اندیشههای ایشان تألیف و تدوین شده است؛ نیز بخشی از مجموعۀ بیانات و مکتوبات ایشان در دورۀ رهبری با عنوان حدیث ولایت منتشر گردیده است.
ج ـ حیات سیاسی و اجتماعی
پیشینۀ فعالیتهای سیـاسی ـ مذهبی خاندان آیتالله خامنهای، در او زمینۀ تربیتی برای مبارزۀ سیاسی ـ مذهبی فراهم آورده بود. نقطۀ آغازین ورود به فعالیتهای سیاسی، دیدار او با سید مجتبى نواب صفوی (میرلوحی) در مشهد بود که به بیان خود او اولین بارقههای انقلابی را در وی پدید آورد (آرشیو مركز اسناد، شم ۱۲۲۶). نخستین دیدار وی با امام خمینی در ۱۳۳۶ ش صورت گرفت، اما چهرۀ سیاسی امام خمینی برای اولینبار در جریان لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی برای ایشان مکشوف شد (همان، شم ۱۲۲۸).
آیتالله خامنهای با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی در ۱۳۴۱ ش وارد عرصههای گوناگون مبارزه با طاغوت شد و جزو نخستین افرادی بود که همگامی و فعالیت مبارزاتی را در دورۀ قبل از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ آغاز کرد (همان، شم ۱۱۹). در بهمن ۱۳۴۱، پس از همهپرسی لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی، آیتالله خامنهای و برادرش سید محمد مأمور رساندن گزارش آیتالله محمدهادی میلانی به امام خمینی در قالب نامه در مورد واكنش مردم مشهد به این همهپرسی شدند (جلالی، ۱۴۸). در ۱۳۴۲ ش و در آستانۀ ماه محرم، امام خمینی وی را مأمور ساخت پیامهایی را به آیتالله میلانی و علما، روحانیون و هیئتهای مذهبی خراسان در جهت تداوم نهضت و آگاهسازی مردم در قبال تبلیغات رژیم پهلوی انتقال دهد (آرشیو مركز اسناد، شم ۱۲۲۹، ۱۲۳۱). امام خمینی در این پیامها خطمشی مبارزه را ترسیم كرده، و از علما و روحانیون خواسته بود به منظور تبیین جنایات رژیم پهلوی، ذکر واقعۀ مدرسۀ فیضیه از روز هفتم محرم در منابر خوانده شود (باقری، ۱۲-۱۳). آیتالله خامنهای خود نیز برای محقق ساختن هدف و اجرای خطمشی امام خمینی راهی بیرجند ــ كه تحت نفوذ خاندان علم بود ــ شد و در منابر و مجالس آن شهر دربارۀ حادثۀ مدرسۀ فیضیه و سلطۀ اسرائیل بر جوامع اسلامی سخنرانی كرد (بهبودی، ۱۲۹-۱۳۴). به دنبال این سخنرانیها، وی در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ ش/ ۷ محرم ۱۳۸۳ ق دستگیر، و در مشهد زندانی شد (آرشیو مركز اسنـاد، شم ۶۱۴، ۱۲۳۱، ۱۳۳۲). پـس از آزادی وی، آیتالله محمدهادی میلانی از او دیدن كرد (همان، شم ۱۲۳۳). آیتالله خامنهای پس از آن با حضور در جلساتی كه در منزل آیتالله میلانی به منظور تداوم نهضت اسلامی در غیاب امام خمینی ــ كه در حصر به سر میبرد ــ تشكیل میشد، فعالیتهای سیاسیاش را تداوم بخشید (جلالی، ۲۰۵). اندكی پس از آن به حوزۀ علمیۀ قم بازگشت و با کمک و همکاری برخی از روحانیون مبارز به سازماندهی مجدد فعالیتهای سیاسی از طریق برگزاری جلسات مشورتی و تبلیغات پرداخت (بهبودی، ۱۵۶-۱۵۷). او ازجمله روحانیونی بود كه در ۱۱ دی ۱۳۴۲ تلگرامی به آیتالله سید محمود طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی، كه در حمایت از امام خمینی زندانی شده بودند، فرستاد (یاران امام ... ، طالقانی، ۱/ ۴۶۸). در همان زمان طلاب خراسانی حوزۀ علمیۀ قم با هدایت او، در اعتراض به ادامۀ حصر امام خمینی نامهای به حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، نوشته و منتشر كردند که از جملۀ آنها خود وی و ابوالقاسم خزعلی و محمد عبایی خراسانی بودند ( امام ... ، ۴/ ۳۹۲). آیتالله خامنهای در بهمن ۱۳۴۲، مقارن با رمضان ۱۳۸۰ برای تبلیغ و تبیین مسائل نهضت اسلامی راهی زاهدان شد (بهبودی، ۱۶۲-۱۶۶). سخنرانیهای او در مساجد زاهدان و استقبال مردمی از آن، رژیم را بر آن داشت که او را دستگیر و به زندان قزلقلعه ــ كه در آن زمان محل بازداشت زندانیان سیاسی و امنیتی بود ــ منتقل نماید (آرشیو مرکز اسناد، ۱۲۳۴). در ۱۴ اسفند ۱۳۴۲ قرار بازداشت آیتالله خامنهای به قرار التزام به عدم خروج از حوزۀ قضایی تهران تبدیل، و وی از زندان آزاد شد (بهبودی، ۱۸۷). از این پس تا پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای وی همواره تحت كنترل مأموران امنیتی قرار داشت.
آیتالله خامنهای در پاییز ۱۳۴۳ ش از قم به مشهد بازگشت و در كنار مراقبت از پدر به فعالیتهای علمی و سیاسی پرداخت (همو، ۱۹۲-۱۹۵). او در زمرۀ روحانیونی بود كه اندكی پس از تبعید امام خمینی به تركیه با نگارش نامهای به دولت وقت ــ دولت امیرعباس هویدا ــ در ۲۹ بهمن ۱۳۴۳ به اوضاع نابسامان كشور و تبعید امام خمینی اعتراض كردند ( اسناد انقلاب ... ، ۳/ ۱۲۸-۱۳۰). وی به همراه كسانی چون عبدالرحیم ربانی شیرازی، محمد حسینی بهشتی، علی فیض مشكینی، احمد آذری قمی، علی قدوسی، اكبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خامنهای و محمدتقی مصباح یزدی (هاشمی، دوران ... ، ۲/ ۱۵۶۶)، اعضای «گروه یازده نفر» بودند که با هدف تقویت و اصلاح حوزۀ علمیۀ قم برای مبارزه با رژیم پهلوی شکل گرفت. مبارزه بر مبنای فکر و عقیده بود و همین امر علت پیشرفت آن میشد و روحانیون نیز به منزلۀ بدنه و مغز متفکر مبارزه بودند. آنان در این مرحله از مبارزه به این نتیجه رسیده بودند که با نبود تشکل، موفقیت کمتری خواهند داشت و وجود آن موجب میشود که از فروپاشی مبارزه توسط رژیم جلوگیری شود. این گروه در دوران تبعید امام خمینی، برنامهریزی جریان مبارزات و تداوم آن را بر عهده گرفت. از این گروه بهعنوان اولین تشكیلات سرّی حوزۀ علمیۀ قم یاد میشود. فعالیت این گروه در اواخر سال ۱۳۴۵ ش توسط ساواك كشف شد و به دنبال آن برخی از اعضا دستگیر و برخی دیگر، ازجمله آیتالله خامنهای تحت تعقیب قرار گرفتند (یاران امام، قدوسی، ۸۶-۸۷؛ همان، ربانی، ۶۰- ۶۹). آیتالله خامنهای در همین ایام مخفیانه به ترجمه و انتشار كتاب آینده در قلمرو اسلام اقدام كرد. در این کتاب به دو موضوع مهم فشار غرب و تبلیغات کمونیسم اشاره شده، و دورنمایی از آینده که به سمت اسلام پیش میرود، آمده است ( آینده در ... ، سراسر اثر). ساواک کتاب را توقیف و افراد مرتبط با انتشار آن را دستگیر کرد، اما موفق به دستگیری و بازداشت آیتالله خامنهای (مترجم كتاب) نشد (بهبودی، ۲۳۵- ۲۳۸). آیتالله خامنهای در آن ایام مدتی در تهران و كرج به فعالیت مشغول بود، اما به علت ندادن تعهد بر عدم اظهار مطالب ضد رژیم از فعالیتش در كرج ممانعت به عمل آمد. در مسجد امیرالمؤمنین تهران هم مدتی به امامت جماعت پرداخت. در پی دستگیری و تبعید آیتالله سید حسن قمی در فروردین ۱۳۴۶ كه به دنبال سخنرانی ضد رژیم او در مسجد گوهرشاد صورت گرفت، آیتالله خامنهای از آیتالله میلانی خواست به این اقدام اعتراض كند (یاران امام، میلانی، ۳/ ۵-۷). این اقدام وی سبب شد مأموران ساواك از حضور او در مشهد اطلاع یافته و در ۱۴ فروردین همان سال، در مراسم تشییع جنازۀ آیتالله شیخ مجتبى قزوینی، وی را دستگیر كنند (آرشیو مركز اسناد، شم ۶۱۴). او در ۲۶ تیر همان سال آزاد شد (همان، شم ۵۷۴). اندكی پس از آزادی، در تهران به ملاقات زندانیان سیاسی رفت (بازرگان، ۴۲۲-۴۲۳).