حلب، ارگ
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/236632/حلب،-ارگ
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
21
حَلَبْ، اَرْگ، شاخصترین استحکامات نظامی در دنیای اسلام، واقع در شهر حلب شام. اگرچه منظر عمومی این ارگ متعلق به دورۀ اسلامی است، اما پیشینۀ آن به هزارۀ 3 قم بازمیگردد. سدهها پیش از شکلگیری ارگ واقع بر تپۀ مشرف بر حلب، اقوام و تمدنهای باستانی، ازجمله رومیان از این مکان بهره میبردند. در 16 ق/ 637 م، مسلمانان آن را فتح کردند، و از سدۀ 6 ق/ 12 م به بعد، سلسلههایی مهم مانند ایوبیان بر حلب حاکم شدند و بهتدریج کهندژ (ارگ) آن را ساختند؛ بهویژه ملک ظاهر ایوبی در ساخت آن بسیار تلاش کرد. پس از خرابی ناشی از حملۀ مغولها و اعقابشان در سدۀ 8 ق/ 14 م، ممالیک بخشهایی از آن را مرمت کردند. ارگ حلب بر تپهای طبیعی و باستانی قرار دارد. این تپه، محلی طبیعی برای دیدهبانی حکومت عموریها در سدۀ 16 قم، پیش از فتح آن به دست حتیان، بوده است (نک : یاقوت، 2/ 285؛ صواف، 281؛ برنز، 32). کهنترین آثار بهدستآمده از آنجا مربوط به خدایانی مانند تیشوب، شَمَش، عشتر، زئوس و جز آنها، و نیز نقش دو شیر بر سنگ بازالت است. بنا بر مدارک بهدستآمده از کاوش باستانشناسان، گروهی از حتیان در آنجا معبدی ساختند (صواف، برنز، همانجاها؛ جحا، 101؛ گونلا، «معماری ... »، 175)؛ و بنا بر متون دورۀ اسلامی، سلوکوس اول (سل 312-280 قم)، قلعهای بر صخرۀ حلب ساخته است (نک : ابنشداد، محمد، 1(1)/ 23؛ گوتشمید، 50، 55، 57 بب ؛ گونلا، «آشنایی ... »، 105). در 65 قم، رومیان حلب را فتح کردند. با اینکه در ارگ حلب بقایایی از دوران روم باستان موجود است، اما دربارۀ استفادۀ بسیار رومیان از بنای نظامی تپه، مدارکی اندک در دست است (نک : اسماعیل، 305؛ برنز، همانجا). در حملۀ خسرو ساسانی در 540 م، شهر حلب و استحکامات آن ویران شد (نک : ابنشحنه، 38- 39؛ گونلا، «معماری»، 174؛ طلس، 35). بخش باستانی قلعه تقریباً در کانون، و بخش بیزانسی آن در جنوب بخش باستانی قلعه واقع شدهاند (گونلا، «آشنایی»، طرح 93). در فترتهای میان تاریخهایی که اسناد به دست میدهند، ممکن است در ارگ تغییراتی ایجاد شده باشد (نک : اسماعیل، همانجا؛ قس: جحا، 113-114). تپۀ ارگ در هنگام استیلای مسلمانان بر حلب بیزانسی، در ضلع شرقی شهر قرار داشته است. تقریباً همۀ آنچه اکنون وجود دارد، از دورۀ اسلامی است (غزی، 2/ 16؛ جحا، 99، 126؛ صواف، 282). براساس نوشتۀ محمد ابنشداد (د 684 ق/ 1285 م)، در ارگ از زمان امویان و عباسیان آثاری وجود داشته است؛ در حملۀ نیکفوروس دوم بیزانسی در 351 ق/ 962 م، ارگ فـاقد دیوارهـایی بوده است که بتواند کاملاً مدافع آن باشد (نک : همانجا؛ نیز اسماعیل، همانجا). سیفالدولۀ حمدانی (حک 333-356 ق/ 944-967 م) کوشید این ارگ را به صورت قلعهای مستحکم درآورد؛ به طوری که در دوران حمدانیان (حک 292-394 ق/ 905-1004 م) و مِرداسیان (حک 414-472 ق/ 1023- 1079 م) کانون حکومت بود (نک : الیواقیت ... ، 125؛ ابنجبیر، 225-226؛ اتینگهاوزن، 310) و سعدالدولۀ حمدانی نیز آن را تکمیل کرد. به مصداق این موضوع تاریخی که پس از هر تصرف معمولاً نیایشگاه مغلوبان به نیایشگاه پیروزمندان تبدیل میشده است، آوردهاند که مرداسیان کلیساهای ارگ را بدل به مسجد کردند (ابنشداد، محمد، 1(1)/ 24؛ گونلا، «معماری»، 176). احتمالاً به دستور محمود مرداسی خندقی پیرامون ارگ حفر شد (نک : ابنعدیم، 1/ 149-150، 160-163، 201-203، 205، جم ، نیز 2/ 405). جنگجویان صلیبی همواره درصدد تصرف ارگ برمیآمدند و در سراسر سدههای 4-7 ق/ 10-13 م، چند بار میان حکومتهای مسلمان و مسیحی رد و بدل شد (نک : الیواقیت، 127، 131، 146، 148؛ گونلا، همان، 175). این ارگ پس از نیمۀ سدۀ 6 ق/ 12 م، به عنوان یکی از پایگاههای جنگهای صلیبی، بیشتر اهمیت یافت (نک : ابنشداد، یوسف، 115، 118، 130، 135؛ حموی، 186- 188، 191، 304-305). بنابر متون تاریخی و دادههای باستانشناختی، در دورههای سلاجقه، آل زنگی، ایوبیان و ممالیک بخشهایی بدان افزودهاند (نک : دنبالۀ مقاله). گرچه این ارگ اغلب تختنشین بوده، اما بقایای اقامتگاههای حاکمان مسلمان در آن، از دورههای پیش از آن بیشتر بازمانده است (نک : ابوشامه، 1(2)/ 595؛ شعث، حلب ... ، 38؛ صواف، همانجا). در سدۀ 6 ق شهر وارد دورهای از صلح شد و ارگ نیز رو به آبادی نهاد. اتابکان زنگی پس از آنکه شهر را از خطر صلیبیها رهانیدند، برج و باروی دژ را بازسازی کردند (نک : ابن فضلالله، 3/ 271؛ «قلعه ... »، npn.؛ ابنشداد، محمد، همانجا). حصار ستبر آن ــ که در سدههای 6-10 ق/ 12-16 م بنا گردیده ــ تا حال بر پا مانده است. در 552 ق/ 1157 م، در اثر زمینلرزهای که رخ داد، ارگ و برجهایش آسیب دیدند (بهنسی، 285؛ ابن قاضی شهبه، 247). پس از زمینلرزه، به دستور نورالدین زنگی، بخشهایی بر آن افزودند؛ ازجمله، مسجد کوچک ارگ یا احتمالاً همان مسجد معروف آن (563 ق/ 1167 م)، و بوستانی که به نام «میدان اخضر» شناخته شده است (نک : ابنشحنه، 40؛ «دانشنامه ... »، I/ 46؛ ابنشداد، محمد، همانجا؛ شعث، قلعة ... ، 29-31). حلب بار دیگر به دست صلیبیها افتاد، اما صلاحالدین ایوبی در 579 ق/ 1183 م بر آنها چیره شد و بر حلب دست یافت و به ارگ ــ که مرکز حکومت شهر و محل نگهداری برخی اموال بود ــ نقل مکان کرد. سیف الدین نیز در آنجا برج و خانه ساخت (ابنواصل، 2/ 179 بب ؛ ابنشداد، محمد، نیز ابنشحنه، همانجاها). صالح ایوبی مجموعۀ ورودی صعبالعبور آن را تجدید بنا کرد؛ کوشکی که بقایای آن در جنوب غربی حمام ارگ باقی مانده، از آثار دورۀ ایوبی است (نک : دنبالۀ مقاله؛ ابنشداد، محمد، نیز ابنشحنه، همانجاها؛ شعث، همان، 30؛ «دانشنامه»، همانجا). بنابر کتیبههای موجود در این ارگ، در زمان ظاهر غازی ایوبی (حک 582-613 ق/ 1186-1216 م)، برای پیشگیری از دست یافتن صلیبیها به آن، ارگ استحکامبخشی شد و بخشهایی ازجمله سردر، پل، برجها، آبانبارها، انبارهای غله، مسجد و منارهای بلند بدان افزوده شد. در طی این دوره، ارگ استحکام بسیار یافت؛ بناها و مجموعه به شکلی درآمد که وضعیت امروز، میراث آن است (نک : یاقوت، 2/ 285-286؛ طلس، 35، 38؛ گونلا، «معماری»، 177؛ «قلعه»، npn.؛ ابنشداد، محمد، 1(1)/ 24؛ «دانشنامه»، همانجا؛ ابنشحنه، 39؛ اتینگهاوزن، 310؛ طباخ، 3/ 526). ملک ظاهر برای سربازان و کارکنان ارگ آسایشگاهی احداث کرد و برای خود نیز کوشکی در جهت جنوب غربی مقام ابراهیم (ع) ساخت (ابنشداد، محمد، 1(1)/ 25؛ «قلعه»، npn.؛ قس: «دانشنامه»، همانجا) و در 630 ق/ 1233 م، به امر عزیز ایوبی (حک 613-634 ق/ 1216-1237 م) برای اقامت او نوسازی شد. این کوشک دارای تالار پذیرایی، باغچه، حوض هشتضلعی، صحن درونی، ایوان مقرنسکاری و جز آن بوده، و پس از این دوره نیز تعمیر شده، و نسبتاً سالم مانده است. در 610 ق/ 1213 م خندق پیرامون ارگ توسعه یافت (نک : هیلنبراند، 419؛ «دانشنامه»، همانجا؛ ابنشداد، محمد، 1(1)/ 24-25؛ شعث، «الحیاة ... »، 284؛ برای مطالعۀ توضیحی دقیق و مختصر دربارۀ کوشک ظاهر، نک : گونلا، «آشنایی»، 126-128, 221). در سمت شرقی قلعه نیز دروازهای احداث شد که جز در زمانِ آمدن ملک ظاهر به دارالعدل گشوده نمیشد (ابنشداد، محمد، همانجا؛ ابنشحنه، 41). در 658 ق/ 1260 م بر اثر حملۀ مغولها، بخشهایی از دیوار شهر و دیوار ارگ آسیب دید (عینی، 1/ 238). چند سال پس از آن، محمد ابنشداد از یک دیر، و آبانباری دارای پلکان، طاق و ستون یاد کرده، و آن را عمیق و بزرگ وصف نموده است (1(1)/ 23؛ قس: مشکور، 104). دربارۀ حملۀ تیمور به حلب، ابنعربشاه که خود نیز درون قلعه اقامت داشته، از غارت ارگ یاد کرده است (نک : ص 216-217، 226). در زمان مملوکان (دهۀ 690 ق) تعمیراتی در ارگ به انجام رسید (طباخ، 3/ 528؛ برای آگاهی از نمونۀ وقایع قلعه در دورۀ ممالیک، نک : ابنطولون، 1/ 24، 284). به امر ناصر مملوکی (د 808 ق/ 1405 م) در ارگ نوسازیهایی صورت گرفت، که احتمالاً تزیینات معرق سنگ در قلعه، متعلق به این زمان است (نک : «قلعه»، npn.؛ جحا، تصویرهای 9، 20؛ موتساتی، 148). در زمان قانصوه غوری (سل 906-922 ق/ 1500-1516 م) سقف مسطح کوشک تبدیل به طاق نُهگنبدی شد. در سدۀ 13 ق/ 19 م زمینلرزهای دیگر به ارگ آسیب فراوان رساند، و لاجرم چندی بعد بازسازی شد. آنچه پس از این زمان در مجموعۀ ارگ انجام شد، اهمیت زمانهای پیشین را نداشت (نک : «قلعه»، npn.؛ شعث، قلعة، 25؛ طباخ، همانجا). آخرین بازسازی حصارهای بیرونی قلعه از دورۀ ممالیک بازمانده است (گونلا، همان، طرح 93). کتیبههای دژ حلب که در جاهای گوناگونی ازجمله دروازه، پل، برج، مقام خضر و جز اینها برجای مانده، اغلب سنگی، و حاوی تـاریخ ارگ است (نک : طلس، 38-42؛ جحا، 114 بب ؛ زوبرنهایم، 163 ff.، نیز تصویرها)؛ برای نمونه، متن کتیبهای که بر فراز دروازۀ اول قرار دارد، عبارت است از: «امر بعمارة مولانا الملک الظاهر غازی بن یوسف سنة ثمان و ستمائه» (طلس، 38). در برج ورودی فوقانی کتبیههایی دال بر بازسازی برج در سدۀ 10 ق/ 16 م وجود دارد. کتیبههای تاریخدار آن میان سالهای 465-1290 ق/ 1073-1873 م ساخته شدهاند، و بعضی از کتیبهها از جایی برداشته، و در جای دیگری نصب شدهاند. چنانکه اشاره شد، نقشهای برجستهای نیز در این مجموعه وجود دارد (نک : مشکور، 103؛ طلس، 39؛ صواف، 282-284؛ جحا، 139، نیز تصویرها).
قطر تپۀ ارگ در پایه حدود 525×350، و در بالا حدود 375×237 متر است. این تل از کف خندق حدود 6 متر، و از سطح خیابان پیرامون خندق، حدود 40 متر ارتفاع دارد. خندق پیرامون ارگ به پهنای 20 تا 26 متر است (نک : مشکور، همانجا؛ «دانشنامه»، II/ 519؛ جحا، 127؛ بهنسی، 285). بخشی از تپه طبیعی، و بخشی از آن مصنوعی است. مساحت ارگ 875‘139 مـ2 (صواف، 281؛ شعث، حلب، 39)، و بیضیشکل است. ترکیب بازمانده از تاریخ طولانی آن ترکیبی پیچیده (نک : ابنجبیر، 225؛ جحا، همانجا؛ «قلعه»، npn.)، و پی بردن به تاریخ دگرگونی آن، نیازمند کاوش منظم علمی است. بلندی دیوارهای قلعه تقریباً 13 متر است و در طول دیوار برجهایی ساخته شده است. ورودی اصلی به صورت دو برج چشمگیر، در طرفین پلی شیبدار و پلهدار واقع شده است (بهنسی، 285، 287؛ ابنجبیر، همانجا؛ اسماعیل، 303-304). این پل بر یک رشته طاق مرتفع و بر فراز خندق قرار دارد. مدخل دژ نیز درهای آهنی دارد («قلعه»، npn.؛ بهنسی، همانجا؛ طباخ، 3/ 504؛ اسماعیل، همانجا). در برجها جاهایی برای تدارکات جنگ، ازجمله روزنههایی برای تیراندازی، همچنین بالکن، راهرو و محلهایی برای نگهداری خوراک و سلاح تعبیه شده است (نک : شعث، «الحیاة»، 285؛ «قلعه»، npn.؛ بهنسی، 285). برج خارجی سنگرهایی دارد که از آنها آتش یا روغن داغ بر سر مهاجمان میریختند یا به آنها تیراندازی میکردند. طول و عرض و ارتفاع برج سترگ فوقانی به نام «قاعة العرش»، حدود 5/ 33× 18×20 متر بوده، و احتمالاً در زمان ممالیک بازسازی شده است (اسماعیل، همانجا؛ شعث، حلب، «الحیاة»، همانجاها). معبر درون قاعة العرش طرحی هزارتو دارد که با وجود سادگی، میتوانسته پیشروی دشمن را پس از ورود احتمالی به قدر بسنده آهسته کند (گونلا، «آشنایی»، طرح 95). گذرگاه اصلی درون قلعه از این برج آغاز، و به مقام ابراهیم (ع) ختم میشود (نک : ادامۀ مقاله؛ اسماعیل، شعث، همانجاها؛ گرابار، 68-69, 78؛ مشکور، 103-104). در گذرگاه یادشده، تالاری با تاریخ نامعلوم بهنام «تالار ایران» وجود دارد (گونلا، همان، 121). سطح تپه که شیبی حدود °45 دارد، به دستور ظاهر، با سنگ آهکتراش پوشیده شده، و هیئت حاصل بر شکوه قلعه افزوده است (نک : صواف، همانجا؛ شعث، همان، 284؛ «دانشنامه»، همانجا). در شمال و جنوب دامنه نیز دو برج حفاظتی وجود دارد (گونلا، «معماری»، 177؛ «قلعه»، npn.). مقام ابراهیم (ع)، کهنترین بنای شناختهشدۀ دورۀ اسلامی در ارگ است که بر جای یک کلیسای رومی قرار گرفته، و کلیسا نیز به نوبۀ خود، بر جای معبدی باستانی بوده است (نک : یاقوت، 2/ 282، 283، 284؛ صواف، 282؛ «دانشنامه»، I/ 46). بنای مقام ابراهیم (ع) که به زمان زنگیان منسوب شده، دارای یک ورودی است و در صحن آن 3 حوض به چشم میخورد؛ همچنین محوطه دارای چاهی است. بر نمای بیرون شبستان آن نیز کتیبهای نصب شده است (طباخ، 3/ 506؛ شعث، قلعة، 30-31). شبستان بنا دارای تزییناتی از مرمر و چوب بوده و محراب چوبی منبت آن نیز در حدود سال 563 ق/ 1168 م به دست هنرمندی به نام معلیبن سلام ساخته شده بود که همراه بیشتر تزیینات چوبی دیگر بنا از میان رفته است (نک : «دانشنامه»، I/ 46, III/ 423). مسجد جامع و منارۀ مشهورش در جنب بنا، در حدود سال 611 ق/ 1214 م، به دستور ظاهر ساخته شده است (طلس، 38؛ «دانشنامه»، I/ 46؛ مشکور، 104؛ دربارۀ سوق دژ و کاویدههای مربوط به دورۀ ظاهر، نک : گونلا، «آشنایی»، طرحهای 86, 93). در سالهای 1300 و 1350 ق/ 1883 و 1931 م، ارگ و خندق آن کاوش باستانشناختی شد، و در آن مرمتهایی نیز به انجام رسید (رفاعی، 30؛ طلس، همانجا). بخشهایی از آن، ازجمله مسجد و بهویژه بنای قاعةالعرش بازسازی شدند. این مجموعه همچنان نیازمند پژوهش، به خصوص برای شناسایی بیشتر آثار پیش از سدۀ 8 ق/ 14 م است (نک : طلس، 36- 38؛ شعث، حلب، 39)، بافت شهری پیرامون قلعه نیاز به اصلاح متناسب با موقعیت این اثر تاریخی دارد. در 1388 ق/ 1968 م، دربارۀ تعمیر مجموعه، تصمیمی مجدانه اتخاذ شد (نک : طلس، 36؛ جحا، 121-122؛ دربارۀ حفاظت از قلعه، نک : بتل، سراسر مقاله). با این حال، هنگام بازسازی، کاوش علمی، در سایۀ نوسازی برای جلب سیاح قرار گرفت. برای نمونه، با استفاده از امکاناتی که به کاوش اختصاص داشت، یک آمفیتئاتر به سبک کهن ساخته شد. همچنین تختگاه مملوکی به سبک سنتی نوسازی شد. در 1421 ق/ 2000 م، بنیاد آقا خان طرحی جامع برای بازسازی قلعه شامل اصلاح سازهها و بازنهادن سنگهای از میان رفته، ارائه کرد (رفاعی، نیز «دانشنامه»، همانجاها؛ گونلا، همان، 137-138؛ «قلعه»، npn.؛ دربارۀ جلب سیاحان، نک : گنگلر، سراسر مقاله). سازمان یونسکو محوطۀ ارگ حلب را در 1986 م، در شمار میراث جهانی به ثبت رسانید («قلعه»، npn.). در پایان، افزون بر مآخذی که در متن مقاله آمده است، 3 منبع دیگر نیز برای مطالعۀ بیشتر ذکر میشود:
Lohrer, K. and A. Gangler, «Implementing New Visitor Facilities at Aleppo Citadel», Syria, Medieval Between East and West, ed. S. Bianca, Turin, 2007; Muller-Wiener, W., Castles of the Crusaders, London, 1966; Rabbat, N., Mamluk History through Architecture, London/ New York, 2010.
ابنجبیر، محمد، رحلة، بیروت، 1400 ق؛ ابنشحنه، محمد، الدر المنتخب، به کوشش محمد درویش، دمشق، 1404 ق؛ ابنشداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به کوشش د. سوردل، دمشق، 1953 م؛ ابن شداد، یوسف، النوادر السلطانیة، به کوشش احمد ایبش، دمشق، 2005 م؛ ابنطولون، محمد، مفاکهة الخلان فی حوادث الزمان، به کوشش محمد مصطفى، قاهره، 1381 ق/ 1962 م؛ ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، بهکوشش سامی دهان، دمشق، 1370 ق؛ ابنعربشاه، احمد، عجائب المقدور، به کوشش احمد فائز حمصی، بیروت، 1407 ق/ 1986 م؛ ابن فضلالله عمری، احمد، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین و دیگران، فرانکفورت، 1408 ق/ 1988 م؛ ابن قاضی شهبه، محمد، الکواکب الدریة فی السیرة النوریة، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1416 ق/ 1995 م؛ ابنواصل، محمد، مفرج الکروب، به کوشش جمال الدین شیال، تهران، 1383 ش؛ ابوشامه، عبدالرحمان، کتاب الروضتین، به کوشش محمد حلمی احمد و محمد مصطفى زیاده، قاهره، 1962 م؛ اسماعیل، احمد علی، تاریخ السلاجقة فی بلاد الشام، دمشق، 1403 ق/ 1983 م؛ بهنسی، عنیف، الفن الاسلامی، دمشق، 1986 م؛ جحا، فرید، «قلعة حلب»، عادیات حلب، حلب، 1976 م، ج 2؛ حموی، محمد، التاریخ المنصوری، چ تصویری، به کوشش پ. گریازنویچ، مسکو، 1963 م؛ رفاعی، محمود، حلب، بین التاریخ و الهندسة، حلب، 1417 ق/ 1996 م؛ شعث، شوقی، حلب، تاریخها و معالمها التاریخیة، حلب، 1401 ق/ 1981 م؛ همو، «الحیاة العسکریة فی مملکة حلب»، عادیات حلب، حلب، 1998 م، ج 8 و 9؛ همو، قلعة حلب، دمشق، 1986 ق؛ صواف، صبحی، «الکتابات العربیة فی قلعة حلب»، عادیات حلب، حلب، 1975 م، ج 1؛ طباخ حلبی، محمد راغب، اعلام النبلاء، حلب، 1343 ق/ 1925 م؛ طلس، محمد اسعد، الآثار الاسلامیة و التاریخیة فی حلب، دمشق، 1375 ق/ 1956 م؛ عینی، محمود، عقد الجمان، به کوشش محمد محمد امین، قاهره، 1407 ق/ 1987 م؛ غزی، کامل، نهر الذهب، بهکوشش شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب، 1412 ق؛ گوتشمید، آلفرد فون، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض اشکانیان، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1356 ش؛ مشکور، محمدجواد، «زندگی و فلسفۀ شیخ اشراق و کشته شدن او در قلعۀ حلب و آرامگاه وی در آن شهر»، نشریۀ انجمن آثار ملی، 1355 ش، شم 1؛ یاقوت، معجمالبلدان، بیروت، 1399 ق؛ الیواقیت و الضرب فی تاریخ حلب، منسوب به ابوالفدا، به کوشش محمد کمال و فالح بکور، حلب، 1410 ق/ 1989 م؛ نیز:
«Aleppo Citadel», Archnet, http:/ / archnet.org/ library/ sites (Dec. 7, 2011); Battle, S. and T. Steel, «The Conservation Works on the Three Citadels», Syria, Medieval Citadels Between East and West, ed. S. Bianca, Turin, 2007; Burns, R., Monuments of Syria: An Historical Guide, London/ New York, 1995; Ettinghausen, R. and O. Grabar, The Art and Architecture of Islam: 650-1250, Harmondsworth, 1987; Gangler, A. and J. Esefeld, «Designing Public Open Spaces Around Aleppo Citadel», Syria, Medieval Citadels Between East and West; ed. S. Bianca, Turin, 2007; Gonnella, J., «Architecture: Aleppo», Islam, Art and Architecture, eds. M. Hattstein and P. Delius, Cologne, 2000; id, «Introduction to the Citadel of Aleppo», Syria, Medieval Citadels Between East and West, ed. S. Bianca, Turin, 2007; Grabar, O., «The Architecture of Power: Palaces, Citadels and Fortifications», Architecture of the Islamic World, ed. G. Michell, London, 2009; The Grove Encyclopedia of Islamic Art and Architecture, eds. J. M. Bloom and Sh. S. Blair, Oxford, 2009; Grube, E. J., The World of Islam, London, 1966; Hillenbrand, R., Islamic Architecture, Edinburgh, 1994; Mozzati, L., Islamic Art, Munich, 2010; Sobernheim, M., «Die Arabischen Inschriften von Aleppo», Der Islam, ed. C. H. Becker, Berlin/ Leipzig, 1926, vol. XV. یدالله غلامی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید