اسطوخدوس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 5 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/235166/اسطوخدوس
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اُسـطـوخُدوس \ ostu(o)xod[d]us\ ، نـیـز اُسـتـوقُـدّوس، اُسطوخودوس، اسطوقودوس، استوخدوس، یا لاواندِر/ لاواندِ اسپانیایی/ فرانسوی، با نام علمی لاواندولا استوئِکاس، گیاهی معطر از جنسِ (سَردۀ) لاواندولا، از تیرۀ لَبدیسان.
این گیاه چندساله، چوبی، بوتهمانند و پرشاخه است و ارتفاع آن به 30 تا 60 (و به ندرت تا 100) سانتیمتر میرسد. برگهایی باریک و دراز به طول 1 تا 4 سانتیمتر، با لبۀ برگشته، به رنگ سبز تیره دارد که هر دو سطح پهنک برگ پوشیده از کرکهای پنبهای است. گلهای آن، که بسته به ویژگیهای محل رویش، از فروردین تا خرداد میشکفند، به رنگ ارغوانیِ مایل به صورتی تیره، بهصورت سنبلههای فشرده، چهاروجهی، با ظاهر بیضویِ درازند که در رأس آنها، براکتههای بزرگ بنفش رنگ و زیبایی جای دارد و به همین مناسبت، این گیاه در برخی جاها بهعنوان گیاهی زینتی پرورش داده میشود. از همۀ بخشهای این گیاه بویی قوی و خوشایند به مشام میرسد. سرشاخههای برگدار و گلدار آن، افزون بر مصارف درمانی، برای تهیۀ اسانسی بهکار میروند که بویی شبیه به کافور دارد.این گونۀ گیاهی بومی کرانههای دریای مدیترانه و آسیای جنوب غربی است و گرچه عقیلی خراسانی (ص 122) نام محلی آن را در تنکابن، «تروم» یاد کرده است که میتواند نشانۀ رویش آن در این منطقه باشد، امروزه دربارۀ وجود آن بهصورت خودرو در ایران گزارش معتبری در دست نیست. اسطوخدوس برای رویش به آفتاب کامل نیاز دارد و در جنگلهای غیر انبوه، تپههای خشک و دامنههای کمارتفاع و کرانۀ دریاها میروید و زمینهای سیلیسی را بهتر میپسندد (زرگری، 26-27؛ نک : مظفریان، 314؛ میرحیدر، 5/ 216؛ «راهنمای ...»، 149).ابن جزار واژۀ اسطوخدوس را رومی (در واقع یونانی)، و تفسیر آن را «موقف الارواح» دانسته است (ص25). بیرونی نیز این نام را برگرفته از واژۀ «ستوخس» رومی میداند (ص44). ابوالخیر اشبیلی ضمن اشاره به اختلاف نظر میان پزشکان دورۀ اسلامی دربارۀ مدلول این نام، آن را واژهای سریانی، و همان ستُخادِس یاد شده در مقالۀ سوم کتاب دیوسقوریدِس (دیوسکوریدِس) میداند که برگرفته از نام جزیرۀ ستُخادیس، مهمترین رستنگاه این گیاه، است و تفسیر آن را نیز «موقف الارواح» دانسته است (ص 597-598؛ نیز ابن بیطار، الجامع...، 34). ابن بیطار در تفسیر کتاب دیاسقوریدوس، ضمن استناد به اصطفن [بن بسیل]، بر برابری ستخادس یاد شده در کتاب دیوسقوریدس (مقالۀ سوم، مادۀ 27) با اسطوخدوس تأکید میکند، اما میافزاید: آنچه امروزه با نام اسطوخودوس در اندلس رایج است، با گیاه مورد نظر دیوسکوریدس فرق دارد (ص 219-220). ادریسی نیز نام عربی آن را آنس [الارواح] دانسته است (ص 37). از این گیاه با نامهایی چون شاهسفرغم (حاجی زین عطار، 28)، حافظ الارواح، آنس الارواح و ممسک الارواح (عقیلی، همانجا) نیز یاد شدهاست. از آنچه پزشکان و داروشناسان دورۀ اسلامی دربارۀ اسطوخدوس آوردهاند، بهویژه از گزارش دقیق ابوالخیر اشبیلی(همانجا)، میتوان دریافت که آنان از میان گونههای متعدد لاواند، تنها گونۀ استوئکاس را اسطوخدوس مینامیدهاند. یوهان لوییس شلیمِر، پزشک هلندی دربار ناصرالدین شاه، که آشنـایـی کـاملی بـا داروشنـاسـی ایـرانـی ـ اسلامی داشت، نیز اسطوخدوس را نام فارسی همین گونه دانسته است (p. 342). اما در منابع فارسی جدید، نام اسطوخدوس توسعاً بر سردۀ لاواند نیز اطلاق شده است و به ویژه دو گونۀ استریکتا و سوبلِپیدوتا از این سرده را (که اولی در ایران و کشورهای دیگر، و دومی منحصراً در ایران میروید)، به ترتیب، اسطوخدوس لارستانی(اشاره به محل اصلی رویش) یا اسطوخدوس راست (ترجمۀ نام علمی) و اسطوخدوس فلسدار نامیدهاند (نک : مظفریان، همانجا). همچنین امروزه گیاهی موسوم به برونِلّا یا نعنای چمنی را که در هندی، دارو نامیده میشود، در زبانهای محلی بمبئی و پنجاب، بهترتیب، اوسطاخادوس یا اسطوخودوس مینامند (نک : میرحیدر، 6/ 469-470). این همان نکتهای است که نزدیک به هزار سال پیش، ابوریحان بیرونی به آن اشاره کرده است. وی ذیل اسطوخودوس به نقل از فزاری آورده است که «به سندی آن را دهار گویند». به گزارش بیرونی، این گونۀ گیاهی، که با اسطوخودوس رومی تفاوت دارد، در حوالی شهر غزنین، از سرزمینهای کوهستانی میان مرز هندوستان و افغانستان به سوی دهک، میروید (بیرونی، همانجا؛ نیز کاسانی، 55؛ عقیلی، همانجا).دیدگاه داروشناسان دورۀ اسلامی دربارۀ طبع اسطوخدوس بسیار متفاوت است. در منابع مختلف، طبع این گیاه را گرم به درجۀ اول، و خشک به درجۀ دوم (ابن سینا، 252؛ جرجانی، 284؛ حاجی زین عطار، همانجا)، گرم و خشک از درجۀ دوم (ابن ماسویه، به واسطۀ ابن بیطار، الجامع، همانجا؛ نیز ابومنصور، 19) و گرم و خشک از درجۀ اول (ابن جزار، همانجا) دانستهاند (برای اختلاف نظرها، نک : عقیلی، 123). در این منابع، خواص درمانی بسیاری برای مطبوخ، شربت و ضماد اسطوخدوس آمده است، از جمله تسکین دردهای عصبی، تقویت اندامهای داخلی و به ویژه کلیه و مثانه، سودمندی برای مالیخولیا و صرع، گشادن بلغم و سودا، دفع زیان سموم و گزش جانوران، نیکو گردانیدن پوست و کشتن کرم در شکم (رازی، 124-125؛ ابن سینا، ابومنصور، جرجانی، همانجاها؛ ابن بیطار، الجامع، 34-35؛ حاجی زین عطار، همانجا؛ حکیم مؤمن، 70؛ عقیلی، 122-123).
ابنبیطار، عبدالله، تفسیر کتاب دیاسقوریدوس، به کوشش ابراهیم بن مراد، بیروت، 1989م؛ همو، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، مطبعة العامرة، بولاق، 1291ق/ 1874م، ج 1؛ ابنجزار، احمد، الاعتماد فی الأدویة المفردة، چ تصویری، بهکوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1985م؛ ابنسینا، القانون فی الطب، مطبعة العامرة، بولاق، 1294ق، ج 1؛ ابوالخیر اشبیلی، محمد، عمدة الطبیب فی معرفة النبات، به کوشش محمد عربی خطّابی، بیروت، 1995م؛ ابومنصور موفق بن علی هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی ادرکانی، تهران، 1346ش؛ ادریسی، محمد بن محمد، الجامع لصفات أشتات النبات و ضروب أنواع المفردات، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1415ق/ 1995م، ج 1؛ بیرونی، ابوریحان، الصیدنة فی الطب، به کوشش عباس زریاب، تهران، 1370 ش؛ جرجانی، اسماعیل بن حسن، الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة، به کوشش حسن تاج بخش، تهران، 1384ش، ج 1؛ حاجی زین عطار، علی بن حسین، اختیارات بدیعی(قسمت مفردات)، به کوشش محمد تقی میر، تهران، 1372ش؛ حکیم مؤمن، محمد، تحفۀ حکیم مؤمن، به کوشش احمد روضاتی، تهران، 1402ق؛ رازی، محمد بن زکریا، الحاوی فی الطب، دائرةالمعارف العثمانیة، حیدرآباد دکن، 1374-1390ق/ 1955-1970م، ج 20؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1376ش، ج 4؛ عقیلی خراسانی، محمد هـادی، مخزن الادویـة، کلکتـه، 1259ق/ 1844م (ب چ تهـران، 1371ش)؛ کاسانـی، ابـوبکر بـن علـی، ترجمۀ کهن فارسی [و بازنگاری] صیدنۀ بیرونی، بهکوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358ش، ج 1؛ مظفریان، ولیالله، فرهنگ نامهای گیاهان ایران، تهران، 1375ش؛ میرحیدر، حسین، معارف گیاهی، تهران، 1375ش؛ نیز:
A Guide to Medicinal Plants in North Africa, IUCN Centre for Mediterranean Cooperation, Malaga, 2005; Schlimmer, J. L., Terminologie Medico-Pharmaceutique et Anthropologique Française - Persane , Tehran, 1970.یونس کرامتی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید