استن، جین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 2 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/234832/استن،-جین
دوشنبه 8 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اُستِن \ osten\ (نیز: اُستین، اوستین)، جِین (1775-1817م/ 1189-1232ق)، بانوی داستاننویس انگلیسی. او نخستین نویسندهای است که با پرداختن به زندگی روزمرۀ مردم عادی، داستان را به گونهای که امروز میشناسیم، تبدیل کرد. استن در داستانهایی چون عقل و احساس (1811م؛ ترجمۀ فارسی: 1385ش، نیز با عنوان دلباخته (حس و حساسیت): 1363ش)، غرور و تعصب (1813م؛ ترجمۀ فارسی: 1336ش)، منسفیلد پارک (1814م؛ ترجمۀ فارسی: 1386ش، نیز با عنوان پارک مانسفیلد: 1363ش)؛ اما (1816م؛ ترجمۀ فارسی: 1362ش)، نورثنگر ابی (1818م؛ ترجمۀ فارسی: 1387ش، نیز با عنوان کاترین ( کلیسای نورت هنگر): 1363ش) و ترغیب (1818م؛ ترجمۀ فارسی: 1373ش، نیز با عنوان وسوسه: 1363ش)، آثاری طنزآمیز برپایۀ زندگی طبقۀ متوسط انگلستان عصر خود پدید آورد. آثار او درعینحال، آمیزهای از کمدی رمانتیک و هزل اجتماعی و نگرش روانشناختی است.
جین استن در روستای استیوِنتِن در استان هَمپشِر، که پدرش کشیش آنجا بود، در خانوادهای پرفرزند زاده شد. در آغاز، او را با خواهرش برای تحصیل به شهرهای آکسفِرد و سپس رِدینگ فرستادند، اما دو خواهر پس از 5 سال بازگشتند و نزد پدرشان که مردی فاضل بود، به تحصیل ادامه دادند. کانون خانوادگی گرم و زنده، انگیزۀ نیرومندی برای نویسندگی جین استن شد. نخستین نوشتههای شناختهشدۀ استن مربوط به 1787م است و از این سال تا 1795م، مطالب فراوانی با موضوعات گوناگون بهصورت دستنوشته از او برجا مانده است. این نوشتهها شامل نمایشنامه، شعر، داستانهای بلند و گونههای دیگر نثر بود و در آنها دید هجوآمیزی به شکلهای ادبی آن زمان وجود داشت. اما نخستین اثر جدی او داستان «خانم سوزان» (ح 1794م) است که بهصورت نامههای کوتاه نوشته شد. این اثر تصویر زنی است مصمم به استفاده از ذهن و شخصیت نیرومند ویژۀ خود تا حد رانده شدن از جامعه. داستانهای جین استن با عشق و ازدواج سروکار دارند و دلیلی تردیدناپذیرند بر اینکه نویسندۀ آنها تجربۀ عشق و ناکامی در عشق را درک کرده است. این نکته به بارزترین شکل دربارۀ آخرین داستانش، ترغیب، صادق است. با این حال، این داستان با داستانهای آغازین او نیز پیوند دارد. نگارش عقل و احساس، نخستین اثر از داستانهای آغازین او، در 1795م آغاز شد. این داستان که در قالب نامههای مبادلهشده نوشته شده است، در آغاز بهسبب نام قهرمانانش، «اِلینِر و ماریان» نامیده شده بود. استن از 1796 تا 1797م، نخستین نسخۀ غرور و تعصب را که در آن زمان «نخستین برداشتها» نامیده بود، به پایان رساند؛ ولی کوشش پدرش برای چاپ کتاب ناکام ماند. نورثنگر ابی که آخرین اثر از داستانهای آغازین اوست، در حدود سال 1798 یا 1799م و محتملاً با نام «سوزان» نوشته شد. در 1801م، پدر استن که 70ساله شده بود، وظایف کشیشی خود را به پسر ارشدش واگذارد و با همسر و دخترانش به شهر باث رفت؛ بهاینترتیب، دوران خوش و الهامبخش جین استن در روستای استیونتن به پایان رسید و او ناگزیر شد 8 سال اقامتهای موقت در باث، لندن و سرانجام، ساوثهَمپتِن را تحمل کند. در 1805م، پدر جین درگذشت و برادر جین در 1809م برای مادر و خواهرانش خانۀ بزرگی در دهکدۀ چاتِن فراهم کرد که از استیونتن چندان دور نبود. زندگی در چاتن دوباره به جین احساس هدفمندی داده بود و او بهمحض استقرار در خانۀ روستایی، عقل و احساس و غرور و تعصب را برای چاپ آماده کرد. در 1811م، داستان عقل و احساس بدون نام نویسنده منتشر شد. دو نشریۀ انتقادی مهم آن زمان، کریتیکال ریویو و کوارتِرلی ریویو، آمیخته شدن آموزندگی و سرگرمکنندگی را در این کتاب ستودند. در آن هنگام، جین استن نوشتن داستان منسفیلد پارک را آغاز کرد و در 1814م آن را به چاپ رساند. او دیگر نویسندهای پذیرفتهشده بود، هرچند کسی نامش را نمیدانست. او از 1814 تا 1815م، اما را نوشت که در 1815م منتشر شد. ترغیب (که از 1815 تا 1816م نوشته شد)، به همراه نورثنگر ابی (1817م)، پس از مرگ او به چاپ رسید. شاید سالهای پس از 1811م رضایتبخشترین دورۀ زندگی استن بوده باشد. او خرسند بود که نوشتههایش چاپ میشد و پسند منتقدان و خوانندگان بود. جین استن در 18 ماه پایان زندگی، سخت سرگرم نوشتن بود: به پایان رسانیدن ترغیب، بازنگری در نورثنگر ابی و سرانجام، نگارش ساندیتون (ترجمۀ فارسی: 1368ش) که ناتمام ماند. او که توان جسمیاش از آغاز 1816م، بهسبب بیماری آدیسون، در حال تحلیل رفتن بود، سرانجام در 1817م درگذشت. برادرش هِنری که بر چاپ نورثنگر ابی و ترغیب نظارت میکرد، در «یادداشتی دربارۀ زندگی نویسنده»، جین استن را به همگان معرفی کرد. جایگاه راستین استن در نویسندگی عصر خود شناخته نبود. سِر والتر اسکات، همروزگار استن، از معدود نویسندگانی بود که کار او را ستود. توجه به داستانهای استن مدتها پس از مرگ او آغاز شد. در سدۀ 20م، ادوارد مُرگِن فورستِر به بررسی ظرافتهای فنی داستاننویسی او پرداخت و ویرجینیا وولف جایگاه ادبیاش را ستود. از استن چندین اثر به فارسی ترجمه، و منتشر شده است. غرور و تعصب، ترجمۀ شمسالملوک مصاحب، از معروفترین ترجمههای فارسی کارهای اوست.
کتابخانۀ ملی ایران (آبان 1388)؛ نیز:
CE, 6th edition; EA, 2006; EB, 1986; ME, 2008. بخش ادبیات جهان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید