اسپچنه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 22 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233957/اسپچنه
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اَسپَچَنَه \ aspačanah\ ، پسر پرکشاسپه، یکی از بلندپایگان مادی دربار داریوش بزرگ (به گمان قوی یکی از 6 یار داریوش در جریان کشتن بردیا و به فرمانروایی رسیدن او) و رئیس تشریفات خشیارشا از سال چهارم تا سال نوزدهم حکومت او. این نام به معنی «دوستدار اسب» است (هینتس، 126؛ براندنشتاین، 107؛ یوستی، 46 ؛ بارتولمه، 217 ؛ نیز نک : اشمیت، رودیگر، 120؛ کخ، 40). هرودت این نام را به صورت اَسپَثینِس آورده است (p. 91). به گزارش همو (p. 41)، به دستور کمبوجیه، پرکشاسپـه (پـرِکساسپِس) بردیـا ــ برادر کمبوجیه ــ را به قتل رساند. پرکشاسپه از بیم ایرانیان، پس از کشتن بردیا، بهرغم وعدههایی که گئوماته به او داد، خودکشی کرد. پس از این جریان، پسرش، اسپچنه، به داریوش پیوست (همو، 99, 103). بـا آنکه خـود داریـوش در سنگنبشتـۀ بیستـون (نک : کنت، 130) در اشاره به یارانش، به جای اسپچنه از اَردومَنیش، پسر وهوکه نام میبرد، هرودت او را یکی از 6 یار داریوش میشناسد (p. 91). بنابراین، در گزارش هرودت میتوان تردید کرد؛ مگر اینکه نقش 6 نفری که 3 به 3 در دو سوی آرامگاه داریوش ایستادهاند، مربوط به 6 یار داریوش باشد که در این صورت، باید بپذیریم به علت نامعلومی اسپچنه جای اردومنیش را گرفته است. در سنگنگارۀ آرامگاه داریوش، تصویر اسپچنه در مقام جامهدارِ (نک : هینتس، 155) داریوش در زیر تصویر گَئوبَرووه (گوبریاس)، نیزهدار شاه، در حال حمل ترکش و کمان و تبرزین داریوش، نقش بسته است. در نبشتۀ مربوط به او به خط میخی آمده است: «این اسپچنه، جامهدار (کنت، 140 ؛ اشمیت، اریش، 86: کماندار)، ترکش (کنت، براندنشتاین، همانجاها: تبرزین) داریوش شاه را دارد (حمل میکند)» (کنت، اشمیت، اریش، هینتس، همانجاها). در مقایسه با سنگنگارۀ آرامگاه داریوش، اسلحهداری که در سنگنگارۀ بیستون، پشت سر داریوش و میان گئوبرووه و او نقش بسته است، نیز میتواند اسپچنه باشد، اما هینتس، با توجه به لباس او، این امر را غیرممکن میداند (نک : لوشای، 70). در نقش مُهر اسپچنه که اثر آن در لوحهای گلی تختجمشید برجای مانده است، در میان دو نخل، یک «پهلوان» با لباس پارسی و تاجی دندانهدار نقش شده است که با دو دستش گریبان دو شیری را که در دو طرفش ایستادهاند، گرفته است. در قسمت بالای این مجلس، تصویر نمادین اهورهمزدا، همان تصویری که در سنگنگارۀ بیستون نیز به چشم میخورد، آویخته است. بر روی این مهر به فارسی باستان و ایلامی نوشته شده بود: «من داریوش...»؛ بقیۀ متن مهری که اثرش در دست است، خوانا نیست. گاهی شاهان هخامنشی مهر خود را به بلندپایگان بزرگی مانند اسپچنه میبخشیدند، تا این افتخار را داشته باشند که از آن به منزلۀ مهر خدمت خود استفاده کنند (کخ، همانجا). نام اسپچنه در لوحهای گلی تختجمشید به ایلامی به صورت اَشبَزَنه (Aš-ba-za-na) آمده است (هلک، 670).
Bartholomae, AW ; Brandenstein, W. & M. Mayrhofer, Handbuch des Altpersischen, Wiesbaden, 1964; Hallock, PFT ; Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, ed. T. E. Page, LCL, London/ Cambridge (MA), 1920-1925, vol. II; Hinz, W., Neue Wege im Altpersischen, Wiesbaden, 1973; Justi, IN ; Luschey, H., «Studien zu dem Darius-Relief von Bisutun», AMI, vol. I; Kent, OP ; Koch, H., Es Kündet Dareios der König, Mainz, 1992; Schmidt, Persepolis, vol. III; Schmitt, R., «Medisches und persisches Sprachgut bei Herodot», ZDMG, vol. CXVII. پرویز رجبی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید