اسپالانتسانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 28 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233906/اسپالانتسانی
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اِسْپالّانْتْسانی [espāllāntsānī]، لادْزارو (1729- 1799م/ 1141-1214ق)، فیزیولوژیدان ایتالیایی که در پیشبرد مطالعۀ تجربی کارکردهای بدن و تولید مثل جانوران نقش مهمی داشت. تحقیقات او در زمینۀ زندگی جانداران ذرهبینی در محلولهای کشت مغذی راه را بر پژوهش بعدی لوئی پاستور گشود.
اسپالانتسانی در کالج یسوعی رِدْجو تحصیل کرد و زبان و ادبیات یونان و روم باستان، و فلسفه را به خوبی فرا گرفت. از او دعوت شد که به سلک روحانیان درآید، اما هرچند سرانجام کشیش شد (در 1757م)، این دعوت را در آن زمان نپذیرفت و برای تحصیل در رشتۀ حقوق به بولونیا رفت. او تحت تأثیر بانویی از خویشاوندانش به نام لائورا باسّی که استاد ریاضیات بود، به علوم علاقهمند شد و در 1754م در کالج ردجو استاد منطق، مابعدالطبیعه و زبان یونانی، و در 1760م در دانشگاه مُدِنا استاد فیزیک شد. اگرچه اسپالانتسانی در 1760م مقالهای در نقد ترجمۀ جدیدی از ایلیاد نگاشت، اما همۀ اوقات فراغت خود را صرف پژوهشهای علمی میکرد. او در 1766م رسالهای منتشر کرد دربارۀ مکانیک سنگهایی که به صورت مایل روی آب پرتاب میشوند و بالا و پایین میجهند. نخستین اثرش در زمینۀ زیستشناسی که در 1767م منتشر شد، انتقادی بود از نظریۀ زیستشناختی ژرژ بوفُن و جان تِربِرْویل نیدِم که معتقد بودند همۀ موجودات زنده، افزون بر مادۀ بیجان، «اتمهای حیاتی» ویژهای دارند که منشأ همۀ فعالیتهای فیزیولوژیک آنهاست. آنان چنین فرض میکردند که «اتمهای حیاتی» پس از مرگ به خاک میگریزند و دوباره توسط گیاهان جذب میشوند. آن دو ادعا میکردند که اجسام کوچک و متحرکی که در آب راکد یا در محلول خیساندۀ مواد گیاهی و جانوری مشاهده میشوند، نه سازوارههای زنده، بلکه صرفاً «اتمهای حیاتی» هستند که از مادۀ آلی میگریزند. اسپالانتسانی شکلهای مختلف جانداران ذرهبینی را مطالعه کرد و نظر آنتونی وان لِوِنهوک را، مبنی بر اینکه چنین موجوداتی سازوارههایی زندهاند، تأیید کرد. او با آزمایشهایی نشان داد که آبِ گوشت، در صورتی که آن را بجوشانند و در شیشه بریزند و درِ شیشه را بیدرنگ مُهر و موم کنند، این موجودات را تولید نمیکند؛ و پس از این آزمایش نتیجه گرفت که موجودات داخل آب راکد و دیگر فرآوردهها، سازوارههایی زندهاند که از هوا وارد میشوند و نظر بوفن بیاساس است. دامنۀ آزمایشهای اسپالانتسانی سپس گسترش یافت. او در 1768م نتایج آزمایشهایش را در زمینۀ بازسازی و پیوند (در جانوران) منتشر کرد. او بازسازی را در گسترۀ وسیعی از جانوران ــ ازجمله انواع کرمهای پهن آبهای شیرین، حلزونها و دوزیستان ــ مطالعه کرد و به چند نتیجۀ کلی رسید: جانوران پستتر، در مقایسه با جانوران عالیتر، از قدرت بازسازی بیشتری برخوردارند؛ جانوران جوانتر، در مقایسه با جانوران سالخوردهترِ همانگونه، توانایی بیشتری برای بازسازی دارند؛ و فقط اندامهای سطحی قابل بازسازیاند، نه اندامهای داخلی، مگر در مورد برخی از جانوران بسیار ساده. آزمایشهای اسپالانتسانی در زمینۀ پیوند اندامها نمایشگر مهارت او در آزمایشگری بود؛ یکی از این آزمایشها عمل پیوند موفقیتآمیز سر یک حلزون به بدن حلزونی دیگر بود. او در 1773م دربارۀ گردش خون در ریهها و دیگر اندامها تحقیق کرد و رشته آزمایشهای مهمی دربارۀ عمل گوارش انجام داد و به شواهدی دست یافت که ثابت میکرد شیرۀ گوارشی حاوی مواد شیمیایی خاصی است که برای غذاهایی خاص مناسباند. اسپالانتسانی به خواهش دوستش، شارل بُنه دربارۀ نقش جانداران نرینه در تولید مثل تحقیق کرد. هرچند دانشمندان اسپرماتوزوئیدها را در سدۀ 17م مشاهده کرده بودند، اما تا حدود 30 سال پیش از تدوین نظریۀ یاختهای در 1839م به نقش آنها پی نبردند. اسپالانتسانی، براساس پژوهشهای اولیهاش درخصوص جانوران ساده، نظر رایج در میان دانشمندان را مبنی بر اینکه اسپرماتوزوئیدها انگلهایی در منی هستند، تأیید کرد. هم بُنه و هم اسپالانتسانی نظریۀ شکلیافتگی پیشین را قبول داشتند. بنابر تعبیر آنها از این نظریه، نطفۀ همۀ موجودات زنده را خداوند در آغاز خلقت در نخستین موجود مادینۀ هر«گونه» قرار داده است. بدین ترتیب، جانور جدیدِ موجود در هر تخمک «از نو» شکل نمیگیرد، بلکه در نتیجۀ بسط اندامهایی رشد میکند که طرح آنها را خداوند هنگام آفرینش در نطفه تعبیه کرده است. چنین فرض میشد که منی محرکی برای این بسط است، اما معلوم نبود که آیا تماس ضروری است و آیا همۀ اجزای منی برای این کار ضروری است، یا نه. اسپالانتسانی با استفاده از دوزیستان ثابت کرد که برای پیدایش جانوری تازه، تماس عملی تخمک و منی ضروری است و نشان داد که منیِ صاف شده، هرچه بیشتر صاف شود، کماثرتر میشود. او متوجه شد که اگر مادۀ باقیمانده روی کاغذ صافی بیدرنگ به آبِ حاوی تخمکها اضافه شود، همان قدرت آغازینش را باز خواهد یافت. آنگاه نتیجه گرفت که بخشهای جامد این مادۀ ترشح شده، یعنی مواد پروتئینی و چرب که بخش عمدۀ منی را میسازند، ضرورت دارند، اما اسپرماتوزوئیدها را همچنان انگلهایی نالازم میدانست. او بهرغم این خطا، برخی از نخستین آزمایشهای موفقیتآمیز در زمینۀ تلقیح مصنوعی را روی جانوران پست و نیز روی سگ انجام داد. اسپالانتسانی همچنانکه شهرتش افزایش یافت، به عضویت بیشتر انجمنهای علمی اروپا درآمد. او در 1769م کرسی استادی دانشگاه پاویا را پذیرفت و بهرغم پیشنهادهای دیگری که دریافت کرد، تا پایان عمر در آنجا ماند. اسپالانتسانی در اواخر عمر، تحقیقات بیشتری دربارۀ جانوران و گیاهان ذرهبینی به عمل آورد؛ همچنین پژوهشهایی را دربارۀ بار الکتریکی اژدرماهی و اندامهای حسی خفاشها آغاز کرد. او در آخرین مجموعۀ آزمایشهایش که نتیجۀ آنها پس از درگذشت او منتشر شد، سعی کرد ثابت کند که تبدیل شدن اکسیژن به کربن دیاکسید باید نه در ششها (آنگونه که آنتوان لُران لاووازیه در 1787م بیان کرده بود)، بلکه در بافتهای بدن صورت گیرد. (108)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید