ازوالد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 1 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233739/ازوالد
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اُزْوالْد [ozvāld] (در انگلیسی: آزْوِلْد)، جِیمز(1703-1793م/ 1115-1207ق)، الاهیدان اسکاتلندی که با استفاده از فلسفۀ «شعور متعارف» میخواست اعتقادهای دینی و اخلاقی را بر اصولی مصون از شکاکیت پیریزی کند. او در کتابی به نام «تسلیم و اطاعت» (1753م) برآن شد تا برپایۀ شعور متعارف بشر، و بر مبنای اینکه کلیسا تنها در صورتی در تحقق رسالت خویش کامیاب خواهد شد که با تکیه بر اصولی مشابه اصول حکمرانی عمل کند، نهادهای حکومتی را نیز بخشی از مشیت ایزدی در مورد جهان جلوه دهد؛ و سپس از این مقدمه نتیجه گرفت که تعهد به ادای تکلیفهای مدنی و دینی در نزد بشر از بدیهیات است. ازوالد معتقد بود که شعور متعارف جهت عقلی روشهایی است که اگر ترک شوند، نه تنها نهادهای اجتماعی فرو خواهند ریخت، بلکه این امر اهانتی به وجدان اخلاقی آدمی و سبب سست شدن اساس دین خواهد بود، و چون و چرا در معتقدات عامه منجر به جنون خواهد شد. صحت داوریهای مبتنی بر شعور متعارف، به عقیدۀ وی، بدیهی بود، و کسی که برای آنها دلیل عقلی مطالبه میکرد، درواقع به فهم عرفی میتاخت. به نظر وی، داوریهای مذکور حقایق اولیهای بودند که بنای هر استدلالی میبایست بر آنها استوار باشد.ازوالد به تفاوت و تنوع اصولی که آنها را مبتنی بر شعور متعارفمیدانست، اعتنایینداشت و نمیخواست واردتحلیل دقیق اینموضوعشود. ازسویی،هیوم را میستودکهحقایقاولیه را بیرون از حدود استدلال میشمرد؛ ولی ازسویدیگر،اینامر را به معنای برهان میپنداشت و در ردّ هیوم میگفت که عادات و عواطف ریشۀ خشکمغزی و نادانیاند و لذا نمیتوانند به ما نشان دهند که چرا حقایق غیراستدلالی مقرون به یقیناند. او عقیده داشت که پختگی ذهنی و مشاهدۀ هوشمندانه و حتى تجربۀ مکرر ممکن است برای توجه بدوی به آن حقایق ضروری باشد، اما از آن پس، بداهت آنها از هر شاهد و دلیلی که بیاوریم، تجاوز میکند.حقایق اولیۀ ازوالد بین امور جزئی و امور کلی نوسان میکنند. از زمرۀ آنهاست: اعتقاد به وجود و دوام هویت خود ما؛ وجود و هویت و مکان و حرکت و قوای اشیاء پیرامون ما و علیت و معلولیت آنها که با قوانین طبیعت بیان میشود؛ وجود دیگر موجودات جاندار برخوردار از قوۀ عمل؛ اصول موضوعۀ ریاضی؛ وجود و قضای پروردگار؛ فرق واقعی میان فضیلت و رذیلت و اعطای پاداش و کیفر به آنها؛ وجود تکالیفی در برابر خدا و دیگران و خود ما. محوریت این موضوعات در دنیا و آخرت بیش از آن است که به احتجاجهای انتزاعی اهل علم واگذار شود، و ازوالد معتقد بود که بلاتکلیف گذاشتن خلق بهرهمند از هوش و عقل در این زمینهها خندهآور است.قوانین طبیعت، به عقیدۀ ازوالد، با قوانین صوری و ریاضی فرق دارند، و اموریاند از قبیل اصول مبهمی مانند اینکه اجسام به علت وزن خود در آب فرو میروند، یا اینکه آتش دارای قوهای برای سوزاندن مواد قابل اشتعال است. ثقل اجسام یا نیروی آتش به حدی در ردیف واقعیات زندگی است که نباید مشمول هشدارهای منطق استقرایی قرار گیرد. به عقیدۀ ازوالد، وجود خداوند در نزد شعور متعارف بدیهی است، و باید در این موضوع از ظرافتهای براهین پیشینی و مستقل از تجربه یا خطرهای استدلال بر مبنای تمثیل پرهیز کرد. ولی هنگامی که او به این نقطه میرسد، دلایلی حتى فراسوی اقتضائات فلسفۀ شعور متعارف میآورد و وارد بحث دربارۀ عدل الاهی و خداشناسی طبیعی میشود.عقاید ازوالد گرچه در عصر خودش با اقبال بعضی محافل روبهرو شد، ولی شیمیدان انگلیسی و کاشف اکسیژن، جوزف پریستلی، او را به لفاظی و عدم فهم دایرۀ عقل و کاربرد جزمی مفهوم «شعور متعارف» و بستن راه تحقیق صحیح متهم کرد. کسان دیگری نیز میگفتند که او دامنۀ شعور متعارف را بسیار بیشازحد گسترده فرضکرده، و ندیده است که بسیاری از آنچه توصیف میکند، درواقع همان داوریهای استدلالی است. (148)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید