اردشیر دراز دست
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 15 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/232404/اردشیر-دراز-دست
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
2
اَرْدِشیرِ دِرازْدَسْت [ardešīr-e derāz dast]، یا اردشیر اول، پسر خشیارشا از ملکه آمِستریس(دختر اُتانس، یکی از7 یار داریوش)، شاه هخامنشی(د 465 یا 464-424یا 423ق). پلوتارک نخستین کسی است که اردشیر را، به سبب اینکه دست راستش بلندتر از دست چپش بوده، درازدست نامیده است(اردشیر، بند1). اما برخی دیگر گفتهاند که وی از آنرو بدین لقب خوانده شده که فرمانروایی قلمروی بزرگ را در دست داشته است.گزارش 3 منبع گوناگون موجود دربارۀ توطئۀ درباری که منجر به کشته شدن خشیارشا و بر تخت نشستن اردشیر در 464قم شد، از نظر انگیزۀ توطئه و نحوۀ اجرای آن متفاوت است (نک : پاولی، III(1)/312). با این همه، چنین به نظر میرسد که اردوان، فرمانده محافظان سلطنتی، با همکاری دیگر مقامهای بلندپایۀ دربار، از جمله: بغبیش (یا بغبوخش = مگابیزوس یونانیها)، داماد خشیارشا و با همدستی مهرداد (کتسیاس: اسپَمِترِس)، خواجۀ دربار، نخست خشیارشا را به قتل رساند و چنین وانمود کرد که داریوش طراح قتل خشیارشا بوده است و سپس بزرگترین پسر خشیارشا،اردشیر را بهکشتناو برانگیخت. آنگاه چون برای دستیابی به قدرت خواستار شاهی ضعیف بود، اردشیر را بر تخت نشاند. این امکان نیز وجود دارد که اردشیر، از ترس اینکه اردوان، مرد نیرومند دربار، او را نیز از سر راه بردارد، اردوان را به قتل رسانده، و بیدرنگ حکومت را به دست گرفته باشد. در هر حال همۀ آنهایی که در قتل خشیارشا دست داشتند، به دستور اردشیر کشته شدند(دیودروس، کتاب XI، بند 71). به گزارش کتسیاس (بند 30) بَغَبیش اردشیر را در جریان توطئۀ اردوان قرار داده بود. اردشیر پس از آنکه اردوان را از میان برداشت، به مقابله با برادر خود ویشتاسپ که به یاری اردوان نامِ دیگری که ساتراپ بلخ بود، سر به شورش برداشته بود، پرداخت و در 463قم بر او نیز چیره شد (همو، بند 31؛ نیز نک : دیودروس، کتاب XI، بند 69) و پایههای فرمانروایی خود را با به کار گماردن یاران خود به سرعت استوار کرد.از وقایع مهم سالهای نخستین حکومت اردشیر سرکوب ایناروس (ه م) است که در مصر طغیان کرده بود. مصریها که در زمان خشیارشا در اندیشۀ رهایی از سلطۀ ایران بودند، به رهبری ایناروس دم از استقلال زدند. طغیان ایناروس موجب جنگ تازهای با یونان نیز شد که با پیروزی اردشیر به پایان رسید (کتسیاس، بند 32؛ دیودروس، کتاب XI، بند 71؛ توسیدید، کتاب 1، بند 109). ایناروس پس از کشتن هخامنش، برادر اردشیر و ساتراپ مصر (هرودت، کتاب III، بند 12، کتاب VI، بند 7؛ نیز نک : امستد، 303) در 460قم از آتن درخواست کمک کرد. آتنیها که در این زمان با 200 کشتی در قبرس لنگر انداخته بودند، از طریق نیل تا شهر ممفیس پیش راندند و در 459قم دو سوم شهر را به تصرف خود درآوردند. جنگ مدتها ادامه یافت و عرصه بر ایرانیها تنگ شد. اردشیر، نخست برای واداشتن آتنیها به عقبنشینی به بَغَبیش مأموریت داد، تا لاسدونی را به حمله به آتیکا برانگیزد، اما چون این مأموریت به نتیجهای نرسید، در 456قم بغبیش و ارته بازو را با سپاهی بزرگ به مصر فرستاد. چون اردشیر پیش از این گشایشی در کار عزرا فراهم کرده بود، او نیز متقابلاً کوشید تا نیروی بغبیش به آسانی به سوی ممفیس حرکت کند (امستد، 308). بغبیش در 456قم با اینکه زخم برداشت، شورشیان را شکست داد و آتنیها را از ممفیس بیرون راند؛ سپس آنان را در جزیرۀ پروسوپیتیس، در دلتای نزدیک پاپرمیس به محاصره انداخت و برای از پای درآوردن آنان یکی از شاخههای نیل را خشکاند. آتنیها ناگزیر کشتیهای خود را آتش زدند که در نتیجه شماری از آنان کشته شدند و شمار اندکی به سیرنه گریختند. ایناروس به دست ایرانیان افتاد. به عبارت دیگر، او با گرفتن امان از بغبیش خود را تسلیم او کرد (کتسیاس، بند 34). نیروی کمکی آتن نیز که بیخبر از سرنوشت ایناروس، با 50 کشتی به مصر آمده بود، در 454قم نابود شد (امستد، همانجا). سپس بغبیش ایناروس را همراه دیگر سرکردگان یونانی به شوش انتقال داد. آمستریس از شاه خواست تا اسیران را بکشد، اما چون بغبیش به آتنیها امان داده بود، اردشیر از کشتن اسیران خودداری کرد (همانجا) و 5 سال در برابر اصرار مادرش برای کشتن ایناروس، ایستادگی کرد، اما سرانجام به اصرار او، که خواهان گرفتن انتقام از قاتل پسرش هخامنش بود (نک : یوستی، 460)، ایناروس و 50 تن دیگر از یونانیان را کشت (کتسیاس، بند 36). دربارۀ نام مادر و خواهر اردشیر گزارشهای مورخان هماهنگ نیست (نک : اشپیگل، II/414). ظاهراً این تفاوتها از ازدواج شاهان هخامنشی با خواهران و دختران خود ناشی شده است. در حالی که هرودت هخامنش را برادر آمیتیس میداند (کتاب II، بند 17)، کتسیاس او را پسر آمیتیس میخواند (همانجا).آتنیها که در مصر از قوای ایران شکست خورده بودند، در 450قم با سپاهی نیرومند، به فرماندهی کیمون، فرمانروای آتن، به قبرس حمله کردند. اردشیر ارته بازو را در مقام فرمانده نیروی دریایی بغبیش، مأمور مقابله با کیمون کرد. ارته بازو 300 کشتی جنگی 3 ردیفه در اختیار داشت و بغبیش با 300 هزار نیروی زمینی در کیلیکیه مستقر بود. پس از درگیریهای چندی که میان نیروهای ایران و یونان روی داد، سرانجام در 449قم با اینکه کیمون به ناگهان درگذشت، پیروزی، مخصوصاً در نبرد دریایی، با آتن بود. اردشیر ناگزیر از مذاکره شد و در 449قم بغبیش و ارته بازو را روانۀ آتن کرد. آتنیها هم در زمستان 449 یا 448قم نمایندگانی به ایران فرستادند. مذاکرات منجر به انعقاد پیمان صلح شد. این پیمان در مقایسه با پیمانهای نظیر خود از دوام نسبتاً خوبی برخوردار شد. به موجب این پیمان که به پیمان صلح کیمون مشهور است، آتنیها از مصر و قبرس و ایرانیان از سواحل غربی آسیای صغیر صرفنظر کردند و قرار بر آن شد که ساتراپهای ایرانی در دریا بیشتر از 3 روز راه از ساحل فاصله نگیرند و هیچ کشتی بزرگ ایرانی در دریای اژه به چشم نخورد (توسیدید، کتاب 1، بند 112؛ دیودروس، کتاب XI، بند 86، کتاب XII، بند 2 ؛ پلوتارک، کیمون، بندهای 18-19؛ نیز نک : رودت، کتاب VII، بند 151). بدینسان، سواحل آسیای صغیر و جزایر آن تقریباً از دست ایرانیان خارج شدند. پس از این تا پایان حکومت اردشیر، کوشش ایرانیان برای دست یافتن به مناطق از دست رفته بسیار محتاطانه بود.آگاهی ما دربارۀ نیمۀ دوم فرمانروایی اردشیر اول به مراتب ناچیزتر از نیمۀ اول است. در مجموع میتوان گفت که تحرکهای نظامی، در مقایسه با زمان شاهان پیشین هخامنشی، محدودتر بوده است.پس از پیمان صلح کیمون، بغبیش سر به طغیان برداشت. اعدام ایناروس خشم بغبیش را که به ایناروس امان داده بود، برانگیخت. از اینرو به سوریه رفت و سر به طغیان برداشت. اردشیر نخست اوسیریس و سپس مِنُستاتس را مأمور سرکوب او کرد، اما هیچ کدام موفق به خواباندن شورش بغبیش نشدند. سرانجام، با میانجیگری آمستریس و آمیتیس، بغبیش با دریافت امان به پایتخت بازگشت (کتسیاس، بندهای 37-39؛ توسیدید، کتاب I، بند 110). مصر که همواره تمایل به استقلال داشت، همچنان در دست اردشیر ماند. صلح کیمون سالها دوام یافت و دوریسکُس در تراکیه همچون گذشته جزء قلمرو ایران بود (هرودت، کتاب VII، بند 106).از اواخر سالهای 40 سدۀ 5قم ساتراپهای ایرانیِ شرق آسیای صغیر دوباره اما با احتیاط، به فکر دستیابی به سواحل غربی افتادند. در 440قم پیسوتْنِس، ساتراپ لیدی، خواست که جزیرۀ ساموس را در دریای اژه دوباره برای شاه تصرف کند، اما عقبنشینی کرد (پلوتارک، پریکلس، بندهای 24-28؛ دیودروس، کتاب XII، بندهای 27-28؛ نیز نک : توسیدید، کتاب I، بندهای 40, 41, 115, 116). یک بار دیگر در 430قم پیسوتنس در حمایت از اشراف کولوفون دست به اقدامی مشابه زد. اما در 427قم پاخِس، سردار آتنی موفق به برگرداندن حکومت به آتنیها شد (توسیدید، کتاب III، بند 34).سرانجام اردشیر در 424قم درگذشت. در روز مرگ او، داماسپیا، همسر او نیز چشم از جهان فروبست (کتسیاس، بند 44؛ یوستی، 461). مدت سلطنت اردشیر را به اختلاف، 40 (دیودروس، کتاب XII، بند 64) و 42 سال (کتسیاس، بند 43) نوشتهاند. به گزارش کتسیاس اردشیر 17 پسر داشت و خشیارشا که پس از مرگ او به فرمانروایی رسید، تنها فرزند او از داماسپیا، همسر رسمیاش بود (بند 44).دختر اردشیر پریساتیس نام داشت که در دربار دو تن از شاهان هخامنشی، داریوش دوم و اردشیر دوم، از قدرت و نفوذی بسیار برخوردار بود.پلوتارک اردشیر را از نظر رأفت و جوانمردی سرآمد شاهان پارس میخواند (اردشیر، بند 1). اما رفتار او با بغبیش، شوهر خواهرش آمیتیس و فاتح مصر قابل دفاع نیست: روزی در شکارگاه شیری به شاه حمله کرد و بغبیش او را کشت. اردشیر خشمگین از رفتار بغبیش که بیاجازه شاه شکار او را از پای درآورده بود، به کشتن او فرمان داد. اردشیر به وساطت ملکۀ مادر و آمیتیس از خون او درگذشت، اما او را به نقطهای در ساحل دریای سرخ تبعید کرد (کتسیاس، بند 40). بعید نیست که داوری پلوتارک ناشی از رفتار بسیار دوستانۀ اردشیر با تمیستوکلِس، یکی از زمامداران نامدار آتن، فاتح نبرد دریایی سالامیس در زمان خشیارشا باشد. تمیستوکلس پساز محکومیت خود از سوی دادگاه آتن به دربار ایران پناهنده شد. اردشیر، با اینکه پیش از آن 200 تالان جایزه برای دستگیری و تحویل او به دربار ایران تعیین شده بود، او را بخشید. تمیستوکلس به زودی یکی از محارم اردشیر شد و حتى چندی بعد حکومت 3 شهر در آسیای صغیر به او واگذار شد. به هنگام خواباندن شورش ایناروس، چون اردشیر از پیشرفت نیروی دریایی آتنیها اندیشناک بود، طی حکمی تمیستوکلس را به فرماندهی سپاهی برای جنگ با یونانیان منصوب کرد و تمیستوکلس که نمیخواست با هموطنان نبرد کند، در 65 سالگی خودکشی کرد. اردشیر با شنیدن خبر خودکشیتمیستوکلس یاد او را بیشاز پیش گرامی داشت(پلوتارک، تمیستوکلس، بندهای 31-32؛ دیودروس، کتاب XI، بندهای 57-58).در منابع اسلامی نام اردشیر به صورتهای گوناگون آمده است: اردشیر، کیاردشیر بهمن، ارطحشست الاول، اردشیر بن اخشویرش ملقب به طویلالیدین (بیرونی، 89، 105، 109، 111).بهمن بن اسفندیار بن کشتاسب (حمزه، 32)؛ ارطحشثت (ابن عبری، 34). در عهد عتیق از ارتحشستا (اردشیر) به نیکی یاد شده است. چون فلسطین که بخشی از ساتراپی بغبیش بود، بر سر راه مصر قرار داشت، طرف توجه خاص هخامنشیان، از جمله اردشیر بود. اردشیر در 444قم نحمیا را که شربتدار یا ساقی او بود، به فرمانداری اورشلیم برگزید (نحمیا، باب دوم؛ ابن عبری، همانجا). این انتخاب سرنوشت قوم یهود را برای همیشه دگرگون کرد. برخی از دانشمندان بر این گماناند که عزرای کاتب را نیز اردشیر در 458قم به اورشلیم فرستاده است (نک : بویس، II/190؛ ابن عبری، همانجا).
ابن عبری، غریغوریوس، تاریخ ایران باستان، ترجمۀ یوسف بنیان و محمدجعفر مشکور، تهران، 1326ش؛ بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، 1923م؛ حمزه اصفهانی، سنی ملوک الارض و الانبیاء، بیروت، دارمکتبة الحیاة؛ عهد عتیق؛ نیز:
Boyce, M., A History of Zoroastrianism, Leiden/Köln, 1982; Diodorus of Sicily, Bibliotheca historica, tr. C.H. Oldfather, London, 1970; Herodotus, The History, tr. A.D. Godley, Cambridge, 1957; Justi, F., «Geschichte Irans von den ältesten Zeiten bis zum Anfang der Sasaniden», Grundriss der iranischen Philologie, ed. Geiger and E. Kuhn, Berlin/New York, 1974, vol. II; Ktesias, Die Persika, tr. and ed. F.W. König, Graz, 1972; Olmstead, A. T., History of the Persian Empire, Chicago/London, 1966; Pauly; Plutarch, Grosse Griechen und Römer, tr. K. Ziegler, Zurich/Stuttgar, 1954, 1965; Spiegel, F., Erânische Altertumskunde, Leipzig, 1873; Thucydides, History of the Peloponnesian War, tr. Ch. F. Smith, London, 1969.پرویز رجبی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید