ارته پاته
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 11 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/232270/ارته-پاته
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اَرْتهپاته [arta pāta]، نام چند شخصیت ایران باستان که در منابع یونانی به صورت اَرته باتَس، اَرْتهباتِس و اَرْته پاتَس آمده است (گزنفن، «کورشنامه»، II/357؛ هرودت، III/379). این نام گاهی در منابع یونانی و در ترجمههای فارسی به صورت اَرْتهباذه نیز آمده است. یوستی اوستایی این نام را اشهپاته (پاییده از سوی اَشه) میآورد (ص 37): 1. ارتهپاته، شهرب کاپادوکیه. کورش کمی پس از گشودن بابل، تصمیم گرفت در هر منطقهای که به تصرف درآورده است، شهربی برگمارد. در اجرای این تصمیم ارتهپاته را شهرب کاپادوکیه کرد (گزنفن، همان، II/413). به ظن قوی این ارتهپاته همانی است که در مراسمی که به مناسبت فتح بابل برگذار شد، فرماندهی گردونههای 4 ردیفه را برعهده داشت (همان، II/357). به قول گزنفن ( آناباسیس، III/81) به هنگام کشته شدن کورش و فرو افتادنش از اسب، 8 تن از سرداران کورش بر روی جسد سرور خویش افتادند. در میان این نامداران ارتهپاته وفادارترین یاور کورش بود. ارتهپاته از اسب به پایین جست و کورش را در آغوش گرفت. همو همچنین گزارش میدهد که کورش در رأس یک هیئت دادرسی 7 نفری، پس از محاکمه اُرُنْتِس و محکومیت او به مرگ، اجرای رأی دادگاه را به ارتهپاته، افسر نگهبان خود سپرد (همان، III/61). 2. ارتهپاته، پدر فَرْنهزاتْرِس، فرمانده جنگجویان هندی، به هنگام لشکرکشی خشیارشا به یونان (هرودت، همانجا). 3. ارتهپاته، دوست کورش صغیر که در 401قم در نبرد کوناکسا کشته شد (یوستی، همانجا). 4. ارتهپاته، شاه ارمنستان در زمان پمپه، حدود 65م (همانجا).
Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, London, 1957; Justi, F., Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963; Xenophon, Anabasis, tr. C. L.Brownson,London,1968; id, Cyropaedia, tr. W. Miller, London, 1953. پرویز رجبی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید