اسماء
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 9 اردیبهشت 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/230412/اسماء
چهارشنبه 13 فروردین 1404
چاپ شده
8
اَسْماء (د 73ق/ 692م)، دختر ابوبكر بن ابی قحافه از صحابۀ پيامبر(ص)، از نخستين گروندگان به اسلام و نيز راوي، مشهور به ذاتالنطاقين. در 27 پيش از هجرت در مكه زاده شد (ابن عساكر، 10؛ ابن اثير، علی، 5/ 392؛ نووي، 2/ 329). وي در كودكی در مكه به دعوت پدر خويش ابوبكر اسلام آورد و هجدهمين نفر از مسلمانان بود (ابنسعد، 8/ 249؛ ابنعبدالبر، 4/ 1783؛ ابنعساكر، نيز ابناثير، علی، همانجاها). با زبيربن عوّام ازدواج كرد و از او صاحب 8 فرزند شد. عبدالله و مصعب بن زبير از مشهورترين فرزندان اويند (كلبی، 127؛ ابن سعد، 8/ 250؛ زبيري، 276؛ ابن عساكر، 5، جم). اسماء از مسلمانانی بود كه از مكه به مدينه هجرت كرد (ابن عبدالبر، 4/ 1782-1783) و در جنگ يرموك نيز همراه زبير بود (ابن سعد، 8/ 253؛ ابن عساكر، 3)، اما پس از چندي از زبير جدا شد و همراه پسر خود عبدالله تا قتل او، در مكه اقامت كرد (نك : ابن سعد، همانجا؛ ابن قتيبه، 173؛ ابن عساكر، 9، نيز 16- 18). دربارۀ شهرت او به ذات النطاقين گفتهاند كه چون پيامبر(ص) و ابوبكر قصد هجرت كردند، اسماء پيش بند خويش دو پاره كرد و زاد و توشۀ آنان را با آن بست و پيامبر اورا دعا فرمود (بخاري، 4/ 256- 258؛ ابنعبدالبر، 4/ 1782؛ ابن منجويه، 2/ 417؛ ابونعيم، 2/ 55)؛ اما مردم شام كه به جنگ عبدالله بن زبير آمده بودند، او را به طعن «ابن ذات النطاقين» میخواندند و اين لقب را بر مادر و پسر وي زشت میشمردند. حجاج نيز عبدالله را بدين لقب طعن میزد كه مورد اعتراض اسماء واقع شد. عبدالله خود با خواندن شعري از ابوذؤيب هذلی به اين لقب افتخار كرد (ابن عبدربه، 4/ 417؛ ابن عساكر، 12؛ ابن اثير، مبارك، 9/ 145-146). گفتهاند كه آيۀ شريفۀ «لا يَنْهيكُم اللّه عَن الَّذين لَم يُقاتِلوكُم فِی الدّين...» (ممتحنه، 60/ 8) وقتی نازل شد كه قتيله بنت عبدالعزي مادر اسماء با هدايايی نزد او رفت، اما اسماء به سبب نامسلمانی مادر از پذيرفتن هدايا و اجازۀ ورود به خانه خودداري كرد و در اين باب از پيامبر (ص) سؤال كرد و پيامبر اجازه داد (ابن سعد، 8/ 252؛ ابن عساكر، 6، 17؛ قس: احمد بن حنبل، 6/ 347). از اسماء كه ابن حبان وي را در زمرۀ ثقات برشمرده (4/ 63)، نزديك به 60 حديث دربارۀ نماز، حج، زكات و مسائل اسلامی روايت شده است (نك : شوكانی، 731؛ كحاله، 1/ 49؛ ونسينك، 8/ 11-12). كسانی چون عبادبن عبدالله بن زبير، عروۀ بن زبير، ابن ابی مليكه، عبدالله بن عباس و فاطمه بنت منذر از او روايت كردهاند (احمد بن حنبل، 6/ 344-354؛ ابن منجويه، 2/ 418؛ ابن عساكر، 3، 10). اسماء شعر نيز میسرود، اما تنها 7 بيت از او باقی مانده كه در اصالت 3 بيت از آنها ترديد است (كحاله، همانجا؛ نيز نك : فواز، 34). همچنين وي به تعبير رؤيا نيز آشنا بود و سعيد بن مسيب، يكی از معتبرترين معبّران، اين فن را از اسماء فرا گرفته بود (ابن عساكر، 21؛ ذهبی، 3/ 135). وي بسيار زيست، چندان كه ناتوان و نابينا گشت (ابن سعد، همانجا؛ ابن عبدربه، 4/ 415). در زمان مرگ وي اختلاف است، ولی مسلم است كه چند روزي پس از قتل پسرش درگذشت (ابن سعد، 8/ 255؛ ابن قتبيه، 173؛ بسوي، 1/ 224؛ ابن عساكر، 9، جم ).
ابن اثير، علی، اسدالغابۀ، بيروت، 1377ق؛ ابن اثير، مبارك، جامع الاصول، به كوشش عبدالقادر ارنؤوط، بيروت، 1392ق/ 1973م؛ ابن حبان، محمد، الثقات، حيدرآباد دكن، 1398ق/ 1978م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبري، بيروت، دارصادر؛ ابن عبدالبر، يوسف، الاستيعاب فی معرفۀ الاصحاب، به كوشش علی محمد بجاوي، قاهره، 1380ق/ 1960م؛ ابن عبدربه، احمد، العقد الفريد، به كوشش احمد امين و ديگران، بيروت، 1402ق؛ ابن عساكر، علی، تاريخ مدينۀ دمشق، به كوشش سكينه شهابی، دمشق، 1402ق/ 1981م؛ ابن قتيبه، عبدالله، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1388ق/ 1969م؛ ابن منجويه، احمد، رجال صحيح مسلم، به كوشش عبدالله ليثی، بيروت، 1407ق/ 1987م؛ ابونعيم اصفهانی، احمد، حليۀ الاولياء، قاهره، 1355ق/ 1933م؛ احمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313ق؛ بخاري، محمد، صحيح، استانبول، المكتبۀ الاسلاميه؛ بسوي، يعقوب، المعرفۀ و التاريخ، به كوشش اكرم ضياء عمري، 1394ق/ 1974م؛ ذهبی، محمد، تاريخ الاسلام، قاهره، 1368م؛ زبيري، مصعب، نسب قريش، به كوشش لوي پرووانسال، قاهره، 1953م؛ شوكانی، محمد، درّ السحابۀ فی مناقب القرابۀ و الصحابۀ، به كوشش حسين بن عبدالله عمري، دمشق، 1404ق/ 1984م؛ فواز عاملی، زينب، الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور، بيروت، دارالمعرفه؛ قرآن كريم؛ كحاله، عمررضا، اعلام النساء، بيروت، 1404ق/ 1984م؛ كلبی، هشام، جمهرۀ النسب، به كوشش ناجی حسن، بيروت، 1407ق/ 1986م؛ نووي، يحيی، تهذيب الاسماء و اللغات، قاهره، ادارۀ الطباعۀ المنيريه؛ ونسينك، آرنت يان، المعجم المفهرس لالفاظ الحديث النبوي، استانبول، 1988م.
رضوان مساح
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید