بیت جبرین
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 18 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/229232/بیت-جبرین
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
13
بِیْتْ جِبْرین، ناحیه و شهری باستانی در شهرستان الخلیل. بیت جبرین با 287 متر ارتفاع از سطح دریا (دباغ، بلادنا ... ، 5(2) /286)، در 26 كیلومتری شمال غربی شهر الخلیل (شراب، 181) و 58 كیلومتری راه بیتالمقدس به عسقلون قرار داشت (دباغ، همانجا؛ پاولی، V(2) /2353). اگرچه این نام در منابع جغرافیاییِ اسلامی بیشتر به صورت بیت جبرین آمده است (یعقوبی، 90؛ عبدالمؤمن، 237؛ ابن فقیه، 103؛ ابن رسته، 329؛ یاقوت، 1 /776)، اما گاهی آن را بیت جبریل (مقدسی، 79، 243) نیز نوشتهاند. جزء دوم این نام را از ریشۀ جبر دانستهاند (دیب، 78) و گفتهاند همان شهری است كه در قرآن مجید (مائده /5 /21-22) از ساكنان آن به عنوان «قوماً جبّارین» نام برده شده است (نک : هروی، 32). این محل را قرارگاه عمالقه و به معنای زیستگاه مردان زورمند دانستهاند (دباغ، القبائل ... ، 25؛ شراب، همانجا؛ «آنچه بر جای مانده ... »، 209). نیز آنجا را محل سكنای هوریتها (هوریها) و به مفهوم شهر آزادگان ذكر كردهاند. همچنین به سبب وجود غارهای آهكی در اطراف آبادی و از آنجا كه این طایفه را از غارنشینان باستانی به شمار آوردهاند، این محل را شهر غارنشینان نامیدهاند ( پاولی، V(2) /2353-2354؛ EI2, I /1140). حتى آنجا را خانه و جایگاه جبرئیل نیز گفتهاند ( پاولی،همانجا). اگرچه نوشتهاند كه نشانهای از آثار پیش از میلاد در این محل به دست نیامده (اسمیث، 164)، اما پاولی مینویسد این غارها، هم به عنوان سرپناه انسانی و هم به عنوان آرامگاه مورد استفاده بوده است (همانجا). در تلمود این نام به صورت بت گوبرین (بت جوبرین) آمده است و صلیبیون آن را به خطا گیبلین (جیبلین) میخواندند (همانجا؛ نیز تامسن، 167) و ظاهراً آن را بابئر سبع اشتباه میگرفتند (اسمیث، همانجا). یوسفوس نخستین كسی است كه از این محل یاد كرده است (نک : همو، 163). وی آنجا را بت اَبریس و یكی از دو آبادی موجود در مركز ناحیۀ ادوم میخواند (III /131؛ پاولی، همانجا). به گفتۀ بطلمیوس، نام قدیم این شهر بیتوگَبرا ست (همانجا). این آبادی در كنار و به قولی جایگزین شهر باستانی مرشع (مرسه یا مریسه) بود (بایر، «محدوده ... »، 209-210) كه مطابق اخبار سال 259قم، مركز تجارت برده در ناحیۀ ادومیه (ادوم) به شمار میرفت (همان، 210). یهودا مكابی در جنگ با ادومیان در 163قم شهر مرشع را با خاك یكسان كرد (اسمیث، 165)، اما توسط گابینیوس بازسازی شد. بار دیگر پارتها در 40قم آن را ویران ساختند (همانجا؛ الیگر، 102). احتمال دادهاند كه ساكنان شهر مرشع پس از ویرانی آن به 2 كیلومتری شمال درّه و در محل فعلی بیت جبرین منتقل شده باشند (بایر، همانجا). اوزبیوس نیز كه مرشع را به عنوان ویرانهای معرفی میكند، فاصلۀ این دو شهر را حدود 2 میل ذكر میكند (الیگر، همانجا). به این ترتیب، نظر كسانی از جمله دباغ ( بلادنا، 5(2) /287) و شراب (ص 181) كه معتقدند این شهر یكبار توسط ایرانیان نابود گردید و باز از نو در 68م برپا شد، نادرست است. در 200م سپتیموس سوِروس برای بیت جبرین جایگاه شهری قائل شد و آن را الیوتروپولیس نامید (بایر، همان، 209؛ اسمیث، 164). سكههای یافت شده از آن زمان حاوی نام اوست ( پاولی، همانجا). بدینسان، رشد و گسترش این محل كه از چندی پیش آغاز شده بود، توسط او شدت یافت و این شهر از لحاظ تجاری و ارتباطی جایگاه برتری به دست آورد (بایر، همانجا). مركزیت این آبادی در دورۀ باستان موجب شده بود تا موقعیت آبادیهای دیگر را نسبت به آن بسنجند ( پاولی، همانجا). در دورۀ اسلامی، پس از واقعۀ اجنادین (ه م) و فتح آن، به عنوان شهری در جند فلسطین، هنوز مركز ناحیهای نسبتاً وسیع (مـاتیوس، 39) و بر سـر راه بیتالمقدس ـ غزه، شهر بازاری آبادیهای پیرامونی بهشمار میآمد («آنچه بر جای مانده»، 209؛ مقدسی، 243). مقدسی فاصلۀ آن را تا غزه یك مرحله معرفی میكند (ص 273) و یعقوبی آن را شهری قدیمی، و اهالی آن را از طایفۀ جذام بر میشمارد (ص 90؛ نیز نک : ابن رسته، 329). موقعیت مناسب این شهر موجب شد تا صلیبیان در آنجا در 1134-1135 م برای مقابله با مسلمانان دژی برپا سازند (دباغ، بلادنا، 9(2) /176؛ نیز نک : بایر، «مناطق ... »، 206)؛ این دژ ظاهراً به هنگام فتح این شهر و بازپسگیری آن از دست صلیبیان توسط صلاحالدین ایوبی ویران شد (یاقوت، 1 /776؛ ابن اثیر، 11 /546؛ نیز نک : ابنتغری بردی، 6 /35؛ دباغ، 5(2) /289). دمشقی (654-727ق /1256-1327م) آن را یكی از آبادیهای مهم واقع در میان دو ناحیۀ كوهستانی و ساحلی نام میبرد (ص 213). بیت جبرین در دورۀ قیمومت، یكی از آبادیهای شهرستان الخلیل به حساب میآمد (دباغ، همان، 5(2) /12). در 1912م این آبادی هزار نفر جمعیت (مسلمان) داشت كه در 1922 و 1931م به ترتیب به 420‘1 و 804‘1 نفر افزایش یافت. در 1931م جمعیت این آبادی (917 مرد و 887 زن) در 369 واحد مسكونی زندگی میكردند (همان، 5(2) /290). در 1945م شمار ساكنان بیت جبرین به 430`2 نفر رسید كه همگی عرب و مسلمان بودند (همانجا؛ هداوی، 50).
كل اراضی بیت جبرین در همان زمان حدود 169‘5 هكتار (185‘56 دونم) بود (همانجا) كه حدود 3 هزار هكتار را زمینهای زراعی تشكیل میداد و از این مقدار حدود 908‘2 هكتار آن زیر كشت غلات بود. بیشتر این اراضی (90٪) در اختیار اعراب قرار داشت (همو، 93). دیگر محصولات این آبادی زیتون (322 هكتار) و برخی درختان میوه بود (دباغ، شراب، همانجاها). اسرائیلیها در 1948م /1327ش اراضی بیت جبرین را تصرف، و اهالی را از خانههای خود اخراج كردند و آنجا را ویران ساختند (نخله، I /325, 339؛ دیب، 78). بیت جبرین در این زمان دارای 017‘3 نفر جمعیت (عرب) بود كه در 754 واحد مسكونی زندگی میكردند (نخله، I /363). اسرائیلیها در 1949م در نزدیكی بخش مسكونی، در یك كیلومتری شمال آن، آبادی یهودینشین بیت گوورین (بیت جفرین) را بر 169‘5 هكتار (185‘56 دونم) از اراضی بیت جبرین برپا ساختند (دیب، همانجا؛ نخله، I /339؛ دباغ، بلادنا، 5(2) / 289؛ «آنچه بر جای مانده»، 210). در پایان سال 1970 م جمعیت این آبادی یهودینشین 120 نفر بود ( جودائیكا، I /172). برخی از علما و دانشمندان با عنوان جبرینی به این آبادی منسوباند (شراب، 181). از آن میان، میتوان از محمد بن نبهان بن عمر بن نبهان جبرینی (د 744ق) نام برد. آرامگاه صحابی تمیمداری (ابورقیه) در این شهر بود (همانجا؛ دباغ، بلادنا، 5(2) /290). در بیت جبرین آثاری از گذشته، از جمله یك كلیسا، چند مقبره و آثار مشابه بر جای مانده است (همانجا). ویرانههای قوقا، بقره، عراق الشارات، ام مالك و عطار در اطراف بیت جبرین قرار داشت (همو، 5(2) /294). بیت جبرین همچنین عنوان ناحیهای بود كه آن را وادی الافرنج نامیدهاند (اسمیث، 163). جغرافینویسان مسلمان پیوسته از آن با عنوان كوره (ناحیه) و شهر مركزی آن نام بردهاند (ابن رسته، 329؛ ابن فقیه، 103؛ ابن خردادبه، 61؛ مقدسی، 243؛ یعقوبی، همانجا). این ناحیه كه در دورۀ رومیان شامل 58 آبادی بود (زیاده، 204)، بعدها تا اواخر دورۀ عثمانی بهعنوان ناحیهای از ولایت الخلیل به شمار میرفت (دباغ، 5(2) /289). در این زمان، این ناحیه دارای 12 آبادی بود (ابوفرده، 18، 19) كه از آن میان، میتوان از آبادیهای دورا، بنی نعیم، ترقومیا، ادنا و زكریا نام برد (دباغ، 5(2) /187، 205، 245، 253، 256).
ابن اثیر، الكامل؛ ابن تغری بردی، النجوم؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالك و الممالك، ترجمۀ حسین قرهچانلو، تهران، 1370ش؛ ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، لیدن، 1891م؛ ابن فقیه، احمد، مختصر كتاب البلدان، لیدن، 1302 ق /1885 م؛ ابوفرده، فائز احمد، موسوعة عشائر و عائلات فلسطین، عمان، 1991 م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، لیدن، 1865 م؛ دباغ، مصطفى مراد، بلادنا فلسطین، عمان، 1976م؛ همو، القبائل العربیة و سلائلها فی بلادنا فلسطین، بیروت، 1986م؛ دمشقی، محمد، نخبة الدهر، به كوشش مرن، لایپزیگ، 1923م؛ دیب، فرجالله صالح، معجم معانی و اصول و اسماء المدن و القری الفلسطینیة، بیروت، 1991م؛ زیاده، نقولا، «فلسطین من الاسكندر الی الفتح العربی الاسلامی»، موسوعۀ خاص، ج 3؛ شراب، محمد محمد، معجم بلدان فلسطین، بیروت، 1987 م؛ عبدالمؤمن بن عبدالحق، مراصد الاطلاع، به كوشش علی محمد بجاوی، بیروت، 1373ق /1954م؛ قرآن كریم؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ترجمۀ علینقی منزوی، تهران، 1361ش؛ هروی، علی، الاشارات الی معرفة الزیارات، به كوشش سوردل، دمشق، 1953م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، البلدان، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ نیز:
All That Remains: The Palestinian Village Occupied and Depopulated by Israel 1948, ed. W. Khalidi, Washington, 1992; Beyer, G., «Die Kreuzfahrergebiete von Jerusalem und S.Abraham (Hebron)», Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins, Leipzig, 1942, vol. LXV; id, «Das Stadtgebiet von Eleutheropolis im 4. Jahrhundert n. Chr. und seine Grenznachbarn», ibid, 1931, vol. LIV; EI2; Elliger, K., «Die Heimat des Propheten Micha», Zeitschrift des Deutschen Palästina- Vereins, Leipzig, 1934, vol. LVII; Hadawi, S., Village Statistics 1945, Beirut, 1970; Josephus, Jewish War, tr. H. St. J. Thackeray, London, 1966-1969; Judaica; Matthews, Ch. D., Palestine-Mohammedan Holy Land, New Haven, 1949; Nakhleh, I., Encyclopedia of the Palestine Problem, New York, 1991; Pauly; Smith, G. A., The Historical Geography of the Holy Land, London, 1974; Thomsen, P., «Neue Beiträge und Funde zur Orts-und Landeskunde von Syrien und Palästina», Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins, 1942, vol. LXV.عباس سعیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید