حسن(ع)، امام
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 5 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/227283/حسن(ع)،-امام
چهارشنبه 6 فروردین 1404
چاپ شده
20
حَسَن (ع)، اِمام، فرزند علی بن ابی طالب (ع)، چهارمین معصوم، دومین امام شیعیان و آخرین خلیفه، پیش از بنیامیه. عهدهداری دو وظیفۀ سنگین امامت و خلافت، و ایفای نقشی حائز اهمیت در ایجاد و حفظ همبستگی میان مسلمانان و جلوگیری از افتراق، که در نهایت منجر به تن دادن امام به صلح با معاویه شد، تصویری کلی از شخصیت استوار و بردباری وی به دست میدهد؛ شخصیتی که بیانگر آموزههایی برگرفته از محضر پدر، مادر و نیای بزرگوارش بود. دوران خلافت، صلح مقتدرانه و نرمش قهرمانانۀ آن حضرت در مقابل معاویه، از مهمترین رخدادهای حیات آن امام و نیز صدر اسلام بود که هم در زمان خود اسباب اتحاد گشت و هم به مثابۀ آموزهای دینی ـ اخلاقی در طول تاریخ مسلمانان، خاصه شیعیان، بر چگونگی رویکرد به برخی مفاهیم اساسی مانند اقتدار، جنگ و صلح، تأثیری شگرف نهاد.
واژۀ 3 حرفی «حسن» در قالب صفت، به معنای «نیکو»، نامی است که پیامبر (ص) بر او نهاد و امام علی (ع) ــ که بنابه برخی روایات اهل سنت به نام حمزه، حرب یا جعفر اندیشیده بود ــ به احترام سخن پیامبر (ص)، حسن را برگزید (ابنعساکر، 13 / 171-172؛ هیثمی، 9 / 175)؛ که البته در منابع گاه از چرایی و اشتقاق این ناموری هم سخن به میان آمدهاست (برای نمونه، نک : ابن شهر آشوب، 3 / 167). علاقۀ پیامبر اکرم (ص) به حسن (ع)، و گاه سخنگویی از او با نامها و صفاتی خاص سبب شد تا نامها و لقبهایی در دو سطح برای آن حضرت ثبت گردد؛ نخست آنها که پیامبر (ص) فرموده بودند و دیگر برگرفتههای دیگران از سخنان نبی اکرم (ص). به اینها باید گروه سومی را هم افزود که غالباً هم از اشتهار فراوانی برخوردارند. انبوهی از یادکردهای نبوی دربارۀ او در قالب نام یا صفت در منابع آمده است که در برخی موارد دارای وجه اشتراکی با نام امام حسین (ع) نیز هست. چنان که پیامبر (ص) نام حسن را معادلی برای شَبَرقرین شبیر (در روایاتی جَهر) پسر هارون یاد کرده (ابنبابویه، الامالی، 258؛ طوسی، الامالی، 500-501؛ فتال، 123؛ بیاضی، 2 / 35)، یا در جایی او را «سید شباب اهل الجنة» (سرور جوانان اهل بهشت) خوانده است (نسایی، 76؛ ابنبابویه، همان، 176؛ ابنعساکر، 14 / 136)؛ ترکیب اخیر سبب ناموری عام آن حضرت به «سید» نیز گشته است. از نامهایی که پیامبر (ص) بر امام حسن (ع) نهاد، مجتبى است که از شهرت بسیاری نیز به ویژه نزد شیعیان ایران برخوردار است. مجتبى اسم مفعول از «جَبا یَجْبو»، به معنای برگزیده شده، چنان معروف است که حتى بهصورت ابوالحسن المجتبى به عنوان کنیهای برای امام علی (ع) بهکار رفته است (طوسی، مصباح ... ، 385؛ شاذان، 172). این نام از شهرتی فراوان با بسامدی نسبتاً بالا برخوردار است و ایرانیان اغلب فرزندان خود را بدین نام مینامند. هنگام تلقین به متوفا در مراسم خاکسپاری، در اشاره به نام امامان (ع)، از امام دوم شیعه، به صورت «الحسن بن علی المجتبى، امامی» یاد میشود. جالب آن است که پیشتر امام علی (ع) نیز توسط پیامبر (ص) به مجتبى نامور گشته بود (ابن بابویه، همان، 410؛ دربارۀ کاربرد آن برای خود پیامبر (ص)، نک : طوسی، همانجا)، اما کاربرد آن برای امام حسن (ع) رواج یافت و این لقب را دربارۀ امام علی (ع) تحتالشعاع قرار داد. افزونبراین، پیامبر (ص) گاه در نامهایی دوگان، مانند لفظ حسنین، شبر و شبیر، یا سرور جوانان بهشت برای حسنین (نسایی، ابنعساکر، همانجاها؛ نیز نک : بخش ابعاد شخصیت، در همین مقاله) در واقع در خلال گونهای از نامگذاری، به ارتباط مکمل امامان حسن و حسین (ع) توجه داده است. همین عملکرد رسول اکرم (ص)، در گروه دیگری از نامهای امام حسن (ع) که دیگران براساس رابطۀ امام حسن و امام حسین (ع) ساختهاند، نمود یافته است؛ چنانکه نام سِبطان یا ریحانتان به همین دوگان التفات دارد. اگر چه نامها و القابی به تفکیک مانند سبط اکبر، سبط اول، سبط نبی یا ریحانۀ نبی نیز نمونۀ بسیار دارد. به جز اینها نامها و القاب بسیاری در منابع شیعی میتوان جست که برای آن حضرت برشمرده شده است. افزونبر مجتبى، زَکی و تقی که از رواج فراوانی برخوردار است، کریم اهل بیت از القاب معروف ایشان نزد شیعیان است. برخی هم با ظرافت، القاب دیگری آوردهاند مانند بهکارگیری ظریف ابن شهر آشوب به صورت «سبط اول، امام ثانی، مقتدی ثالث، ذکر رابع، و مُباهِل خامس» (3 / 173). با التفات به شهادت آن امام با سم، گاه او را «امام مسموم» نامند (همو، 1 / 260؛ ابن طاووس، اقبال، 3 / 59، 60). آثاری مانند مناقب ابنشهرآشوب (3 / 172-173)، زیارتنامهها (برای نمونه، نک : مشهدی، 436) و کتابهای القاب («القاب ... »، 45 بب )، نام و صفات بسیاری برای اهل بیت از جمله امام حسن (ع) برشمردهاند که بهرغم هماهنگی کامل با شخصیت و صفات فردی و اجتماعی آن حضرت، کمتر میتوان آنها را در شمار نام آورد، بلکه بیشتر لقبهایی تقریباً کم شهرتاند. بهرغم نامها و القاب فراوان، تقریباً در همۀ منابع کنیۀ او، ابومحمد آمده است، مگر خصیبی که بهجز ابومحمد، ابوالقاسم را هم به عنوان کنیه برای امام حسن (ع) آورده و بر آن است که کنیۀ نخست نزد عامه و دومین، نزد خواص و شیعیان شناخته است (ص 183). شباهت فراوان امام به پیامبر (ص) که تقریباً در بیشتر منابع مربوط یاد شده، باعث آن گشته تا به طور خاص از سیمای حضرت سخن به میان نیاید. در بسیاری از منابع تصریح شده که امام حسن (ع) بسیار به جد خود شباهت داشته و بیان حسن صورت وی، عملاً تبیینی از صورت زیبای رسول گرامی بوده است (برای نمونه، نک : ابنحبیب، 46؛ ترمذی، 5 / 128، 129؛ ابنعساکر، 13 / 178 بب ؛ هیثمی، 1 / 551 بب ). در منابع همچنین به قامت میانه و محاسن انبوه حضرت هم اشارتی شده است (ابنشهرآشوب، 3 / 191).
امام حسن بن علی (ع) در 15 رمضان 3 ق / 29 فوریۀ 625 م، از بطن دختر پیامبر (ص)، فاطمه (ع) متولد شد و در آغوش پدر بزرگوارش، علی (ع) جای گرفت. حضرت رسول (ص) در گوش او اذان قرائت کرد و در هفتمین روز ولادت وی، گوسفندی قربان نمود. تصویری که روایات از نخستین سالهای زندگی امام حسن بن علی (ع) به دست میدهند، بیانگر علاقۀ وافر حضرت رسول (ص) به امام حسن (ع) است؛ روایتی ناظر بر اینکه پیامبر (ص)، آیندۀ نزدیک مسلمانان را در گرو عملکرد آشتیجویانۀ وی و صلحی الٰهی میدید (ابنبابویه، الامالی، 100-101؛ جوینی، 2 / 35). براساس آنچه در منابع آمده است، پیامبر (ص) از همان آغاز تلاش میکرد تا جایگاه واقعی حسنین (ع) را به اطرافیان بنمایاند و به همین سبب غالباً آنها را همراه خود داشت و با احترام و بزرگداشت آنان، علاقۀ خویش را آشکار مینمود. بسیاری روایات به نشستن امام حسن (ع) و گاه به همراه برادرش، امام حسین (ع) بر دوش نبی اکرم (ص) تصریح کردهاند. داستان طولانی شدن سجود پیامبر (ص) بر سر نماز، به سبب آنکه نوهها بر گردن او آویخته بودند، در همین راستا ست. این حکایت در منابع مختلف شیعه و اهل سنت ضبط شده است (احمد بن حنبل، 2 / 513؛ ابن ماجه، 2 / 1190؛ قاضی نعمان، 3 / 106؛ ابن حمزه، 99؛ ابن شهرآشوب، 3 / 156 بب ؛ هیثمی، 9 / 175). اما ابعاد گستردۀ این رابطه در منابع اهل سنت، گاه در آموزش قرآن کریم، نماز و جز آنها نمود مییافته است (نک : بلاذری، 3 / 19-20؛ ابنجارود، 78؛ ابنخزیمه، 2 / 150؛ طبرانی، 3 / 73-77؛ نیز نک : بخش ابعاد شخصیت، شخصیت فردی: در محضر پیامبر (ص)؛ شخصیت اجتماعی: صحابی پیامبر (ص)، در همین مقاله).
مآخذ: در پایان بخش دوم. فرامرز حاج منوچهری
با درگذشت پیامبر اکرم (ص) بخش نوینی از زندگی حسن بن علی (ع) آغاز گشت. اندوه از دست دادن پیامبر (ص) از سویی، و متعاقب آن کنارنهادن پدر بزرگوارش، علی (ع) از خلافت و برآمدن ابوبکر بهعنوان جانشین نبی (ص)، بهویژه با توجه به صغر سن امام حسن (ع)، اثر شگرفی بر روح وی نهاد. در همین دوره، آنچه در قضیۀ فدک و موضوع میراث فاطمۀ زهرا (ع) روی داد، بر این اندوه میافزود. درواقع بخش مهمی از دوران کودکی و نوجوانی امام حسن (ع) در زمان خلافت ابوبکر و عمر، با چنین شرایطی سپری شد. اندک روایات موجود دربارۀ این دورۀ زمانی، نشان از آن دارد که بهرغم سن کم، آن حضرت حضور اجتماعی قابل التفاتی داشتهاست. در برخی روایات مربوط به میراث فدک، از حسنین (ع) بهعنوان گواهانی یادشده که از سوی حضرت فاطمه (ع) برای شهادت دادن به صحت بیانات دخت پیامبر (ص)، در محضر ابوبکر حاضر شدهاند (ابنرستم، 506-507؛ عاملی، 53-55). برای نمونهای پراهمیت، در انتقال خلافت از عمر به خلیفۀ پسین و تشکیل شورایی که در نهایت به انتخاب عثمان بهعنوان خلیفۀ سوم انجامید، خواست عمر از امام حسن (ع) برای حضور در این شورای 6 نفره بهعنوان شاهد از درجۀ اهمیت بالایی برخوردار است؛ این امر از سویی به جایگاه اجتماعی آن حضرت به مثابۀ یکی از اهل بیت پیامبر (ص) اشاره دارد و از سوی دیگر، از موقعیت فردی وی نزد انصار و مهاجرین خبر میدهد ( الامامة ... ، 1 / 30؛ ابن عبد البر، 1 / 391؛ نیز نک : جوهری، سراسر کتاب). به نظر میرسد با رسیدن آن حضرت به دورۀ بلوغ در زمان عثمان، این دوره را باید با حساسیت بیشتری نگریست. درست در همین زمان است که برخی رویاروییهای مسلمانان با ساکنان سرزمینهای دیگر فزونی مییابد و روایتهایی پیرامون امام حسن (ع) در قالب جنگاوری توانا در آن میادین نبرد بروز میکند؛ در برخی از پیروزیهای سپاه اسلام همچون در طبرستان و مناطق داخلی ایران در 30 ق / 651 م، روایاتی دربارۀ حضور حسن بن علی (ع) به چشم میخورد (طبری، 3 / 323)؛ روایاتی که چه از صحت تاریخی برخوردار باشند و چه نباشند، در هر دو حالت بر اهمیت محوری آن شخصیت در وقایع آن عصر دلالت دارند. در این دوره یکی از مهمترین رخدادهای تاریخی مخالفت گروههایی از مسلمانان نسبت به نوع عملکرد عثمان در مقام خلیفه بود. درواقع مشاهدۀ آنچه عثمان در مدینه و کارگزار او، معاویه در دمشق، انجام میدادند همچون گماشتن خویشان بر امور مهم و اعطای مقرریهای کلان و ثروتاندوزیها و اسرافکاریها و بیپروایی برخی رجال سیاسی در برابر دستورهای پیامبر (ص)، مردم را به خشم آورد و کسی چون ابوذر غفاری را به رویارویی با خلیفه برانگیخت. در این میان در طول رخدادهای مرتبط با مخالفتهای ابوذر ــ که در نهایت به تبعید او به رَبَذه منجر شد ــ امام حسن (ع) به جِدّ در دفاع از حق در کنار ابوذر بود. در منابع آمده است که هنگام اخراج وی از شهر و تأکید حکومتیان به اینکه کسی با وی سخن نگوید، امام به همراه پدرش، حضرت علی (ع) به پاسداشت وی و تأییدی بر حقانیت ابوذر به کنار او رفته و به همدردی پرداختند؛ عملی که سبب درگیری ایشان با عثمان شد (نک : ه د، ابوذر). قوت گرفتن تقابلهای سیاسی در خلافت عثمان، در نهایت سبب آن شد تا پایههای حکومت وی سست گردد و گروههای تشکیلشدۀ مردمی در قالب شورشیانی درصدد از میان برداشتن وی برآیند؛ قضیهای که به یورش ایشان به سمت خانۀ عثمان انجامید ( الامامة، 1 / 40 بب ). در روایات تاریخی آمده است که امام علی (ع) برای حفظ اسلام و برخی ملاحظات سیاسی بر آن بود از عثمان محافظت شود تا مبادا شورشیان پرحرارت، وی را به قتل رسانند. او به همین دلیل فرزندان جوان خود، حسنین (ع) را به خانۀ خلیفۀ وقت روانه کرد تا از سلامت وی اطمینان یابد؛ البته مقابله با شورشیان چندان دشوار بود که در نهایت عثمان کشته شد. گفتنی است اختلاف روایی در منابع این مبحث در ذکر جزئیات بسیار است (نک : همانجا؛ بلاذری، 2 / 216-217؛ مالقی، 119، 194؛ مقدسی، 5 / 206؛ عاملی، 140 بب ). پس از کشته شدن عثمان و متعاقب آن بیعت با حضرت علی (ع)، فرزند آن بزرگوار، در آمادهسازی این بیعت میان مردم و علی (ع) نقش مهمی ایفا نمود. امام حسن (ع) در طول خلافت آن حضرت همیشه یاریرسان پدر بود. در یک تقسیمبندی تاریخی براساس مهمترین رخدادهای دورۀ خلافت امام علی (ع)، باید به حضور امام حسن (ع) در تمامی صحنههای اصلی در جنگ جمل، صفین، نهروان و نیز در جریان شهادت امام علی (ع) اشاره کرد. در نگاهی محدودتر باید گفت سفارت آن حضرت به همراه گروهی 4 نفره، از جمله عمار یاسر، برای برکنار ساختن ابوموسى از ولایت کوفه در جنگ جمل از مهمترین نقشهای سیاسی او بهشمار میرود. حضرت علی (ع) بارها از والی کوفه، ابوموسى اشعری، خواسته بود تا برای نبرد آماده باشند، اما ابوموسى طفره میرفت. چند بار ارسال سفیرانی برای همراه نمودن ابوموسى اثری نبخشید، تا آنکه امام علی (ع) فرزند خود، حسن را با برخی از یاران چون عمار یاسر به سفارت به کوفه روان ساختند. مواجهۀ امام حسن (ع) با لجاجت ابوموسى و خطابههای آتشین ابوموسى و عمار و دیگران در تاریخ ثبت است. اما شکیبایی طولانی امام در برابر ابوموسى و سپس ایراد خطبهای اثرگذار برای او و مردم، حجت را بر همگان تمام کرد و این نمونه از مصادیق قابل ذکر دربارۀ قدرت کلام و منطق آن حضرت است (سیف، 139 بب ؛ خلیفه، 181 بب ؛ ابناعثم، 2 / 466 بب ؛ بلاذری، 2 / 231-235؛ الامامة، 1 / 62 بب ؛ نیز نک : ه د، جمل، جنگ). اما واقعیت این است که افزون بر کلام شیوا و اثرگذار، امام حسن (ع) را باید جنگجویی تمامعیار در میدان نبرد دانست. در جنگ جمل بنابر روایات تاریخی، امام علی (ع)، به ترتیب حسن و حسین (ع) را بر بازوی راست و چپ سپاه خود نهاد. امام حسن (ع) در این نبرد تواناییهای فراوانی از خود بروز داد. سپس با آغاز فتنۀ صفین، یکی از مهمترین کارهای اثرگذار امام حسن (ع)، آرام و همراه ساختن برخی کسان و بزرگانی بود که از حضور در جمل سر باز زده، و توسط امام علی (ع) نکوهیده شده بودند. عملکرد آن حضرت نسبت به سلیمان بن صُرَد خزاعی نمونهای شایان توجه از حضور او در کنار پدر است (نصر بن مزاحم، 6-7). در میان اتفاقات روی داده در جریان جنگ صفین، برخی موارد بیانگر جایگاه مهم و کلیدی آن امام است. در خلال جنگ، معاویه ازآنرو که بروز و فزونی ضعف در سپاه خود را محتمل میدید، با توجه به شخصیت اثرگذار امام حسن (ع)، به واسطۀ عبیدالله بن عمر تلاش کرد تا به تطمیع و فریب حسن بن علی (ع) بپردازد. پیشنهاد اینکه امام حسن (ع)، پدرش را از خلافت خلع کند و خود خلافت را بهعهده بگیرد، از سوی ابن عمر در قالب روایات پرشماری در منابع آمده است، اما آشکار است که این پیشنهاد با برخورد قاطع و منفی امام (ع) مواجه شده است (همو، 297). در صفین، امام حسن (ع) در مقام فرمانده قلب سپاه، یکی از جنگاوران میدان بود. پس از قضیۀ حکمیت، آنچه با سادهدلی ابوموسى اشعری بر سر خلافت آمد، زبان پرشکایت و ملامت مردم را به سوی امام علی (ع) گشود؛ امام حسن (ع) که بارها توانمندی خود در دفاع از حق، هواداری از پدر و البته قدرت در خطابت را تجربه کرده بود، در خطبهای تمامعیارْ شورای حکمیت، اعضا و شیوۀ عملکرد آن را به طور جدی به نقد کشید. دور نیست اگر گفته شود که شهادت امام علی (ع) از آغاز فتنه تا ضربت خوردن و سپس شهادت، از مهمترین رخدادهای این دوره از زندگی امام حسن (ع) بهشمار میرود. نگرانی امام حسن (ع) بر جان پدر که در برخی از روایات در قالب حضور شبانه به همراه آن حضرت نمود یافته (ابن عبد البر، 3 / 1127)، یا جایگاه فرزند ارشد نزد پدر که نمود و بروز آن را میتوان در وصیت تاریخی امام علی (ع) به فرزند مشاهده نمود، همه در همین حیطه جای دارد (نک : ابناعثم، 4 / 280 بب ). امام حسن (ع) پس از شهادت پدر، در مراسم خاکسپاری بر او نماز خواند و با مساعدت یاران مراسم را به جای آورد. در این میان خودداری و شکیبایی حسن بن علی (ع) در برابر قاتل پدر و گونۀ عملکرد او براساس فرمان برحق علی (ع) از شاخصههای رفتاری وی بهشمار میرود. در توضیح باید گفت امام حسن (ع) با آرام نمودن برادر خود، امام حسین (ع)، باتوجه بـه وصیت پـدر، ابنملجم را بـا ضربتـی قصاص نمود (نک : ه د، ابنملجم؛ قس: بلاذری، 2 / 504).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید