صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابوعبید ثقفی /

فهرست مطالب

ابوعبید ثقفی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 21 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَبوعُبِیدِ ثَقَفی، ابن مسعود بن عمرو بن عُمَیر بن عوف (د ۱۳ ق / ۶۳۴ م)، سردار مشهور عرب در جنگ با ایرانیان و پدر مختار ثقفی. چون عمر بن خطاب به خلافت نشست و از گزارش مثنی بن حارثه مبنی بر پیشروی ایرانیان آگاه شد، مسلمانان را به جنگ با ایرانیان برانگیخت؛ اما به سبب شهرت ایرانیان به پایداری و جنگجویی و دشمن‌شكنی، كسی داوطلب جنگ نمی‌شد (طبری، ۳ / ۴۴۴؛ ابن اعثم، ۱ / ۱۶۳، ۱۶۴)، تا آنكه ابوعبید به پاخاست و سعد بن عبید انصاری و سسلیط بن قیس انصاری نیز با او همراه شدند و مردم نیز به پا خاستند. عمر نیز ابوعبید را به فرماندهی برگزید و روانۀ جنگ كرد (همانجاها؛ بلاذری، ۳۵۰). همچنین به مثنی بن حارثه نیز دستور داد كه به ابوعبید بپیوندد و در اطاعت او باشد (همانجا؛ دینوری، ۱۱۳).
از این سو، رستم فرخزاد، سردار ایرانی، از خراسان راه عراق پیش گرفت و نرسی (از خویشاوندان خسرو پرویز) را به كَسْكَر و جابان را به بِهقُباد پایین فرستاد (طبری، ۳ / ۴۴۸). ابوعبید سه بار در نقاط مختلف با سپاهیان ایران جنگ كرد: نخست در محلی به نام نَمارق، بین حیره و قادسیه، ایرانیان را درهم شكست. در این نبرد جابان اسیر شد و خود را به فدیه آزاد ساخت (همو، ۳ / ۴۴۸- ۴۴۹؛ خلیفه، ۱ / ۱۰۸؛ ذهبی، ۲ / ۵). رستم فرخزاد سپاهی دیگر به سوی سرکردگی جالینوس روانۀ جنگ كرد. ابن بار ابوعبید از نمارق به سوی كسكر راند و نرسی را درهم شكست و غنایم بسیار به چنگ آورد (طبری، ۳ / ۴۵۱). سپس به جالینوس در باروسما تاخت، ولی كار به صلح انجامید و قرار شد ایرانیان هر نفر ۴ درهم فدیه دهند (خلیفه، همانجا؛ بلاذری، ۳۵۰، ۳۵۱).
به روایت دیگر، رستم فرخزاد، پس از این واقعه، مردانشاه، مشهور به بهمن جادویه، ملقب به ذوالحاجب را كه مردی جنگ آزموده بود، به یاری جالینوس فرستاد (همو، ۳۵۱؛ طبری، ۳ / ۴۵۴؛ ابن اثیر، ۲ / ۴۳۸). در سپاه بهمن، یك، یا به قولی چند فیل بود. درفش كاویانی نیز كه ایرانیان به آن تیمن می‌جستند، با این سپاه بود (خلیفه، ۱ / ۱۰۹؛‌بلاذری، همانجا). بهمن در محلی به نام قُسّ الناظف بر كرانۀ فرات و ابوعبید در محلی دیگر به نام مَروَحه در سوی دیگر فرات مستقر شدند. میان دو سپاه پلی بود؛ ابوعبید پس از آنكه فرمانهایی خطاب به سران سپاه صادر كرد و جانشینان بعدی را، در صورت كشته شدن خود یا یكی از سرداران، معین نمود (خلیفه، ۱ / ۱۰۹-۱۱۰)، از پل گذشت و دست به حمله زد و با شمشیر بر خرطوم فیلی كه به فیل سفید مشهور بود و مایۀ وحشت لشكریان عرب گردیده بود، زخم زد و فیل نیز ابوعبید را لگدكوب كرد و كشت (همانجا؛ ابن قتیبه، ۴۰۱؛ بلاذری، ۳۵۲). این جنگ به نامهای متعددی چون: یوم‌الجسر، یوم قسّ الناظف، یوم المَروَحه و یوم الفیل معروف است (همو، ۳۵۱؛ ابن قتیبه، ابن اثیر، همانجاها). چون ابوعبید كشته شد، ابومحجن ثقفی شعری در رثای او سرود (ابن عبدالبر، ۴ / ۱۷۱۰؛ قس: بلاذری، ۳۵۲).

مآخذ

ابن اثیر، الكامل؛ ابن اعثم، احمد، كتاب الفتوح، حیدرآباد دكن، ۱۳۸۸ ق / ۱۹۶۸ م؛ ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ ق؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، ۱۹۶۰ م؛ بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، به كوشش عبدالله و عمر انیس الطباع، بیروت، مؤسسة المعارف، خلیفة بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، دمشق، ۱۹۶۸ م؛ دینوری احمد بن داوود، الاخبار الطوال، به كوشش عبدالمنعم عامر و جمال‌الدین شیال، بغداد، ۱۳۷۹ ق / ۱۹۵۹ م؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، قاهره، ۱۳۶۸ ق؛ طبری، تاریخ.

ابوالحسن دیانت