اورالسک
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225889/اورالسک
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
10
اورالْسْك، استانی در غرب جمهوری قزاقستان در حوضۀ میانی رود اورال و شمال استپ واقع در شمال دریای خزر. رود اورال و مناطق اطراف آن نام دیگری داشت. بطلمیوس نام آن را به صورت دائیز و مناندروس دائیكس آوردهاند (بارتولد، II(1)/ 180, 814, III/ 37, V/ 456). شهر اورالسك مركز این استان كه زمانی قصبهای بیش نبود، تا 1189 ق/ 1775 م از سوی تركان و قزاقان یائیك نامیده میشد. روسها آن را «یائیتسكی گورودوك» (شهرك یائیك) مینامیدند، ولی در همان سال به فرمان كاترین دوم ملكۀ روسیه نام شهرك یائیك كه در ساحل راست رود یائیك واقع شده بود، به اورالسك تغییر یافت و رود و منطقۀ مزبور نیز اورال نامیده شد («دایرةالمعارف ... »، XIV/ 856). مساحت این استان 200‘151 كم2 است (BSE3, XXVII/ 61). جمعیت استان را در 1985 م/ 1364 ش، 609 هزار نفر نوشتهاند كه 42٪ آنها در شهرها سکنى دارند. استان اورالسك شامل 3 شهر، 15 بخش و 4 شهرك است. شمار جمعیت شهر اورالسك در همان سال 192 هزار نفر بوده است (همانجا؛ «فرهنگ ... »، 1389). اورالسك در زمستانها سرد و در تابستانها گرم است. میانگین دما در تابستانها °24 تا °26 و در زمستان °11- تا °14- سانتیگراد است. میزان بارندگی سالانه در شمال استان 300 میلیمتر و در جنوب آن 180 میلیمتر است. بادهای شدیدی در این منطقه جریان دارد كه در زمستانها به صورت بوران است. رودهای این استان به حوضۀ دریای خزر تعلق دارند كه بزرگترین آنها رودهای اورال (یائیك) و امبا هستند. شمال استان اورالسك منطقهای استپی و جنوب آن نیمه بیابانی است. در شمال استان منطقۀ چرنوزیوم (خاك سیاه) وجود دارد. سواحل رودها شامل چمن زارهای گونهگون و بیشههای متعدد است (BSE3، همانجا). بیش از 50٪ مردم این استان قزاق، 38٪ روس، و بقیه تاتار، اوكرائینی و از دیگر اقوامند. تراكم جمعیت 7/ 3 نفر در هـر كمـ2 است. اكثر اهالی در دشتهای اطراف رود اورال و دیگر رودخانههای استان سکنى دارند (همان، XXVII/ 62).
در سدۀ 2م هنگامی كه هونها به غرب روی آوردند، به 4 شاخه بخش شدند كه شاخۀ سوم در سواحل رودهای یائیك و ولگا استقرار یافتند (گومیلف، «هزار سال ... »، 79). قراچورین ترك به سال 558م در لشكركشی ایستمی خان به مناطق اورال و ولگا شركت ورزید و سرزمین مذكور را به تصرف آورد. فرمانروایی این سرزمین در 572م به برادر كوچكتر او توركسنف و پسر عمویش بوری خان واگذار شد (همو، «تركان ... »، 105). برخی مؤلفان اسلامی سدههای 3 و 4 ق چون ابن فضلان (ص 106)، گردیزی (ص 271) و ابن رسته (ص 139، 142، 143) از وجود غزان و پچناگها در این منطقه خبر دادهاند. در 310ق/ 922م ابن فضلان در منطقۀ یائیك نزدیك رود اورال در ساحل دریاچۀ چِلكار با پچناگها مواجه شد (نک : آرتامونوف، 350). وی در جریان سفر خود پیرامون گذر از نهر یغندی در سرزمین پچناگها یاد كرده است (ص 104-105). این رود اكنون زایندی نام دارد و شاخهای از رود امبا در منطقۀ اورالسك است (بارتولد، V/ 91). بارتولد بر آن است كه پچناگها در منطقۀ اورالسك به ویژه در جنوب آن سکنى داشتند (II(1)/ 820). طبق نوشتۀ ابن رسته، خزران هر سال برای وصول باج و خراج، جایگاه پچناگها را مورد تاخت و تاز قرار میدادند (ص 140). گردیزی حدّ سرزمین پچناگها را ولایت قپچاق، سرزمین خزر و منطقۀ اسلاو (صقلاب) دانسته است. او مینویسد: این اقوام همواره در پیكار با یكدیگرند و «بجناكیان را غزوه كنند و برده كنند و بفروشند» (ص 271). در اواسط سدۀ 4 ق/ 10 م غزان پچناگها را تابع خود كردند (گومیلف، «هزار سال»، 214)، ولی بعدها پچناگها به سوی غرب و منطقۀ مجارها (مجغر) رانده شدند (بارتولد، V/ 91). در سدۀ 3 ق/ 9م بازرگانان مسلمان، اسلام را به مردم مناطق اطراف ولگا معرفی كردند (بنیگسن، 14). در اوایل سدۀ 4ق/ 10م خلافت بغداد نمایندگانی را برای اشاعۀ اسلام بدان منطقه گسیل داشت (ابنفضلان، 67-69). در سدههای 5 و 6ق/ 11 و 12م اسلام به منطقۀ اورال نفوذ كرد. متعاقب آن اسلام از طریق بازرگانان مسلمان به قزاقستان و استپهای شمال سیر دریا (سیحون)، و پس از آن به قرقیزستان وایالت سین كیانگ چین راه یافت و در اواخر سدۀ 6 ق/ 12 م در سراسر این مناطق گسترده شد (بینگسن، همانجا). قزاقهای یائیك اغلب به سواحل دریای خزر حمله میبردند. در 985 ق/ 1577 م قزاقها به فرماندهی شخصی به نام حق نظر به نوغایها حمله بردند و منطقۀ میان رودهای ولگا و یائیك را مسخر كردند (تینیشپایف، 48). قزاقها در 1022 ق/ 1613 م یائیك را به صورت پایگاه نظامی درآوردند و دژی در آن بنا كردند (BSE3, XXVII/ 67). قزاقهایی كه در اطراف رود یائیك و شاخههای آن استقرار داشتند، در زمرۀ روستاییان فراری بودند كه خود را قزاقهای آزاد مینامیدند. اینان در نواحی دُنْ، كرانۀ ولگا و دنیپر نامی برگزیدند و خود را قزاقهای یائیك نامیدند (همان، (XI/ 175 و در سدههای 10 تا 12 ق/ 16 تا 18 م چند بار برضد حاكمیت روسها به شورش برخاستند كه برخی از این شورشها رنگ مذهبی و گاه اسلامی داشت (بنیگسن، 20). استپان رازین یكی از رهبران شورش روستاییان قزاق در 1078 ق/ 1667 م ساحل خزر را تا رود اورال (یائیك) پیمود و شهر یائیتسك (اورالسك) را به تصرف آورد (كالیستوف، 182). در سدههای 11-12 ق/ 17- 18 م نفوذ روسیه بر سرزمینهای مسلماننشین منطقۀ میانی و سفلای ولگا و اورال فزونی گرفت (بنیگسن، 37- 38). از اواسط قرن 10 ق/ 16 م با نفوذ روسها، در مناطق میانۀ ولگا و اورال و مرغزارهای قزاق، شورش مسلحانه برضد آنان آغاز شد. پس از سركوب شورش استپان رازین، مقاومت مسلحانۀ مسلمانها در بخش جنوبی اورال ادامه یافت. در 1150 ق/ 1737م طوایف مسلمان باشقیر و قزاقِ مناطق جنوبی اورال به رهبری بیگهای خود شورشهایی آغاز كردند كه آخرین آنها به رهبری سلطان بای بولات بود كه در پی دو سال جنگ و گریزهای سهمناك، سرانجام در 1155 ق/ 1742م سركوب شد (همو، 110-112). یائیك یكی از مراكز شورش روستاییان در سالهای 1187- 1189 ق/ 1773-1775 م به رهبری امیلیان پوگاچف بود. پس از سركوب شورش مزبور، اورالسك به صورت بخشی از استان آستاراخان (هشترخان = حاجی طرخان) درآمد. پس از این رویداد، قزاقهای منطقۀ اورالسك بقایای استقلال و خودمختاری را از دست دادند. از 1196 ق/ 1782 م گاه حكام روسی آستاراخان و گاه حاكمان ارشد ناحیۀ اورِنبورگ بر اورالسك حكومت داشتند (BSE3, XXVII/ 61, 67-68). از 1285 ق/ 1868 م شهر اورالسك به یكی از مراكز بازرگانی بدل گشت. در 1313 ق/ 1895 م راه آهن ریازان به این شهر متصل شد (همان، XXVII/ 61). تاتارهای اطراف ولگا در 1917 م كوشیدند تا فدراسیون مستقلی از استانهای ولگا ـ اورال تأسیس كنند. این فدراسیون نوبنیاد در 1918م توسط دولت شوروی سابق ساقط شد (آكینر، 59). شهر اورالسك مركز قزاقستان غربی بود كه با تأسیس استان اورالسك، مركز آن شد. اورالسك اكنون یكی از مراكز عمدۀ اقتصادی قزاقستان و منطقهای غنی است و در ناحیۀ اطراف رود امبا حوزههای نفتی تازهای كشف شده است (فرامكین، 22).
ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به كوشش دخویه، لیدن، 1891 م؛ ابن فضلان، احمد، رسالة، به كوشش سامی دهان، دمشق، 1379 ق؛ بنیگسن، الكساندر و مری براكس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، ترجمۀ كاوه بیات، تهران، 1370 ش؛ فرامكین، گ.، باستانشناسی در آسیای مركزی، ترجمۀ صادق ملك شهمیر زادی، تهران، 1372ش؛ كالیستوف، و. پ و اسمیرنوف، تاریخ روسیۀ شوروی، ترجمۀ ح. كامرانی، تهران، 1361ش؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به كوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1347 ش؛ نیز:
Akiner, Sh., Islamic Peoples of the Soviet Union, London, 1986; Artamonov, M. I., Istoriya Khazar, Leningrad, 1962; Barthold, W. W., Sochineniya, Moscow, 1963-1968; Benigsen, A., Musulmane v SSSR, Paris, 1983; BSE3; Gumilev, L. N., Drevnie Tyurki, Moscow, 1967; id, Tysyacheletie Vokrug Kaspiya, Mocow; Sovetskaya istoricheskaya entsiklopediya, Moscow, 1973; Sovetskiĭ entsiklopedicheskiĭ slovar’, Moscow, 1987; Tinishpaev, M., Materialy k istorii Kirgiz -Kazakskogo naroda, Tashkent, 1925. عنایتالله رضا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید