تراویح
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 5 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/225609/تراویح
سه شنبه 5 فروردین 1404
چاپ شده
14
تَراویح، از مصطلحات فقهی اهل سنّت، و ناظر به نوافلی است که در شبهای ماه رمضان به جماعت و با آدابی خاص اقامه میگردد. تراویح که از مادۀ روح، و مفرد آن ترویحه است، در لغت به معنای نشستن، استراحت کردن، استراحت دادن، و در یک نوبت به استراحت پرداختن است (ابن اثیر، 2 / 274؛ ابن منظور، نیز قاموس، ذیل روح) و از آن جهت به تراویح موسوم شده است که نمازگزاران پس از هر دو نافلۀ دو رکعتی به استراحت میپردازند. هر تراویح حداقل 20 رکعت و 5 ترویحه دارد که هم به تمامی آن، و هم به هر 4 رکعت از آن تراویح اطلاق میگردد (سرخسی، 2 / 144؛ ابن مرتضى، 1 / 398؛ بهوتی، 1 / 515؛ ابن حجر، فتح...، 4 / 217؛ ملیباری، 1 / 306؛ زرقانی، 1 / 237).در باب مشروعیت نماز تراویح، در منابع اهل سنت به حدیثی از عایشه استناد شده است که پیامبر اکرم(ص) در 2 یا 3 شب ماه رمضان، نافله را در مسجد به صورت اِفراد خواندند، ولی جمعی از مردم به آن حضرت اقتدا کردند. پیامبر اکرم(ص) از آن پس در مسجد حضور نیافتند و مردم را از اقامۀ نافله به جماعت نهی فرمودند و گفتند علت عدم حضور من به سبب کثرت جمعیت و تنگی مکان نبود، بلکه از آن بیمناک بودم که در صورت ادامه یافتن این مراسم، نافله بر شما واجب گردد و شما طاقت انجام آن را نداشته باشید (بخاری، 2 / 252-253؛ مسلم، 5 / 41؛ نیز بهوتی، همانجا؛ ابن قدامه، 1 / 455). علمای رجالی اهل سنت مانند نسایی و ابن ابی حاتم، راوی این روایت، یحیی بن عبدالله بن بکیر را غیرقابل استناد و گاه به صراحت ضعیف دانستهاند (ابن ابی حاتم، 4(2) / 165؛ ذهبی، 10 / 613).ابوداوود به روایت دیگری استناد میکند که اُبَیّ بن کعب در زمان پیامبر(ص) این نافله را با تأیید آن حضرت اقامه میکرده است (2 / 51-52). این روایت را نیز از نظر سلسله سند ضعیف و غیرقابل استناد دانستهاند (ابن قدامه، همانجا). مورخان اسلامی و علمای فریقین اتفاقنظر دارند که تراویح تا اوایل حکومت عمر به جماعت اقامه نمیشد و او هنگامی که حضور نامنظم نمازگزاران را در شبهای ماه رمضان مشاهده کرد، دستور داد تا آن را به جماعت برپای دارند. وی ابیّ بن کعب را به امامت مردان، و تمیمداری را به پیشنمازی زنان گماشت و با ارسال نامه به والیان شهرها دستور داد تا آن را به جماعت اقامه نمایند (مالک، 114- 115؛ نووی، المجموع، 4 / 6؛ رافعی، 4 / 266؛ ابن قدامه، 1 / 455-456؛ نیز ابوالقاسم کوفی، 1 / 34، 35؛ قس: زید بن علی، 1 / 158) مورخان این رخداد را در وقایع سال 14ق / 635م ثبت کردهاند (طبری، 4 / 209). ابن کثیر مینویسد که همو عتبة ابن غزوان را نیز برای همین منظور به بصره فرستاد (7 / 56).هنگامی که به عمر اعتراض کردند که اقامۀ تراویح خلاف سنت نبـوی و بدعت است، گفت: «بدعت است، ولی بدعتی نیکو ست». این مطلب را در منابع شیعی و اهل تسنن میتوان یافت (ابن حجر، تلخیص...، 4 / 247؛ ابن قدامه، همانجا؛ ابوالقاسم کوفی، 1 / 35؛ سیدمرتضى، 55) و اگر کسانی از اهل سنت مانند ابوحنیفه و در سدههای اخیر بهوتی بر سنت مؤکدّه بودن و جنبۀ شعائری داشتن تراویح تأکید دارند، تنها مستندشان همان روایت منقول از عایشه است (بهوتی، همانجا؛ سرخسی، 2 / 145) که از لحاظ سند با اشکال رو به رو ست.فقهای امامیه متفقاً هر بدعتی را در دین حرام میدانند (طوسی، الخلاف،1 / 529؛ علامۀ حلی، قواعد...، 1 / 316؛ صاحب جواهر، 5 / 81) و شاطبی و برخی از علمای اهل سنت نیز هرگونه بدعتی را نادرست دانستهاند و بهتقسیم آن بهمذمومه و غیرمذمومه اعتقادی ندارند (1 / 41). ابن عبدالسلام در کتاب قواعد، و برخی از اهل سنت برای بدعت اقسامی قائل شدهاند، از قبیل مذموم، غیرمذموم؛ حسنه و سیئه؛ و واجب و حرام و مستحب، مکروه و مباح؛ و بدعت تراویح را بدعت حسنه دانستهاند (2 / 204-205؛ نیز نک : بیهقی، 1 / 469).مهمترین بحثی که دربارۀ نماز تراویح مطرح است، اقامه کردن آن به جماعت است وگرنه در جواز آن به صورت فُرادا اختلافی نیست. به نقل منابع حنفی، ابوحنیفه اقامۀ این نافله را سنت دانسته است و ترک آن را جایز نمیداند (سرخسی، همانجا). طحاوی و کاسانی به جماعت خواندن آن را امری کفایی میدانند و برآناند همین که گروهی از اهل مسجد آن را به جماعت بگزارند، از دیگران رفع تکلیف میشود و میتوانند آن را فرادا بخوانند (کاسانی، 1 / 288؛ ابن قدامه، 1 / 456). بهوتی به جماعت خواندن آن را افضل از فرادا میداند (همانجا). ابوالبرکات دردیر به جماعت اقامه کردن آن را مستحب میدانند و فرادا خواندن آن را هنگامی جائز میداند که مساجد تعطیل باشد (1 / 315). ابولیث سمرقندی و نووی یادآور شدهاند که شافعـی و مالک و ابویـوسف، فرادا خواندن تراویح را در خانه ــ بـهسبب دور بـودن آن از ریـا و شهرت ــ افضـل میداننـد و معتقدند که اصل در نوافل پنهان نگاه داشتن است، برخلاف فرایض که مبتنی بر اعلان و اشاعه است (ابولیث، 61؛ سرخسی، 2 / 144؛ نووی، المجموع، 4 / 5-6).با این حال، غالب علمای شافعی در دورههای بعد، افضلیت جماعت را پذیرفتهاند (ابولیث، 313؛ رافعی، 4 / 264؛ نووی، شرح...، 6 / 39). شوکانی به کلام رسول اکرم (ص) استناد میکند که فرمود: افضل آن است که شخص نماز خود را در خانه بخواند، مگر نمازهایی که واجباند. همو اشاره میکند که علمای اهل سنت در صحت این حدیث اتفاقنظر دارند و میافزاید: عترت نیز معتقدند که به جماعت خواندن نافله بدعت است (3 / 60). در منابع روایی شیعه و اهل سنت آمده است که برخی از صحابه و تابعین مانند حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) و عبدالله بن عمر این نافله را به جماعت اقامه نمیکردند (ابن ابی شیبه، 2 / 396-397؛ طوسی، تهذیب، 3 / 66).فقهای شیعی اتفاقنظر دارند که نوافل باید فرادا خوانده شوند و اقامۀ آنها به جماعت، بدعت و حرام است، ولی نماز باران و نماز عیدین را از این قاعدۀ کلی مستثنا دانستهاند (همو، الخلاف، 1 / 528؛ علامۀ حلی، صاحب جواهر، همانجاها). فضل بن شاذان از امام رضا(ع) دربارۀ نماز نافله سؤال کرد و امام در پاسخ او نوشت: «نماز مستحبی به جماعت خوانده نمیشود، زیرا بدعت است و هر بدعتی مایۀ گمراهی است و راه گمراهی از دوزخ میگذرد» (همو، 5 / 83؛ نیز علامۀ حلی، تذکره، 1 / 73، 2 / 282).صاحب جواهر میگوید اگرچه اصل نماز تراویح در زمان پیامبر(ص) تشریع شده، ولی از نظر شیعه به جماعت خواندن آن بدعتی است که بعد از پیامبر(ص) نهاده شده است، زیرا حق تشریع با خداوند است و پیامبر(ص) تنها ناقل تشریع است و هیچ کس حق تصرف در احکام الاهی را ندارد (همانجا).سیدمرتضى اقامۀ آن را به جماعت بدون تردید بدعت میداند و به حدیثی از پیامبر(ص) استناد میکند که فرمود: «ای مردم، اقامۀ نماز شب در ماه رمضان به جماعت بدعت است» (ص 55؛ ابن بابویه، 2 / 137).ابوالقاسم کوفی ضمن تأکید بر سنت پیامبر(ص) مبتنی بر فرادا خواندن نوافل، پس از تعریضی که بر تقسیمبندی اهل سنت از بدعت دارد، میگوید: تصور کردهاند که اقامۀ تراویح بدعت حسنه است و معتقدند که اینبدعتحسنه از سنت رسول خدا(ص) بهتر است. این مطلب کفر است و هر که بگوید، کافر میشود (1 / 34، 35)، ولی زیدیه قول اکثر را در استحباب اقامۀ تراویح پذیرفتهاند (زید بن علی، 158).علمای اهل سنت در شمار رکعات تراویح اختلاف دارند. مالک از سائب بن یزید نقل میکند که عمر به ابی بن کعب و تمیمداری دستور داد تا تراویح را در 11 رکعت اقامه نمایند و از یزید بن رومان روایت میکند که مردم در زمان عمر تراویح را در 23 رکعت اقامه میکردند (مالک، 1 / 115) و عبدالرحمان بن اسود از تابعین کوفه شمار رکعات آن را 40 میداند (بهوتی، 1 / 515). احمد بن حنبل و ابوحنیفه و شافعی و ثوری در 20 رکعت اتفاقنظر دارند (سرخسی، ابن قدامه، رافعی، همانجاها).عبدالکریم رافعی میگوید که مالک برطبق روایتی فعل اهل مدینه را مبنا قرار داده است و شمار رکعات تراویح را 36 رکعت ذکر میکند و میگوید چون اهل مکه در فاصلۀ هر دو ترویحه 7 بار برگرد کعبه طواف میکنند، اهل مدینه برای مساوی بودن در فضیلت با آنان، به ازای همۀ طوافها 4 ترویحۀ 4 رکعتی به آن افزودند که جمعاً 36 رکعت میشود. اگر 3 رکعت وتر نیز به آن اضافه شود، 39 رکعت خواهد شد (4 / 264-266). اینکه شافعی میگوید در مدینه دیدم که به 39 رکعت قائل بودند، به احتساب 3 رکعت وتر بوده است (همو، 4 / 266؛ ابن قاسم، 1 / 22).اهل سنت دربارۀ شمار آیههایی که باید در تراویح تلاوت گردد، آراء مختلفی دارند: کاسانی مینویسد که عمر به یکی از ائمۀ جماعت دستور داد در هر رکعت 30 آیه تلاوت کند، به دومی خواندن 25 آیه و به سومی قرائت 20 آیه را توصیه کرد، علمای اهل سنت تلاوت 10 آیه در هر رکعت، و برخی 20 تا 30 آیه را لازم دانستهاند (1 / 289؛ نیز نک : سرخسی، 2 / 146). به گفتۀ ابن کثیر، خالد بن سعدان کلاعی که امامت اهل حمص را برعهده داشت، هر شب از ماه رمضان یک ثلث از قرآن را در نافلۀ تراویح تلاوت میکرد (9 / 257) و ابوحنیفه ختم یک بار قرآن را از باب فضیلت در تراویح ذکر کرده است. همچنین از عمر نقل شده که به ائمۀ جماعات 2 یا 3 ختم قرآن را در شبهای ماه رمضان در نماز تراویح توصیه میکرد (سرخسی، همانجا).رکوعات قرآنی بر طبق قول مشهور 540 فقره است و هر رکوع از چند آیۀ هم موضوع و هم معنی تشکیل میگردد و هر رکوع در قرآن مبیّن موضوع خاصی در هر سوره است (نک : دانشنامه...، 1 / 1117) و نووی قرائت آیاتی را که به لحاظ موضوعی با هم مرتبطاند، در رکعات نماز مستحب میداند ( الاذکار، 101). این رکوعات در برخی از نسخههای قرآن با حرف(ع) مشخص میشد تا نمازگزاری که مایل به ختم قرآن در نماز تراویح باشد، از این علامتها بهره گیرد (عثمان، 133) و در واقع رکوعات، مبنایی بوده که قرآن را برای خواندن در رکعتهای نماز تراویح تقسیمبندی میکرده است.اهل سنت در چگونگی نیت در نافلۀ ماه رمضان اختلاف دارند. نزد سرخسی صحیح آن است که در نیت، یکی از این نیتها در نظر گرفته شود: تراویح، سنت، قیام شب، زیرا اگر مطلق نماز را نیت کنیم، بر تراویح صدق نمیکند، چه تراویح سنت است و سنت با نیت مطلقه یا نیت تبرعی ادا نمیشود (2 / 145؛ نیز نک : کاسانی، 1 / 288).همچنین اهل سنت در زمان اقامۀ تراویح نیز دارای آراء متفاوتی هستند. گروهی زمان آن را قبل از عشاء و بعد از وتر، برخی در فاصلۀ میان نماز عشا و وتر، و گروهی بعد از عشاء تا طلوع فجر میدانند (کاسانی، همانجا).شیعه معتقد است که نوافل ماه رمضان 000،1 رکعت دارد که به این شکل خوانده میشود: در 20 شب اول هر شب 20 رکعت و در 10 شب آخر هر شب 30 رکعت و در لیالی قدر هر شب 100 رکعت دیگر که جمعاً در ماه رمضان 000،1 رکعت نوافل خوانده میشود (طوسی، الخلاف، 1 / 530؛ صاحب جواهر، 12 / 186؛ برای روایات، نک : حر عاملی، 8 / 29).
ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1374ق / 1952م بب ؛ ابن ابی شیبه، عبدالله، المصنف، به کوشش عامر عمری اعظمی، بمبئی، 1400ق / 1980م؛ ابن اثیر، مبارک، النهایة فی غریب الحدیث، به کوشش محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، تهران، 1364ش؛ ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، 1404ق؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، التلخیص الحبیر، به کوشش عبدالله هاشم یمانی، مدینه، 1384ق / 1964م؛ همو، فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه؛ ابن عبدالسلام، عبدالعزیز، قواعد الاحکام، به کوشش طه عبدالرئوف سعد، بیروت، 1400ق / 1980م؛ ابن قاسم، عبدالرحمان، المدونة الکبرى، قاهره، 1324- 1325ق؛ ابن قدامه، عبدالله، المغنی، بیروت، 1405ق؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، به کوشش علی شیری، بیروت، 1408ق؛ ابن مرتضى، احمد، شرح الازهار، صنعا، 1400ق؛ ابن منظور، لسان؛ ابوداوود سجستانی، سلیمان، السنن، بیروت، 1408ق / 1988م؛ ابوالقاسم کوفی، علی، الاستغاثة، نجف، 1368ق؛ ابولیث سمرقندی، نصر، فتاوی النوازل، کویته، 1405ق / 1985م؛ بخاری، محمد، الصحیح، استانبول، 1401ق / 1981م؛ بهوتی، منصور، کشاف القناع، به کوشش محمدحسن شافعی، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ بیهقی، احمد، مناقب الشافعی، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1970م؛ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعة، بیروت، 1414ق؛ دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، 1377ش؛ دردیر، احمد، الشرح الکبیر، قاهره، داراحیاء الکتب العربیه؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1413ق / 1993م؛ رافعی، عبدالکریم، فتح العزیز، بیروت، دارالفکر؛ زرقانی، محمد، شرح الموطأ، بیروت، 1407ق / 1987م؛ زید بن علی، المسند، بیروت، دارمکتبة الحیاة؛ سرخسی، المبسوط، قاهره، مطبعة الاستقامة؛ سیدمرتضى، علی، الانتصار، نجف، 1391ق / 1971م؛ شاطبی، ابراهیم، الاعتصام، بیروت، 1406ق / 1986م؛ شوکانـی، محمد، نیل الاوطار، بیـروت، 1973م؛ صاحب جـواهـر، محمدحسن،جواهر الکلام، بهکوشش قوچانی،تهران، 1394ق؛ طبری، تاریخ؛طوسی،محمد، تهذیب الاحکام، بیروت، 1413ق / 1992م؛ همو، الخلاف، قم، 1407ق؛ عثمان، حسنی شیخ، حق التلاوة، عمان، 2002م؛ علامۀ حلی، حسن، تذکرة الفقهاء، تهران، 1379ق؛ همو، قواعد الاحکام، قم، 1413ق؛ قاموس؛ کاسانی، ابوبکر، بدائع الصنائع، کویته، 1409ق / 1989م؛ مالک بن انس، الموطأ، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، 1406ق؛ مسلم بن حجاج، الصحیح، به کوشش محمدفؤاد و عبدالباقی، قاهره، 1955م؛ ملیباری، زینالدین، فتح المعین، بیروت، 1418ق / 1998م؛ نووی، یحیى، الاذکار، استانبول، 1406ق / 1986م؛ همو، شرح على صحیح مسلم، بیروت، 1392ق؛ همو، المجموع، به کوشش محمود مطرحی، بیروت، 1417ق / 1966م.
فاطمه مجاهدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید