تاجیکستان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 3 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/225380/تاجیکستان
شنبه 9 فروردین 1404
چاپ شده
14
تاجیکِسْتان، کشوری در آسیای مرکزی. این کشور با 100‘ 143کمـ 2 مساحت و 000‘540‘6 تن جمعیت (1383ش / 2004م) از شمال با قرقیزستان و ازبکستان، از غرب با ازبکستان، از شرق با چین، و از جنوب با افغانستان هممرز است ( انکارتا؛ «فرهنگ... »). تاجیکستان کشوری کوهستانی است که حدود 93٪ آن را رشتهکوههای بلند منشعب از تیانشان، پامیر و آلای دربرگرفته است. تقریباً نیمی از مساحت تاجیکستان بیش از 3 هزارمتر از سطح دریا بلندی دارد. دو رشته کوه قورمه و مغول نواحی شمالی، رشتهکوه حصار ـ آلای نواحی مرکزی، رشتهکوههای متوازی و نه چندان بلند باباطاق و آقطاق و قراطاق، تیرکلی طاق، سرسرک، خش و جیلان طاق نواحی جنوب غربی، و رشتهکوههای پامیر مشهور به بام جهان، نیمۀ خاوری تاجیکستان را پوشانیدهاند. بلندترین قلههای تاجیکستان، قلۀاسماعیل سامانی (قبلاً: کمونیسم) با بلندی 495‘7 متر، و قلۀ لنین با بلندی 134‘7 متر در بخش شمالی بلندیهای پامیر جای دارد («دائرةالمعارف تاجیک...» VII / 394؛ ویکیپدیا، جغرافیا؛ نورنظرف، 9-10؛ XXX / 128 BSE3,؛ «دائرةالمعارف جغرافیایی...»، III / 203-204). تاجیکستان کشوری کمخاک و پرآب است. 500‘8 کمـ 2 از سرزمین تاجیکستان را یخچالهای دائمی کوههای بلند پوشانده است و 6٪ از کل مساحت کشور را تشکیل میدهد که از کل مساحت زمینهای مزروعی تاجیکستان بیشتر است. 77٪ یخچالهای آسیای مرکزی در تاجیکستان است و از همین یخچالهاست که بسیاری از رودهای آسیای مرکزی سرچشمه میگیرند. فدچنکو بزرگترین یخچال طبیعی تاجیکستان در نزدیکی قلۀ اسماعیل سامانی در شمال تنگۀ یزغلام (یزگلام)، 77 کمـ درازا و تا 5 کمـ پهنا و 550 متر ضخامت دارد. یخچال زرافشان نیز از دیگر یخچالهای بزرگ تاجیکستان است که رود زرافشان از آن سرچشمه میگیرد ( ایرانیکا، V / 160). این کشور دارای بیش از 900 رودخانۀ کوچک و بزرگ است. بیشتر این رودها به 3 حوضۀ جیحون (آمودریا)، سیحون (سیردریا) و زرافشان تعلق دارد. رودهایی که از پامیر شرقی سرچشمه میگیرند، به دریاچۀ قراکول میریزند، اما رودخانۀ مرکنسو، از رودخانههای این حوضه به سوی حوضۀ تاریم در سینکیانگ جریان دارد ( انکارتا؛ «اطلس»، 33, 85, 88, 98, 138). جیحون علیا پیش از آنکه با رودخانۀ وخش یکی شود، «پنج» خوانده میشود و مرز تاجیکستان با افغانستان را تشکیل میدهد. همۀ شاخابههای جانب راست آب جیحون از خاک تاجیکستان سرچشمه میگیرند. حوضۀ جیحون سه چهارم خاک تاجیکستان را فـراگرفتـه است. رود «پنج» (جیحونعلیـا) با شاخابههای غند (گونت) و برتنگ و یزغلام و ونج و رود وخش که بخش علیای آن پیش از پیوستن به آب خنگو (خنگاب)، سرخاب یا قزلسو خوانده میشود و رودکافرنهان که از جنوب شهر دوشنبه میگذرد، جملگی به جیحون میریزند. سرخان دریا از کوههای حصار سرچشمه میگیرد و پس از عبور از خاک ازبکستان به جیحون میریزد. رودهای اسفره، خواجه باقرغان، قراسو و آق سو که از دامنههای شمالی رشتهکوههای ترکستان سرچشمه میگیرند، جملگی به سیحون میریزند. 195 کمـ از رودخانۀ سیحون در خاک تاجیکستان جاری است ( انکارتا؛ ویکیپدیا، همانجا).
حوضۀ زرافشان علیا باریزآبههای پرشمار آن نزدیک یک دهم خاک تاجیکستان را در برمیگیرد. رود زرافشان پس از آبیاری کردن بخشهایی از خاک تاجیکستان، وارد ازبکستان میشود و در هامون سمرقند جریان مییابد؛ سپس واحۀ بخارا را آبیاری میکند و پیش از پیوستن به جیحون در «ریگزار آموی» فرو میرود (همانجاها).در تاجیکستان 300‘1 دریاچۀ کوچک و بزرگ، رویهم رفته با مساحت 705 کمـ 2 وجود دارد. بیشتر این دریاچهها در پامیر و رشتهکوههای حصار ـ آلای جای دارند. دریاچۀ قراکول بزرگترین دریاچۀ تاجیکستان در ارتفاع 780‘3 متری از سطح دریا در پامیر شرقی جای دارد. همچنین تاجیکستان از حیث چشمههای درمان بخش آبگرم و نیز آبمعدنی غنی است («اطلس»، 34 ff.؛ «دائرةالمعارف تاجیک»، VII / 395). تاجیکستان یکی از زلزلهخیزترین کشورهای جهان است. برپایۀ گزارشهای مراکز ثبت لرزهنگاریها، سالانه هزاران زمینلرزۀ کوچک و بزرگ در این کشور رخ میدهد که بیشتر آنها برای انسان محسوس نیست. زمینلرزههای بزرگ هر 10- 15 سال یکبار، و اغلب در بلندیهای پامیر روی میدهد. چند گسل مهم لرزهزا خاک تاجیکستان را درمینوردد. گسل حصار ـ کوکشال در دامنههای جنوبی تیانشان از خاور اوش در قرقیزستان تا دوشنبه به درازای 700 کمـ امتداد دارد و محرک نوار لرزهزایی به پهنای دهها کمـ است . گسل درواز ـ قراقل از تاجیکستان مرکزی تا ولایت کولاب در جنوب غربی کشیده شده است. گسل پامیر غربی از تاریم درسین کیانگ چین تا رشتهکوههای هندوکش امتداد دارد. این گسل پس از پیمودن 300 کمـ از فلات پامیر در خاک تاجیکستان آب پنج را میبرد و در خاک افغانستان به نام گسل بدخشان مرکزی تا درۀ پنجشیر کشیده میشود («دائرةالمعارف جغرافیایی»، III / 204؛ برجیان، «لرزه خیزی...»، 181؛ «اطلس»، 48-52). یکی از بزرگترین زلزلههای تاجیکستان، زلزلهای بود که در1329ق / 1911م تودۀ بزرگ سنگها را در آب مرغاب فروافکند و سدی طبیعی حدود 600 متر پدید آورد. دریاچهای بزرگ که در پشت این سد تشکیل شد، کمکم آبادیهای بالادست خود از جمله سریز را فرا گرفت و بدینسبب، سریز خوانده شد. از دیگر زمینلرزههای ویرانگر تاجیکستان یکی زلزلۀ قراطاق (1907م) بود که 12 هزار کشته بر جای گذاشت و دیگر زمینلرزههای غرم (1941م)، فیضآباد (1943م)، و حائط (1949م) کـه همگی در طول گسل حصار ـ کوکشال روی داده است (برجیان، همان ، 180-185). دوری از اقیانوس سبب خشکی هوای تاجیکستان است. ابرهای بارانزا عموماً از اقیانوس اطلس میآیند. در جلگۀ فرغانه در تابستان و پاییز از جانب شمال و شمال غرب بادگرمی موسوم به «گرمسیل» (باد گرم) میوزد. دشت تاجیک نیز در معرض بادهای جنوب غربیموسوم به«خاک باد افغان» است («دائرةالمعارفتاجیک»، همانجا). دمای هوا در نقاط مختلف تاجیکستان به پستی و بلندی مناطق بستگی دارد. در دشتهای پستتر از 500 متر، میانگین دما در تابستان °23 تا °30 سانتیگراد و در زمستان نزدیک صفر درجه است، در دامنههای حصار ـ آلای در دشت تاجیک با 500-1500 متر ارتفاع از سطح دریا، میانگین دما در تابستانها °23 تا °28 سانتیگراد و در زمستانها °5- است و بارش سالانه میان 30-70 سانتیمتر است. در دامنههای جنوبی حصار که در معرض جریانهای هوای بارانزا قرار دارد، سالانه تا 160 سانتیمتر باران میبارد. در کوههای مرکزی و در پامیر غربی که 500‘1 تا 3 هزارمتر از سطح دریا ارتفاع دارد، دمای هوا °10 تا°20 سانتیگراد بالای صفر و در زمستانها °5 تا °15 زیرصفر است. در مناطق بیش از 3 هزارمتر آب و هوای سرد و خشک حکمفرماست. دمای هوا در این مناطق در تابستان به °5 تا °10 و در زمستان به°15تا °20 زیر صفر میرسد و میزان بارش سالانۀ آن فقط 6-10 سانتیمتر است («اطلس»،53 ff. ؛ «دائرةالمعارف تاجیک»، VII / 395-397؛ (GSE, XXV / 285-287).تقسیمات کشوری جمهوری تاجیکستان از بدو تأسیس آن دستخوش تغییر بوده است و نام جایهای آن به علتهای گوناگون عوض شده است. برای نمونه، انگیزۀ سیاسی در تغییر نام دو شهر عمدۀ تاجیکستان مشهود است. در دورۀ شوروی، پایتخت این کشور چندی استالینآباد خوانده میشد و به شهر خجند نیز لنینآباد میگفتند. برخی از تغییر نامها به سبب جابهجایی جمعیت بوده است. برای نمونه در اواخر دهۀ 1950م که گروهی از مردم مستچا از بالا آب زرافشان به دشتهای واقع در گوشۀ شمال غربی تاجیکستان کوچانیده شدند، نام مستچا را با خود بدانجا بردند («دائرةالمعارف تاجیک»، IV / 420-421). تاجیکستان از نظر تقسیمات کشوری به 4 ولایت (استان) و رایون (شهرستان) تقسیم میشود. ولایت خودمختار بدخشان کوهی در خاورتاجیکستان، تنها ولایتی است که نام آن از بدو تشکیل تاجیکستان تاکنون بیتغییر مانده است. صفت «مختار» (خودمختار) برای این ولایت هرگز جدی نبوده است و آن اختیارات فرهنگی که قانون اساسی اتحاد شوروی برای نواحی خودمختار پیشبینیکرده بود، از جانب مردم بدخشان مورد تقاضا نبوده است (همان، I / 622-624). ولایت خجند در شمال که رشتۀ حصار، آن را از دیگر نواحی تاجیکستان جدا میکند، در دورۀ شوروی،لنینآباد خوانده میشد(همان، IV / 5-6). نواحی مرکزی و جنوبی که تنۀ اصلی تاجیکستان را تشکیل میدهد و مشتمل بر یک تا 4 ولایت بوده، بارها دستخوش تجدیدنظر اداری واقع شده است. در 1323ش / 1944م این ناحیه مشتمل بر ولایت مرکزی وابسته به پایتخت یا «ناحیههای تابع جمهوری»، غرم، کولاب و قرغان تپه بود. ابتدا ولایت کولاب و سپس ولایت قرغان تپه در اوایل دهۀ 1980م از ناحیههای تابع جمهوری جدا شدند. پس از استقلال تاجیکستان دو ولایت کولاب و قرغان تپه در ولایت واحدی ادغام شدند که نام تاریخی ختلان بر آن نهاده شد («روسیه...»، 327). بافت جمعیتی تاجیکستان از دو گروه عمدۀ نژادی تاجیکها و ازبکها تشکیل شده است. برپایۀ برآورد آماری (1379ش / 2000م) 9 / 79٪ جمعیت تاجیکستان را تاجیکها، 3 / 15٪ را ازبکها، 1 / 1٪ را روسها، 1 / 1٪ را قرقیزها و 6 / 2٪ را دیگر گروههای قومی و نژادی تشکیل میدهند. ازبکها که بزرگترین اقلیت قومی تاجیکستان هستند، بیشتر در شمال این کشور پراکندهاند. گروه دیگری از ازبکها نیز در قرغان تپه، در نواحی جنوب غربی تاجیکستان به سر میبرند. این گروه از ازبکها مهاجرانی هستند که پس از وقایع دهۀ 1920م از فرغانه و سرخان دریا جایگزین تاجیکهایی شدند که جلای وطن کرده بودند (مسلمانیان، 15؛ «تاجیکستان»). ازبکهای تاجیکستان طی چند سال یکجانشینی و همنشینی با تاجیکها، هویت قبیلهای خود را از دست داده، و از نظر فرهنگی به تاجیکها بسیار نزدیک شدهاند. از دیگر گروههای قومی تاجیکستان، تاتارهای ترکی زباناند که به همراه روسها به این ناحیه آمدهاند و فرهنگشان با بومیان متفاوت است. یهودیان تاجیکستان که عموماً شهرنشین و فارسی زبان هستند، از دیگر گروههای قومی تاجیکستاناند که پس از استقلال تاجیکستان بیشتر آنان به همراه یهودیان سمرقند و بخارا به نیویورک مهاجرت کردهاند. تنها جماعت کوچندۀ تاجیکستان قرقیزها هستند که در درّههای شرقی پامیر به سر میبرند (یادداشتهـای مؤلف). جمعیت این گروه قومی در 2000م حدود 11 هزار تن برآورد شده است («برنامه...»، 130).زبان رسمی در تاجیکستان فارسی با گویش تاجیکی است. بیشتـر تاجیکها به لهجههای گوناگون زبان فارسی سخن میگویند. این گویش خود به چند دسته تقسیم میشود که عمدهترین آنها شامل گروه شمالی در بخارا، سمرقند و فرغانه؛ گروه مرکزی در زرافشان علیا؛ گروهجنوبی در قراتگین، کولاب، اشکاشم و حصار؛ و گروه جنوب شرقی در ونج و درواز است. گروه کوچکی از تاجیکها نیز به زبانهای ایرانی شرقی سخن میگویند. یکی از این زبانها، یغنابی است که بازماندۀ زبان سغدی به شمار میآید و در درۀ یغناب میان کوههای زرافشان و حصار و چندآبادی در درۀ ورزاب در شمال شهر دوشنبه رایج است. ساکنان درههای غربی پامیر نیز به چند گویش از زبانهای گروه شرقی ایرانی سخن میگویند. این مردمان را روسها «تاجیکهای پامیر» یا «تاجیکهای کوهی» میخوانند که امروزه اصطلاحی رایج شده است. خود تاجیکها اینان را در گذشته «غلچه» به معنای کوهی میخواندند. درکنار زبان فارسی، زبان روسی در کارهای بازرگانی و اداری کاربرد وسیعیدارد ( ایرانیکا، V / 224-225؛ «تاجیکستان»). 90٪ مردمانتاجیکستان مسلماناند. 85٪ از جمعیت تاجیکستان از اهل سنت، 5٪ شیعه و 10٪ باقی مانده پیرو مذاهب دیگرند (همانجا). اقتصـاد سرزمینی که بعـدها تاجیکستان خـوانده شد، بر پایۀ کشـاورزی و دامپروری استـوار بود و صنایعی چون ابریشمبافی، سفالگری و چرم سازی نیز رواج داشت. کشت پنبه در سـدۀ 19م در مقیـاس وسیع فقط در شمـال ــ که بخشی از جلگۀ فرغانه و در قلمرو روسیۀ تزاری بود ــ صورت میگرفت. در آن دوران چند کارگاه صنعتینوین دایر شده بود (عاصماف، 190-192؛ نورنظرف، 46-50). اقتصاد نوین تاجیکستان طی حدود 70 سال دورۀ حکومت اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت ودر اقتصاد برنامـهای آن کشور ادغام شد. در توالی برنامههای 5 ساله که از 1928م آغاز شد، بخشهای کشاورزی و صنعت در مقام سنجـش با کشورهای همجوار رشد قابل توجهـی داشت. با این همه، در توسعـۀ اقتصادی تاجیکستان، نیازهای کل اتحاد شوروی بر ضروریات محلی رجحان داشت. در آن دوره، تاجیکستان به همراه ازبکستان و ترکمنستان و قرقیزستان «واحد اقتصادی آسیـای مرکزی» را تشکیل میداد که تولید پنبه در صدر وظایف آن بود. این امر کاهش قـابل توجه کشت غله و پرورش دام را در تاجیکستان موجب گشت ( ایرانیکا، VIII / 169-173). تا پیشاز بروز جنگ جهانی دوم، بخش بزرگی از کشاورزی تاجیکستان اشتراکی شد و توسعۀ چشمگیری هم در سطح اراضی زیرکشت و هم در آبیاری به ظهور رسید. در سالهای پس از جنگجهانیدوم، بخش صنایع به ویژه آنچه پشتوانۀ کشاورزی بود، درجات ترقی را پیمود. در یکی دو دهۀ پایانی حکومت شوروی تولید انرژی هیدروالکتریک و ذوب آلومینیم به سرعت رشد کرد. با این همه، اقتصاد تاجیکستان شوروی بیشتر برپایۀ زراعت طراحی شده بود و رشد صنایع آن نسبت به جمهوریهای اروپایی اتحاد جماهیر شوروی قابل مقایسه نبود (همانجا).بروز اغتشاشات سیاسی صدمات شدیدی به اقتصاد تاجیکستان وارد آورد و جنگ داخلی اقتصاد را به کلی فلج کرد و مافیای اقتصادی فرصت یافت تا بر سرنوشت کشور حاکم شود. ادامۀ مهاجرت سیلآسیا به روسیه، تاجیکستان را از متخصصان و مدیران بیبهره گذاشت. حجم تولید پنبه در 1371ش / 1992م نسبت به 1989م به نصف کاهش یافت. با این حال، پس از بازگشت آرامش، دولت به افزایش تولید پنبه برای صادرات از نو عنـایت نشان داد و از 1997م و با در پیشگرفتن خصوصیسازی بخشهای اقتصادی، شاخصهای اقتصادی اندکی رو به رشد نهاد (کلمبیا؛ نیز نک : ایرانیکا، VIII / 169-171). تاجیکستان دارای 12 هزارکمـ راه شوسه و 900 کمـ راهآهن به انضمام 300 کمـ مسیر حمل و نقل آبی در بستر رودخانههای جیحون، وخش و آب پنج است (عاصماف، 221-223؛ «اطلس»، 166-163). توزیع شبکۀ جادهها، راهآهن و خطوط انتقال انرژی نمودار عدم وحدت اقتصادیِ شمال با تنۀ اصلی جمهوری است. راههای قدیم فرغانه، راهآهنی که در دورۀ روسیۀ تزاری احداث شده بود و خطوط لولۀ گاز کشیده شده در زمان شوروی همگی ولایت شمالی خجند را با دیگر نقاط فرغانه که جزو ازبکستان و قرقیزستان است، به خوبی مرتبط میسازد. از سویی دیگر، شبکۀ ترابریِ جنوب پایتخت را به مراکز استانها متصل میکند و خط آهنی دوشنبه را در امتداد سرخاندریا به ترمذ در ازبکستان پیوند میدهد، اما تنها جادۀ داخلی میان پایتخت و خجند در نیمی از روزهای سال برفپوش و بسته است و آمد و شد جز از راه خاک ازبکستان میسر نیست ( ایرانیکا، VIII / 171-172). جادۀ پامیر شرقی که بدخشان تاجیکستان را به قرقیزستان متصل میکند، راهی نظامی است که در زمان روسیۀ تزاری کشیده شده، و در 1940م تعریض گردیده است. این راه نیز در فصل سرما بسته است (هربرز، 386).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید