اتل
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 2 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225204/اتل
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَتِل، نام دیگر رود ولگا و نیز نام شهری در كنار این رود كه زمانی تختگاه خزران بود.
نام باستانی این رود در جغرافیای رومی «را» آمده است (BSE2, VIII / 603؛ پاولی، ذیل را). موردواهای (موردوین) فنلاند اكنون نیز رود ولگا را «راو» یا «رائو» مینامند (ماركوارت، 378، حاشیۀ 4). در روم شرقی (بیزانس) رود ولگا را «روس» مینامیدند (پاولی، همانجا). ابن حوقل 2 / 388) این رود را نهرالروس واتل، و ادریسی (2 / 831) نهرالروس معروف به اثل نوشته است. ریشۀ این كلمه از زبان فنلاندی است و اسكیثهای (سكاها) جنوب روسیه برای این رود نام خاص خود را داشتند. یونانیان اطراف دریای سیاه در سدۀ 6 قم این نام را شنیده بودند و رود مزبور را «او آروس» مینامیدند. در اوستا رود مزبور «وئورو» آمده كه به معنای پهن و وسیع است. بعدها تركان آن را به «اتل» ترجمه كردند. واژۀ فنلاند «را» از واژۀ سكایی ـ ایرانی «راها» گرفته شده كه در اوستا «رانها» و در ریگ ودا «راسا» آمده است (پاولی، ماركوارت، همانجاها). این نام در متون عربی و فارسی بهصورت اتل و اتیل و در منابع عبری به چند شكل آمده است (نک : دنلوپ، 91، حاشیۀ 8). كاشغری این رود را اَتِل نوشته و حتی در وصف آن اشعاری آورده است، ولی مطالب او دربارۀ اقوام ساكن اطراف این روند ناروشن است (1 / 70). بلغارهای كرانۀ ولگا رود مزبور را اتیل، تاتارهای ولگا ادل و چوواشها ادل مینامند (دانشنامه). در سدههای میانه در نوشتههای مؤلفان ایرانی و غرب رود ولگا اتل نامیده میشد. امروز نیز تاتارها، باشقیرها، چوواشها و بعضی اقوام تركی زبان، رود ولگا را ایتیل مینامند. ابوالفدا همانند ادریسی رود مزبور را نهرالائل نوشته است (ص 36). در مآخذ ارمنی سدۀ 7 م اتل بهصورت آتل آمده است (آرتامونوف، 234). مینورسكی به نقل از ماركوارت مینویسد كه مردم هنگری (مجارها). رودن دُن را اِتول مینامیدند (ص 162). مسعودی اتل را نهرالخزر نیز نامیده است ( التنبیه، 62). ولی در اثر دیگر وی، مروج الذهب، به تبعیت از نسخههای خطی، نام مزبور به صورت آمل قید شده است (1 / 200، 206، 208). گمان میرود نام آمل حاصل خطای كاتب یا كاتبان باشد، زیرا در چاپ مروج الذهب به تصحیح شارل پلا (بیروت، 1965 م)، صورت صحیح آن آتل قید شده است (موحد، 283).اتل (ولگا) از رودهای بزرگ جهان و بزرگترین رود در قارۀ اروپاست. طول این رود 690‘ 3 كم بوده كه پس از احداث مخزن بزرگ آب درمسیر آن به 530‘ 3 كم تقلیل یافته است. حوضۀ این رود 000‘360‘1 كم2 است. اتل از ارتفاعات والدای (228 متر از سطح دریا) نزدیك روستای ولگوور خوویه (ولگای بالا) استان كالینین سرچمشه میگیرد و پس از طی راهی دراز در ناحیۀ آستاراخان (ه م) به دریای خزر میریزد (BSE2; BSE3, V / 293، همانجا).اصطخری دربارۀ ورود آبهای اتل به دریای خزر مینویسد كه این رود چون به دریا میرسد، دو روز راه دریا طی میكند و بر آب دریا غلبه دارد، چنانكه به سبب شیرینی در میان دریا به زمستان یخ میبندد و رنگ آن از رنگ دریا متمایز است (ص 222؛ نیز نك : ابنحوقل، 2 / 393). اتل حدود 200 سرچمشه دارد. شمار سرچشمههای چپ آن بیشتر و پر آبتر از سرچشمههای راست آن است. 151 هزار نهر و رودخانه به آن میپیوندند كه طول مجموع آن 547 هزار كم است. حوضۀ این رود یك سوم دشت روسیه را فرا گرفته است(BSE3، همانجا). عرض رود از 260 تا 850 متر و عمق آن از 9 تا 12 متر و سرعت حركت آن 40 تا 70 متر در ثانیه است (BSE2, VIII / 603). دربارۀ سرچشمۀ رود اتل نوشتههای مؤلفان اسلامی خالی از تشویش نیست. به نوشتۀ اصطخری (همانجا) رود اتل از حد قرقیز خارج میشود و از آنجا به كیماك و سرزمین غز و سپس به بلغار میرود و در حدود برطاس (برتاس، برداس) به دریای خزر میریزد. از این مطالب به سهولت میتوان دریافت كه جغرافینگاران اسلامی در آن زمان آگاهی كافی از شمال روسیه و سرچشمۀ رود اتل نداشتند. برای آنان راه آبی اتل از حدود سرزمین بلغار و خزر تا مصب آن شناخته شده بوده است (BSE2, VIII / 611). آنان رود كاما را مجرای علیای اتل تصور میكردند (بارتولد، V / 98) و از ارتفاعات والدای در شمال روسیه آگاهی نداشتند. مآخذ سریانی سدۀ 6 م از وجود خزران و بلغارها در جنوب روسیه خبر دادهاند. چه بسا آن زمان دولت خزر هنوز در مسیر سفلای رود ولگا استقرار نیافته بود (همو، V / 269). بلغارها كه منشأ آنان به نوشتۀ بارتولد روشن نیست، در اوایل سدههای میانه دو دولت تشكیل دادند: یكی در كرانۀ ولگا و دیگری در كرانۀ دانوب. نام بلغارها نخستین بار در سدۀ 6 م در نوشتۀ منسوب به «زكریای سخنور» (ح 555 م) آمده است (همو، V / 509؛ كستلر، 26). در حدود 558 م توركوتها به حدود رود اتل رسیدند (آرتامونوف، 65). در نیمۀ سدۀ 6 م اوگورها به دشتهای اطراف اتل درآمدند و در ناحیهای سكنی گرفتند كه به نوشتۀ تئوفیلاكتوس سیموكاتس، رود تیل از آنجا میگذرد و تركان آن را «قارا» مینامیدند (همو، 76). وضع جغرافیایی اتل سبب شد كه از سدۀ 8 م به عنوان راه بازرگانی كسب اهمیت كند. همین امر موجب گردید كه جغرافینگاران به روسیه نیز بذل توجه كنند. اصطخری (ص 220) و ابن حوقل (2 / 398) به گذر این رود از سرزمین روسیه اشاره دارند.پچنگها (بجنك = پچناگ) ابتدا در نواحی شرقی رود اتل به سر میبردند، ولی چنانكه از مآخذ بیزانسی معلوم شده است، در اواخر سدۀ 9 م به جنوب روسیه كوچ كردند. آن زمان مسیر وسطا و سفلای رود اتل درتصرف بلغارها و خزران بود. در سدههای 9 و 10 م مراكزی چون شهرهای اتل، بلغار، نووگورود، روستوف ـ سوزدال و مورُم از دیدگاه بازرگانی نقش عمدهای داشتند. طبق نوشتههای روسی متعلق به سدۀ 10 م و آثار مؤلفان اسلامی سدههای 10 و 11 م (4 و 5 ق) و نیز دیگر مآخذ، اسلاوها (در نوشتههای عربی = روسها) نه تنها از مسیر وسطا و سفلای اتل میگذشتند، بلكه به شهر اتل و از آنجا به دریای خزر میرفتند (BSE2، همانجا). ابن فضلان كه در 310 ق / 922 م برای آشنا كردن بلغارها به آیین اسلام به دیار آنان سفری داشته، از رود اتل یاد كرده و فاصلۀ تختگاه شاه بلغار را تا آن، یك روز راه نوشته است (ص 93). این نكته مؤید وجود بلغارها در كرانۀ رود اتل بوده است. وی همچنین به رفتوآمد روسها در اتل اشاره دارد، ولی از شهر آنها نام نمیبرد. اومی افزاید كه روسها از شهر خودشان میآیند و كشتیهای آنان در اتل كه نهر بزرگی است، لنگر میاندازند (ص 101-102). از این نوشته میتوان دریافت كه روسها نیز در كنار اتل شهری داشتند كه بیگمان در مناطق شمالیتر از منطقۀ بلغارها واقع شده بود. ابن فضلان همچنین از شهر بزرگی در كنار رود اتل یاد كرده كه جایگاه پادشاه خزز بود (ص 115). در سدۀ 11 م از اهمیت بازرگانی رود اتل كاسته شد. حركت روسها به سوی مناطق وسطا و سفلای مسیر ولگا به كندی صورت گرفت. در سدۀ 13 م اندكی پیش از حملۀ مغول، روسها به منطقهای كه رود اوكا به اتل میپیوندد، رسیدند. در اینجا شهر نیژنی نووگورود (نووگورود زیرین) پی افكنده شد كه در دروان حكومت شوروی به شهر گوركی تغییر نام داد (بارتولد، V / 67). در همین سده پس از هجوم مغولان و تاتاران، امپراتوری اردوی زرین (نک : ه د آلتین اردو) تأسیس یافت كه شهر سرای بزرگ یا سرای باتو در 1254 م در كنار رود اتل بهعنوان پایتخت آنان بنا شد. بعدها از شهر دیگری به نام سرای بركای یاد شده كه آن را سرای جدید نامیدند. بنای این شهر را در حدود سال 1260 م نوشتهاند (BSE3, XXII / 588). هجوم مغول و تاتار رابطۀ اقتصادی اتل را با دیگر مناطق قطع كرد. تنها در مسیر شمالی و نواحی نووگورود، تور ولادیمیر ـ سوزدال بازرگانی هنوز رونقی داشت. از سدۀ 14 م بازرگانی رونق پیشین را بازیافت و نقش شهرهایی چون غازان، نیژنی نووگورود وآستاراخان فزونی گرفت (همان، V / 294). آفاناسی نیكیتین بازرگان اهل تور در 1466 م از راه اتل به دریای خزر رفت و اطلاعاتی از این رود به دست داد (ویتاشفسكایا، 36-41). ایوان مخوف در اواسط سدۀ 16 م خاننشینهای غازان و آستاراخان را به تابعیت روسیه درآورد و این نیز سبب ایجاد وحدت در سرزمینهای مسیر اتل، زیر نظر روسیه شد. پس از تصرف آستاراخان از سوی سپاهیان روس در 1566 م، شهرهای بزرگ جدیدی چون سامارا، ساراتف و تزاریتسین (ولگا گراد كنونی) پدید آمدند. آدام اولئاریوس در 1636 م اطلاعاتی دربارۀ مسیر سفلای رود ولگا ارائه كرده است. رفته رفته با گسترش نفوذ روسیه، تاتارها و تركان، نواحی اطراف ولگا را ترك گفتند و جایگاههای خود را به روسها واگذاردند. شهرهای تازۀ اسلاوی ـ روسی در سواحل ولگا (اتل) پدید آمد كه از آن جملهاند شهرهای سامارا (كه از 1935 م كویبیشف نام گرفت)، اوفا و سیمبیرسك كه زادگاه ولادیمیر اولیانوف (لنین) بود و پس از مرگ وی در 1924 م به نام وی اولیا نوفسك نامیده شد (BSE3، همانجا). بدین ترتیب اتل نه تنها راه ارتباط میان مركز و جنوب روسیه شد، بلكه زمینه را برای نفوذ روسها در دریای خزر نیز فراهم آورد. پس از انقلاب روسیه، كوشش مسلمانان ساكن میان اتل و اورال به منظور تأسیس كشور « ادل ـ اورال» در 1917- 1918 م بینتیجه ماند (دانشنامه).
این شهر مركز سرزمین خزر بوده است (ابن حوقل، 2 / 389). دربارۀ تختگاه خزر نظریات محققان متفاوت است. بعضی بَلَنْجَر در دامنۀ شمالی قفقاز را نخستین پایتخت امپراتوری خزر نوشتهاند (كستلر، 62). دراین محدوده میان سپاهیان اسلام به فرماندهی سلمان ابن ربیعۀ باهلی و خزران پیكار روی داد (بلاذری، 292-293)، مؤلفان مسلمان از سمندر نیز به عنوان تختگاه كهن خزر یاد كردهاند. این شهر ظاهراً در دامنۀ كوههای قفقاز نزدیك سریر قرار داشت، ولی محل دقیق آن تاكنون مشخص نشده است (آرتامونوف، 234). مسعودی حدود تغییر تختگاه خزر از سمندر به اتل را پس از پیكار خزران با مسلمانان نوشته است (مروج، 1 / 200). آرتامونوف مؤلف كتاب «تاریخ خزر» این نظر مسعودی را موثق نمیداند. وی معتقد است كه هنگام لشكركشی جراح بن عبدالله حَكَمی در 104 ق / 722 م و فتح بلنجر و دیگر نواحی خزر، سمندر ظاهراً همچنان پایتخت خزر بود و احتملاً به سبب حملات پیدرپی مسلمانان، تختگاه خزران به شهر البیضاء در مسیر سفلای رود اتل انتقال یافت (همانجا؛ نیز نک : ابن اثیر، 5 / 111-113).
این شهر در 737 م (119 ق) مقر خاقان بود (آرتامونوف، همانجا). در داستان مربوط به حملۀ مروان بن محمد به خزر در 119 ق ازشهر البیضاء به عنوان مقر خاقان یاد شده است (ابن اثیر، 5 / 215). بارتولد مینویسد خزر در جنوب غرب در منطقۀ داغستان با سرزمین خلافت هم مرز بود و اغلب درگیریهایی میان خزران و مسلمانان روی میداد. به سبب همین برخوردها ملوك خزر ناگزیر از ترك تختگاه پیشین خود در داغستان شدند و شهر جدیدی را در دهانۀ رود ولگا بنا نهادند (V / 61). ابن خردادبه از 3 شهر خزر به نامهای خَمْلیج، بلنجر و البیضاء یاد كرده است (ص 124). گروهی از محققان، خلمیج را یكی از نامهای اتل دانستهاند (آرتامونوف، 272؛ جودایئكا، III / 832-824). به نوشتۀ ابن رسته (ص 139) دو بخش تختگاه خزر سارعَشِن و هَبْ نَلْع یا حسلع (بدون نقطه) بوده است. دخویه (ص 139) با احتمال آن را به خلمیج نزدیك دانسته است (نیز نک : آرتامونوف، 394). گردیزی نیز از دو شهر بزرگ خزران به نامهای سارغش و ختلغ یاد كرده است (ص 272 و حاشیههای 8 و 9). حسلع (بدون نقطۀ) كتاب ابنرسته بیشباهت به ختلع در كتاب گردیزی نیست. این بخشها در نوشتۀ بكری نیز تا اندازهای مشابه نوشتۀ گردیزی است (مینورسكی، 310؛ آتارمونوف، 395). همۀ اینها از مأخذی متعلق به گذشتۀ دور منشأ گرفتهاند كه به عقیدۀ آ. یو. یاكویوفكسی، ساراشن (مینورسكی آن را با سَقْسین برابر دانسته) و خان بالغ بوده است (مینوركسی، 307-311؛ آرتامونوف، همانجا). هر گاه حسلع (بدون نقطه) در کتاب ابنرسته را به صورت خَنْبَلِغ نقطهگذاری کنیم که بیشباهت به نام هَبْ نَلَع در همان کتاب نیست (همانجا)، آنگاه میتوان گمان برد كه كه نام مزبور تصحیفی از خان بالغ بوده باشد. مینورسكی به نام خان بالغ اشاره كرده است. این اصلاح از سوی هارتمن صورت گرفته، ولی او نام مزبور را به صورت قبغ بالغ آورده است كه درست به نظر نمیرسد (مینوركسی، 311). نام تمامی تختگاه خزر از سوی هیچ یك ازمؤلفان اسلامی به روشنی نیامده است (آرتامونوف، همانجا). گروهی از مؤلفان اسلامی تختگاه خزر را اتل نامیدهاند. نوشتۀ اصطخری در این مورد روشن است. او مینویسد خزر نام قوم است و تختگاه آن اتل نامیده میشود كه از رودی به همین نام است (ص 10). ابن حوقل از تختگاه خزر با دو نام اتل و خزران یاد كرده است (2 / 389). ساراشن و خان بالغ در كدام ساحل رود اتل قرار داشتند و كدام یك از آنها به نوشتۀ ابن حوقل اتل و خزران بودهاند؟ آرتامونوف مینویسد با توجه به اهمیت نام خان بالغ یا «شهر خان» كه بخش غربی بدان نامیده شده است، میتوان چنین پنداشت كه «خزران» منطبق بر ساراشن (به معنای شهر زرد) بوده و این همان است كه در متون عربی به احتمال زیاد با نام البیضاء آمده كه به مفهوم [شهر] سپید است. متأسفانه دلیل مستقیمی كه نشان دهد بخش غربی، خان بالغ و بخش شرقی، ساراشن نامیده میشده است، وجود ندارد. احتمالاً نام عربی البیضاء با نام سارکل (ساری = زرد) میتواند هماهنگی داشته باشد (آرتامونوف، همانجا و حاشیۀ 20). میتوان گفت كه نامهای خان بالغ و ساراشن قدیمتر از نامهای اتل و خزران بوده است، زیرا كه دو نام نخستین را در مآخذ سدۀ 3 ق / 9 مییابیم، حال آنكه نامهای اتل و خزران متعلق به سدۀ 4 ق / 10 م است كه ضمناً تمامی تختگاه خزر با نام اتل مشخص میگردد كه در سدۀ 2 ق / 8 م البیضاء نامیده میشود. این شهر در سدۀ 3 ق / 9 م از مراكز بازرگانی شد و در سدۀ 4 ق / 10 م به اوج شكوفایی رسید (همو، 396). دربارۀ بخشهای اتل میان مؤلفان تفاوت نظر وجود دارد. ابن فضلان شهر را شامل دو قسمت نوشته است (ص 115). اصطخری (ص 220) و ابن حوقل (همانجا) نیز مشابه نظر ابن فضلان را ابراز داشتهاند، ولی مسعودی شهر را شامل 3 قسمت دانسته است. وی مینویسد كه اتل كه اكنون شاه خزر آنجا اقامت دارد، 3 قسمت است ورودی بزرگ آنها را از هم جدا میكند. این شهر بر دو سوی رود است و میان رود جزیرهای است كه مركز مملكت آنجاست و قصر ملك میان این جزیره است (مروج، 10 / 200-201). این نظر با نوشتۀ یوسف شاه خزران كه تاریخ نگارش آن را پس از 954 م (343 ق) و پیش از 961 م (350 ق) دانستهاند، نزدیك است (كستلر، 79). یوسف در نامهای به یكی از اشراف اسپانیا، تختگها خود رابا ذكر جزئیات و طول و عرض چنین تصویر كرده است: در این منطقۀ تحت فرمان من 3 شهر وجود دارد ... در یكی از آنها شهبانو باخاصگان و خدمتكاران سكنى دارند. طول و عرض این شهر با حومه و روستاهای وابسته به آن 50 در 50 فرسنگ است. در این شهر یهودان، پیروان اسماعیل (مسلمانان) و مسیحیان مسكن گزیدهاند. كسانی دیگر از اقوام و قبایل نیز در این شهر زندگی میكنند. شهر دوم همراه با حومۀ آن دارای طول و عرضی به مقیاس 8 در 8 فرسنگ است. در شهر سوم من همراه با شاهزادگان و اشراف و برزگان و نزدیكان و خدمتكاران به سر میبرم. این شهر چندان بزرگ نیست. طول و عرض آن 3 در 3 فرسنگ است. من در جزیرۀ كوچكی سكنى دارم. مزرعه و تاكستان و همۀ آنچه مورد نیاز من است. در همین جزیرۀ كوچك نهاده است (آرتامونوف، 393-394). به نوشتۀ اصطخری (همانجا) و ابن حوقل (2 / 389-390) هر یك از دو بخش اتل به طول یك فرسنگ بوده است. این رقم به مراتب كمتر از اندازهای است كه یوسف در نامۀخود بدان اشاره كرده است. گمان میرود این رقم صرفاً شامل ابعاد شهر بدون در نظر گرفتن حومه و نواحی تابع آن باشد.طبق نوشتۀ مؤلفان اسلامی اتل شهر بزرگی دارای بناهایی با فواصل بسیار به صورت خانههای چوبی، چادرهایی از پشم و نیز خانههای گلی اندكی بوده است. گمان میرود مشابهتهایی میان این بناها و خانههای كشف شده در ساركل وجود داشته است (آرتامونوف،396). منطقهای كه این شهر در آن قرار داشته و از دیدگاه باستانشناسان از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است، به سبب ایجاد تأسیسات هیدروالكتریك زیر آب رفت (كسلتر، 59). تنها قصر و قلعۀ شاه در محلی دورتر از ساحل رود در جزیره قرار داشت و گویا میان جزیره و ساحل از قایقها پلی ساخته بودند (مسعودی، آرتامونوف، همانجاها؛ BSE3, XI / 53). اصطخری مینویسدكه قصر شاه از آجر است و جز این كوشك در همۀ ولایت عمارتی از آجر پخته نیست و نگذارند كه دیگر كسان چنان بنایی از آجر بسازند (ص 220). شهر درختان بسیاری داشت و دارای بازارها، گرمابهها، كنیسه، كلیسا وحدود 30 مسجد و مدرسه برای آموختن قرآن بود. در شهر مسجد جامعی با منارههایی بلندتر از كاخ شاه وجود داشت. ارتباط میان بخشهای شهر در دو سوی رود با زورقها انجام میگرفت. سراسر شهر با دیوارها محصور بوده است. مقدسی دیوار اتل را با دیوار گرگانج (اورگنج) قیاس كرده و از آن بزرگتر دانسته است. شهر 4 دروازه داشت كه یكی از آنها به رود اتل گشوده میشد (مقدسی، 360-361؛ اصطخری، ابن حوقل، همانجاها؛ آرتامونوف، 396-397). ابن حوقل مقر شاه و سپاهیانش را در بخش غربی شهر میداند (2 / 389).در بخش شرقی شهر بازرگانان و پیشهوران و جز آنان میزیستند. بیشتر مردم این بخش شهر را مسلمانان تشكیل میدادند. شمار اینان، بجز كسانی كه در سپاه خدمت میكردند، بیش از 10 هزارنفر بود. شمار یهودیان، مسیحیان و بتپرستان نیز اندك نبود. اسلاوها و روسها از زمرۀ بتپرستان بودند. خزرها عمدتاً در بخش غربی شهر میزیستند و بسیاری از اینان پیرو آیین یهود بودند. مسعودی (مروج، 1 / 201) شاه، درباریان و خدمتكاران او را از زمرۀ یهودیان دانسته است. ظاهراً گارد شاهی خزر كه بخش بزرگی از آنان را مسلمانان تشكیل میدادند، در این بخش اقامت داشتند (همانجا؛ ابن حوقل، 2 / 390؛ آرتامونوف، 397). در 310 ق / 922 م شاه خزر خبر یافت كه در یكی از سرزمینهای اسلامی، مسلمانان كنیسهای را ویران كردهاند، از این رو فرمان داد منارۀ مسجدی را فرو ریزند و مؤذن آن را بكشند، ولی از بیم آنكه مبادا همۀ كنیسهها در بلاد اسلام ویران شوند، از ویران كردن مسجد خودداری كرد (یاقوت، 2 / 440؛ بارتولد، V / 600). محل شهر اتل تاكنون به صورتی كاملاً دقیق مشخص نشده است. اصطخری آن را كنار رودی به همین نام و فاصلۀ آن تا سمندر را 8 روز راه و فاصلۀ سمندر تا دربند (باب الابواب) را 4 روز راه نوشته است (ص 227). مشابه این رقم را ابن حوقل نیز ذكر كرده است (2 / 398). آرتامونوف شهر اتل را در دو سوی مسیر سفلای ولگا دانسته و با استناد به محاسبۀ یوسف شاه خزران، آن را حدود 120 كم بالاتر از آستاراخان در ناحیۀ ینوتایفكا سلیتریانویه كه ویرانههای نخستین تختگاه تاتاران شهر سرای باتو در آن كشف شده، مینوشته است (ص 390)، در جودائیكا محل شهر در 144 كیلومتری شمال آستاراخان آمده است (III / 824). در 1959 م در ساحل راست ولگا و ساحل چپ آختویا و ناحیۀ ینوتایفكا سلیتریانویه حفاریهای باستانشناسی انجام شد، ولی نشانههایی از اتل به دست نیامد (آرتامونوف، 390-391).از روایات روسی آگاهیهایی به دست میآید مبنی بر اینكه چند قوم اسلاو تا نیمۀ دوم سدۀ 9 م خراجگذار ملوك خزر بودهاند. روسها در سدۀ 9 م ضرباتی بر اقوام جنوبی وارد آوردند. برخورد میان این اقوم امری ناگزیر بود. آنان در آغاز با موافقت ملك خزر به اقوام جنوبی حمله بردند و وعده كردند بخشی از غنایم را به وی تسلیم كنند، ولی بعدها فرمانروای خزر به اتباع مسلمان خود اجازه داد كه هنگام بازگشت روسها به آنان حمله برند. در این حمله به تقریب همۀ روسها كشته شدند. در این ماجرا مسیحیان اتل نیز با مسلمانان همراه بودند (مسعودی، همان، 1 / 205- 208؛ بارتولد، V / 62). در 965 م (354 ق) فرمانروای كیف به سرزمین خزر حمله برد و شهر اتل را ویران كرد (همو، V / 63؛ BSE3, XI / 53). ابن حوقل تاریخ حملۀ روسها به خزر را 358 ق نوشته است (2 / 393). گرچه روسها از اتل بیرون رفتند و ظاهراً سرزمین خزر مدتی به صورت متزلزل به حیات خود ادامه داد، ولی اتل هرگز صورت پیشین را بازنیافت و در نوشتهها نیز ذكری از آن به میان نیامد.
ان اثیر، الكامل؛ ابن حوقل، محمد، صورةالارض، به كوشش دخویۀ، لیدن، 1939 م؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المساك و الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1889 م؛ ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به كوشش دخویه، لیدن، 1981 م : ابن فضلان، احمد، سفرنامه، ترجمۀ ابوالفضل طباطبایی، تهران، 1345 ش؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به كوشش دوسلان، پاریس، 1840 م؛ ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، بیروت، 1409 ق / 1989 م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالك الممالك، به كوشش دخویه، لیدن، 1927 م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، ترجمۀ محمد توكل، تهران، 1367 ش؛ دانشنامه؛ دخویه، مقدمه و حاشیه بر الاعلاق النفیسة (نک : هم ، ابن رسته)؛ كاشغری، محمود، دیوان لغات الترك، استانبول، 1333 ق؛ كستلر، آرتور، خزران، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، 1361 ش؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1363 ش؛ مسعودی، علی، التنبیه والاشراف، لیدن، 1893 م؛ همو، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385 ق / 1965 م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، به كوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ موحد، محمدعلی، ملحقات بر خزران (نک : هم ، كستلر)؛ مینورسكی، و.، حواشی و تعلیقات بر حدود العالم، ترجمۀ میرحسین شاه، كابل، 1342 ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Artornonov, M. I., Istoriya Khazar, Leningrad, 1962; Bartold, V. V., Sochineniya, Moscow, 1968; BSE2; BSE3; Dunlop, D. M., The History of the Jewish Khazar, New York, 1967; Judaica; Marquart, J., Osteuropäische und ostasiatische Streifzüge, Darmstadt, 1961; Pauly; Vitashevskaya, M. N., Sranstviya Afanasiya Nikitina, Moscow, 1972.
عنایتالله رضا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید