ابن قطان، ابوالحسن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/224028/ابن-قطان،-ابوالحسن
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
اِبْنِ قَطّان، ابوالحسن علی بن محمد بن عبدالملك كُتامی حِمَيری فاسی (د 628ق / 1231م)، فقيه و محدّث مالكی. اصل او از قرطبه بود (ابن زبير، 131؛ ابن قاضی مكناسی، 2 / 470) اما ذهبی (ص 296) به نقل از ابن مَسدی اصل خاندان وی را (شايد در گذشتهای دورتر) به مصر باز میگرداند. گويا او مدتی مقيم فاس بوده و به همين جهت به فاسی شهرت داشته است (نك : ابن قاضی مكناسی، همانجا)؛ به هر حال وی بخش مهمی از ساليان عمر خود را در مراكش زيسته است (ذهبی، همانجا).ابن قطان در راه طلب دانش، از محضر عالمان مغرب و اندلس چون ابوذر خُشَنی، ابوالحسن ابن نقرات، ابوجعفر ابن يحيی خطيب، ابوبكر ابن خلف موّاق، قاضی ابوجعفر ابن مضاء و بيش از همه از ابوعبدالله ابن فخار بهره برد (ابن ابار، 2 / 686؛ ابن زبير، 131-132؛ ذهبی، همانجا؛ براي فهرستی از مشايخ او، نك : ابن قاضی مكناسی، 2 / 470-471).در منابع رجالی بر وسعت آگاهی ابن قطان در فنون حديث چون رجال و علل تكيه شده و از او به عنوان نقادی چيرهدست در اين فن سخن رفته است (نك : ابن ابار، ابن زبير، همانجاها؛ ذهبی، 296-297). او نه تنها در مراكش، بلكه هنگامی كه در عدوه نيز مستقر بود، به تعليم دانش میپرداخت. از جملۀ شاگردان وی قاضی ابوعبدالله ابن عياض است كه از او حديث شنيد (ابن زبير، 132)، و ابن مسدی از وی اجازۀ روايت گرفت (ذهبی، 296).ابنقطان در مراكش، مقر حكومت موحدون، به عنوان شيخالشيوخ شناخته میشد و چنانكه گفته شده است با نفوذ در دربار موحدون به جاه و ثروت دست يافت (ابن ابار، 2 / 686-687). مدتی نيز به قضا اشتغال داشت، ولی در گيرودار پريشانيهای سياسی دولت موحدون مورد هتك حرمت قرار گرفت (ذهبی، همانجا). به دنبال وفات المستنصر در 12 ذيحجۀ 620 و جدال شديد ميان سران و موحدون بر سر حكومت در نيمۀ اول 621ق به ناچار مراكش را به طور موقت ترك كرد، اما چندی بعد به آنجا بازگشت (ابن قاضی مكناسی، 2 / 471) و به قضای شهر سجلماسه منصوب گرديد و با اينكه هنوز وضع متزلزلی داشت تا هنگام مرگ در اين سمت باقی بود (ابن ابار، 2 / 687؛ ابن زبير، ابن قاضی مكناسی، همانجاها).تأليف مهم ابن قطان الوهم و الايهام الواقعين فی كتاب الاحكام است كه نقدی است بر كتاب الاحكام الكبری از ابن خراط (ه م). نسخههايی از آن در دارالكتب مصر (خديويه، 1 / 450) و كتابخانۀ قرويين فاس (مجلة معهد المخطوطات، 5(2) / 165) موجود است. برخی از صاحبنظران متقدم، ضمن ستايش تحقيقات مؤلف در اين اثر، بخشی از نظرات او را مورد انتقاد قرار دادهاند (نك : ابن زبير، همانجا؛ تجانی، 9؛ ذهبی، 297).كار ابن قطان در الوهم و الايهام پس از وي توسط محمد بن يحيی ابن مواق در كتاب المآخذ الحفال السامية، و سپس توسط ابن رُشيد سبتی دنبال گرديد (كتانی، 178) و محمد بن عبدالملك مراكشی اين دو اثر ابن قطان و ابن مواق را در كتابی تلفيق نمود (فروخ، 6 / 60). به گفتۀ غبرينی (ص 43) كتاب الوهم و الايهام از همان سدۀ 7ق / 13م به مشرق نيز رسيده و مورد توجه مؤلفان واقع شده است. آثار ديگری كه از او ياد كردهاند، اينهاست: 1. الاقناع فی مسائل الاجماع (حجوی، 2 / 230)؛ 2. برنامج، كه در آن مشايخ خود را ذكر كرده و گويا در اختيار برخی مؤلفان سدۀ 11ق قرار داشته است (نك : ابن قاضی مكناسی، 2 / 471، جم ؛ مقری، 3 / 135؛ نيز نك : ابن سوده، 325)؛ 3. مقالة فی الاوزان (ابن قاضی مكناسی، همانجا)؛ 4. النزاع فی القياس (حجوی، همانجا)؛ 5. النظر فی احكام النظر (ابن قاضی مكناسی، همانجا)، كه توسط احمد بن قاسم قباب اختصار شده است (وزير سراج، 1(3) / 656).دربارۀ انتساب كتاب نظم الجمان كه از مهمترين منابع تاريخ مغرب در سدۀ 6ق / 12م محسوب میشود، و در 1848م دوزی قسمتهايی از آن را همراه البيان المغرب ابن عذاری منتشر كرده است، بايد با ديدۀ تأملنگريست (در مورد اين چاپ، نك : وانديك، 373؛ سركيس، 1 / 172، 216). اين كتاب گرچه از منابع ابن عذاری در تأليف البيان المغرب بوده (نك : ابن عذاری، 1 / 3، جم )، ولی وی نام كامل «ابن قطان» مؤلف نظم الجمان را نياورده است (نيز نك : ابن خطيب، 154). در واقع منابع متأخر تصريحی ندارند كه ابوالحسن علی بن محمد بن قطان مؤلف نظم الجمان بوده است. محمود علی مكی كه در حدود 1965م نظم الجمان را مجدداً در دانشگاه محمد پنجم در مغرب منتشر كرد، با استناد به متن كتاب نشان داده كه تأليف آن بين 646-665 صورت گرفته و كتاب نمیتواند از آنِ ابن قطّان بوده باشد. اخيراً موسی لقبال (ص 129) ابوعلی حسين ابن قطان كتامی را به عنوان مؤلف كتاب ياد كرده است.
ابن ابار، محمدبن عبدالله، التكملة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، مادريد، 1882م؛ ابن خطيب، محمدبن عبدالله، اعمال الاعلام، به كوشش لوی پرووانسال، رباط، 1934م؛ ابن زبير، احمد، صلة الصلة، به كوشش لوی پرووانسال، رباط، 1937م؛ ابن سوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دليل مورخ المغرب الاقصی، تطوان، 1369ق / 1950م؛ ابن عذاری، احمدبن محمد، البيان المغرب، به كوشش ج. س. كولن و لوی پرووانسال، ليدن، 1948م؛ ابن قاضی مكناسی، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، 1974م؛ تجانی، عبدالله بن محمد، رحلة، تونس، 1377ق / 1958م؛ حجوی، محمدبن حسن، الفكر السامی فی تاريخ الفقة الاسلامی، مدينه، 1397ق / 1977م؛ خديويه، فهرست؛ ذهبی، محمدبن احمد، تاريخ الاسلام، به كوشش بشار عواد معروف و ديگران، بيروت، 1408ق / 1988م؛ سركيس، يوسف اليان، معجم المطبوعات العربية، قاهره، 1928م؛ غبرينی، احمدبن احمد، عنوان الدراية، به كوشش عادل نويهض، بيروت، 1969م؛ فروخ، عمر، تاريخ الادب العربی، بيروت، 1983م؛ كتانی، محمدبن جعفر، الرسالة المستطرفة، استانبول، 1986م؛ لقبال، موسی، دور كتامة فی تاريخ الخلافة الفاطمية، الجزاير، 1979م؛ مجلة معهد المخطوطات العربية، قاهره، 1378ق / 1959م؛ مقری، احمدبن محمد، نفح الطيب، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1388ق / 1968م؛ وانديك، ادوارد، اكتفاء القنوع، قاهره، 1896م؛ وزير سراج، محمدبن محمد، الحلل السندسية، به كوشش محمد حبيب هيله، تونس، 1907م.
بخش فقه، علوم قرآنی و حدیث
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید