جام، مناره
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 3 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223721/جام،-مناره
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
17
جام، مِناره، از معدود یادمانهای باقیمانده از سلاطین غوری (حک ح 390-612 ق/ 1000-1215م)، واقع در ایالت غور افغانستان. این مناره در ساحل چپ هریرود در محل تلاقی آن با جام رود، در درهای دورافتاده سر برافراشته، و در 1381ش/ 2002م به عنوان نخستین اثر فرهنگی افغانستان در فهرست میراث فرهنگی جهان توسط سازمان یونسکو به ثبت رسیده است (ماریک، 18؛ بار، 510؛ لشنیک، 37؛ کیفر، 16؛ EI2, II/ 406؛ تامس، 87؛ منهارت، 407؛ مولین، 132). منارۀ جام در 1303ق/ 1886م طی بررسی هیئت مرزی افغان بازیابی شد و پس از گذشت چند دهه، احمدعلی کهزاد، مورخ افغانی از وجود آن توسط والی هرات آگاه شد (نک : ص31-34)؛ سپس در 1336ش/ 1957م آنـدره مـاریک ــ دانشمند بلژیکی ــ مطالعات و تحقیقاتی علمی دربارۀ منطقه و مناره انجام داد (ماریک، همانجا؛ داوری، 44؛ کیفر، 18, 20؛ ایرانیکا). این مناره با 60 تا 65 متر ارتفاع (EI2، همانجا؛ لشنیک، 40؛ پیندر ویلسن، 167؛ منهارت، 408؛ تامس، همانجا)، پس از منارۀ قطب دهلی ــ کـه آن نیز از آثـار هنری دورۀ غـوریان است ــ دومین منارۀ بلند جهان به شمار میآید (ماریک، 20؛ بار، همانجا؛ نیز نک : داوری، 45). منارۀ جام که در 200 کیلومتری شرق هرات، در منطقهای محصور میان کوهها، حدود 900‘1 متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است (کیفر، 16)، به دستور سلطان غیاثالدین محمد بن سام غوری (حک 558-599 ق/ 1163-1202م) که نامش به خط کوفی بر روی آن حک شده است، در 590 ق/ 1194م بنا شد.
ماریک با استناد به نوشتۀ منهاج سراج (1/ 336، 337، 367، 375) محوطۀ جام را فیروزکوه پایتخت تابستانی غوریان انگاشت که در حملۀ مغول کاملاً از میان رفت، و مناره را متعلق به جامع آنجا که سیل ویرانش کرد، دانست. پژوهشگران پس از او برخی با وی موافق، بعضی آن را تک برج یادبود یا دیدهبانی، و شماری به نماد مقدس بودنش اشاره کردهاند (ماریک، 55-64؛ داوری، 52، 57؛ لشنیک، 49؛ مولین، 148 ,132؛ برونو، 28؛ پیندر ویلسن، همانجا). مناره از آجر ساخته شده، و شبیه یک چتر بسته و از 3 بخش استوانهای که به تدریج قطر آنها کاهش یافته، روی یک پایۀ 8 وجهی استوار است؛ در بالای دو استوانۀ پایینتر ستاوندهایی وجود داشته که اکنون فرو ریخته، و تنها سرتیرهای پشتیبان آنها باقی است، و در رأس سومین استوانه مأذنه قرار دارد. همچنین دو ردیف پلکان پیچ 180 پلهای پیرامون یک هستۀ آجری در درون آن دیده میشود. تمام سطح خارجی مناره با آجرهای تراش نقش برجسته ــ که در گچ نشانده شده ــ با نقشمایههای هندسی، گیاهی و کتیبه به خط کوفی تزیین شده است (ماریک، 20؛ بار، 510-511؛ استارک، 60, 66؛ لشنیک، 40؛ کیفر، 21؛ دوپری، 315؛ EI2، همانجا؛ مولین، 136). پایینترین استوانۀ میل مناره پرکارترین تزیین را دارد. سطح آن به 8 بخش عمودی هماهنگ با اضلاع هشت گانۀ پایه تقسیم شده است و با حرکت نوارهای کتیبه به خط کوفی حاوی متن کامل سورۀ مریم، از بخشی به بخش دیگر، و در هم گره خوردن آنها اشکال هندسی تشکیل، و با نقوش هندسی پر شدهاند. حدفاصل این کتیبه و نخستین ستاوند را نوارهای افقی با نقشمایۀ ردیفی از گلهای شیوه یافته، دایرهها، یا مرواریدهای نقش برجسته پر شده است که چشمگیرترین کتیبۀ کوفی مناره را از آجرهای لعابدار فیروزهای رنگ در زمینۀ سادۀ آجرهای نخودی در بر گرفتهاند. متن کتیبه شامل نام و القاب کامل بانی مناره، محمدبن سام، سلطان غوری است. میان نخستین و دومین ستاوند بخش پایین بدون تزیین است، و در بخش بالایی دو نوار کتیبۀ کوفی بر زمینۀ طرحهای هندسی قرار دارد. حدفاصل دو کتیبه را قابی متشکل از گلهای برگ نخلی و لاله پر کرده است. کتیبۀ پایینتر شامل نام و القاب سلطان محمد بن سام، و کتیبۀ بالایی آیۀ 13 از سورۀ صف (61) را دربر دارد. استوانۀ بالاتر در زیر ستاوند با کتیبهای کوفی مشتمل بر شهادت اسلام بر زمینۀ طرحهای هندسی آرایش شده است. امضای معمار یا تزیینکنندۀ مناره در دوسطر به خط نسخ بهصورت ناقص: «عمل علی بن...» روی پایینترین بخش میل در مرکز هشتمین قاب به چشم میخورد. پایۀ 8ضلعی حداقل در بخش فوقانی به کتیبۀ کوفی آراسته بود که امروزه بخش اندکی از آن باقی است و تنها واژۀ «ابوالفتح» خوانده میشود که باقیماندۀ کتیبهای شامل القاب محمد بن سام بوده است. تاریخ مناره بر دومین قاب پایینترین استوانه در یک سطر به خط کوفی ثبت شده است: «بتاریخ سنه تسعین و خمسمائه [590 ق/ 1194م]» (ویت، 134-140؛ پیندر ـ ویلسن، 168-170؛ مولین، 134-140). نخستین کاوشهای باستانشناسی در منطقه در 1339ش/ 1960م به مدیریت لوبر فرانسوی صورت گرفت، آنگاه در 1962 و 1963م آندره آ. برونو ایتالیایی و در 1970 و 1971م ورنر هیربرگ آلمانی مناره را از نظر شرایط استحکام و مطالعۀ امکانسنجی انجام کارهای مرمتی در پایۀ آن بررسی کردند (برونو، 206؛ داوری، 44-46). برونو در بررسی محوطه به طور تصادفی سنگ گورهایی با خط عبری در محل کُشکک واقع در نواحی جنوبی مناره یافت که آشکارا حاکی از گورستانی یهودی با گورهایی کنده شده در دل کوه بود. وی با این فرضیه که ویرانههای پیرامون منارۀ جام دارای ویژگی استحکاماتی است، گورهای مکشوفه در این منطقه را متعلق به جامعۀ کوچکی از یهودیان دانسته که به داد و ستد و امور بازرگانی با نظامیان مستقر در استحکامات نظامی منطقه اشتغال داشتند (نک : ص 206-208؛ ورسلین، 337). منارۀ جام در جریان تهاجم شوروی به افغانستان و جنگ داخلی در آن کشور آسیب دید. با به ثبت رسیدن منارۀ جام، سازمان یونسکو هیئتهای متخصص برای امکانسنجی مرمت، استحکامبخشی شالوده و سراسر بنا به محوطه اعزام کرد، و کمکهای مالی بینالمللی برای انجام امور پژوهشی و مرمتی در اختیار این سازمان قرار گرفت (منهارت، 404-408). در تابستان 1382ش/ 2003م پژوهشهای میدانی باستانشناختی در یک فصل مقدماتی به انجام رسید. بقایای معماری، گونههای مختلف سفالینه، و سکههای به دست آمده به یک دورۀ سکونتی اشاره داشته، مشخص شد محوطه شایستۀ پژوهشهای گستردهتری است (تامس، 90-177). در برابر مناره و ساحل شمالی هریرود در بلندترین نقطۀ کوهِ خار بقایای یک قلعه وجود دارد که احتمالاً با مناره معاصر بوده، و نزد اهالی به ارگ دختر پادشاه معروف است و به نظر میرسد که یکی از مراکز مرزبانی دورۀ غوریان بوده است. بر فراز این کوه همچنین بقایای ساختمانی که محل ذخیرۀ آب برای قلعه بوده است، دیده میشود. بنای آن آجری و داخل آن با ساروج پوشیده شده است. در گوشه و کنار، بقایای محلهای دیدبانی برای محافظت از قلعه و راهها به چشم میخورد (داوری، 45، 47، 50-51؛ لشنیک، همانجا). از این دست محلهای دیدبانی در کوه بزغاله واقع در بخش غربی قلعه نیز دیده میشود (داوری، 48). در بخش جنوب غربی قلعه آثاری دیگر وجود دارد که بنا بر اظهار اهالی، بقایای یک بازار بوده که در 1343ش/ 1964م، به دستور محمد حنیف خان، والی چغچران تخریب شده است (همو، 45، 48). در قسمت غربی قلعه سنگ نبشتهای به زبان عربی شامل نامهای اشخاص با کنیۀ آنها وجود دارد که بر اثر مرور زمان تخریب شده است (همو، 49-50).
بار، محمدعلی، افغانستان من الفتح الاسلامی الی الغزو الروسی، جده، 1405ق/ 1985م؛ داوری، غلام جیلانی، «تحقیق جدید دربارۀ جام و فیروزکوه»، آریانا، کابل، 1354ش، س 33، شم 31؛ قرآن کریم؛ منهاج سراج، عثمان، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، 1343ش؛ نیز:
Bruno, A., «Notes on the Discovery of Hebrew Inscriptions in the Vicinity of the Minaret of Jām», East and West, Rome, 1963, vol. XIV, nos. 3-4; Dupree, L., Afghanistan, New Jersey, 1973; EI2; Iranica; Kieffer, Ch., «Le Minaret de Ghiyath al-din a Firouzkoh», Afghanistan, Kaboul, 1960, vol. XV, no. 4; Kohzad, A. A., «Firoz Koh», ibid, 1957, vol. XII, no. 4; Leshnik, L. S., «Ghor, Firuzkoh and the Minar-i-Jam», Central Asiatic Journal, Wiesbaden, 1968-1969, vol. XII; Manhart, Ch., «Unesco’s Mandate and Recent Activities for the Rehabilitation of Afghanistan's Cultural Heritage», International Review-Red Cross, icrc.org; Mariq, A. and G. Wiet, Le Minaret de Djam, Paris, 1959; Moline, J., «The Minaret of Ğām (Afghanistan)», Kunst des Orients, Wiesbaden, 1973-1974, vol. IX, nos. 1-2; Pinder-Wilson, R., «Ghaznavid and Ghūrid Minarets», Iran, London, 2001, vol. XXXIX; Stark, F., The Minaret of Djam, London, 1974; Thomas, D. et al., «Excavations at Jam, Afghanistan», East and West, 2004, vol. LIV, nos. 1-4; Vercellin, G., «The Identification of Firuzkuh: A Conclusive Proof», ibid, 1976, vol. XXVI, nos. 3-4; Wiet, G., «Commentaire Historique», Le Minaret de Djam, Paris, 1959. نوشین صاحب
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید