جزایرلی غازی حسن پاشا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 2 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223288/جزایرلی-غازی-حسن-پاشا
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ شده
18
جَزايِرْليْ غازيْ حَسَنْ پاشا (؟1124-1204ق / 1712-1790م)، درياسالار، صدر اعظم و از نامآورترين دولتمردان عثماني به دوران سلطنت مصطفى سوم، عبدالحميد اول و سليم سوم.سالزاد او به طور دقيق معلوم نيست، اما چون هنگام درگذشت بيشتر از80 سال داشته است (دانشمند، IV / 70؛ اوزونـ چارشيلي، IV(2) / 450)، احتمال داده ميشود که در 1124ق يا اندکي پيش از آن زاده شده باشد. اصل و تبارش را نيز با اختلاف آوردهاند. بعضي او را قفقازي (همو، IV(2) / 446)، برخي ديگر ايراني، و دستهاي حتى او را بالکاني و از مردم جزيرۀ ميديلّي دانستهاند (دانشمند، همانجا).دربارۀ آغاز کار او گفتهاند که در حوالي مرز ايران به اسارت درآمد (IA, V(1) / 319؛ «دائرةالمعارف ... »، VII / 501)، آنگاه به بازرگاني از مردم شهر تکيرداغ (اوزون چارشيلي، همانجا) و احتمالاً از اهالي شبه جزيرۀ گليبولي (سامي، قاموس الاعلام، 3 / 1801؛ دانشمنـد، همـانجـا) بـه نـام عثـمـان (اوزون ـ چارشيلي، همانجا) و به روايتي به نام حاج محمد (ثريا، 2 / 159؛ IA، همانجا) فروخته شد و او حسن را به فرزندخواندگي پذيرفت و پس از چندي با دادن سرمايهاي وي را آزاد ساخت.حسن آنگاه تکيرداغ را ترک کرد (اوزون چارشيلي، نيز IA، همانجاها) و به سپاه ينيچري پيوست و در جنگهاي عثماني با روسيه و اتريش در 1148ق / 1735م و 1152ق / 1739م (همانجاها) و نيز در محاصرۀ بلگراد و موره و حصارجِق (سامي، همانجا) شرکت کرد و رشادت و جسارت نشان داد. سپس به الجزاير رفت و از اين رو به جزايري ملقب شد و در همانجا به مبارزه با اسپانياييها در خشکي و دريا پرداخت. چندي بعد امير تلمسان گرديد (IA، همانجا؛ اوزون چارشيلي، IV(2) / 403) و در ميان عربها به ابوالبروت معروف شد (سامي، همانجا).وي در پي اختلاف با والي الجزاير و از ترس جان، از آنجا گريخت؛ نخست به اسپانيا و سپس به استانبول رفت و از حمايت صدر اعظم راغب پاشا برخوردار شد. در 1174ق / 1761م به نيروي دريايي عثماني پيوست و بـا عنـوان قپودانه ــ از درجات نظامي دريايي در سپاه عثماني (پاکالين، II / 187) ــ به فرماندهي کشتي «قپودانه همايون» منصوب شد (اوزون چارشيلي، پاکالين، همانجاها)؛ سپس به درجۀ رياله و آنگاه به درجۀ پاترونه / پـاطـرونـه (همـو، II / 187-188) ــ درجـهاي معـادل دريـادار ــ (سامي، قاموس ترکي، ذيل فريق) ارتقا يافت. پس از نبرد «چشمـه» و شکست نيـروي دريايي عثماني از روسها (اوزون چارشيلي، IV(1) / 406)، به عنوان محافظ آبراه چناق قلعه ــ داردانـل ــ برگزيده شد. وي در ربيعالاول 1184 / اوت 1770 با نيرويي اندک جزيرۀ لِمني را از تصرف روسها خارج ساخت و بدين جهت به لقب غازي ملقب و مفتخر شد و با پايۀ وزارت به مقام درياسالاري ــ قپـودان پاشايـي ــ منصوب شد (IA, V(1) / 320؛ اوزون چـارشـيـلي، IV(1) / 447؛ دانـشـمـنـد، IV(1) / 583؛ هامر پورگشتال، VIII / 424؛ سامي، قاموس اعلام، همانجا).وي پس از 3 سال و اندي در ذيحجۀ 1187 / فوريۀ 1774 از اين مقام معزول (همانجا)، و به سرعسکري چناق قلعه و والي آناتـولـي و سـرعسکري روسـچـوق تعيـيـن شـد (IA، اوزون ـ چارشيلي، همانجاها). پس از انعقاد معاهدۀ قاينارجه در 1188ق / 1774م (دانشمند، IV / 57-58؛ اوزون چارشيلي، IV(1) / 446-450؛ شاو، 1 / 432) بار دوم درياسالار شد و در اين سمت 14 سال و اندي يعني تا 1203ق / 1789م به کار پرداخت.غازي حسن پاشا در مدتي که فرماندهي نيروي دريايي عثماني را برعهده داشت، بدون توجه به مخالفتهاي برخي جناحها به بازسازي نيروي دريايي ــ که در نبرد چشمه تارومار شده بود ــ پرداخت. وي اين اصلاحات را در دو جبهه آغاز کرد. نخست با دعوت از مهندسان کشتيساز از فرانسه و انگلستان، کارگاههاي کشتيسازي در خليج شاخ زرين (استانبول) در درياي سياه و درياي اژه داير کرد. در اين کارگاهها کشتيهاي جديد سريعالسير با قدرت بيشتر و مجهز به توپ ساخته ميشد. او همچنين دورههايي براي آموزش و تربيت ناوبانان داير کرد و به همين منظور پادگانها و آموزشگاههاي جديد تأسيس شد و مدرسۀ علوم رياضي را که بارون دو توت فرانسوي تأسيس کرده بود، به مدرسۀ مهندسي جديد با نام «مهندسخانۀ بحر همايون» تبديل کرد که وظيفۀ آن تربيت دريانوردان کارآزموده بود. بدينسان وي موفق شد ناوگان از هم پاشيدۀ عثماني را با 22 کشتي جنگي بزرگ و 15 فروند کشتي کوچک بازسازي نمايد (شاو، 1 / 435-436، 454؛ اوزنچارشيلي، IV(1) / 476-477).جنگ طولاني روسيه ـ عثماني، اقتدار دولت عثماني را به شدت ضعيف کرده بود و از اين رو زمينه براي فعاليتهاي استقلالطلبانه و جداييخواهانه در قلمرو عثماني فراهم آمده بود که قيام ظاهر عمر در سوريه از آن جمله است. در 1189ق حسن پاشا مأمور سرکوب ظاهر عمر شد که با تصرف عکا و نواحي همجوار، دولت عثماني را بيمناک کرده بود. او نخست کوشيد ظاهرعمر را تطميع کند و چون نتوانست، عکا را محاصره کرد و ظاهرعمر را فراري داد (همو، IV(1) / 439-441؛ IA, XIII / 456). در پي اين پيروزي، حسن پاشا براي تجديد اقتدار عثماني در مصر، به مقابله با شورش مملوکها رفت و مدت يکسال و اندي نفوذ ابراهيم بيک و مرادبيک، از اميران بزرگ مملوک را برانداخت، ولي به دنبال آغاز جنگ روس ـ عثماني، به استانبول فرا خوانده شد (هالت، I / 380؛ شاو، 1 / 437؛ جودت، 3 / 300- 308؛ اوزون چارشيلي، IV(2) / 511-518) و به جبهۀ جنگ روسيه رفت (همو، IV(2) / 537).حسن پاشا که با صدر اعظم بر سر مسائل جنگ اختلاف نظر داشت(شاو،1 / 447)، براي رهاساختن قلعۀ اوزي که توسط روسها محاصره شده بود، به فعاليت پرداخت و اگرچه ضربات بسياري به نيروي دريايي روس وارد ساخت (همو، IV(2) / 537-542)، ولي از سقوط قلعه نتوانست جلوگيري کند (همو، IV(2) / 543؛ دانشمند، IV / 67). در پي اين شکست سلطان عبدالحميد اول از شدت تأثر درگذشت (همانجا؛ اوزون چارشيلي، IV(2) / 546).پس از جلوس سليم سوم در 1203ق / 1789م (همو، IV(2) / 547)، غازي حسن پاشا از درياسالاري برکنار شد و فرماندهي نيروي زميني (سرعسکري) را برعهده گرفت (همو، IV(2) / 547-548). در پي پيروزي وي در بيرون راندن روسها از قلعۀ اسماعيل (همو، IV(2) / 554)، موقعيتش تقويت شد و اندکي بعد به صدارت رسيد (همو، IV(2) / 449, 557-559) و سرانجام در همين مقام در شهر شومنو در بلغارستان درگذشت و در همانجا در تکيۀ بکتاشي که خود بنا نهاده بود، به خاک سپرده شد (همو، IV(2) / 449).غازي حسن پاشا که به سبب داشتن سبيل بلند و شمشير گونهاش به پالابيق نيز معروف است (ثريا، 2 / 159؛ سامي، قاموس ترکي، 346؛ «دائرةالمعارف»، VII / 501)، از جسورترين و قدرتمندترين و کاردانترين دولتمردان عثماني بهشمار ميرود. از حسن پاشا آثار خيريۀ بسيار چون مسجد، گرمابه، تکيه و نظاير آن بازمانده است (اوزون چارشيلي، IV(2) / 446-450).
ثريا، محمد، سجل عثماني ( تذکرۀ مشاهير عثمانيه)، استانبول، 1308-1315ق؛ جودت، احمد، تاريخ، استانبول، 1309ق؛ سامي، شمسالدين، قاموس الاعلام، استانبول، 1308ق؛ همو، قاموس ترکي، استانبول، 1316ق؛ شاو، ا. ج. و ا. ک. شاو، تاريخ امپراتوري عثماني و ترکيۀ جديد، ترجمۀ محمود رمضان زاده، مشهد، 1370ش؛ نيز:
Daniṣmend, İ. H, İzahlı Osmanlı tarihi kronolojisi, Istanbul, 1955; Hammer-Purgeṣtal, J., Geschichte des osmanischen Reiches, Graz, 1963; Holt, P. M., «The Later Ottoman Empire in Egypt», The Cambridge History of Islam, Cambridge, 1980, vol. I(A); IA; Pakalin, M. Z., Osmonlı tarih deyimlerı ve terimleri sözlüğü, Istanbul, 1971-1972; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1993; Uzunçarṣılı, İ. H. Osmalı tarihi, Istanbul, 1995.
علياکبر ديانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید