صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / ابن اثیر، ابوالحسن /

فهرست مطالب

ابن اثیر، ابوالحسن


آخرین بروز رسانی : شنبه 7 تیر 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ اَثیر، ابوالحسن علیّ بن ابی الكرم محمد بن عبدالكریم بن عبدالله شیبانی (۴ جمادی‌الاول ۵۵۵-۶۳۰ق / ۱۳ مه ۱۱۶۰-۱۲۳۳م)، ملقب به عزّالدّین و مشهور به ابن اثیر جَزَری، مورخ، ادیب و محدّث.

زندگی

ابن اثیر در جزیرۀ ابن عُمر (ه‍ م) زاده شد. پدرش در دستگاه آل زنگی بود و در ۵۷۹ق / ۱۱۸۳م به موصل منتقل شد (ابن‌اثیر، التاریخ الباهر، ۳؛ یونینی، ۱ / ۶۴)، ازاین‌رو جوانی ابن‌اثیر در موصل گذشت. زندگینامه‌نویسانِ سده‌های ۷، ۸ق / ۱۳، ۱۴م اطلاعات روشنی از كودكی و جوانی او به دست نداده‌اند. وی احتمالاً آموزش را در اوان كودكی با قرآن شروع كرد. سپس به فقه و حدیث پرداخت و در موصل، شام و بغداد نزد استادانی چون ابومحمد عبدالله بن علی بن سویدة، احمد بن عبدالرحمن بن وهبان معروف به ابن افضل الزمان، ابوالقاسم یعیش بن صَدقه، عبدالمنعم بن كُلَیب حَرّانی، ابن ریان بن شبّة، ابوحفص عمر بن طبرزد بغدادی، عبدالمحسن بن عبدالله خطیب طوسی و ابن‌غنائم حلبی دانش آموخت. وی برخی از این استادان خود را در الكامل معرفی كرده است (۱۲ / ۲۶، ۴۲، ۴۳، ۱۳۱، ۱۵۹، ۲۵۸، ۲۹۵، ۴۴۸، ۵۰۵؛ قس: ابن خلكان، ۳ /  ۳۴۸؛ سبكی، ۸ /  ۲۹۹؛ صفدی، ۲۲ / ۱۳۶؛ ذهبی، ۲۲ / ۳۵۴؛ منذری ۳ /  ۳۴۸). شهرت وی دیرتر از آن آغاز شده بود كه شرح احوالش در مُعجم الادباء یاقوت ذكر شود، اما روایت قِفطی در انباه الرّواة در زندگی‌نامۀ یاقوت حاكی از ارج‌گذاری وی به ابن اثیر است. بنا به گزارش قفطی، یاقوت اندكی پیش از مرگ طبق وصیتی كتابهای خود را به ابن اثیر سپرد، تا وی آنها را به وقف‌الزیدی بغداد برساند و به ناظرش شیخ عبدالعزیز بن دلف تحویل دهد. هر چند ابن اثیر این تعهد را پذیرفت، اما به آن عمل نكرد (جواد، ۲۶۰). با وجود این دانسته‌های اساسی ما دربارۀ ابن اثیر منحصر به یادداشتهایی است كه ابن خلكان دربارۀ وی به دست داده است. او در ۶۲۶ق /  ۱۲۲۹م ابن اثیر را در حلب دیدار كرده و او را بسیار ستوده است. ابن خلكان می‌گوید: ابن اثیر حافظ حدیث بود و تواریخ را از بر داشت و انساب عرب را نیك می‌دانست و به اخبار عرب واقف بود (۳ /  ۳۴۸، ۳۴۹). ابن اثیر مورد احترام نویسندگانی كه از آثار وی سود جسته‌اند، بوده است. ابن‌جوزی (۸(۱) / ۳۲۰) از او به عنوان استاد یاد كرده است. ابن‌كثیر (۱۳ /  ۱۳۹) و ابن عماد حنبلی (۵ / ۱۳۷) نیز او را ستوده‌اند. ابن‌اثیر سرانجام در موصل درگذشت. تاریخ درگذشت او را ۶۳۲ق نیز یاد كرده‌اند (ابوشامه، ۱۶۲).

آثـار

نوشته‌هایی كه از ابن‌اثیر به جای مانده عموماً دربارۀ تاریخ است، وی در مقدمۀ الكامل گوید: من همیشه تمایلی به خواندن كتابهای تاریخی و دانستن تجارب گذشتگان داشتم و پی‌جوی حوادث آشكار و نهان آن بودم (۱ / ۲). آثار وی عبارتند از:
۱. اللُباب فی تهذیب الانساب كه بازنویسی استادانه‌ای است از كتاب ارزشمند الانساب نوشتۀ عبدالكریم سمعانی. ابن اثیر كوشیده است آرای سمعانی را حتی در مواردی كه دچار لغزش شده است، به دقت بیان كند، با وجود این در برخی موارد نوشته‌های او را پس از تأمّل بسیار اصلاح كرده است (حلمی، 88).
۲. اُسْد الغابة فی معرفة الصحابة، كتابی است در علم رجال كه ۵۰۰‘۷ زندگی‌نامه را دربر دارد. ابن اثیر محتویات كتابهای ابن مَنْده، ابونُعیم، ابن عبدالبَرّ و ابوموسی را در آن جمع كرده و اشتباهات آنان را باز نموده و مطالبی بر نوشته‌های آنان افزوده است (صفدی ۲۱ / ۱۳۶-۱۳۷؛ حاجی خلیفه، ۱ / ۸۲). این كتاب در ۱۲۸۰-۱۲۸۶ق / ۱۸۶۳- ۱۸۶۹م در مصر چاپ شده است.
۳. الكامل فی التاریخ، این كتاب از لحاظ جامعیت بیش از همه به تاریخ طبری نزدیك است، ولی از نظر روش نگارش از آن جداست. روش ابن اثیر در این كتاب گردآوری نوشته‌های دیگران و تلفیق آرای گوناگون است. گزارشهای ابن اثیر بر طبق سالها تقسیم‌بندی شده است و از این دیدگاه ارج ویژه‌ای در تاریخ جهان اسلام دارد. از بخش مربوط به هبوط آدم تا ۳۱۰ق / ۹۲۲م بیش‌تر بر نوشتۀ طبری متكی است، ولی ابن اثیر اطلاعاتی از نوشته‌های ابن كلبی، بلاذُری، مُبّرد و مسعودی را نیز بر آن افزوده است. متأسفانه نویسنده در بیش‌تر موارد منابع خود را یاد نمی‌كند. كتاب الكامل اخبار مفصلی دربارۀ سامانیان تا مرگ ابوعلی چغانی دارد كه احتمالاً برگرفته از كتاب گمشدۀ التاریخ فی اخبار وُلاة خراسان نوشتۀ ابوعلی سلاّمی است (بارتولد، ۱ / ۷۳). همچنین با پیدا شدن نسخۀ تاریخ ثابت بن سنان صابی كه سهیل زكّار آن را در مجموعه‌ای با عنوان اخبار القرامطة در ۱۹۸۲م در دمشق چاپ كرده است، می‌توان به این نتیجه رسید كه ابن‌اثیر در نوشتن مطالب مربوط به روابط فاطمیان و قرمطیان از این كتاب سود برده است. اهمیت اساسی الكامل به‌ویژه در مورد رویدادهایی است كه ابن اثیر، برخلاف طبری، به گونه‌ای گسترده از آنها یاد كرده است (اشپولر، XX) و چون وی در دورۀ استیلای مغولان می‌زیست، كتاب او از منابع مهم تاریخ مغول به شمار می‌آید. به گفتۀ حلمی ابن اثیر نسبت به خاندان ایوّبیان نظر خوبی نداشت، از این رو تاریخ‌نگاران بعدی، از آن میان ابوشامه، دربارۀ شرح حال و ویژگیهای زندگی صلاح‌الدین از آثار او سود نجسته‌اند (ص 90). ابن اثیر با دید انتقادی كه در آن عصر شگفت می‌نمود، برای تألیف اثر بزرگ خویش از هر جا مآخذی گرد آورده و در مواردی كه دچار تردید شده، آرای گوناگون را یاد كرده و در نقد مآخذی كه به آنها دسترسی داشته، ذوق انتقادی از خود نشان داده است. تألیف كتاب كامل پیش از تاریخ محلی او یعنی التاریخ الباهر آغاز شد، ولی ابن اثیر آن را در ۶۱۹ق / ۱۲۲۲م یعنی ۱۱ سال پس از نوشتن التاریخ الباهر به پایان برد. انشای كتاب نسبتاً ساده و قابل درك و گیراست (اشپولر، XX-XXI؛ روزنتال، 146 به بعد؛ حلمی، 89-90؛ گوتشالك، 6-7). نخستین چاپ انتقادی این اثر میان سالهای ۱۷۵۱-۱۸۷۱م در ۱۲ جلد و فهرستهای آن در ۱۸۷۴-۱۸۷۶م در ۲ مجلد به كوشش كارل یوهانس تورنبرگ[۱] سوئدی در لیدن منتشر شده است .
۴. التاریخ الباهر فی الدولة الاتابكیة، این كتاب شرح حال خاندان عمادالدین زنگی بن قسیم‌الدولۀ آقسنقر است. مؤلف در مقدمۀ كتاب روابط محكم خاندان خود را با پادشاهان موصل و نیز جنگهای آنان را با صلیبیان یاد می‌كند. وی در بخش نخست به اخبار دولت قسیم‌الدولۀ آقسنقر پدر عمادالدین و همكاری او با خاندان سلجوقی كه پس از مرگ ملكشاه (۴۸۵ق / ۱۰۹۲م) به كشاكش بر سر قدرت انجامیده بود، پرداخته سپس از كشته شدن قسیم‌الدوله (۴۸۷ق) در نبردی میان او و تاج‌الدولۀ تتیش سلجوقی فرماندار دمشق سخن گفته و حُسن سیاست قسیم‌الدوله را در حلب ستوده و پس از آن اخبار قطب‌الدین مودود جانشین سیف‌الدین علی در موصل را یاد كرده است. آنگاه بحران جانشینی در خاندان زنگی را كه پس از درگذشت نورالدین محمود پدید آمده بود، به روشنی بیان كرده است. همچنین رویداهای ۵۶۹ و ۶۰۷ق / ۱۱۷۴ و ۱۲۱۰م را به اختصار مورد بررسی قرار داده، سپس شرح حال سیف‌الدین غازی بن قطب‌الدین مودود و عزالدین مسعود را به تفصیل آورده است. در پایان نیز روابط خاندان زنگی را با صلاح‌الدین ایوبی و خلفا و شرح حال دولتمردان و فرماندهانی را كه برخی از آنان در تشكیل و پیشرفت دولت و برخی دیگر در تضعیف آن نقش داشتند، باز گفته است (طلیمات، ۱۵-۱۷). در این كتاب مؤلف تنها حوادث ۱۳۰ سال از تاریخ را مورد بررسی قرار داده كه خود یك چهارم آن را شاهد بوده است. ارزش این تاریخ محلی به سبب شناخت دست‌اولی است كه نویسنده در این باب داشته است. مهم‌ترین مأخذ او در این اثر گفته‌هایی است كه از پدرش شنیده بوده است، هر چند اذعان دارد كه نتوانسته همۀ این گفته‌ها را نقل كند (حلمی، همانجا). كتابهای دیگری كه مورد استفادۀ او قرار گرفته، عبارتند از تاریخ دمشق ابن‌عساكر، اخبار حلب ابن‌عدیم و برخی از نوشته‌های عماد كاتب اصفهانی (ابن‌اثیر، التاریخ الباهر، ۸۹، ۱۲۶، ۱۷۴).
حاجی خلیفه (۱ /  ۳۶۹) كتابی را با عنوان تحفة العجائب و طرفة الغرائب به غلط به عزالدین ابن اثیر منسوب داشته است. همین اشتباه در فهرست دارالكتب المصریه (ص ۱۶) تكرار شده است. نسخه‌ای از این كتاب به شمارۀ ۱۰۵۸ در تركیه موجود است (كاراتای، III / 795-796) كه بروكلمان آن را به اسماعیل‌بن سعید بن محمد مشهور به عمادالدین ابن اثیر (د ۶۹۹ق / ۱۳۰۰م) نسبت داده است (GAL, S, I / 581)، ولی بنا به گفتۀ عبدالقادر طلیمات، در صفحۀ ۴۵ این نسخه، از كتاب كنز الدُرَر و جامع الغرر نوشتۀ عبدالله بن یبك دواداری استفاده شده است. با توجه به این نكته كه این كتاب میان سالهای ۷۳۲-۷۳۶ق / ۱۳۳۲-۱۳۳۶م نوشته شده، انتساب آن نه تنها به عزالدین ابن اثیر، بلكه به عمادالدین ابن اثیر كه در ۶۹۹ق درگذشته است، نیز خطاست (نك‍ : طلیمات، ۲۶۵).

مآخذ

ابن اثیر، التاریخ الباهر، به كوشش عبدالقادر احمد طلیمات، قاهره، ۱۳۸۲ق / ۱۹۶۳م؛ همو، الكامل؛ ابن‌جوزی، یوسف بن قزاوغلی، مرآةالزمان، حیدرآباد دكن، ۱۳۷۰ق / ۱۹۵۱م؛ ابن خلكان، وفیات؛ ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق / ۱۹۳۲م؛ ابن كثیر، البدایة؛ ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، ذیل علی الروضتین، به كوشش محمد زاهد كوثری، قاهره، ۱۳۶۶ق / ۱۹۴۷م؛ بارتولد، و. و.، تركستان‌نامه، ترجمۀ كریم كشاورز، تهران، ۱۳۵۲ش؛ جواد، مصطفی، حاشیه بر تلخیص مجمع الآداب ابن فوطی، بغداد، ۱۳۸۲ق / ۱۹۶۲م؛ حاجی خلیفه، كشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م؛ دارالكتب المصریة، فهرس الكتب العربیة الموجودة ... ، قاهره، ۱۳۵۲ق / ۱۹۳۳م؛ ذهبی، شمس‌الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش بشّار عَوّاد معروف و مُحیی هلال السرحان، بیروت، ۱۴۰۶ق / ۱۹۸۶م؛ سبكی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة، به كوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق / ۱۹۶۴م؛ صَفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به كوشش رَمزی بعلبكی، بیروت، ۱۴۰۴ق / ۱۹۸۳م؛ طلیمات، عبدالقادر احمد، مقدمه بر التاریخ الباهر ابن اثیر؛ منذری، عبدالعظیم، التكملة لوفیات النّقلة، به كوشش بشّار عوّاد معروف، بیروت، ۱۴۰۵ق / ۱۹۸۴م؛ یونینی، موسی بن محمد، ذیل مرآة الزمان، حیدرآباد دكن، ۱۳۴۷ق / ۱۹۵۴م؛ نیز:

GAL’s, Gottschalk, Hans, Al-Malik al- Kāmil von Egypten und seine Zeit, Wiesbaden, 1958; Hilmy Ahmad, M., «Some Note on Arabic Historiography During the Zengid and Ayyubid (521-648 / 1127-1250)», in Historians of the Middle East, eds., B. Lewis and P. M. Holt, London, 1962; Kārātāy, F. E., Topkapi Sarayi Müzesi Kütüphanesi Arapça yazmalar Kataliğu, Istanbul, 1966; Rosenthal, Franz, A History of Muslim Historiography, Leiden, 1968; Spuler, Bertold, Iran in früh-islamischer Zeit, Wiesbaden, 1952.

رضا رضازاده لنگرودی