در زندان سیاسی قبل از انقلاب با اینکه مسأله مبارزه قهرآمیز مسلحانه را برای درهم کوبیدن رژیم شاه و ایجاد حکومت جمهوری اسلامی در چارچوب حزب ملل اسلامی مطرح کرده بودیم ولی در همان دوره در زندان به این نتیجه رسیدم که مبارزه مسلحانه راه درستی نیست و باید در مرحلۀ اول خرد عمومی را بالا برد و به همین دلیل در همان زندان اندیشۀ پدید آوردن یک دائرةالمعارف اسلامی در ذهن من شکل گرفت و بعداً که در آستانۀ پیروزی انقلاب اسلامی در دورۀ نخست وزیری بختیار از زندان آزاد شدم و طبعاً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چند سالی در سیاست بودم و سپس آن را بوسیدم و کنار گذاشتم. در سال 1362 مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی را تشکیل دادم. این مرکز بر سه پایه استوار است: اصحاب یا مشایخ آن از عالمان و کتابخانه بزرگ آن و آثاری که با راهنمایی همان عالمان پدید آورده است. هریک از این سه پایه نقش عمده را در شکوفایی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) داشته است. حال که نزدیک به سی و هشت سال است که مشغول فعالیتهای سنگین علمی هستم و با همت جمع زیادی از دانشمندان و نقش برجستۀ کتابخانۀ مرکز ما آثار مهمی از جمله دائرةالمعارف بزرگ اسلامی را به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی (اسلامیکا)، تاریخ جامع ایران در بیست جلد که اکنون مشغول ویرایش سوم بخش ایران باستان و ویرایش دوم بخش دورۀ اسلامی آن هستیم، جغرافیای جامع ایران در پنج جلد که اکنون مشغول ویرایش دوم آن هستیم، دانشنامۀ ایران که تاکنون چهار جلد از دورۀ سی جلدی آن منتشر شده، فرهنگ مردم ایران که تاکنون شش جلد آن منتشر شده، دانشنامۀ تهران بزرگ که تاکنون سه جلد آن منتشر شده، فهرستوارۀ کتابهای فارسی که تاکنون دوازده جلد آن منتشر شده، فهرست مقالههای فارسی که تاکنون دوازده جلد آن منتشر شده، و چند جلد از فهارس مخطوطات و چاپ سنگیهای مربوط به کتابخانۀ مرکز دائرةالمعارف و تشکیل کتابخانۀ دیجیتالی مرکز پدید آوردهایم و طرحهای دیگری نیز که در دست انجام داریم. مانند دانشنامۀ ایران باستان، دانشنامۀ زبانها و گویشهای ایرانی، دانشنامۀ خلیج فارس، دانشنامۀ حقوق ایران، دانشنامۀ ادب حماسی ایران، دانشنامۀ هنر و موسیقی ایران، تاریخ و فرهنگ آذربایجان و تاریخ و فرهنگ ایرانیان کرد خاورمیانه و تشکیل پژوهشکدۀ ابوریحان بیرونی و تأسیس و پایهگذاری کتابخانۀ بزرگ و مرکز اسناد دائرةالمعارف به هدف جمعآوری همه منابع مورد نیاز تحقیق مرکز ما که با همت خستگیناپذیر آقای دکتر عنایتالله مجیدی انجام گرفته که در ضمن آن تقریباً یکصد و پنجاه و هشت مجموعه کتابخانهای به مرکز ما اهداء شده که طبعاً بر غنای آن بسی افزوده است.
تاکنون بیش از یک میلیون و دویست هزار جلد کتاب جمعآوری شده و به طرز علمی پیشرفته سازماندهی شدهاند. اما این رساله در جریان دیگری است. در زندان اوین بین سالهای 1354 و 1356 تحت عنوان نظریۀ تحلیلی شناخت و قانون تحول، آن را پدید آوردم که اهمیت آن نیز همین گذشتۀ بیتکرار آن است که برای خود من بسیار خاطرهبرانگیز و برای خوانندگان و پژوهشگران جهت درک شرایط دوران مبارزه و جو فکری حاکم در آن روزگار بسیار مهم است. این نوشته سالها بود در بین دستنوشتههایم که از زندان آورده بودم در آرشیو خصوصی اینجانب در اختیار آقای سید حمید متقی مدیر دفترم در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی) بود. آقای متقی دفترچه بسیار کهنهای را آورد و گفت این دفترچه در بین دستنوشتههای شما بود که به نظرم مهم آمد. وقتی آن را دیدم برای من طبعاً بسیار خاطرهبرانگیز بود. زیرا در اواخر مدتی که در زندان سیاسی رژیم شاه بودم شانزده ماهی را در زندان اوین گذرانده بودم. در آنجا که چندین زندان در محوطه آن بود، من و شادروان ابوالقاسم سرحدیزاده آن عارف و انقلابی بزرگ با دیگرزندانیان، از تودهایها و چریکهای فدائی خلق، و مجاهدین خلق محبوس بودیم که فرصت استثنائی بود که در گوشۀ خلوت خود این نوشته را پدید آورم. بهویژه اینکه مجاهدین خلق، من و مرحوم سرحدیزاده را بایکوت کرده بودند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید