در ابتدا تنها به این فهرست بلند توجه و تصور کنید که یک نفر، فقط یک نفر تا 85 سالگی که جان به جان آفرین تسلیم کرد، هر آنچه از اینها را میدیده جمع میکرده است؛ «کتابهایی اغلب با صفحههای اندک و گاهی کمیاب، جزوهها، مقالههای فتوکپی شده از کتابها و نشریههای داخلی و خارجی، اساسنامههای دولتی و خصوصی، بیانیهها، تقویمها، آلبومها، ویژه نامههایی چون برنامههای نمایشگاهها و همایشها و غیره، نامه نگاریهای افراد مشهور، دعوت نامهها به انواع نشستها و مجالس، گزارشها، نطقها، کارت پستالها، راهنماها، اطلاعیهها، تعرفهها، نظامنامهها و آگهیهای ترحیم». او به معنای واقعی کلمه، یک آرشیوساز (آرشیویست) بود و این در کنار خیل کارهای دیگری است که گستره گسترده آن زمانی معلوم میشود که بدانیم متصف به کتابدار، کتابشناس، نسخهشناس، مجله نگار، متنپژوه، سندپرداز، مرجعنویس، فهرستنگار، تاریخنگار، مصحح و استاد دانشگاه بوده است. حالا اما در آستانه 18 اسفند که ششمین سال وفات «ایرج افشار» است، دیدار با دو پژوهشگری حاصل آمد که چندان اهل گفتوگو نیستند اما پاسداریشان از میراث آن استاد نادره نامور، در کنار ادامه انتشار مجلدهای «فهرست مقالات فارسی در زمینه تحقیقات ایرانی»، در پاییز امسال به ارائه «کتابواره» منتج شده است که در آن همه آثار شرقی و غربی و لاتین و غیرلاتینِ همه مواردی که در بالا ذکر شد و در گنجینه پژوهشی ایرج افشار (سپرده شده به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی) موجود بود، با مرارت بسیار فهرست شده است. آنچه در ادامه میخوانید متن گفتوگو با «پارکوهیهارطونیان» و «عباس مافی» است درباره چهل سال شاگردی در محضر «ایرج افشار».
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید