دهه ۲۰ خورشیدی است؛ ایران پس از یک دوره تاریخی پر افتوخیز، از کشاکش فرساینده جنگ جهانی دوم و بحران تغییر شاه و نابسامانیهای اواخر پهلوی اول گذر کرده و در هراس از آیندهای نامعلوم، در روزهای سرنوشتسازی ایستاده است. بسیاری از روشنفکران و نویسندگان متعهد و دغدغهمندی که میتوان نمایندگان مردم خاموش در تاریخ اجتماعی به شمارشان آورد، سالهای تازه را سالهای فضای باز فکری میانگارند و از این آزادی نسبی برای نوشتن از رنجهای اجتماعی و دملهای کهنه فکری و سیاسی بهره میبرند.
اردیبهشت 1337 خسرو روزبه، یکی از شاخصترین چهرههای حزب توده و از مؤسسان سازمان نظامی حزب در قزل قلعه تیرباران شد؛ اعدامی که خود مجالی برای تشکیلات حزب توده فراهم آورد تا او را بهعنوان «قهرمان ملی ایران» در نشریات و گردهماییهای خود معرفی کنند و به ستایش او بپردازند، شاعران مَدحش کنند و او را هم ردیف افراد سرشناسی هم چون دکتر تقی ارانی قرار دهند؛ گرچه این قهرمانی، یا به تعبیر دیگر قهرمان سازی، دیری نپایید و پس از چند دهه با روشنتر شدن اقدامات روزبه که بیشتر معلول اقاریر او پیش از اعدام بود، چهره دقیق تری از حزب توده و اقدامات آنها در تاریخ معاصر ایران ترسیم شد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید