محمد ایلخانی، پژوهشگر فلسفه و استاد بازنشستهٔ گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی گفت: فلسفه اسلامی بر خلاف فلسفهای که ارسطو و افلاطون ارائه میکنند، طریقۀ زیستن است. فلسفه اسلامی فنی نیست که ما آن را با یکسری مفاهیم یاد بگیریم. ما قواعد فلسفه اسلامی را مینویسیم. فلسفهای که قاعدهای باشد فلسفه نیست بلکه یکسری حفظیات، مانند گرامر و علم نحو است اما فلسفه نزدِ متفکرین و فلاسفه ما طریقه زیستن است.
استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی که به ترجمه و شرح آثار کلاسیک فلسفه یونان و قرون وسطی مبادرت ورزیده، درباره هدفش و اهمیت رجوع به متن اصلی در فلسفه سخن میگوید.
تفکر غرب با درخشش فیلسوفان یونانی در قرنهای پنجم و ششم پیش از میلاد آغاز شد و در قرون بعد گسترش و تکامل یافت. از نخستین فیلسوفان یونانی اثری مستقل باقی نمانده و دانش ما دربارۀ اندیشههای آنان محدود به اقوال و افکار پراکندهای است که آیندگان نقل کردهاند.
وقتی ارسطو از کلمه طبیعت صحبت میکند چند مفهوم محوری یا بنیادی در ذهن او است که با نظام دستگاه فلسفیاش متناسب است و با علل اربعه ربط دارد. یعنی از دیدگاه او طبیعت غایت است یعنی باید به کمال شیء که آغاز کرده برسد و طبیعت یعنی رسیدن به آن کمال و آن غایت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید