تفسیر عرفانی یکی از قدیمی ترین گونه های تفسیری است. جهان بینی مخصوص عرفا و سبک خاص نگارشی ایشان موجب شده این گونه ی تفسیری در دوران مختلف و از ابعاد متنوع مورد نقد قرار بگیرد. این تنوع انتقادات ریشه یابی به جا بودن یا صحیح نبودن انتقادات را کمی دشوار می نماید به همین خاطر با گونه شناسی این انتقادات در گام اول می بایست ریشه و منشأ هر انتقادی که در این زمینه مطرح گردیده است را مشخص نمود
«تفسیر عرفانی» خوانش خاصی از قرآن است که طی آن، معنا در ظرف ذهن شکل میگیرد. واقعیت این است که ذهن ما، ظرفیت و شکلی دارد و ذهنیت ما همان ظرف است؛ وقتی آیات قرآن وارد ذهن میشود، معنا، صورت آن ظرف را میگیرد. ظرف ذهن، خود از سه مفهوم اساسی و کلیدی تشکیل شده است که عبارتند از: «خدا»، «انسان» و «عالم» یا به عبارتی، «نسبت انسان با خدا» با «نسبت انسان با انسان» و «نسبت انسان با عالم». این سه مفهوم اساسی و کلیدی کمابیش مطابقت دارد با سه اصلی که ما با عنوان اصول دین میشناسیم؛ توحید، نبوت و معاد.ظرف ذهن، ثابت نیست و در طول تاریخ تغییر میکند، این تغییر هم بر اساس سه مفهوم «خدا»، «انسان» و «عالم» و برداشتی که از سه اصل توحید، نبوت و معاد داریم، شکل میگیرد.
در احادیث رایج در متن های عرفانی، نور محمدی و عقل، نخستین آفریده ها به شمار می روند. انطباق نور و عقل و قلم با چهره اسطوره ای پیامبر اسلام درمتن های عرفانی نشان دهنده نفوذ بعضی عقاید پیش از اسلامی در این زمینه نیز هست و رد پای عقاید زرتشتی و مانوی و عهد عتیق را منعکس می سازد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید