پل ریکور، فیلسوف فرانسوی در این مقاله به دفاع از نگاه هرمنوتیکی در بررسی های تاریخی پرداخته است. در این نگاه، اذعان به هرگونه علم کلی تاریخ و بازنمایی عینی گذشته مورد تردید قرار گرفته و بر جنبه های تفصیلی و نسبی دانش تاریخ تاکید شده است. مقاله حاضر یکی از مهم ترین نوشته ها ی این رویکرد است که به مفهوم انسان به عنوان سوژه تاریخ توجه خاص دارد.
معمولاً وقتی از «تاریخ» حرف میزنیم، دو معنا از آن مستفاد میشود؛ نخست، رویدادهای عامی که در گذر زمان تا مقطع تاریخی «زمان حال» رخ دادهاند. دوم، علم به رویدادهای عام. هدف ما در این گفتار همین معنای دوم از تاریخ است. برای سخن گفتن از تاریخ به معنای «علم»، نخست باید تعریفی از «علم» ارائه کرد. در تعریف علم مفهومی به نام «شناخت» را نباید نادیده گرفت؛ چیزی که با عنوان عام knowledge از یونان باستان مشهور است و پنج دستگاهِ باورِ مدعیِ «شناخت» داریم؛ «فلسفه»، «علم»، «عرفان»، «دین» و «اسطوره». بحث ما در این نوشتار، صرفاً به بعد «فلسفی» از تاریخ علم محدود میشود.
احساس فقر و ستم اجتماعی غیر از احساس ستم و جوری است که زمانه و فلک بر انسان روا میدارد. در ادبیات سرزمین ما بین این دو تمییز نهاده شده است. تا آنجا که شواهد شعری روشن میکند، یأس در ذهن ایرانی با شیوه احساسات و عواطف او در برابر ظلم و ستم و بدعهدی روزگار و زمانه از یک سو، و جور و زور حاکمان و زمامداران و حکمرانان جامعه از سوی دیگر جلو میرود و همچنین تأکید بر ستم و جور تدریجاً جای خود را به انگشت گذاردن بر ستم و درد و فقر اجتماعی میدهد. شاید بتوان گفت ستم و جور گیتی، مادرِ ستم و جور انسانها به یکدیگر است؛ اما منشأ درد و داغ زمانه خود چیست و از کجا و چگونه آمده است؟
یقین، که از آن به قطعِ در باور تعبیر می شود و از بالاترین عیار آگاهی بهره مند است و جایی برای هیچ گونه احتمال رقیب باقی نمی گذارد، همواره در کانون دغدغه های تاریخ پژوهان بوده است.یکی از مسئله های مهم پیش روی تاریخ پژوهان در حوزه ی معرفت تاریخی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی معرفت تاریخی است؛ به گونه ای که این پرسش همچنان در پی پاسخ های شایسته ی خود است
رمانتیسیزم ملی، ناسیونالیسم ارگانیک، ناسیونالیسم هویتگرا شکلی از ناسیونالیسم است که در آن دولت مشروعیت سیاسی خود را از نتیجهی اتحاد ارگانیک اتباعش میگیرد. این مسئله بسته به شیوهی برخورد با آن، شامل زبان، نژاد، دین و آدابورسوم یک ملت در معنای اولیهی آن میشود؛ این یکپارچگی و انسجام اعضای یک ملت بر اساس فاکتورهای فوقالذکر است که هستی ملتی را برمیسازد. تأکید بر عنصر زبان، دین و نژاد به ناسیونالیسمی میانجامد که ما آن را ناسیونالیسم رمانتیک مینامیم، این شکل از ملیگرایی در واکنش به هژمونی امپراتوری یا سلسلهای بود که سر برآورد.
موضوع «زبانهای بومی و محلی» در کشورهای آسیایی امروز یکی از مهم ترین مسائل روز شده و با تقسیم جهان به دو قطب «تولیدکننده» و «مصرفکننده»، با سرنوشت تاریخی و شرایط زندگی اجتماعی کنونی و آینده مردم این سرزمینها رابطه مستقیم پیدا کرده است. زبان میتواند وسیله رشد و ترقی ملتی باشد و میتواند موجب رکود و واپس ماندگی و انحطاط شود. ظاهر موضوع چیزی است و عواقب و نتایج آن چیز دیگر. موضوع زبان کلاً و طبعاً به آموزشهای دانشگاهی و تعلیم و تعلم علوم جدید بستگی دارد و به آسانی نمیتوان از کنار آن گذشت.
بحران آگاهی تاریخی در حوزه عمومی؛ ثانیه ها گونهای اشتباه از تاریخ در حال تولید نوعی از آگاهی تاریخی تاسفبرانگیز است. تاسف از این نیست که مردم گذشته را فراموش کردهاند، بلکه در این است که آن را سراسر نادرست به یاد میآورند، و این نه به آن سبب است که برای تاریخ اهمیتی قائل نیستند بلکه به این دلیل است که نمی توانند یا نمی خواهند بین نسخههای قابل دسترس تاریخ تمییز قایل شوند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید