در جریان انقلاب نظر هر گروهی کم و بیش مورد اعتنا قرار گرفت؛ اما به رؤیای من چگونه میتوانستند اعتنا کنند؟ هیچ امیدی ناشناختهتر از امید من نبود! اگر انقلاب با توجه به خواست لیبرال دمکراتها، وجود انتخابات و مجلس و شوراها را در قانون اساسی پذیرفت؛ اقتصاد را به سه بخش تقسیم کرد و خواست سوسیالیستها را هم در آن دخالت داد، به حرف من چگونه میتوانست اعتنا کند؟
دکتر نجفی: بررسی تفکر استاد داوری اردکانی در سه حوزه تمدنی نشان میدهد که در قیاس با بسیاری از فلسفهخواندهها در رأس تأثیرگذارها بوده است. نظرات این فیلسوف درباره سه حوزه و دوره تمدنی تعامل اسلام و ایران مهم است؛ دوره اول که مرحوم مطهری نیز به آن پرداخته است در آثار دکتر داوری بسیار مهم جلوه میکند. این دوره مربوط به عصر طلایی ایران و اسلام در قرن سوم و چهارم هجری و بیشتر درباره تاریخ علمی اسلام و ایران بوده است.
همایش ملی «فرهنگ، ادبیات و هنر آیینی با تأکید بر گستره چهارمحالوبختیاری» در دانشگاه شهرکرد برگزار میشود که پژوهشگران علاقهمند از سراسر کشور میتوانند ارسال مقالات به سایت همایش به نشانی conf.sku.ac.ir/afhchb مراجعه کنند.
رئیس سابق فرهنگستان علوم در پیام خود به مناسبت روز جهانی فلسفه، با بیان این که زبان فلسفه زبان درد است و نشان از جای دیگر و ورای زندگی هر روزی و عادی دارد، گفت: فلسفه زمان ما اگر بتواند مرز میان تواناییها و داناییها و ناتوانیها و نادانیها را تا حدودی مشخص کند، کار بزرگی کرده است.
این که کسانی اشتباه عملی و اتفاقی فیلسوف را دستاویز کنند و آن را اصل و جوهر فلسفه فیلسوف بدانند و اعتراف به اشتباه را مسموع و پذیرفته ندانند، رویهشان بیشتر به بهانهگیری ستیزهجویانه شبیه و نزدیک است.
ناظمی معتقد است تیتر «من شکست خوردم» یک اقدام ژورنالیستی بود و در کلام دکتر داوری هم نحوهای طنز و رندی وجود دارد که به کسی که نمیخواهد مطلب را بفهمد، اجازه میدهد بیشتر نفهمد.
اکنون شصت سال است که با فلسفه زندگی کردهام و زندگی میکنم و به آن وفادار بودهام و هرگز قلم را از طاعت اصول فکر خود بیرون نبردهام. نمیگویم در این راه اشتباه نکردهام و هر چه گفته و نوشتهام، درست بوده است. هیچ کس از خطا مصون نیست، من هم خطاها کردهام؛ اما همواره آنچه به نظرم رسیده، گفته و نوشتهام و در هنگام نوشتن، ملاحظه پسندیدن و نپسندیدن اشخاص و گروهها را نکردهام.
در تفکر تاریخی شخص تنها مظهر است او نه فقط سلطان اندیشه نیست، بلکه پیرو بیچونوچرایی است که از پیروی خود خبر ندارد و دعوی استقلال در رأی و عمل میکند. فکر تاریخی این وهم و سودا را بر هم میزند.
دکتر داوری را عمدتا بهعنوان فیلسوف فرهنگ میشناسند و معرفی میکنند و این به دوران اخیر اختصاص ندارد. داوری از آغاز فرهنگ را بهعنوان عرصه اندیشه و فکر برگزید. وقتی از فرهنگ سخن میگوییم، فقط به جنبههای متعالی آن و مضامینی که به عرصههای اندیشیدن و تفکر هستیشناسانه اختصاص مییابد، محدود نمیشویم؛ بلکه رضا داوری، امور روزمره و وقایع و پدیدههای معمولی زندگی را هم عرصهای برای تفکر دانسته است؛ ازاینرو در فرهنگ پیش و پس از انقلاب، شاهد حضور تأثیرگذار او بودهایم.
شما میدانید که در دوران ریاست جمهوری پیش از آقای روحانی، بعد از بحران 88 آقای رئیس جمهور میخواست که رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و فرهنگستان هنر را عوض کند و در این راستا اساس نامه فرهنگستان را عوض کرد. ایشان مهمترین ضربه را به آکادمی ایران زد. تعجب میکنم که ایشان استاد دانشگاه بود، ولی توجه نداشت که آکادمی در هر کشوری چه معنایی دارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید