آفرینش الهی دلیل حضور ما در جهان است. اما آیا براستی می دانیم از کجا آمده ایم؟ و زبهر چه آمده ایم؟ یا انجام کار چیست؟ دغدغه این چرایی ها در ذهن و زبان بسیاری موج می زند و پاسخ آنان حکایت از تلاشی است که برای تخفیف دلنگرانی های بشری داشته اند.
جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولوی در ششم ربیعالاول سال ۶۰۴ هجری در روزگار خوارزمشاهیان در شهر بلخ به دنیا آمد. بلخ در آن زمان بخشی از خراسان بزرگ به شمار میرفت و به قلمروی ایران تعلق داشت. پدر مولانا (بهاءالدین ولد) همراه با جلالالدین محمد و جمعی از پیروان خود به کوچی ناخواسته تن در داد و هنگامی که مولوی سیزده سال بیشتر نداشت و تازه مکتب را به پایان رسانده بود به بغداد و مکه رفت.
محمد اقبال [لاهوری] (1938 - 1877)، شاعر و فیلسوف سرشناس هند مسلمان، در سال 1923 مجموعهی شعری به فارسی منتشر کرد به نام پیام مَشرق. این مجموعه پاسخ او بود به اثر گوته به نام West - Östlicher Divan [دیوان غربی - شرقی]، که آن اثر نیز به نوبهی خود واکنش آن شاعر آلمانی بود نسبت به نخستین ترجمهی آلمانی شعر فارسی، و به ویژه اشعار حافظ. این اثر گوته، که در سال 1819 منتشر شد، در جهان اسلام که نفوذ ادبی دو قدرت استعماری فرانسه و بریتانیا در قرن نوزده بر آن مسلط شده بود، چندان توجهی بر نَیَ انگیخت.
میدانیم که داستان زندگی مولانا چه پیچ و خمهایی دربر داشته. خودش در «فیه مافیه» میگوید که هیچ کاری در خانوادة ما ننگتر از شاعری نبود، ولی من به شاعری افتادم چون مردم آن را دوست داشتند و میبایست با زبان شعر با آنها حرف بزنم.
اخیراً رسانه های خبری و فرهنگی ، با نوعی توجه و اقبال و ادبار از ناحیه اصناف فرهنگ و ادبی و عرفانی و ملی و نژادی جامعه ، به قرار صنعت فیلم یا سریال ، از سوی سازمان مطرح و مشهور دنیای فیلم و تصویر و سینما در جهان امروز(هالیود) در ترجمه احوال یکی از نام آورترین اعجوبه های عالم اندیشه و ذوق و مردم شناسی و اصلاح ساحت اعتقاد و ایمان ، جلال الدین بلخی ، ملفب به مولانا که در جهان مغرب و دنیای رسانه فرهنگی جهان ، او را به «رومی» می شناسند؛ مواجه شده اند.
در بسیاری از حكایتهای مثنوی، مولانا با تصریح این مطلب كه هركس از جانب حق سخن میگوید، سخن او عین صواب است، وحی را منبع اعتبار و حقانیت افعال یا گزارههای اخلاقی شمرده است. پرسشی كه در اینجا پاسخ آن را میجوییم، این است كه آیا میتوان مساله اعتبار احكام اخلاقی نزد مولانا را با استفاده از همان طرزتلقی و تبیینی كه از دیرباز در مجادلات كلامی دنیای اسلام، نظریه حسن و قبح شرعی (Theological Voluntarism) نامیده شده و امروزه در حوزه فلسفه اخلاق نظریه فرمان الهی (Divine Command theory) خوانده میشود- و در این مقال نام اخیر آن را بهكار خواهم برد- توضیح داد؟ این نظریه، نوعی دیدگاه مبتنی بر وظیفه اخلاقی است كه معتقد است افعال، مستقل از امر و نهی خداوند، مطلقا متصف به حسن (=خوبی) یا قبح (= بدی) نمیشوند. مطابق این نظر تشخیص خوب و بد تنها بهواسطه فرمان خدا كه از راه شریعت به ما میرسد، امكانپذیر است و انسان- نه با عقل و نه در قلب خود- راهی به درك خوبی و بدی ندارد.
مدیر مرکز فرهنگی یونس امره گفت: برای کشورهای منطقه نظیرترکیه، ایران، تاجیکستان و افغانستان حضرت مولانا معنای متفاوتی دارد و مولانا باید در این سرزمینها نماد دوستی، برادری، نزدیکی باشد.
معرفتشناسی اخلاق با سخنرانی ملكیان، فنایی، لاجوردی، اسلامی، صائمی و قانعی در پنجمین همایش نظام اخلاقی مولانا
مولانا حقیقت حکمت را به زبان ساده و شعر بیان کرده است. از این رو باید سخنان بزرگانی چون مولانا را بخوانیم تا به راز قرآن پی ببریم. اعتقاد من این است که هر جا علمی وجود داشته، قرآن آن حکمت و دانش را به زیباترین و موجزترین وجه بیان کرده است. من به حکمت دعا در قرآن میپردازم. سپس به رویکرد مولانا درباره حکمت دعا اشارهای میکنم
پنجمین همایش «نظام اخلاقی مولانا» با عنوان «غواص بحار» از سوی موسسه سروش مولانا و با همکاری پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی برگزار میشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید