شهرهاي ايرانشهر / شادروان دکتر حسن حبيبي - بخش دوم

1392/11/2 ۰۸:۳۹

شهرهاي ايرانشهر / شادروان دکتر حسن حبيبي - بخش دوم

آدمي هر جا رود و هر كار كه بكند، باز در بند شهر خويش و بنده احسان آن است، و سر از پا نشناخته، باز مي‌آيد و مي‌گويد: سعدي اينك به قدم رفت و به سر باز آمد مفتي ملت اصحاب نظر بازآمد...

 

آدمي هر جا رود و هر كار كه بكند، باز در بند شهر خويش و بنده احسان آن است، و سر از پا نشناخته، باز مي‌آيد و مي‌گويد:

سعدي اينك به قدم رفت و به سر باز آمد

مفتي ملت اصحاب نظر بازآمد...

حافظ نيز با چنين حال و هوايي از شهر و ديار خود ياد مي‌كند:

از سر كوي تو رفتن نتوانم گامي

ورنه اندر دل بيدل سفري نيست كه نيست

* **

به ياد يار و ديار آن‌چنان بگريم زار

كه از جهان ره و رسم سفر براندازم

هواي منزل يار آب زندگاني ماست

 

صبا بيار نسيمي ز خاك شيرازم

به هر حال، هنگامي كه مردم يك كشور، مردم بوشهر و نوشهر، تبريز و نيريز، دانستند كه شاديها و غمها، آداب و رسوم، غذاها و شيوه رفتار و ديگر عناوين زندگي‌شان يا همانند هم، يا بيش و كم يكي است و همان‌طور كه اختلاف بوشهر جنوب و نوشهر شمال و تبريز شمال و نيريز جنوب در يك نقطه است كه بالا و پايين، يا در عرض يك كلمه قرار مي‌گيرد، در اين انديشه مي‌شوند كه شايد در ديگر مسائل نيز اختلافشان عملاً در يك نقطه است و بنابراين بيشتر و بهتر به هم نزديك مي‌شوند.

آدمي كه اصولاً با غرب به صورتي غريب قرابتي شگفت‌انگيز دارد، هنگامي كه از شهر خود كه همواره آرامشي به وي مي‌بخشد برون مي‌رود، همه دنيا را غريب و گسسته مي‌بيند و حتي در بهترين لحظات زندگي خود در غربت كافي است كه به ياد شهر خود بيفتد و آنچنان بگريد زار كه از جهان راه و رسم سفر براندازد.

شهر و شهرهايي كه در اين كتاب مي خواهيم از آنها نام ببريم، چنين موقعيت و وضعيتي را براي يكايك ما ايرانيان دارند. ولي اين شهر و شهرها آن‌سان كه بايد و شايد و حتي به طور مختصر اما مفيد برايمان شناخته شده نيستند. در زمان ما جمعي اندك از فرهيختگان و دانشوران به معرفي شهر خود، يا شهري پرداخته‌اند كه به جهتي از جهات بدان علاقه داشته‌اند و كتابهاي به نسبت حجيمي را در معرفي آنها عرضه كرده‌اند.

در گذشته نيز جغرافي‌دانان و مورخان نام شهرهايي را كه شايد روز ديگر نباشند، ثبت كرده‌اند و تا حدودي از اخبار و آثار آنها ياد كرده‌اند، در زمان ما دايرة‌المعارف‌ها و دانشنامه‌ها نيز در صدد برآمده‌اند كه شهرها را معرفي كنند؛ اما هيچ كدام از اينها آن گونه كه ما در نظر داريم، هدف ما را تأمين نمي‌كنند. مردم امروز ما وقت و حوصله خواندن كتابهاي قطور را ندارند و تازه معلوم نيست كه اين كتاب‌ يا كتابهاي قطور كه تعدادشان نيز اندك است، با مسقط‌الرأس آنها مربوط باشد. بيشتر اين كتابها علمي، تاريخي و جغرافيايي هستند كه به كار اهل فن مي‌آيند. دانشنامه‌ها و دائرة‌المعارف‌ها هم ناگزير به اختصار مي‌گرايند و تنها منابع و مآخذشان كار پژوهشگران را اندكي آسان مي‌كند.

راهي ميانه بايد جست‌ و در عين حال كاري كرد كه هرآنچه نام شهر دارد، در حيطه پژوهش و مطالعه و بحث درآيد. شك نيست كه شهرهايي كه در نظر است از آنها يادي شود، يكسان نيستند و گزارش همه آنها نمي‌تواند از هرجهت مفصل باشد، شهرهاي تاريخي هم داريم كه اينك در مرزهاي جغرافيايي ايران نيستند؛ بنابراين، با همه اينها نمي‌توان به يك گونه برخورد كرد. آنچه اهميت دارد و بايد در نظر گرفت، آن است كه تمامي شهرها از يك طرح واحد پيروي كنند. در اين طرح هر جا كه شهري،‌موضوعي براي گفتن نداشت، جايش را به موضوع بعدي مي‌دهد و شهر بزرگي كه همه آنها مي‌پردازد و قد و قواره‌اي بزرگتر و سنگين‌تر به خود مي‌گيرد.

براين اساس بود و هست كه تدوين كتاب «شهرهاي ايران شهر» شكل گرفته است. قرار بر اين است كه نه تنها نقطه‌هاي مشترك، كه خط‌‌ها، سطح‌‌ها و عمق‌‌ها و حجم‌هاي مشترك فرهنگي و تمدني و ديگر مختصات و مشخصات هريك از شهرها در حد مقدور شناسايي و به سبك و سياقي واحد گزارش شوند. كار مقايسه به عهده و كف با كفايت خواننده گذاشته شده است؛ اما براي اينكه كار مقايسه‌اي اين چنين اندكي آسان شود، عناوين واحدي براي همه گزارشها در نظر گرفته شده است.

اين كتاب يكي از دو سرنوشت زير را خواهد داشت: يا تهيه‌كنندگان پس از انتشار دو ـ سه جلد به دلايل گوناگون از ادامه كار، ناخواسته باز مي‌مانند، يا آنكه اين افراد از ميدان به در نمي‌روند و كار را به پايان مي‌رسانند. در صورت دوم همه آنچه در سطور آينده خواهيم گفت، قابل تحقق خواهد بود و در صورت اول اميد است كساني ديگري كه اين روش را مي‌پسندند، به همين طريق راه نيمه رفته را به تمامي طي كنند و نتايجي را به دست آورند كه در زير خواهيم گفت. در اين كتاب به مسائل و مباحث زير پرداخته‌ايم:

 

موقعيت شهر

در زير عنوان موقعيت شهر، اطلاعات مربوط به جغرافياي طبيعي و تقسيمات كشوري آمده است. وابستگي شهر به استان مربوط، طول و عرض جغرافيايي (همه جا يكسان)، جغرافيايي ارتفاع از سطح دريا، كوهستاني يا جلگه‌اي و دشتي بودن شهر، فاصله از نزديكترين شهر و فاصله از مركز استان و در صورت امكان فاصله جاده‌اي شهر مربوط تا تهران، همچنين آوردن سال تأسيس شهر مطابق مصوبه‌هاي هيأت وزيران، يا قديمي‌ بودن شهر.

 

طبيعت

آب و هوا، كوهها، چشمه‌‌ها، رودها، قناتها (هركدام كه موجود است). جنگل نزديك يا كوير نزديك و در صورتي كه شهر منطقه حفاظت شده دارد، يادآوري محل آن، نام درختان و گياهان و جانوران خاص محل، درجه حرارت و تعداد روزهاي يخبندان و ... نام و نشان معدن يا معادن و هر نكته ديگري كه مربوط به طبيعت است.

 

تاريخ كهن شهر

در اين قسمت گذشته تاريخي شهر در حد امكان و با اشاره به منابع تاريخي ذكر مي‌‌شود. اگر شهر قديمي است، پيشينه قبل و پس از ظهور اسلام آن يادآوري مي‌‌شود. حكومتهاي محلي و وابستگي به سلسله‌هاي تاريخي از قديمي‌ترين ايام تا دوران معاصر؛ به خصوص حضور در مشروطه و به احتمال، انقلاب اسلامي و قبل از اين دو، جنگ تحميلي و برخي قيامها و نيز به طور خلاصه حادثه‌هاي ويرانگر مانند جنگ، زلزله، سيل و بيماريهاي واگير ذكر مي‌‌شوند.

 

مسائل مردم‌شناختي و جامعه‌شناختي

شامل:جمعيت شهر، مهاجرپذيري، مهاجرفرستي، زبان و مذهب، آداب و رسوم و سنن (به ويژه: تولد، ازدواج، طلاق، وفات و مراسم مربوط به آنها). جشنهاي مربوط به مراسم نوروز و چهارشنبه سوري و ديگر جشنهاي ملي و نيز اعياد مذهبي. اوقات فراغت (ورزش و تفريحات ديگر و ...) غذاهاي خاص و شيرينيهاي سنتي، پوشاك محلي و موسيقي محلي.

اقتصاد و مشاغل: كشاورزي و دامداري، صنعت (دستي ـ ماشيني ـ كارگاه و كارخانه‌هاي بزرگ)، توليد براي مصارف داخلي يا صادرات، خدمات تعليم و تربيت و فرهنگ:مقاطع تحصيلي از دبستان تا دبيرستان، مراكز آموزش عالي و تحقيقاتي، هنري (سينما، تئاتر و ...) و نهادهاي فرهنگي شامل كتابخانه، چاپخانه و موزه.

بهداشت و درمان: خانه بهداشت، درمانگاه، بيمارستان، و به احتمال، تعداد پزشكان عمومي و متخصص در هر شهر.

ارتباطات: حمل و نقل،‌راه شوسه و آسفالته، راه‌آهن، هواپيما و فرودگاه، تلفن و تلگراف، رسانه‌‌ها، صدا و سيما، روزنامه‌‌‌ها. مراكز آييني،‌مساجد، امامزاده‌‌ها و آثار تاريخي، (نام و نشان هرمكان)، دانشمندان، شاعران و نام‌آوران، منابع و مآخذ. كتابها و مقالات و رواياتي كه مقاله‌هاي حاضر اطلاعات خود را (نمونه اشعار يا نام كتابها) از آنجا گرفته‌اند و يا درباره شهر مورد نظر به تفصيل يا اختصار داراي مطالب قابل توجهي هستند.

نمي‌گوييم كاري كه شده است كارستان است؛ اما مي‌گوييم براي همين كار كوچك و مختصر، با دشواريهاي فراواني روبرو بوده‌ايم. درست است كه نويسندگان برجسته‌اي داريم، اما اينان يك سر و هزار سودا دارند و هرچند به مسقط‌الرأس خود مي‌انديشند، اما از آن رخت بربسته‌اند و اكنون در سنين بالا و دور از محل، كمتر كوچه و خيابان و امامزاده و آداب و رسوم آن مكان را مي‌شناسند، يا به ياد دارند، جوانان جوياي نام هم پرداختن به اين گونه مسائل را خرد و حقير مي‌دانند. اين كار نيز فقط در كتابخانه به نتيجه نمي‌رسد بايد در محل بود، حتي به محل رفتن نيز دردي را دوا نمي‌كند. نتيجه آنكه بايد تا آنجا كه ممكن است دست به قلمي محلي پيدا كرد و اين كار نه كاري است كوچك. دست به قلم محلي هم براي خود سليقه‌اي و راه و رسمي دارد و حالا كه قرار شده است مطلبي بنويسد و نامش در كتابي بيايد حاضر نيست فرمانبرداري بدون دليل پيشه كند و به هر حال مي‌كوشد سليقه خود را اعمال كند.

گفتگو با فروشندگان كه خود در شهرهاي كوچك عالمي دارد و حتي چانه زدن كه فقط براي جلب نفع نيست، بلكه براي گفتگو و ايجاد روابط اجتماعي است، در شهر بزرگ جاي خود را به بدخلقي و تنگ‌نظري مي‌دهد. اينها همه هنگامي بيشتر و بيشتر و ستوه‌آورتر مي‌شود كه ديگر خويشان در يك محله گرد نيايند و محله‌هاي مختلف با يكديگر وارد چشم هم‌چشمي يا جنگ و دعوا بشوند و داستان حيدري و نعمتي را زنده كنند.

خطر تنها به اين موارد خلاصه نمي‌شود، بلكه تمامي فرهنگ و آداب و رسوم محلي و روستايي از ميان مي‌رود و جاي خود را به مسائل تقليدي مي‌دهد. بخشي از فعاليتهاي آدمي كه به تحرك نياز دارد، بر اثر اين شهرنشيني مصنوعي از ميان مي‌رود و روستايي را كه همواره در جنب و جوش بوده است، خمود و بي‌حال و بي‌حركت مي‌سازد. كم و كسري‌هاي اخلاق شهري، روستايي را هم گرفتار مي‌كند، روابط خانوادگي پدر و فرزندي هم در نتيجة معاشرتهاي بي‌حاصل سست مي‌شود و به سردي مي‌گرايد. به هر حال پيش از آنكه مقدمات توسعه شهر كوچك و ايجاد شهر بزرگ فراهم آيد، نبايد با برنامه روي كاغذ به اين قبيل روستاها و شهرهاي كوچك دست زد و حتي بايد مراقبت و مواظبت كرد كه شهرهاي بزرگ به علت گردآوردن برخي امكانات بدون حساب و كتاب دقيق بزرگتر نشوند.

هزينه كردن بيش از حد در اين شهرها شغلهاي كاذب درست مي‌كند و مردم اطراف شهر را به خود جلب مي‌نمايد و هنگامي مديران متوجه اين تورم مي‌شوند كه كار از كار گذشته است. اينها همه به اين معني نيست كه شهر نبايد توسعه بيابد، وقتي جمعيت هجده ميليوني به سي‌وشش ميليون و سپس به هفتاد و دو ميليون يا كمي بيشتر و كمتر مي‌رسد، روشن است كه يا بايد شهر جديد به وجود بيايد و يا روستاهاي قديمي شهر شوند؛ اما اين كار بايد با حساب و كتاب و مطالعه شده و سنجيده باشد و براي شهر جديد همه امكانات لازم پيش بيني شود و به ويژه فعاليتها و فعالاني كه در روستا به كشاورزي و دامداري و برخي صنايع دستي و نيمه دستي مي‌پرداختند جاي خود را به فعاليت‌ها و فعالان ديگري بدهند و مثلاً اگر دامداري سنتي روستا در پي شهري شدن آن برچيده مي‌شود، بايد همزمان دامداري صنعتي ايجاد شود؛ والا بايد گوشت را از خارج وارد كرد و اگر گندم كاري سنتي رو به تقليل برود، بايد راه جايگزيني آن قبلا در برنامه بيايد، در غير اين صورت ما شهرهايي خواهيم داشت كه امكانات اوليه شهرهاي قديمي را نخواهند داشت و آنچه را هم خود داشته‌اند، از دست خواهند داد.

 

مسائل و مشكلات شهري‌گري

شهري‌گري، مسائل و مشكلات خاصي را در كنار برخي منافع و برخي رفاه‌هاي بيش و كم ظاهري دارد. شايد جز در مباحث جامعه‌شناسي شهري، در جاي ديگر به اين مسائل و مشكلات و حتي رفاه‌هاي ظاهري پرداخته نشده است و نمي‌شود. در كتاب «شهرهاي ايران شهر» نيز از اين مقوله كمتر سخن به ميان آمده است؛ چون مدارك كافي در دسترس نبوده است، اما برخي نويسندگان مقالات، براي مثال، از نبود امكانات بهداشتي يا كمي امكانات آموزشي سخن گفته‌اند يا درباره راهها و وسايل ارتباطي اشاراتي كرده‌اند. شناخت درست و كامل شهرها مستلزم بررسي كامل مسائل چندگانه‌ا ي است كه در اين زمينه اداره‌هاي دولتي و مراكز اطلاعاتي و شايد بخش خصوصي بايد اين آگاهي و ارقام و اعداد را در اختيار خواننده بگذارند. كتاب شهرهاي ايران شهر نخستين گام براي طي كردن راه به نسبت دور و دراز، گردآوري اين قبيل اطلاعات و اطلاع‌رساني قابل استفاده از آنهاست. در واقع اثر حاضر مي‌تواند به صورت متني باشد كه حاشيه‌هاي مفصل براي آن در آينده تدارك ديده شود.

در اينجا نه محل مناسب براي بيان راه حلهاست و نه راه حلهاي كتابخانه‌اي دردي را دوا مي‌كند. درست است كه همه مناطق جغرافيايي با مشخصات معين و مختصات علمي تعريف شده يا به هر حال پذيرفته شده نام شهر به خود مي‌گيرند و مسئولان آن از مزاياي مسئولان شهري برخوردار مي‌شوند، اما در عين حال هر محيط جغرافيايي خاص، خصوصيات معيني دارد كه آن را از محيط جغرافيايي نزديك و دورش متفاوت مي‌سازد و مسائل معيني را با ويژگي‌هاي مخصوص مطرح مي‌كند كه راه حلهاي بيش و كم متفاوتي را طلب مي‌كند. بنابراين هر شهري يا هر چند شهر نزديك به هم داراي راه حلهاي معيني بيش و كم غير از آن هستند كه چند شهر ديگر دارند. با اين همه، آنچه در مورد هر روستايي كه شهر مي‌شود صادق است، برآوردن نيازهايي است كه آنها از شهر شدن توقع دارند و نيز مواظبت در اين زمينه كه برخي از ويژگيهاي روستايي از بين نرود كه به كشاورزي و دامداري در سطور بالا اشارتي كرديم.

بايد از زمينهاي كشاورزي تا حدود زياد مراقبت كرد و مواظبت شود كه آگاهانه يا ناآگاه مراتع و در نتيجه دامداري از ميان نرود. در اين زمينه مسئولان بايد همّ و غم جدي داشته باشند؛ اما علاوه بر اين، يك فرد روستايي، از شهر شدن روستاي خود دو توقع بسيار عمده دارد كه عبارتند از: آموزش و پرورش از يك سو و بهداشت و درمان از سوي ديگر. خانواده‌هاي بسياري بوده و هستند كه به خاطر مدارس راهنمايي و دبيرستان فرزندان خود را به دست حوادث شهري سپرده، يا خود نيز با آنها به شهر مهاجرت كرده‌اند. آنها اگر در شهر جديد باز هم آموزش و پرورش كافي نداشته باشند، شهر جديدالتأسيس را رها خواهند كرد. حال آنكه آموزش و پرورش كافي در شهرهاي متوسط و كوچك نشان داده است كه نتيجه كارشان كمتر از شهرهاي بزرگ نيست. وقت كافي براي درس خواندن وجود دارد و دانش‌آموز بيشتر به كار درس و بحث مي‌رسد تا كارهاي بيهوده و جانبي.

بهداشت و درمان نيز مسئله عمده ديگري است كه روستايي به شهر شدن روستايش در جستجوي آن است. بسياري از روستاييان كه دستشان به دهانشان مي‌رسد، براي حل مسائل درماني خود به شهرهاي بزرگ مي‌آيند و قسمت قابل توجهي از بيمارستان‌هاي شهرهاي بزرگ و بزرگ‌تر را بيماران روستايي و در نتيجه خانواده آنها كه با بيمار خود به بيمارستان مي‌آيند اشغال مي‌كنند. قسمتي از گرفتاري‌هاي اين بيمارستانها ناشي از اين وضع است، اگر همزمان و همراه با شهر شدن روستا، فكري براي بهداشت و درمان متناسب و حل و فصل عملهاي اصلي و بيش و كم‌تخصصي نشود، روستا شهر شده است، اما روستايي اين شهر بي‌خاصيت را رها مي‌كند و درمان خود را از پزشك شهري مي‌جويد. به اين چند نكته همه‌گير و همه‌جانبه در دگرديسي روستاها بايد همزمان، يا حتي مدتها پيش از اين تصميم به شهر كردن روستا پرداخت.

 

نقشه جامع شهري

نكته بسيار مهم ديگري كه شايد مورد توقع بي‌فاصله روستاها و روستاييان نباشد، اين است كه روستاي شهر شده بايد همزمان داراي يك نقشه جامع شهري باشد. در واقع اين نقشه بايد حتي يكي دو سال زودتر از شهر شدن روستا تهيه و شايد در گوشه و كنار روستا مورد آزمون قرار گيرد. در غير اين صورت شهر جديدالتأسيس به بافتي نابهنجار و غيرقابل اداره بدل مي‌شود و نقشه بعدي هم ايجاد دعواها و دعاوي جديد مي‌كند و هم آن‌سان كه بايد و شايد قابل اجرا نيست، آشفته‌كاري اين نقشه كمتر از بي‌نقشگي نخواهد بود؛ نه مدرسه سر جاي خودش قرار مي‌گيرد و نه درمانگاه و بيمارستانش و نه كتابخانه و ديگر مراكز فرهنگي‌اش، نارضايتي‌هاي پي در پي به وجود خواهد آورد.

سخن كوتاه، مسئولان با دقت در گزارشها چه بخواهند و چه نخواهند، ملاحظه خواهند كرد كه چسباندن چند روستا به يكديگر و ساختن يك شهر الزاماتي دارد كه بايد به آن توجه شود. مرد و زن روستايي كه پس از غروب آفتاب و ساعتي از شب گذشته مي‌خوابيدند و پس از اذان صبح تقريباً كار و كوشش خود را شروع مي‌كردند، ديگر صبح زود از خواب برنمي‌خيزند و چون با تلويزيون زندگي‌شان را سامان داده‌اند، اميال و رغبتهاي ديگري پيدا كرده‌اند، پياده‌روي نمي‌كنند، چون در شهر زندگي مي‌كنند و هزار گرفتاري ديگر كه شهري‌گري با خود دارد براي خويش فراهم آورده‌اند! بايد براي اين قبيل مشكلات شهريگري چاره‌اي انديشيد.

از سوي ديگر همين شهري‌گري، شرايط خوبي را براي روستاييان به ارمغان مي‌آورد: مدرسه، بهداشت، دادگستري، و. .. اينها را بايد برايشان تدارك ديد. گزارشها گهگاه به اين مطلب اشاره مي‌كنند كه فلان شهر جديدالتاسيس خانه بهداشت مرتبي ندارد يا مدرسه‌اش چند كلاسه است يا...

مسئولان خواهند دانست كه بايد به داد آثار تاريخي و ميراث فرهنگي رسيد و از خرابي و ويراني آنها جلوگيري كرد كه در اين صورت علاوه بر انجام يك كار فرهنگي، كاري اقتصادي انجام مي‌دهند و اگر درست عمل كنند، يك نظام گردشگري بين‌المللي پرفايده‌اي را هم فراهم خواهند آورد.

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: