نگاهی به کتاب منطق و نظریه ادبی در شعر فارسی
1394/8/11 ۱۰:۴۳
منطق و نظریه ادبی در شعر فارسی کتابی است که توسط نشر داستان در وادی نقد ادبی منتشر شده است. رضا روشنی، نویسنده کتاب است. از این نویسنده تاکنون دو کتاب شعر، یک مجموعه داستان و چند اثر تحلیلی دیگر به چاپ رسیده است
محمد مهاجري: منطق و نظریه ادبی در شعر فارسی کتابی است که توسط نشر داستان در وادی نقد ادبی منتشر شده است. رضا روشنی، نویسنده کتاب است. از این نویسنده تاکنون دو کتاب شعر، یک مجموعه داستان و چند اثر تحلیلی دیگر به چاپ رسیده است
این کتاب شامل 6 بخش است که در ابتدا به بررسی نظامهای شعری سنتی، مدرن و پسامدرن میپردازد. از برتری گفتمان ادبی نسبت به گفتمان تاریخی و حتي گفتمان فلسفی میگوید. منطقی که بر مبنای آن قرار است مغز ادبیات کاوش شود. در واقع نویسنده سعی دارد تا با تبیین منطق ادبی و با به چالش کشیدن برخوردهای شعاری و تفننی با ادبیات، جانی تازه به جسم نظریه ادبی ببخشد و برای آن پایه و اساس علمی تعریف کند.
در پیش درآمد کتاب میخوانیم: «هماکنون وضعیت ادبی ما یک وضعیت طبیعی و سالم نیست. این وضعیت به یک زیرزمین بزرگ و تاریک و درندشت میماند که از بس آفتاب و هوای طبیعی به خود ندیده، همه نوع میکروب و قارچی در آن رشد نموده و به سبب حاکم شدن چنین شرایطی، اندیشه ادبی ما رنجور و ناتوان گشته است» به نوعی میتوان بنمایه پرسشهای بنیادی کتاب را در گزارهای از کتاب مینوی خرد خلاصه کرد که ریشه در ادبیات پیش از اسلام دارد: پرسید دانا از مینوی خرد که خرد بهتر است یا هنر یا نیکی؟ مینوی خرد پاسخ داد، خردی که با آن نیکی نیست آن را خرد نباید شمرد و هنری که خرد با آن نیست، آن را هنر نباید شمرد. از نکتههای قابل اعتنای کتاب میتوان به پاورقیهای آن اشاره کرد. پاراگرافهایی جدا شده از متن اما بسیار حائز اهمیت در بسط بحث. در واقع مخاطب با در اختیار داشتن منابعی که در پاورقیهای این کتاب به آنها اشاره شده به آسانی میتواند در دریافتهای تحلیلی از آثار ادبی به خودش کمک کند. بخش دوم کتاب با طرح این پرسش که آیا تاریخ بیهقی یک روایت تاریخی است یا یک روایت ادبی، آغاز میشود. اینکه چرا نقد ادبی ما به یک فعالیت ذوقی و عامهپسند بدل شده است؟ و پرسشهایی از این دست که جملگی مخاطب را به سمت یک هدف مشخص سوق میدهد که نام این هدف منطق ادبی است.روشنی معتقد است که اگر منطق ادبی در آفرینش یک اثر یا نقد آن اثر لحاظ نشود، آن وقت ادبیات به شکل نوعی بیان از هم گسیخته و ناهمگون خود را نشان میدهد.
یکی دیگر از نکتههای جالب و قابل توجه کتاب اشاره به مغلطه نامهاست. اینکه چرا در ارزیابی و قضاوت ادبی، افراد خاصی معیار قضاوت بودهاند؟ در حالیکه نمیتوان تمام حقیقت هنری را به تعداد معدودی نام و نشان فرو کاست. حافظ، فردوسی و نیما همواره جزو کسانی بودهاند که به نام آنها مغلطه ادبی بسیاری صورت گرفته است. در واقع این بخش از کتاب، کنکاشی در راستای تقدسزدایی از بررسی آثار ادبی است.
بخش سوم کتاب به موانع سد راه نظریه ادبی میپردازد. اینکه اگر در مواجهه با مسائل یک جامعه بخواهیم از در احساس وارد شویم در واقع به امیدها و انگیزههای واهی و کاذب در آن اجتماع دامن زدهایم. برای مثال میتوان به موضعگیریهای شریعتی و آل احمد و امثالهم در برابر جریان مدرنیسم اشاره کرد. در جایی دیگر نویسنده با اشارهای شجاعانه میگوید: « ما همچنان یک برداشت تخیلی از خود و حقیقت جهان داریم. از همینرو چندان جای تعجب ندارد که ما برای مسائل جاری خود هنوز به مولوی پناه میبریم. این پناه بردن به مولوی در واقع گریزی از سر ناآگاهی و در در ادامه همان خلسه و خوابزدگی تاریخی ماست.» در بخش چهارم، بحث پیرامون مدرنیسم و شعر نیمایی شکل میگیرد. از جایگاه نیما در مواجهه با منطق ادبی میگوید و اینکه تا پیش از نیما ما وارث یک سنت راکد و مرده ادبی بودهایم. سپس اهمیت شناخت نیما را برجسته میکند. به تبیین نظرات وی در توجیه نقد ادبی میپردازد و در یک کلام میگوید شناخت جریان مدرن شعر فارسی در گروي شناخت نیماست. این بخش در شناسایی خرد تاریخیِ نیما به عنوان یکی از چهرههای مترقی شعر فارسی قابل توجه است. بخش پنجم اشاراتی مستقیم پیرامون جریان مدرنیسم است. از معرفی مولفههای آن گرفته تا تحلیل بازیهای زبانی و ساختارشکنی در این حوزه. فصل پایانی کتاب هم در یک جمعبندی، به افقهای نظریه ادبی میپردازد. آفاقی چون آزادی، زیبایی، منطق و رمز و راز زبانِ اثر، که در نهایت پاسخی است به این پرسش که: ما برای چه مینویسیم؟ این کتاب در 174 صفحه و به قیمت 10 هزار تومان برای مخاطب در نظر گرفته شده است.
منبع: روزنامه قانون
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.