سعدی، شیرازه بند ادبیات فارسی / کوروش کمالی سروستانی

1394/8/9 ۰۹:۵۴

سعدی، شیرازه بند ادبیات فارسی / کوروش کمالی سروستانی

فرهنگ‌ آمیزه‌ای‌ از همه‌ داشته‌های‌ یک‌ ملت‌ است‌ و در سرزمین‌ ما ادبیات‌ دارای جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در این‌ وادی است. پرداختن‌ به‌ آثار کهن‌ زبان‌ فارسی‌، پرداختن‌ به‌ هویت‌ ملی‌ است‌؛ چرا که‌در این‌ سرزمین‌ فلسفه‌ و حکمت‌ و تاریخ‌ و دین‌ با ادبیات‌ در هم‌ آمیخته‌ است‌ و از این روست‌ که‌ حکیمی چون سعدی‌ در فرهنگ‌ و ذهن‌ و زبان‌ جهان‌ایرانی‌ و فرهنگ جهانی‌ جایگاه‌ ویژه‌ای‌ می‌یابد.

 

فرهنگ‌ آمیزه‌ای‌ از همه‌ داشته‌های‌ یک‌ ملت‌ است‌ و در سرزمین‌ ما ادبیات‌ دارای جایگاه‌ ویژه‌ای‌ در این‌ وادی است. پرداختن‌ به‌ آثار کهن‌ زبان‌ فارسی‌، پرداختن‌ به‌ هویت‌ ملی‌ است‌؛ چرا که‌در این‌ سرزمین‌ فلسفه‌ و حکمت‌ و تاریخ‌ و دین‌ با ادبیات‌ در هم‌ آمیخته‌ است‌ و از این روست‌ که‌ حکیمی چون سعدی‌ در فرهنگ‌ و ذهن‌ و زبان‌ جهان‌ایرانی‌ و فرهنگ جهانی‌ جایگاه‌ ویژه‌ای‌ می‌یابد.

 سعدی، شیرازه‌بند‌ ادبیات‌ فارسی‌ و پایه‌گذار مکتب‌ ادبی‌ شیراز است‌ و آثارش‌ کلیدی‌ترین‌ باورها واندیشه‌های‌ انسانی را بازتاب می‌دهد و بدین‌سان‌ لباس‌ فاخر شاعر ملی‌ را بر تن‌ می‌پوشد.

 ادبیات‌ هر قوم‌ بازتاب‌ زندگی‌، رنج‌ها و آمال آنان است‌ و کلیات‌ سعدی در این‌ زمینه‌ سرآمد آثار ایرانی‌ و جهانی‌ است‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌ و ایرانی‌ به‌ گونه‌ای‌ وامدار زبان‌ و حکمت‌ اوست؛ همچنان که او وامدار آنان است‌. رمز و راز شکوه‌ و ماندگاری‌ آثار سعدی‌ در آن‌ است‌ که‌ براساس‌ نیازهای‌ زمانه‌، به‌ ارزش‌های‌ فرهنگی‌معنای‌ تازه‌ای‌ بخشیده‌ است‌ و هم‌ اینک‌ نیز پس‌ از گذشت‌ هفتصد سال‌ آرزوهای‌ انسانی‌ را در آن‌ می‌یابیم‌ ومی‌کوشیم‌ که‌ آنها را با شیوه‌های‌ زندگی‌ مردم‌ زمانه‌ و نیازهای‌ آنان‌ وفق‌ دهیم‌.

 بازتاب کلام سحرآمیز و جادوی اندیشه‌اش بر فرهنگ و هنر فارسی‌زبانان، از سویی و بر ذهن و زبان جهانیان از سویی دیگر، در میان سخن‌سرایان ایران بی‌همتاست.

نقش سخنانش بر تارو پود جان نشسته و از این روست که در زوایای گوناگون هنر به دست هنرمندان، به گونه خط و نقش و آوا جلوه‌گری کرده است نگارگران به تصویر مجالس بزم و وعظش کوشیده‌اند، از بام کوشک تا شمع کافوری و چگل، از اشکوبه‌های خوش‌تراش تا نقش صراحی و جامش را به تصویر کشیده‌اند؛ بافندگان در تار و پود رنگ‌رنگ نقوش و فلزکاران بر قلمدان‌های فلزی و نقره‌کوب و سینی‌های مفرغی؛ و کاشیکاران بر کاشی‌های زرین‌فام هفت رنگ روی لعاب تا کاسه‌های سفالین، از کتیبه‌های گچبری تا کتیبه‌های سنگی عمارات و نقش نوشته‌های بارگاه و آرامگاه او کلمات قصار و سخنان قلندروارش را حک کرده‌اند. قطعات خوشنویسی اشعار و عبارات نغزش به صورت کتاب‌ها، مرقع‌ها و تک برگ‌ها در موزه‌ها، کتابخانه‌ها و مجموعه‌های هنری ایران و جهان نگهداری می‌شوند. طَنین کلامش را به آوای خوش موسیقایی درهم آمیخته‌اند تا هر یک به فراخور همت خویش، کارستان گلستان و بوستان و شکرستان غزل‌ها و قصایدش را خوشه‌چینی کنند. از آنگاه که نخستین نسخه کلیات سعدی به همت ابوبکر بیستون چند سالی پس از وفات شیخ (حدود691 ه. ق) گردآوری شد، تاکنون، به گواه «فهرستگان نسخ خطی ایران (فخنا)» شماره نسخه‌های خطی کلیات سعدی در ایران 393 نسخه، غزلیات و قصاید 138 نسخه، گلستان375 نسخه و بوستان 225 نسخه بوده که بر این اساس آثار سعدی با 1131 نسخه خطی در این فهرستگان، در صدر نسخ خطی ایران به زبان فارسی می‌نشیند و البته بر این آمار باید نسخه‌های خطی موجود در کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مجموعه‌های خصوصی ایران و جهان را نیز افزود.

اگر سعدی در حافظه تاریخی، ذوق شعری، عاطفی و احساس ایرانیان و فراتر از جغرافیای ایرانی، در مرزهای اندیشه و تخیل جهانیان جایگاهی خوش یافته، نشان از عزت و منزلت سعدی در جامعه فرهنگ جهانی دارد که قرن‌هاست آثارش را در میان خود، عاشقانه نگاهبانی می‌کنند.

به روایت فرهنگ ضرب المثل‌های ایرانی، بیش از 1965 ضرب المثل از کلیات سعدی در میان مردم و متون ادبی رایج است. پس از تأسیس نخستین چاپخانه ایران در شهر تبریز به سال 1238 ه. ق گلستان نخستین کتابی است که در ایران به چاپ می‌رسد ونخستین کتاب ادبی فارسی است که در سال 1636 م. توسط آندره دوریه به زبان فرانسوی ترجمه و منتشر می‌شود و پس از این است که بزرگان جهان دلبسته اندیشه و نگاه او می‌شوند؛ بزرگانی چون پوشکین، گوته، شیلر، بالزاک، دیدرو، ولتر، امرسون، ویکتور هوگو و لافونتن که نه تنها ازآثارش تأثیر پذیرفته، بلکه در ستایش او سروده‌اند.

ارنست رنان می‏گوید: «سعدی، واقعاً یکی از نویسندگان ماست» و ولتر شیفته گلستان می‌شود و آن را ترجمه می‌کند و ویکتور هوگو در ابتدای «شرقیات» خود پیرامون گذران بودن همه چیز می‌آورد: «شرق عظمت خود را از دست داده است. غرب نیز بزودی از دست خواهد داد.» پس چه باید کرد؟ همان کاری که سعدی شیراز کرده است: باید «گلستانی» ساخت که «باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند.»  اگر چه هم اینک «کلیات سعدی» در حافظه‌ جهانی یونسکو و در فهرست جهانی میراث مستند به ثبت رسیده، اما قرن‌ها پیش از این در حافظه ملی فرهنگ جهانی، در ذهن و زبان مردمان و در حافظه تاریخی آنان به ثبت رسیده بود و سازمان یونسکو با هوشمندی، کارنامه فاخر خود را به واقعیتی تاریخی مزین ساخت.

 اگرچه سالشمار عمر انفسی سعدی را به قرن هفتم می‌رسانند، اماروز شمار عمر آفاقی سعدی از حضور پیوسته و مداوم او از همان دوران تاکنون در نزد ما حکایت می‌کند؛ حضور پرشکوهی که اینک از پس قرن‌ها، ما همچنان بر خوان وی نشسته‌ایم و خوشه چین حکمت و دانش او شده‌ایم.

نام سعدی و آثار گرانبارش دیرزمانی است که حافظه تاریخی جهان را مزین ساخته است. این افتخاری سترگ و نادر است که امروز و تا همیشه تاریخ ما ایرانیان بدان مباهات می‌کنیم و در پیشگاه نام بلندش، ردای مفاخره بر تن می‌کشیم و کلاه تکریم و تعظیم از سر برمی‌داریم!

شنیدم هرچه در شیراز گویند

به هفت اقلیم عالم بازگویند

که سعدی هرچه گوید، پندباشد

حریص پند، دولتمند باشد

٭متن مکتوب سخنرانی ایراد شده در مراسم رونمایی از ثبت «کلیات سعدی» در حافظه جهانی یونسکو؛ تهران، کتابخانه ملی، 5 آبان 1394

 منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.