گامی به سوی میدان عمل / پرویز پیران

1392/5/15 ۱۰:۳۶

گامی به سوی میدان عمل / پرویز پیران

روز گذشته در سایه همدلی نسبتا چشمگیر ملی که با مدیریت آگاهانه و ارزنده در حفظ آرای ریخته‌شده به صندوق‌های رای شکل گرفت و تا حد زیادی پایداری نشان داده است، آخرین مرحله ورود به میدان یا عرصه عمل و آغاز دوره ریاست‌‌جمهوری یازدهم طی مراسمی به خوبی مدیریت‌شده و سازمان‌یافته در مجلس شورای اسلامی، پشت‌سر گذاشته شد.

 


روز گذشته در سایه همدلی نسبتا چشمگیر ملی که با مدیریت آگاهانه و ارزنده در حفظ آرای ریخته‌شده به صندوق‌های رای شکل گرفت و تا حد زیادی پایداری نشان داده است، آخرین مرحله ورود به میدان یا عرصه عمل و آغاز دوره ریاست‌‌جمهوری یازدهم طی مراسمی به خوبی مدیریت‌شده و سازمان‌یافته در مجلس شورای اسلامی، پشت‌سر گذاشته شد. مراسمی که با حضور بی‌سابقه مقامات عالی‌رتبه کشورها، به‌ویژه همسایگان، متفاوت از گذشته بود. سخنرانی دقیق و حساب‌شده رییس‌محترم‌جمهوري که با قدرت کلام، حاوی پیام صلح و اعتدال، احترام متقابل و پایان زیاده‌طلبی بود، توجه جهانی را برانگیخت و ارزیابی‌های اولیه نیز نشان داد که بر دل بسیاری از ایرانیان فهیم نشسته‌است. معرفی اعضای پیشنهادی کابینه آن هم در روز تحلیف که امری بی‌سابقه بود، حسن ختام مراسم تلقی شده و حاوی پیام‌های متعددی بود که به بعضی از آن‌ها اشاره و چند مورد نیز در باب وزارتخانه‌ها در قالب شرط بلاغ عرضه می‌شود با درخواستی از پیشگاه ملت بزرگ و نجیب ایران، به‌این امید که ملالی نیاورده یا نیفزاید:
در انتخاب و پیشنهاد اعضای کابینه آینده، کوششی درخور توجه به عمل آمده است تا نظر تمامی مراکز قدرت واقعی در کشور از یک‌ سو در کنار انتظارات بیرونی از سوی دیگر کاملا در نظر گرفته شود و از اعتدال خارج نشود.
افراد پیشنهادی در مجموع با درک شرایط حاکم بر اقتصاد و بر روابط بین‌المللی، همخوان بوده، تجربه‌ای متکی بر عمل به همراه آگاهی نسبی نظری و اشراف بر عرصه در نظر گرفته‌شده برای هر یک، همراه است که باید از هر نظر به فال نیک گرفته شود.
اکثریت قریب به اتفاق افراد پیشنهادی درعین‌حال که به خوبی از توان عملی و واقع‌گرایانه خویش آگاه هستند، همچنين می‌دانند که در چه زمانی بر چه عرصه‌ای با چه شرایطی پای خواهند نهاد. این آگاهی توهم‌زدایی‌شده دارای ارزشي بی‌همتاست که به برداشتن سنجیده گام‌ها و پرهیز از سخن نابجا که رنجی فزاینده بود، منجر می‌شود.
بعضی از وزارتخانه‌ها چون آموزش‌وپرورش با معضلاتی نهادینه و در نتیجه جان‌سخت‌شده روبه‌رویند. چنان معضلاتی که در کنار شرایط کلی حاکم بر وزارتخانه،‌ نیازمند دگرگونی بنیادینِ نگاه و نه ارزش‌ها، تغییر راهبردهای فرسوده و نامناسب و دیرپاست. به نظر می‌رسد این وزارتخانه بیش از سایر وزارتخانه‌ها به یاری آگاهانه آحاد مردم آن هم در قالبی برنامه‌ریزی‌شده، هدفمند، تعریف‌شده به همراه ماموریت‌های مردمی مشخص و گام به گام، نیازی فوری و حیاتی دارد.
آموزش‌وپرورش از دیرباز و به دلایل گوناگون که ضمنا با قصد تعمیم به هیچ‌روی و در هیچ زمینه‌ای همراه نیست، از جذب شایسته‌ترین افراد و حفظ آنان ناتوان است. تنها تاکید بر ظاهر و کم‌توجهی به توان علمی، عشق حرفه‌ای، آگاهی به دانش روز و شیوه‌های نوین آموزش‌وپرورش آن هم در قرن پرتلاطم بیست‌ویکم، تنها یکی از دلایل عدم جذب شايسته‌ترين افراد است. عملیاتی کردن شایسته‌سالاری و حداقل بها دادن مناسب به توان مدیریتی و آبرویی که مدارس برجسته برای آموزش‌وپرورش و نظام کسب می‌کنند و محصولی که در قالب برجسته‌ترین فرزندان به جامعه تحویل داده خواهد شد، راهبرد ضروری و فوری آموزش‌وپرورش است. توجه به نظر متخصصان امر چه در درون و چه در بیرون وزارتخانه، راهبرد بدون جایگزین دیگری است. آگاه‌سازی والدین به کمک رسانه‌های جمعی در باب الزامات روز دنیا و نیازهای میهن عزیز راهبرد مهم دیگری است. به نظر می‌رسد وزیر محترم پیشنهادی از عهده کار به خوبي برمی‌آید.
وزارت اطلاعات به عنوان یکی از کلیدی‌ترین وزارتخانه‌های هر سرزمینی با توجه به پیام‌های انتخابات، نیازمند ارزیابی درونی درازدامنی است. تاکید بیشتر بر دیدگاه‌های نرم‌افزارانه امنیت ملی، تاکید بر انسجام ملی در عین حفظ هویت محلی، واگذاری هرچه بیشتر امور به افراد محلی آن هم از طریق پیوند توسعه محلی با پیشرفت ملی، عناصر آخرین پارادایم‌های امنیت ملی مناسب سرزمینی چون ایران است. گفت‌وگوی عمومی با مشارکت نخبگان در باب دگرگونی‌های بسیار مهمی چون امنیت ملی و نیازهای به روز مرتبط با آن اهمیتی فوق‌العاده دارد. دانش نیز به عنصر مهم امنیت ملی و محلی تبدیل شده است. به حساب آوردن، فراگیری نگاه، مبارزه با کنار گذاشتن و به حاشیه راندن که مسبب بغض منطقه‌ای و محلی است از راهبردهای بدون جایگزین این بخش مهم است. توجه به اهمیت جنبش‌های اجتماعی درون‌سیستمی، خشونت‌ستیز و تصحیح‌کننده و شناختن قدر آن‌ها، راهبرد مهم و مغفول‌مانده‌ دیگری است.
وزارت راه و شهرسازی که فرزند ادغامی بی‌مطالعه و تاحدودی از نظر سرعت انجام، شگفتی‌آور است، هر دو بخش را با معضلات نرم‌افزارانه متعددی روبه‌رو کرده است به نحوی که هر دو بخش حتی در سطح مفهومی که گام اول است، نتوانسته‌اند به وحدت نظر و تعریف ماموریت‌هایی برسند که هم‌پوشانی دارند. از سوی دیگر بخش شهرسازی هنوز درگیر ادامه دادن به تدوین طرح‌هایی است که سال‌هاست منسوخ شده و بدتر آن‌که با درک این موضوع، وزارتخانه دست به گريبان وصله پینه کردن طرح‌های گوناگونی است که منجر به اغتشاش مفهومی شده است. شهری شدنی تا دهه 70 شمسی شتابان و آرایش فضایی شدیدا ناهمگون، برکنار از مسائل متعدد، خود از فقدان شهرگرایی بومی مناسب با آن شهری شدن رنج مي‌برد که اولین برون‌داد آن رفتار مناسب با زندگی در شهر به‌ویژه کلانشهرهاست. فقدان چنان شهرگرایی به رفتارهای نابهنجار، گسترش لمپنیسم و بی‌اخلاقی در لایه‌های اجتماعی مختلف و رشد جرایم شهری منجر شده و شرایطي غیرقابل پیش‌بینی را فراهم آورده است. مسئله اسکان‌نایابی در کنار اسکان غیررسمی روبه‌رشد و به غلط فرسوده خواندن بافت‌های رسمی، مسائل لاینحل مانده دیگری است که با توجه به توان علمی و اشراف وزیر پیشنهادی امیدهایی را در صورت حضور آگاهانه و واقعی مردم ایجاد خواهد کرد.
وزارت نفت با مهم‌ترین چالش‌های عمر خود دست به گریبان است. نیاز به سرمایه‌گذاری گسترده و فوری، در کنار غارت میادین مشترک و در راس همه، میدان گازی مشترک با قطر که با سوءاستفاده از شرایط ملی و جهانی به تخلیه باورنکردنی سهم ایران منجر شده است در یک کلام به نوعی تجاوز به سرزمین و آب و خاک کشور محسوب می‌شود. وزیر محترم پیشنهادی به خوبی بر شرایط داخلی، مسائل وزارتخانه و فشارهای بین‌المللی آگاه است. امید است مجلس محترم شورای اسلامی با درک دلایل مخالفت‌های احتمالی، با رایی بسیار قاطع و بالا، پیام دگرگونی شرایط ایران در برخورد با منابع خدادادی‌اش را به گوش تمامی جهانیان برساند.
از آنجا که این عاصی ناتمام، برپایه حکم صادره، به علت بیسوادی و رکود علمی از دانشگاه رانده شده است، به وزارت علوم و فناوری اشاره‌ای نمی‌کند. تنها به این اکتفا می‌کند که نابودی علوم به‌ویژه علوم اجتماعی و انسانی باید به عنوان اقدامی ضدملی و ضدنظام مورد بررسی قرار گیرد و چاره‌جویی شود. شایسته‌سالاری در مدیریت دانشگاه‌ها اولین گام به حساب می‌آید.
طبیعت کشور که سرمایه‌ای کم‌نظیر در جهان است با مشکلات طبیعی از جمله خشکسالی‌های طولانی روبه‌رو است. در کنار معضلات طبیعی گریزناپذیر، در هشت سال گذشته با دست‌درازی‌های باورنکردنی و تصمیمات بنیان‌برافکن و سوءمدیریت و سوءاستفاده‌های عظیم روبه‌رو بوده است. کافی است روزنامه‌های کشور ورق زده شود تا موارد متعدد نابودی ‌سرمایه‌های عظیم طبیعی به وضوح رصد شود. تنوع اقلیمی و طبیعت متنوع ایرانی‌ جایگزین بخشی از درآمد نفت باید تلقی شود. آگاهی مردم و دلسوزی آنان برای طبیعت و حیات‌وحش یاور مهم بخش محیط‌زیست است. عزم ملی و اقدام فوری دو کلیدواژه بسامان‌سازی این بخش است.
مسئله هنر به عنوان آبروی جامعه، مسئله صنایع و نابودی روزمره آن‌ها به علت واردات بی‌منطق که آدمی را به حیرت می‌اندازد به همراه بی‌توجهی مردم به تولیدات داخلی و صنایع‌دستی و هنرهای بومی و ملی، مسئله اقتصاد و کاهش دائمی پول ملی، مسئله رانت‌خواری و فساد و ده‌ها مسئله دیگر، فرصت‌های دیگری می‌طلبد. تنها با خوشحالی فراوان می‌توان امیدوار بود کابینه پیشنهادی در شرایط حاضر کابینه‌ای توانمند و امتحان‌داده است. بخش کشاورزی با تجربه قبلی مدیریت پیشنهادی گام‌های بلندی برداشته است که تکرار آن دست‌یافتنی است. همدلی و همکاری بخش‌های مختلف، همراهی مدیریت عالی کشور و همدلی مردم سرمایه‌هایی است که تمامی معضلات را قابل حل می‌کند.
تمامی بخش‌های کشور و در راس آن‌ها بخش اقتصاد به راهبردهای مهم، تجزیه آن‌ها به راهکارها و درنهایت تدوین طرح‌های ملی و تجزیه آن‌ها به پروژه‌های میدانی واقع‌گرایانه و اجرایی کردن آن‌ها نیازی مبرم و حیاتی دارد. استفاده غیرشعاری و آگاهانه و نه ظاهری از توان مردم فهیم و نجیب ایران که در رای دادن خود مثنوی ‌هزار من اندرز را به تمامی دست‌اندرکاران هدیه دادند، مهم‌ترین نیروی بالقوه آماده فعال شدن است. یکی از ده‌ها و صدها پیام ياد شده، «تعامل عزتمند و عزت‌مدار با جهان» است که وزارت خارجه با رهنمودهای مدیریت عالی کشور و همراهی تمامی بخش‌ها عهده‌دار عملیاتی و اجرایی کردن آن است. وزیر پیشنهادی جهان را می‌شناسد، الزامات دنیای امروز را درک کرده است و سابقه‌ای مثبت دارد. با همراهی می‌توان بر تمامی مشکلات غلبه کرد.
پیشنهاد می‌شود تا آگاهان با تجربه عملی و اجرایی هر بخش، با تشکیل نیروی ماموریت‌محور یا وظیفه‌محور (Task force) در آن بخش، طی برنامه‌ریزی شفاف و سراسری رسیدن به موارد زیر را در دستور کار خود قرار دهند:
1- 20 چالش از مهم‌ترین چالش‌های هر بخش با هم‌اندیشی فعال و واقعی تعریف و انتخاب هر یک توجیه شود.
2- 20 چالش انتخاب شده براساس فوری بودن، حیاتی بودن، عملی بودن سریع اولویت‌‌بندی شوند.
3-برای هر اولویت، نیازهای انسانی، اطلاعاتی، فنی، سازمانی و متن مناسب بار و میوه‌دهی، تعریف و مشخص شود.
4-باز هم براساس مشکلات انسان‌محور، اطلاعات‌محور، سازمان‌محور و تکنولوژی‌محور و موانع درون‌زا و برون‌زا، افراد مناسبی که قادرند توان مردمی را در جهات مختلف سازماندهی، عملیاتی و اجرایی کنند و به راه‌ اندازند بايد مديريت مشاركت محور پيشنهادات ياد شده را بر عهده گيرند. هسته‌های همیاری مردمی را در هر بخش زنده کنند تا به یاری بخش‌های دولتی بشتابند.
اولین پروژه درونی پیشنهادی «شنیدن صدای کارشناسی درون‌سازمان‌ها»ست. یکی از بیماری‌‌های مزمن دستگاه‌های دولتی بی‌توجهی و کم‌توجهی به توان کارشناسی درون‌زای خود است. این امر براساس ده‌ها پژوهش‌ قابل اثبات است. نشنیدن صدای کارشناسان درون سازمان‌ها، سبب شده است تا افرادي مطلع، با تجربه و اندیشمند به علت نشناختن زبان زمانه در اتاق‌های سازمان‌ها بایگانی شده‌اند. زنده و درگیر کردن آن کارشناسان سبب هم‌افزایی باورنکردنی، نوآوری، به روز‌شدن، درک چالش‌ها و رفع موانع می‌شود و عرصه را بر فرصت‌طلبان تنگ می‌کند مگر نه آن‌که گفته‌اند: «دست خدا با جماعت است.»
به امید بهروزی و پیروزی ملت بزرگ ایران

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: