1404/2/3 ۰۸:۳۸
یک ادیب سعدیشناس، از سعدی بهعنوان آموزگار زیست انسانی یاد میکند؛ اندیشمندی که هنوز میتواند برای انسان امروز، راهی به سوی اخلاق، همدلی و کرامت بگشاید. در جهانی که شتاب زندگی، مجال تأمل را گرفته، درنگ در سخن سعدی میتواند دریچهای به بازشناسی انسان و ارزشهای فراموششده او باشد.
نخستین روز از اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت ابومحمد مشرفالدین مصلح بن عبدالله بن مشرف متخلص به سعدی شاعر نامدار قرن هفتم هجری است، این روز در سال ۱۳۸۹ و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، به نام روز سعدی نامگذاری شد.
به بهانه بزرگداشت شیخ اجل سعدی، با عبدالمهدی مستکین، ادیب و سعدیشناس و نگارنده کتاب «لقمههای لقمانی» گفتوگو کردیم.
مستکین در پاسخ به این سوال که آموزههای سعدی را چگونه میتوان در زندگی مدرن امروز به کار گرفت، گفت: دنیای امروز، دنیایی پرشتاب و مدرن است؛ جهانی که با رشد شتابزده فناوریها، وجود انسان را به نوعی تندپیمایی وادار میسازد. این تندپیمایی بیتأثیر نمانده و پیامدهایی چون افسردگی، پریشانی، ملالت، درونگرایی افراطی و آنچه امروز از آن با عنوان «اتمیزهشدن انسان» یاد میشود، به همراه دارد. در این میان، بزرگان اندیشهای چون شیخ اجل سعدی، ما را به تأنی، درنگ، اندیشیدن و تأمل در پدیدهها دعوت میکنند؛ موضوعی که متأسفانه اغلب از آن غافل شدهایم.
وی با اشاره به تأثیرات روانی شتابزدگیهای روزمره بیان کرد: امروزه انسانی که بخواهد وجود، جان و سیرت خود را با شتاب دنیای جدید همراستا کند، بیتردید دچار اضطراب، افسردگی و گمگشتگی خواهد شد؛ چراکه خود را صرفاً بهمثابه رباتی میبیند که در خدمت سازههایی است که خود خلق کرده است.
این سعدیپژوه گفت: یکی از اصول بنیادی آموزههای سعدی، غفلتستیزی است. او جهانی را توصیف میکند که انسان در آن ممکن است از گوهر انسانی خود تهی شود و ویژگیهای ماشینی و رباتگونه به خود بگیرد. در دفتر نخست کتاب لقمههای لقمانی که به اندیشههای سعدی اختصاص دارد، یادآور شدهام که سعدی بهشدت نسبت به لحظات زودگذر عمر حساس است. از همین روست که میگوید: «هر نفسی که فرو میرود، ممدّ حیات است و چون برمیآید، مفرّح ذات؛ پس در هر نفس دو نعمت موجود و بر هر نعمت شکری واجب.»
مستکین ادامه داد: ما امروزه حقیقت این دم و بازدم، این لحظات بیبازگشت را از یاد بردهایم و چشم بر دویدنهایی دوختهایم که حتی نمیدانیم برای چه و به کجا میدویم؟ ارزش این دستاوردها چقدر است؟ نهایت آنها دستیابی به امکاناتی مادی برای لذتجویی و کامروایی از دنیاست.
وی تأکید کرد: در نگرش سعدی، این سطح از خواستهها، پایینترین مرتبه انسانیت است؛ زیرا در چنین سطحی، انسان با حیوان همسان میشود. حیوان نیز بزرگترین دغدغهاش تأمین خوراک، حفظ قلمرو و تولید مثل در زمان مناسب است.
این پژوهشگر ادامه داد: سعدی میپرسد که آیا «خوردن از بهر زیستن است یا زیستن بهر خوردن؟» این پرسش، فراتر از نیازهای زیستی است. سعدی میخواهد بداند که آیا ما انسانها آمدهایم تا با نگاهی حیوانی زندگی کنیم و همه چیزمان بر پایه غرایز باشد؟ و خود او پاسخ میدهد: نه، ما برای کار دیگری پا به این زمین نهادهایم.
وی افزود: حکیم نظامی نیز در منظومه «لیلی و مجنون» بیان میکند؛ آنجا که میگوید:
دیباچه ما که در نورد است نز بهر هوی و خواب و خورد است
از خواب و خورش به ار بتابی کاین در همه گاو و خر بیابی
زان مایه که طبعها سرشتند ما را ورقی دگر نوشتند
مستکین اضافه کرد: سعدی به ما هشدار میدهد که ای انسان! در این روزگار، آنچه پیرامونت را فرا گرفته تو را به سوی غفلت میکشاند؛ غفلت از جایگاه و عظمت وجودیات. او از ما میخواهد این غبار غفلت را پاک کنیم و زیبایی حقیقی خویش را ببینیم. از همین رو، در یکی از ابیاتش چنین میگوید:
کسی در جهان نزد من عاقل است که مشغول خود وز جهان غافل است
وی تأکید کرد: این بیت، حقیقتی عجیب را در دل خود دارد. دنیای امروز، دنیای «دیگراشتغالی» است نه «خوداشتغالی». یعنی جلوههای زیبا و فریبنده، و افسونگر دنیای مدرن آنقدر زیاد شده که انسانها دیگر فرصتی برای خلوت با خود ندارند. نمیتوانند بنشینند و با خود بیندیشند؛ مجالی نیست تا همچون سعدی تأمل کنند و بگویند:
شب تأمل ایام گذشته میکردم و بر عمر تلفکرده تأسف میخوردم و سنگ سراچه دل به الماس آب دیده میسفتم و و این بیتها مناسب حال خود میگفتم:
هر دم از عمر می رود نفسی چون نگه میکنم نمانده بسی
ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز دریابی
مستکین افزود: سعدی با هوشمندی انسان را به «خوداشتغالی» دعوت میکند. اما این دعوت در جهان امروز، رنگ باخته است. امروز انسانها درگیر «دیگر اشتغالی» شدهاند: در فضای مجازی، در زندگی شخصی، در حرفه و کار. مدام در حال رصد کردن دیگراناند؛ که چه کسی به کجا رسیده، چه دارد، چه پوشیده، چه خورده و چه صفتی دارد. و این وضعیت، خود سرچشمه افسردگیها، پریشانیها و ملالتهاییست که سعدی آن را در پایان گلستان با عنوان «داروی تلخ نصیحت» توصیف میکند و میگوید: «داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت برآمیخته تا طبع ملول ایشان از دولت قبول محروم نماند».
وی با بیان این که «ملول» یعنی انسانی که دچار افسردگی شدید شده است، اظهار داشت: امروز، جهان ما جهان طبع ملولهاست. روانکاوان اکنون بیش از هر زمان دیگری شلوغاند. این به آن معنا نیست که بیماری روانی در گذشته وجود نداشت، بلکه زندگی در گذشته آهستهتر، سادهتر و متعادلتر بود. با نگاهی به پوشینهها (آلبومهای) خانوادگی ۴۰ سال پیش، درمییابیم که چهرهها شادتر بودند، نقابها کمتر بود. از نگاه سعدی، دنیای جدید انسان را از خود غافل کرده و از همین رهگذر، نقابهای فراوانی بر چهرهها نشسته است. سعدی باور دارد زمانی میتوان این نقابها را برداشت و به سوی زیبایی اصیل و سیرت انسانی حرکت کرد که انسان به تأمل و تدبر رو آورد.
مستکین اضافه کرد: من فصل دوم کتاب «لقمههای لقمانی» را «درنگیدن» یا همان «درنگ کردن در هستی و پدیدههای خداوند»، نام نهادم و بر همین نکته تأکید کردهام که تنها راه عبور از سطح به عمق، درنگ در خویشتن است. از نظر سعدی ابتدا باید پاس لحظات زندگی را بدانیم، اهل درنگ باشیم. کندپیما باشیم، نه تندپیما، من همیشه پیشنهاد می دادم که به جای تندخوانی باید کند خوانی را باب کنیم. هنر نیست هزار صفحه کتاب را مثلاً در یک روز، دو روز تمام کنیم، هنر این است که شما یه کتاب صد صفحه ای را هزاران روز بخوانید، گلستان ۱۳۰ صفحه است و باید در آن روزها تأمل و کاوش کرد.
این پژوهشگر انتقادات درباره تاثیر گذر زمان در آثار سعدی را رد کرد و اظهار داشت: برخی ایراد میگیرند که این موارد برای ۸۰۰ سال پیش است و قدیمی شده، در مواجه با این آدمها میپرسم آیا در وجود تو حسد هست؟ طمع هست؟ شما حتما باید نسخههای سعدی را بخوانید، این ربطی به تکنولوژی ندارد. سعدی شما را انسان میکند. سعدی میگوید که گره و اشکال کار شماست، خودش میگوید داروی تلخ نصیحت، پس به شما دارو میدهد و میگوید:
گر شربتی بایدت سودمند ز سعدی ستان تلخ داروی پند
و میگوید داروی من اگه کارگر میافتد علتش این است که
چو خرما به شیرینی اندوده پوست چو بازش کنی استخوانی در اوست
اندرزها و جهان بینی من کام تو را شیرین میکند اما مراقب باش یک هسته در آن است که حکمت موضوع است. من این هسته را با شیرینی آمیخته کردم که کام تو شیرین شود ولی حواست جمع باشد که آنجا یک نکته نهفتم که باید آن را به کار بگیرید.
کتاب «لقمههای لقمانی: دفتر نخست- سعدی» اثر عبدالمهدی مستکین، تلاشی است برای بازخوانی آموزههای اخلاقی و انسانی سعدی در بستر زندگی پرشتاب امروز. در این کتاب، نویسنده با نگاهی کاربردی، مفاهیم عمیق آثار سعدی را به زبان ساده و قابل فهم برای مخاطب معاصر ارائه میدهد، تا راهی برای درنگ، تأمل و بازگشت به خویشتن فراهم آورد.
این کتاب در ۱۵۱ صفحه توسط نشر گویا منتشر شده و به تازگی در کمتر از یک سال یه چاپ دوم رسیده است.
منبع: ایرنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید