1404/1/31 ۱۰:۱۸
رودکی شعر فارسی را از پیروی از شعر عربی جدا کرد و اوزان و قالبهای جدید فارسی بهوجود آورد.
رودکی و تأثیر او بر شاعران تاجیکستان
روفیا تیرگری: رودکی را نخستین شاعر پارسیگوی و پدر شعر فارسی میدانند، به این دلیل که تا پیش از وی کسی دیوان شعر نداشته است. سبک شعری رودکی، خراسانی است. ویژگیهای سبک خراسانی در شعر رودکی نمود کامل و جامعی دارد و به همین دلیل میتوان او را نماینده تام و تمام این سبک از شعر فارسی دانست.
افزون بر آن رودکی از داستانها و روایات حماسی به خوبی آگاهی داشته و با استادی و مهارت تمام توانسته عنصر حماسه را در شعر خود بازتاب دهد. شعر رودکی، نشاندهنده فضا و حال و هوای حماسی است که بر جامعه آن روزگار سایه افکنده بود.
رودکی اغلب در توصیفهای غنایی از عنصر حماسه بهره برده و بدینوسیله به شعر خود صلابت ویژهای بخشیده است.
«مفاخره» یا خودستایی از مضامین رایج در شعر فارسی است. رودکی در ستایش خود به خصایصی چون اعتدال کلام، محتوای اشعار، تأثیر و قبول آن و شهرت و فراگیر شدنش تأکید میکند.
او شعر فارسی را از پیروی از شعر عربی جدا کرد و اوزان و قالبهای جدید فارسی بهوجود آورد و با ترجمه منظومههای مختلف و سرایش اشعار حکیمانه، راه را برای غنای بیشتر شعر فارسی گشود.
«رودکی و تأثیر آن بر شاعران تاجیکستان» عنوان نشستی از سلسله نشستهای مشترک انجمن ایرانشناسی و مؤسسه ایراس [مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا] است که چندی پیش در محل کتابخانه ملی برگزار شد.
مهدی سنایی، غلامرضا امیرخانی، نظامالدین زاهدی، اصغر دادبه، علی اشرف مجتهد شبستری، محمود جعفری دهقی و شاهمنصور شاه میرزا ازجمله مهمانان این برنامه بودند که برخی از آنها برای حضار به ایراد سخنرانی پرداختند.
میراث مکتوب
دکتر غلامرضا امیرخانی، رئیس کتابخانه ملی درباره میراث مکتوب ایرانیان میگوید: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، میراثبان هویت و میراث مکتوب ایرانیان است؛ چه در قالب کتاب و چه در قالب اسناد و نسخههای خطی و همچنین نشریات و سایر محملهای اطلاعاتی.
در اوایل دهه ۴۰ شمسی با همت ایرج افشار، مجموعهای از آثار متعلق به ایران به زبانهای مختلف گردآوری میشود و هسته اولیه بخش ایرانشناسی در کتابخانه ملی پا میگیرد.
در حال حاضر بیش از ۷۵ هزار عنوان کتاب به زبانهای عموما انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، روسی و... با موضوع مطالعات ایرانی و اسلامی در این مرکز نگهداری میشود که میتواند مرجع یگانهای برای ایرانشناسان و ایرانپژوهان در داخل کشور باشد.
دکتر امیرخانی در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: برای شناخت رودکی و تأثیر آن بر آسیای میانه، باید به آنجا سفر کرد؛ حالا فرقی نمیکند ازبکستان یا تاجیکستان، همه میراثدار یک تمدن هستند.
وقتی به این مناطق میروید حس و حال خاصی را تجربه میکنید. در تمام شهرهای تاجیکستان و شهرهایی چون سمرقند و بخارا با گویشهای زیبای زبان فارسی روبهرو میشوید که واقعا شنیدنی و لذتبخش است.
سرزمین نیاکان
دکتر مهدی سنایی، رئیس مطالعات ایراس در ارتباط با سیاست خارجی کشورمان در حوزه اوراسیا میگوید: در دیپلماسی ما و سیاست خارجی در این چهار دهه، توجه شایستهای به اوراسیا و حوزه تمدنی و فرهنگی ایران نشده است. نمیشود گفت که بیعمل بودهایم و فعالیتی صورت نگرفته ولی آنچنان که درخور هست به این حوزه توجه نشده است.
در سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان آقای پزشکیان به تاجیکستان، رئیسجمهور محترم تاجیکستان به صد زبان این را بیان کردند و خواستار توجه بیشتری به این حوزه و حوزه فرهنگی و تمدنی ایران شدند.
برای ما ایرانیان، تاجیکستان به روایتی منطقه نیاکان ماست اما خود تاجیکان هم ایران را سرزمین نیاکان خود میدانند. متأسفانه به قول تاجیکان، «واخوری» یا سطح روابط با آن سطحی که باید باشد، فاصله بسیار دارد.
بزرگترین شاعر پارسیگوی عجم
نظامالدین زاهدی، سفیر تاجیکستان در ایران درباره نبوغ و خلاقیت رودکی میگوید: رودکی به این معنا پدر شعر فارسی است که او نخستین و بزرگترین شاعر پارسیگوی عجم بود که با خلاقیت و نبوغ بینظیر شاعرانهاش، زبان فارسی – تاجیکی دری را بر کرسی زرین شعر و ادب نشاند. تا پیش از رودکی در قلمرو خلافت که ایران هم بخشی از آن محسوب میشد زبان ادب و فرهنگ، عربی بود.
با ظهور رودکی و شعر رودکیوار در عهد سامانیان، زبان فارسی بر پهنههماوردی با زبان عربی به عنوان زبان شعر و ادب وارد میدان
میشود.
از این رو یکی از خدمتهای بزرگ و بینظیر رودکی آن بود که اقتدار زبان فارسی دری را بعد از دو قرن تسلط زبان عربی در پهنه شعر و ادب به صورت کامل به نمایش گذاشت.
افزون بر آن یکی از ویژگیهای رودکی این است که در بسیاری از قالبهای شعری ازجمله قصیده، قطعه، غزل، مثنوی و رباعی شعر گفته و در آن از اوزان و آرایههای ادبی زیبا بهره برده است.
به دیگر سخن، شاعران بعد از او در سدههای آینده راهی را پیمودند که او هموار کرده بود.
خروش افکار عجم به زبان فارسی
سفیر تاجیکستان میگوید: در قرنهای یکم و دوم هجری، زبانهای پهلوی، خوارزمی، سغدی، باختری و سایر زبانهای ایرانی میانه به تدریج گویشوران خود را از دست دادند و به تاریخ پیوستند.
در چنین شرایطی، اندیشمندان و کاتبان ایرانی قرنهای دوم و سوم مانند عبدالحمید کاتب، سهل بن هارون، دشت میشانی و... در نظم و نثر عربی به مقام استادی رسیدند و اصول و سنتهای ایرانی پیش از اسلام را در آثار خود وارد کردند.
درواقع آنان زمینه تداوم سنتهای ایرانی را در قالب زبان عربی فراهم آوردند.
گروهی دیگر از ایرانیان به رهبری عبدالله بن مقفع نیز ادبیات کهن ایرانی را مستقیما به زبان عربی نشر و ترجمه کردند و بدینوسیله به آنها عمری دوباره بخشیدند.
همچنین گروهی از شاعران ایرانی، آثار ادبی کهن ایران را به نظم عربی درآوردند. به عنوان مثال ابان بن عبدالحمید لاحقی، شاعر و مترجم سده دوم هجری، کلیله و دمنه، سندبادنامه بلوهر و بوذاسف، کارنامه اردشیر، کارنامه انوشیروان و... را با نظم و نثر عربی، حیاتی دوباره بخشید.
به شرافت کارنامه ادبی شاعران عربزبان ایرانی در قرنهای دوم و سوم هجری، ادب و فرهنگ ایرانی از ورطه فنا و نابودی رهایی یافت و با آمیزش و امتزاج با ارزشهای جهانشناسی نو وحدانی حق بقا و استمرار پیدا کرد. بر این اساس قرنهای دو م و سوم هجری را میتوان قرنهای خروش افکار عجم به زبان عربی نامید.
زنجیره فرهنگ درخشان ایران
دکتر اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی در ابتدا به قرائت شعری از استاد شهریار در رثای رودکی میپردازد: پارسی نیز کز نفوذ عرب/ همچو مه در محاق پنهان بود/ وقت آن شد که چهره بگشاید/ که دگر در حجاب نتوان بود/ مردی از روستای رودک خاست/ خسروش خوانم ارچه دهقان بود/ کاخی از نظم پارسی افکند/ کش نه آسیب باد و باران بود/ پایه نظم را بدانجا بُرد/ که به دورانِ آل سامان بود...
زنجیره فرهنگ درخشان ایران پس از حمله اعراب ادامه یافت و قطع نشد. حتی در قرنهای اول و دوم، متنهایی به زبان پهلوی نوشته میشد که کتاب «دینکرت» نمونهای از آن است. بنابراین رودکی که در قرن سوم شکوفا شد، از معارف دو قرن پیش از خود بهرهمند بوده است.
دکتر دادبه به در بخش دیگری از سخنانش میگوید: باید هر چیزی را در زمان و مکان خودش مطالعه کرد. اسماعیلیه و فاطمیان در آن روزگار، مردمی فرهیخته، ایراندوست و با فرهنگ بودند. یعنی شما نباید اسماعیلیه آن روز را با اسماعیلیه امروز مقایسه کنید. آنها یک جریان روشنفکری ایرانگرایانه بودند.
به زبان امروز آن آدمها و ازجمله رودکی به گناه میهنپرستی و گناه ایراندوستی دیدند آنچه که دیدند و کردند آنچه که کردند و جناح متحجر وابسته به بغداد، رودکی را به گناه میهندوستی و ایرانگرایی آزار و ستم داد تا آنجا که چشمانش را از دست داد.
رودکی اگر توانست آنهمه حکمت و آن چگونه گفتنها را با آن الفاظ درخشان و با آن معانی درخشان در همین اشعاری که باقی مانده عرضه کند (مشت نمونه خروار است) به دلیل پشتوانه و مخزنی بود که داشت و آموزش دیده بود.
حذف درس فارسی از کنکور یعنی حذف آگاهی سخن و ادب فارسی که دانشجویان و دانشپژوهان میتوانستند به دلیل آمادگی برای کنکور داشته باشند و در آن میان، تعدادی هم به تحصیل در این رشته علاقهمند میشدند.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید