1403/12/12 ۱۱:۰۴
آیین چهلمین سال بنیادگذاری مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، صبح شنبه، یازدهم اسفند در مرکز همایشهای بینالمللی رایزن برگزار شد.
دبا: آیین چهلمین سال بنیادگذاری مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، صبح شنبه، یازدهم اسفند در مرکز همایشهای بینالمللی رایزن برگزار شد.
در آغاز «کاظم موسوی بجنوردی»، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به ایراد سخن پرداخت: اکنون بیش از چهل سال از آن روز میگذرد که مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بهصورت قانونی در زمستان ١٣۶٢ به ثبت رسید. راهی دراز و پرفرازونشیب پشت سر گذاشتهایم. انتشار دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی، دستاورد بزرگ این مرکز است که فارسی آن به مجلد ٢۵ رسیده و جلد ٢۶ نیز در آستانۀ انتشار است. دانشنامههای تخصصی دیگر هم در دست تألیف و تدوین است که مجلداتی از آنها نیز منتشر شده است. مانند: دانشنامۀ ایران، دانشنامۀ تهران بزرگ، دانشنامۀ فرهنگ مردم ایران، دانشنامۀ حقوق ایران، دانشنامۀ هنر ایران، دانشنامۀ زبانها و گویشهای ایرانی، دانشنامۀ خلیج فارس و دانشنامۀ ایران باستان. همچنین تألیف و تدوین مجموعۀ بیست جلدی تاریخ جامع ایران و مجموعۀ پنج جلدی جغرافیای جامع ایران را بر این کارنامه باید افزود. همکاری شمار قابل توجهی از متخصصان ایرانی و گاه غیرایرانی، یکی از بزرگترین و مهمترین دستاوردهای این مرکز در سطح ملی است. به همۀ اینها باید افزود، تشکیل کتابخانهای عظیم با بیش از یکمیلیون و سیصدهزار جلد کتاب در زمینههای خصوصی اسلامشناسی و ایرانشناسی و بیش از ۱۸۵ مجموعۀ شخصی از معاریف این کشور که هریک گنجینهای بیهمتاست. با همت مدیریت این کتابخانه، فهرستوارۀ کتابهای فارسی و نیز فهرست مقالات فارسی در دست تدوین است. همچنین فهرست کتابهای خطی و چاپ سنگی این کتابخانه در دست انجام است. شورای عالی علمی مرکز همواره مجمعی از بزرگان علم و تحقیق و فرهنگ ایران در نیمقرن اخیر بوده است.
او افزود: از همه مهمتر، نسلی از محققان و پژوهشگران جوان در طی این چهل سال در کار تحقیق و تألیف و ویرایش پرورش یافتند که مرکز همواره به آنها افتخار میکند و آنها را سرمایههای بیهمتای فرهنگ ملی میداند. فکر تألیف یک دائرةالمعارف برای شناخت بهتر و عمیقتر فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی در شرایط سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی عجیب و بسی دور از دسترس به نظر میرسید. در خلال نمایندگی دورۀ اول مجلس شورای اسلامی، در این اندیشه بودم که سیاست را رها کنم و بهخصوص با توجه به سوابق خانوادگی و تجربههای شخصی خود، در پی اهداف بزرگ فرهنگی باشم، زیرا شمار قابل توجهی از دوستداران وعلاقهمندان به انقلاب، مشتاقانه در میدان سیاست و امور حکومتی حضور داشتند و ظاهراً امور علمی و فرهنگی، چندان جذابیتی نداشت. با آنکه هزاران کتاب و مقاله در موضوعات گوناگون مربوط به فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی به زبانهای مختلف نوشته و منتشر شده است، اینطور بهنظر میرسید که برای شناخت کمابیش کافی و جامع این فرهنگ عظیم و گسترده، به دانشنامهای خاص نیاز داریم؛ آن هم بهصورتی که حاصل تحقیق و تفکر ایرانیان باشد. در مشورتهای اولیه، غالب اهل فکر و نظر، با توجه به دشواریها و سختیهای دانشنامهنگاری در ایران، تحقق چنین هدفی را دور از دسترس و بعید و حتی ناممکن میدانستند. توصیۀ اغلب ایشان بود که حداکثر دائرةالمعارف اسلام، چاپ لیدن، ترجمه و در صورت لزوم، موادی بهصورت محدود بر آن افزوده و موارد خاصی هم اصلاح شود، اما من امیدوار بودم و با همان امکانات بسیار اندک کار را آغاز کردم.
موسوی بجنوردی خاطرنشان ساخت: در حین کار و با ملاحظۀ نخستین نمونههای مقالات که البته هنوز بسیار ابتدایی بودند، به این نتیجه رسیدم که برای رفع فقر و نقص منابع و برای تألیف و تدوین چنین دائرةالمعارفی به کتابخانهای بزرگ و خاص نیاز هست و کتابخانههای موجود کشور هیچیک کافی نیست. خوشبختانه با یاری و سختکوشی ریاست کتابخانه مرکز، این کار با کتابخانۀ شخصیام و با حدود دوهزار جلد انجام گرفت و همچنان ادامه دارد. در آغاز کار با امکاناتی محدود، کار گزینش مداخل و فیشبرداری با همکاری چند دوست و همکار و گاه اعضایی از خانواده آغاز شد. روشن بود که میباید شماری از دانشمندان و اهل فکر و نظر و تحقیق، تألیف و تدوین مقالات را برعهده گیرند و بر مراحل کار نیز نظارت کنند. طبیعت کار چنان بود که میباید از برجستگان هر حوزۀ تحقیقی، یاری میگرفتیم. نخست زندهیاد دکتر احمد تفضلی به ما پیوست و از همان آغاز دل بدین کار بزرگ سپرد. با لطف و حمایت بیدریغ او و ریاست کتابخانه، استادان بزرگی چون دکتر عباس زریاب خویی، دکتر سیدفتحالله مجتبایی و دکترآذرتاش آذرنوش دعوت ما را پذیرفتند و ناگفته پیداست که از همان آغاز راه از نظرات سودمندشان بسیار بهرهمند شدیم. با حضور این بزرگواران بود که اندکاندک شورای عالی علمی مرکز با حضور استادان دیگر تکمیل شد. قدیمیترین بخش مرکز، بخش پروندههای علمی است که تا آن وقت در ایران سابقه نداشت و از ابتکارات مرکز ما بود.
رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اضافه کرد: پژوهشگران جوان و بااستعداد، با معرفی استادان، نخست دربارۀ مدخل در منابع و مآخذ جستوجو میکردند و از صفحات مورد نظر کپی میگرفتند و همۀ آنچه را که بهدست میآوردند در پروندهای به ترتیب تاریخ تألیفشان گردآوری میشد و آن در نهایت در اختیار مؤلف قرار میگرفت. در این سیستم، هم مؤلف به منابع و مآخذ خود کمابیش دسترسی داشت و بسا که ذهن او تا حدی منظم میشد و میتوانست در پی مآخذ و منابع بیشتر باشد و هم در سایر مراحل، مانند کنترل منابع و مراحل چندگانۀ ویرایش، پرونده علمی به کار میآمد. بخش پروندههای علمی از آغاز قلب مرکز ما بود و پژوهشگران در آنجا کار با مآخذ را میآموختند و غالباً بعد از مدتی خود میتوانستند مقاله هم بنویسند. بدینترتیب، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی پای گرفت و ما کوشش کردیم نیازهای فرهنگی و ملی را بشناسیم و براساس آن پیش برویم. این مرکز، نگاهبانی از فرهنگ ملی و زبان فارسی را از آغاز برعهدۀ خویش شناخته و برهمیناساس حرکت کرده است. «در یک کلام، این مرکز و کتابخانۀ آن و هر آنچه داشته و خواهد داشت، وقف ایران و مردم ایران است.»
او اظهار کرد: اینک وظیفۀ اخلاقی خویش میدانم از همۀ استادان بزرگواری که از آغاز کار، مشعل این مرکز علمی را روشن نگاه داشتند و اکنون روی بر نقاب خاک نهادهاند سپاسگزاری کنم و یاد ایشان را در خاطرۀ ملت ایران زنده نگه دارم. به ترتیب الفبا عبارتند از: آذرتاش آذرنوش، قمر آریان، ایرج افشار، حسن انوشه، محمدابراهیم باستانی پاریزی، احمد تفضلی، جواد حدیدی، شرفالدین خراسانی، محمد دبیرسیاقی، عنایتالله رضا، عباس زریاب خویی، عبدالحسین زرینکوب، منوچهر ستوده، داریوش شایگان، جعفر شعار، داود فیرحی، بدرالزمان قریب، فاطمه کریمی، محمدحسن گنجی، ویلفرد مادلونگ، یحیی ماهیار نوابی، محمد موسوی بجنوردی، محمدعلی مولوی عربشاهی و احمد مهدوی دامغانی.
همچنین، قدردانم از آیتالله مهدی کروبی که از لحظۀ آغاز این حرکت به ما یاری رساندند و از هر آنچه که میتوانستند دریغ نکردند. و نیز سپاسگزار همسرم سرکارخانم امیره فرهنگ هستم که اگر همراهی و همدلی او نبود، به چنین توفیقی دست نمییافتم، و نیز سپاسگزار فرزندان عزیزم؛ حسن، حسین، علی و محسن هستم که با یاری آنها توانستم چهل سال و تاکنون این راه پرفرازونشیب را طی کنم. همچنین سپاسگوی همکاران نجیب و پرتوانم در این مرکز هستم که باشکیبایی و همدلی و با ایمان و عقیده به درستیِ این راه و روش، تاب آوردهاند و با وجود کاستیهای زیاد بر عهد و پیمانشان ماندند و همچنان پای میفشارند. من همۀ عمر، چه در دوران سیاستورزی و چه در روزگار فرهنگمداری، سرِ آن داشتم تا کاری برای ایران کنم و دمی و آنی از آن عدول و نزول نورزیدم و اکنون خوشحال و خشنودم که چهاردهه از عمر هشتادودوسالهام، مصروف و مشغول کاری شد که نهفقط امروز، که ایرانیان آینده نیز از آن سود خواهند برد و نام فرهنگ شکوهمند ایران را پرآوازه و بلندمرتبه خواهد کرد. امیدوارم که در این کوشش کامیاب و کامروا بوده باشم.
در ادامه «سیدعباس صالحی»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پشت تریبون حاضر شد و گفت: علاقهمندان حوزۀ فرهنگ و کتاب در دهههای چهل، پنجاه و شصت احساس غبن میکردند چراکه جریان دائرةالمعارف نویسی در ایران تأخر تاریخی دارد. غربیان دائرةالمعارفنویسی را از انقلاب فرانسه داشتند و در حوزۀ اسلامی، دائرةالمعارف لیدن در سالهای ۱۹۱۳ تا ۱۹۳۶ در چهار جلد و یک تکمله منتشر شد و سپس ویرایش دوم آن در سال ۱۹۵۴ منتشر شد. عربها زودتر به میدان آمدند و دائرةالمعارف بستانی در سال ۱۲۵۴ شمسی جلد اول آن منتشر شد و دائرةالمعارف القرن العشرین فرید وجدی نزدیک به یک سده قبل منتشر شد، هرچند این دو آداب و اسلوب لازم را نداشتند اما بالأخره نام دائرةالمعارف را زودتر آغاز کردند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: غم فرهنگی در وجود علاقهمندان فرهنگ در ایران شکل گرفته بود چون فاصلۀ قابل توجهی با جریان دائرةالمعارفنویسی جدید داشتیم، چه اینکه گرچه در تاریخ و تمدن اسلامی کتابهای جامعنویسی چون نفایسالفنون، احصاءالعلوم، نهایةالارب، صبحالاعشی و... داشتیم اما دائرةالمعارف با این منابع جامع نویسی گذشته تفاوت داشت.
وی با بیان اینکه کتابهای جامع داشتیم اما دائرةالمعارفنویسی از اهمیت دیگری برخودار بود، افزود: گروه کارهایی در دهۀ چهل و پنجاه شروع شد اما چندان کافی نمینمود تا این که خبر تأسیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در زمستان ۱۳۶۲ به گوشها رسید و سال ۱۳۶۷ اولین جلد دائرةالمعارف منتشر شد و دریچۀ امید جدیدی را گشود. صالحی تصریح کرد: اتفاقاتی که یکی بعد از دیگری در این مرکز شکل گرفت غرور ملی، ایرانی و اسلامی را پدید آورد که محدود به دائرةالمعارف نبود؛ ترجمۀ آن به زبانهای انگلیسی و عربی، دانشنامههای متعدد، کتابخانۀ کمنظیر و... انصافاً شجرۀ طیبهای بود که پیرامون آن اتفاقات زیادی رخ داد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: به استاد بجنوردی که با همتشان این مسیر را طی کردند دستمریزاد میگویم؛ امیدوار هستم این شجرۀ طیبه همچنان ببالد و میوههای آن افزونتر شود.
سپس با حضور حسین سیمایی صراف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛ غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ ژاله آموزگار؛ نظامالدین زاهدی، سفیر تاجیکستان در ایران؛ مصطفی معین و محمدحسن سمسار از کتاب «چهلچراغ» (تاریخ شفاهی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی) بهکوشش حمیدرضا محمدی رونمایی شد و محمدی توضیحاتی دربارۀ روند گردآوری این کتاب ارائه کرد.
سخنران بعد، «ژاله آموزگار»، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف اسلامی بود که اظهار کرد: در سنتهای ایران باستان پانزده سالگی اوج نبوغ جسمانی است و چهل سالگی نشان از بلوغ فرزانگی دارد و این مؤسسۀ عالیقدر مدتها پیش دوران بلوغ جسمانی را گذرانده است و اکنون در چهلمین سال پایهگذاری دائرةالمعارف بزرگ اسلامی میتواند با افتخار سرش را بالا بگیرد و به کارنامۀ درخشانش ببالد. در این جمع مسلماً شخصیتهایی هستند که به مراتب بهتر از من میتوانند از آغاز فعالیت این مجموعۀ علمی و پژوهشی که در اسفند 1362 موجودیت یافته است سخن بگویند. چون من جزء اولینها نبودم ولی از طریق زندهیاد دکتر احمد تفضلی از فعالیتهای علمی این مؤسسه آگاهی داشتم. او همیشه با نوعی تحسین از روند کارها در این نهاد یاد میکرد و بهخصوص بسیار علاقهمند به جوانانی بود که در آن موقع با دائرةالمعارف همکاری داشتند که از نظر او بسیار جویا و پویا بودند و غالباً میگفت من بیشتر به ذوق و شوق این جوانهای با استعداد و مشتاق یادگیری به آنجا میروم. آن جوانان اکنون خود بزرگان علم و ادب هستند.
استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران افزود: همۀ ما به تجربه دریافتهایم که در ایران نهادهایی موفق بودهاند که بیشتر غیردولتی و قائم به بنیانگذاری بودهاند مصمم و معتقد و علاقهمند به اهدافی که آن نهاد به خاطر آن اعلام وجود کرده است. بودن آقای بجنوردی در رأس این نهاد بسیار مفید و مؤثر بوده است. او برای پیشبرد اهداف این مؤسسه از هیچ تلاشی دریغ نکرد و به نظر من کاری کرد کارستان. او دانشمندان متخصص و کارآگاه و برجستهای را دعوت به کار کرد که برخی از آنها در آن زمان به غلط مغضوب بودند. توجه به فهرست نام بزرگانی که دائرةالمعارف با خدمات آنان موجودیت علمی خود را یافته است بهترین شاهد این مدعاست.
آموزگار ادامه داد: اولینباری که من به ساختمان قبلی دائرةالمعارف رفتم برای شرکت در بزرگداشت علامه زریابخویی بود که بسیار پربار و آبرومند برگزار شد. اگر جو آن دوران را در نظر بگیریم، اهمیت برگزاری چنین محفلی صدبرابر میشود. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همچون نهال سرسبزی با چنین حسن نیتی پا گرفت. صمیمت و یکدلی اعضاء و همکاران دلسوز آن آبیاریاش کردند و اکنون درخت برومندی شده است که جلد ٢۶ آن در شرف انتشار است. شاخههای پربار دیگری از آن سر زدهاند همچون دانشنامۀ ایران، تاریخ جامع ایران، جغرافیای جامع ایران و بسیاری دیگر که فهرست آنها برای حضار محترم بازگو شده است. البته تا آن نهال رشد کند رویدادهای بسیاری پیش آمد. پستیها و بلندیها، قهرها و آشتیها، دستتنگیها و بیمهریها و همزمان آفرینها و پشتیبانیها در سر راه بودند. این درخت پربار و تنومند در مسیر بادهای موسمی و آزاردهنده و حتی گردبادهای ویرانکننده قرار گرفت. ولی از آنجا که ریشه در خاک ایران عزیز داشت و نیت پایهگذاران پاک بود، از پا درنیامد، و همچنان راستقامت ماند.
عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: زمانی که من افتخار یافتم که عضوی از این نهاد خوشنام باشم در وهلۀ اول مجذوب تساهل و تسامحی شدم که محیط جلسات شورا را گرم و سازنده میکرد. در آن آزادی کلام بود، انتقادهایی که از سر دلسوزی انجام میگرفت شنیده میشد. در مورد مدخلهای مسئلهدار بحث در میگرفت. حتی اجازۀ برگشت و جرح و تعدیل برخی مدخلهای پیشین و بهخصوص آنهایی که در ابتدا در جوی خاص نوشته شده بودند در دستور کار قرار میگرفت. چنین روشی که امید دارم ادامه داشته باشد تحسینبرانگیز است. چهل سال دوام آوردن و چنین مؤسسهای را در شرایط خاصی که همگی بدان واقفیم برپا نگاه داشتن کار آسانی نیست. باید عاشق بود و پشتکار داشت. من این رویداد فرخنده را به آقای بجنوردی تبریک میگویم. ایشان در کنار اعتقاد بسیار محکم اسلامیشان علاقۀ خاصی به این سرزمین و تاریخ و جلوههای فرهنگی آن دارند و سعی تمام برای بهتر نمایاندن آنها. خصیصهای که ایکاش در وجود همۀ دستاندرکاران و مسئولان باشد. و شادباش و دستمریزاد به دانشمندان و پژوهشگران عالیقدر این نهاد که تلاشهای آنها زیربنای اصلی این آثار ارزنده هستند، ذهنشان و وقاد باد و قلمشان روان. آرزوی بزرگ دیگری نیز دارم آن این که این نهاد چون گذشته جوانان بااستعداد و تحصیلکردۀ ما را در خود جای دهد. آرزو میکنم که در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی شرایطی فراهم شود که جوانان مستعد ما انگیزهای بیابند و جایی برای عرضۀ مهارتهای خود داشته باشند. به نسل جوان بیشتر اعتماد کنیم. زمینه کاری برایشان فراهم کنیم قبولشان داشته باشیم آنها را به کار بگیریم و صمیمانه در کنارشان بمانیم. نسل جوان را دریابیم که ثروت واقعی ما آنها هستند. سابقه این موسسه خوشنام چهل ساله نشان می دهد که در آغاز در این کار پیشقدم بوده است و موفق که کاش برای دیگر موسسات نیز الگو قرار گیرد. سرانجام دست مریزاد به آنهایی که این مؤسسه را سرپا نگاه داشتند و آرزو میکنم که دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با کارنامۀ درخشان همچنان در فضای فرنگی ما بدرخشد.
و بعد، «سیدمصطفی محقق داماد»، مدیر بخش حقوق و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در سخنانی گفت: ۴۰ سال قبل به انگشتر سلیمانی یکی از سلالههای حضرت زهرا سلاماللهعلیها و بزرگزادهای از تبار بزرگان اسلامی این بنیاد نهاده شد. شخصی با کولهباری از تجربه، رنجدیده و سرد و گرم دهر چشیده، آزرده از رنج و ظلم و ستم به مدت مدیدی در زندان ستمشاهی، و اینک با شرح صدری وسیع که گویا دعای موسی را برایش مستجاب ساختند، با سینهای گشاده با دستی خالی و شجاعتی انقلابی که یادم افتاد به اینکه این موضوعات مقداری ژنتیک است. به مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی، نیای بزرگوار ایشان پیشنهاد کردند مرجعیت را قبول کند درحالیکه حتی خانه نداشت و حوزۀ نجف هم خرج داشت اما پذیرفت و بهزودی مشکلات حوزه حل شد. روزی در معیت ایشان [موسوی بجنوردی] بودم، آه در بساط نداشت ولی سینهای گشاده داشت و گویی همه چیز برایش حل بود. آنچه برایم جالب بود این است که دعای ابراهیم نیز دربارۀ ایشان مستجاب شده بود و مدتی نگذشت اتاق شورا پر از استادان درجر یک شد، همه با عشق و علاقه دعوت ایشان را پذیرفتند و به گرد جلسه شورا درآمدند و خامه در دست گرفتند و مقالات را نوشتند.
او ادامه داد: من دانشگاه دیده بودم و استادان را میشناختم ولی هیچگاه نزدیک آنها نبودم اما افتخار یافتم از نزدیک با آنها آشنا شدم و دیدم چه شخصیتهایی در ایران وجود داشتند و نمیدانستیم. کاری که دائرهالمعارف کرد، نشان داد شخصیتهای فراموششدهای در کشور بودند. البته این کار بزرگ انجام شد اما مخفی نماند که کودکانی بودند که وقتی شیء عظیمی را میبینند، میترسند و خم میشوند و ریگی را برمیدارند و پرتاب میکنند، کودکانی این کردارهای زشت را کردند، اما این مرد بزرگ نهراسید و خم به ابرو نیاورد و گاه با لبخند میگذشت.
محقق داماد مرکز دائرةالمعارف را از گلهای روییده بعد از انقلاب عنوان کرد و گفت: همانطور که گفته شد، نگرانی نسبت به آینده نیست زیرا عزیزانی در اینجا تربیت شدند که آینده این بنیاد را حفظ خواهند کرد. همۀ فعالیتها سرمایههای عظیمی برای این کشور خواهند بود و برای سید بزرگوار عمری به درازای خورشید آرزو میکنیم.
او در پایان گفت: انتظار دارم کسانی که دستاندرکار فرهنگ ایران هستند، فرهنگدوست هستند و اهتمام به فرهنگ ایران دارند، مشکلاتی که برای اینگونه موسسهها پیش میآید، با کفایت آنان حل شود و از پیشرفت فرهنگ و ادبیات حمایت کنند زیرا سرمایهای است برای آیندگان.
سپس «احمد مسجدجامعی»، قائممقام و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به ایراد سخن پرداخت: یکی از قدیمیترین نهادهایی که ذیل قانون مشروطیت شکل گرفت شورایی بود که برای تدوین سیاستهای کلان فرهنگی فعالیت میکرد که این شورا هنوز هم ادامه دارد که همان شورای عالی آموزش و پرورش است؛ اگر کار آن شورا را با شورای دیگری تطبیق دهیم میتوان به شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد که بزرگانی هم در این شورا حضور داشتند. اگر بخواهیم برای نظام فکری و فرهنگی ایرانیان مبنایی بگذاریم حب وطن، دیانت و اخلاق مواردی بوده است که در آن شورا با حضور بزرگان در سالهای گذشته تصویب میشد. ما در طول یکصد سال گذشته شاهد این هستیم که پایبندی به این مؤلفهها چندان پایدار نبوده است؛ گاهی سیاستگذاری فرهنگی صرفاً به باستانگرایی توجه داشته و گاهی برعکس به دوران اسلامی، و ایران دوپاره شده بود و در بعضی مواقع اصلاً به ایران باستان توجه نمیشد. آقای بجنوردی به مسئلۀ ایران در کلیت خود پرداخت و بههمیندلیل در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هم مدخلها و هم حجم نوشتهها بسیار مورد توجه است.
قائممقام مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با بیان اینکه فهم روح ایرانی چیزی فراتر از اطلاعات معمول است گفت: ما دانشنامهای داریم که ١٠ جلد برای آن پیشبینی شده است که بهزودی جلد هشتم منتشر میشود که به باورهای ایرانیان میپردازد که این کار برای اولینبار انجام شده و نمونۀ دیگری ندارد. آقای موسوی بجنوردی به سندی که در آن شورای فرهنگی نوشته شده بود وفادار بود و حق ایران را ادا کرد و او حب ایران، دیانت و ادب را داشت اما بر اینها چیزی به نام حب زبان فارسی را افزود؛ یعنی اگر در آن سند حب زبان فارسی نیست روند کارهای دائرهالمعارف به حب زبان فارسی توجه داشت.
او در پایان گفت: اینجا وقف مردم ایران شده است که بزرگترین وقف فرهنگی است که یک نهاد علمی وقف شده است و این نشان از دریا دلی آقای موسوی بجنوردی دارد. کار بجنوردی پرداختن به مسئلۀ «حب ایران» بود و ایران را در کلیت خود پرداخته است و از این جهت در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخلهایی دربارۀ ایران مورد توجه است؛ تاریخ ایران در ۲۰ جلد تدوین شد. ما پیشتر اثری در این حد نداشتیم و اگر بود دیگران نوشته بودند و به زبان فارسی نبود. این کتاب به غنای زبان فارسی نیز کمک کرد و امروزه تاریخ جامع ایران جایگاه ویژهای دارد. یا توجه به جغرافیای ایران که در پنج جلد منتشر شده است، در مجموعۀ دیگر این نهاد دانشنامهای به باورهای فرهنگ مردم ایران میپردازد که تا کنون هفت جلد آن منتشر شده است.
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی سخنران پایانی مراسم چهلمین سالگرد تاسیس مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی بود.
او با اشاره به دوستی چهلساله و نوعی همکاری در بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، گفت: شاید در اذهان ما را رقیب یکدیگر بدانند اما بیش از آنکه رقیب باشیم، رفیق یکدیگریم، دو مؤسسۀ بزرگ که هر دو بهعنوان قدیمیترین نهادهای علمی مشغول فعالیت هستند که رقابتی هم بین آنها وجود دارد. گاه مدخلهایی هم یکسان است و سعی کردیم این رقابت زیانبخش و فرساینده نباشد و این رقابت انگیزاننده باشد. تصورمان این است که فرهنگ ایران آنقدر ظرفیت دارد که دو مؤسسه دربارۀ موضوعی واحد کار کنند زیرا سرمایهگذاری برای آینده است که استادان گذشته را حفظ و از وجودشان استفاده کرده و در دامن این استادان نسل آینده تربیت میشود.
حدادعادل در بخش دیگری از سخنان خود با بیان خاطرهای از مقام معظم رهبری و تأکید ایشان بر داشتن بنیاد دائرةالمعارف اسلامی گفت: ایشان در جلسهای فرمودند همیشه برایم سوال بود فضلای ایران که میخواهند دربارۀ مسائل ایران بنویسند به دایرهالمعارفی که دیگران برایمان نوشتهاند، مراجعه میکنند و چرا ما دائرةالمعارف ننویسم که ایرانیان و دیگران به آن مراجعه کنند. این جلسه در بحبوحۀ جنگ عراق و ایران بود.
رئیس بنیاد سعدی با تأکید بر سختیها و اهمیتی که در کار دائرةالمعارفنویسی وجود دارد، گفت: تا انقلاب اسلامی هیچ دائرةالمعارفی نداشتم که جوانمرگ نشده باشد، «نامۀ دانشوران ناصری» که ناتمام ماند، دائرةالمعارف مصاحب که جلد سومش بعد از انقلاب منتشر شد. هم من و هم آقای بجنوردی امیدواریم دانشنامۀ جهان اسلام و دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به حرف «ی» برسد و کامل شود و دانشجویان در اولین قدم در هر موضوع به مقالات دائرةالمعارفها به عنوان کلید تحقیق مراجعه کنند. منابعی هم که در ذیل مقالات آمده مهم است.
او ادامه داد: رهبر بر نهضت تولید علم تأکید دارند و ما در مؤسسات دائرةالمعارف تولید علم میکنیم و تجربۀ ۴۰ سال دانشنامه و دانشنامهنگاری را منتشر کردیم تا دیگرانی هم که میخواهند وارد این موضوع شوند، بخوانند. بهنظرم مدیریت علم اهمیت بیشتری از کار علمی دارد زیرا مدیر علمی میتواند از ۱۰۰ دانشمند بهره ببرد اما صد دانشمند علم نمیتوانند چنین کاری کنند، زیرا کار مدیریت و کارشان نامأجور است.
در پایان با حضور حداد عادل، موسوی بجنوردی، محقق داماد، مسجدجامعی و علی بهرامیان از جایگاه علمی جمعی از اعضای شورای عالی عامل مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ازجمله سیدفتحالله مجتبابی، محمدحسن سمسار، علی بلوکباشی، مهدی رفیع، محمد خاکی، ژاله آموزگار و عنایتالله مجیدی تجلیل شد.
همچنین در این مراسم، فیلم مستند «چهلچراغ» ساختۀ سهامالدین بورقانی به نمایش درآمد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید