1403/11/29 ۱۱:۲۸
علی قیصری تشکیل کنسرسیوم برای استفاده از منابع چند کتابخانه را از سیاستهای پژوهشی ضروری دانست که چشمانداز خوبی را برای پژوهشگران ایجاد میکند.
شب کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، بهعنوان هشتصد و نوزدهمین شب از شبهای مجله بخارا، شنبه ۲۷ بهمنماه در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد.
نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کودک و بنیانگذار فنی دانشگاه تهران، پژوهشگر و متخصص کتابداری نخستین سخنران، شب کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بود. وی با شرح خاطراتی درباره آغاز کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به آشناییاش با مرحوم ایرج افشار اشاره و بیان کرد: ایشان با پدر من سالها همکلاس بودند و آقای افشار، عاشقانه پدر من را دوست داشت. نخستینبار، ایشان را سال ۱۳۳۶ در مسکو و کنگره شرقشناسی زیارت کردم.
وی آشنایی و مطالعه «فهرست مقالات فارسی» ایرج افشار را دلیل اصلی، علاقه به ایشان، اعلام کرد و ادامه داد: جلد اول این مجموعه را سال ۱۳۳۸ در منزل جمالزاده دیدم و شروع به تورق کردم. نظم موضوع آن فوقالعاده زیبا بود.
انصاری درباره تجربه یکساله فعالیت در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، گفت: وقتی آقای افشار، پیشنهاد همکاری در کتابخانه را به من دادند، نمیدانستم کتابخانه مرکزی در دست ساخت است. گفتم، خوشحال میشوم؛ بنابراین نخستینبار به کتابخانه مرکزی آمدم. مسئول فهرستنویسی کتابهای غیرفارسی شدم. در آن زمان اتفاق تاسیس کتابخانه، یک حادثه شگفتانگیز و تاریخی بود و مجموعه جلیلالقدر و ذیقیمت استاد «محمد مشکات» و امکانات مالی که فراهم بود؛ مانند خرید کتاب از خارج و کتابشناسان بزرگی مانند ذریاب؛ همچنین بحث تولد تفکری به نام «ایرانشناسی» و بالاخره مدیر توانا و لایقی مانند ایرج افشار.
دبیر شورای کودک ادامه داد: مرحوم ایرج افشار، کتابداری سنتی را در دانشکده حقوق و کتابداری جدید را در فرانسه فراگرفته بودند. ایشان مدیر بسیاربسیار توانایی بودند و تمام ابعاد کار را میدیدند. زمانی که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، همه چیز شبیه پازل بهم ریخته بود، ایشان قطعاً میدیدند که قطعات چطور باید جور شود؛ بنابراین گفتند در دو اتاق کنار مسجد، کتابها باید در برگههای ۷ و نیم در ۱۲ و نیم سانتیمتری فهرستنویسی و بستهبندی شود.
انصاری با اشاره به نقش برخی از مستشاران آمریکایی در به ثمر نشستن تلاشها در تاسیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، گفت: فردی به نام «کروز» از مستشاران آمریکایی و استاد فهرستنویسی، در کنار من همکاران بود. در آن دو اتاق، کتابها برایمان ردیف میشد. با توجه به اینکه امکانات مالی فراهم بود از آلمان، انگلیس و فرانسه چاپهای بینظیر خریداری میشد.
نام بلند ایرج افشار
وی با اشاره به برخی رفتارهای مرحوم ایرج افشار در طول همکاریشان بیان کرد: ایرج افشار، خیلی کم به دو اتاقی که در اختیار من و همکارانم بود، سر میزدند و موضوعی که به شدت ایشان را عصبانی میکرد، برگههای تقاضای مرخصی بود. ایشان باور نداشت کسی بخواهد استراحت کند؛ به خاطر انگیزههای قوی که در ایشان بود؛ انگیزههایی مثل ایراندوستی و کتاب.
انصاری با اشاره به ساماندهی امور بخش مجلات خارجی کتابخانه، به دستور ایرج افشار، افزود: مجلهها در یک انبار سیاه تا سقف چیده شده بودند. سه ماه، ساماندهی این بخش طول کشید که تجربه درخورتوجهی بود. بعد از استعفا از کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، دوستی من با خاندان افشار، همسر آقای افشار و خانواده بزرگوار دانشپژوه و برخی دیگر از همکارانم ادامه پیدا کرد. یکی از درسهایی که از این دوران فراگرفتم، اهمیت روایت بود و اینکه روایت چه معجرهای میتواند ایجاد کند؛ همچنین توجه به دیپلماسی.
وی درباره دکتر جعفریان گفت: بسیار خوشحالم از اینکه دکتر رسول جعفریان به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بازگشتند و امیدوارم جلال و قدرتی که ایرج افشار برای کتابخانه و ایرانشناسی میخواست، بتوانند پیگیری کنند. شخصیت ایشان من را یاد رانگاناتان، کتابدار معروف هندی میاندازد. امیدوارم کتابخانه مرکزی قدرتمند، بدرخشد.
یاد سید محمد مشکات
در ادامه این نشست صادق سجادی، به اهمیت اهدا کتابخانه «دکترسیدمحمد مشکات بیرجندی» به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، اشاره کرد و به بخشی از زندگینامه این اهداکننده بزرگ کتاب، پرداخت و گفت: استاد سیدمحمد بیرجندی، سال ۱۲۸۰ متولد شدند؛ البته «مشکات» نام اصلی ایشان نبود، بلکه نام اصلی ایشان، رضازاده بود. در مشهد درس خواندند. بعد از تاسیس دانشگاه تهران ۲۵ سال عضو شورای دانشگاه بودند.
وی با تاکید بر اقدام تاثیرگذار مرحوم مشکات در اهدا کتابخانه شخصیاش به دانشگاه تهران گفت که این اقدام، سرآغاز تحول کتابخانهای در ایران بود. وی در شرح بخشی از زندگی پژوهشی ایشان گفت: بیشتر اوقات فراغت خود را به خرید نسخه خطی نایاب صرف کرد که مشتمل بر هزار و ۱۰۰ جلد است؛ که البته خرید هر نسخه خطی، تاریخچه جدایی دارد.
سجادی با اشاره به اظهارنظر دکتر سیاسی، رئیس وقت دانشگاه تهران درباره اقدام مرحوم مشکات در اهدای کتابخانهاش به دانشگاه تهران گفت: دکتر سیاسی، رئیس دانشگاه تهران، ضمن تقدیر گفتند، مایه نهایت تاثر بود که در کتابخانههای دانشگاههای خارجی آثار خطی بزرگان را میدیدم؛ درحالی که میدانستم دانشگاههای ایران از این حیث فقیر است.
این پژوهشگر در ادامه گفت: مشکات، درباره اهدای کتابخانهاش به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نوشته است: «نسخههای دستنویس نفیس پیشینیان که با سودای عمر و تحمل رنج نوشته و میراث برای آیندگان گذاشتهاند، ریشه و پایه تمدن بشری، اسناد آیین، ملیت و نمودار راستین عظمت دین ما است. ملت هم در این میراث سهیم است. چنین چیزی ملک تل شخصی نمیشود.» البته ایشان بعد از اهدای کتابخانه، در ایران همچنین در لندن، از حوزه نسخ خطی دست برنداشت.
سجادی به دیدگاه مرحوم ایرج افشار درباره اهدای کتابخانه مرحوم مشکات به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اشاره کرد و گفت: ایرج افشار، تصریح کرد که کتابخانه مشکات، هسته اصلی کتابخانه مرکزی دانشگاه است. دکتر سیاسی نیز با نگاه آیندهنگرانه، کتابخانه مشکات را اساس بخش خطی و پایه تاسیس کتابخانه مرکزی قرار داد.
این پژوهشگر با اشاره به حضور مجدد رسول جعغریان بهعنوان رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران گفت: حضور دکتر جعفریان، در کتابخانه مرکزی برای اهل تحقیق جشن است.
معماری زیبای کتابخانه مرکزی
در ادامه این جلسه، دکتر علی قیصری، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم ایرج افشار با بیان اینکه دانشگاه تهران برای بسیاری مثل من، خانه دوم محسوب میشود، با بیان اینکه بخشی از عمر تحصیل من در دانشکده حقوق، به طواف کتابخانه مرکزی گذشت، ادامه داد: به گفته مرحوم ایرج افشار، ساخت و تکمیل ساختمان کتابخانه مرکزی با زیربنای ۲۰ هزار مترمربع، حدود هفت سال طول کشید و ۲۰ میلیون تومان از محل تامین اعتبار سازمان برنامه هزینه شد.
وی با اشاره به بخش دیگری از گزارش ایرج افشار درباره کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران افزود: گزارش مرحوم ایرج افشار درباره کتابخانه و مرکز اسناد کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نخستینبار در نشریه «راهنمای کتاب» چاپ و چند سال بعد با تجدید نظر، در نشریه «تحقیقات و کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی» بازنشر شد.
قیصری در مقایسه دانشکده حقوق و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، گفت: کتابخانه از هرحیث، ساختمان، میز، صندلی و قفسهها نوساز بود؛ علاوه براین کتابخانه، ساکت و طوری نبود که کسی در مخزن رفت و آمد داشته باشد و القاکننده جو سیاسی نبود. فضای بسیار دلپذیری داشت؛ بنابراین از این حیث با دانشکده حقوق متفاوت بود.
این دانشجوی سابق دانشگاه تهران، در ادامه به خاطرات خود و استفاده از برخی نشریات موجود در این کتابخانه اشاره کرد و گفت: بعد از فارغالتحصیلی، دو بار، از مجموعه نفیس مطبوعاتی کتابخانه مرکزی استفاده کردم. نخست سال ۱۳۶۰ که درباره نشریه دوره مشروطه با عنوان «استبداد» که حدود سال ۱۳۰۷ و ۱۳۰۸ منتشر میشد، تحقیق میکردم. پیشتر در یکی از دانشگاههای انگلیس این نشریه را دیده بودم. زندهیاد ایرج افشار، نسخههای خطی این نشریه را بهصورت «فتو شات» تهیه کرده بود که بهعنوان منبع تحقیقاتی استفاده کردم. سالها بعد گزارشی از این پژوهش در نشریه «پیام بهارستان» منتشر شد.
قیصری به همراهی ایرج افشار برای استفاده پژوهشی از «نشریه طوفان»، موجود در کتابخانه دانشگاه تهران اشاره کرد و گفت: صفحات روزنامه را که ورق میزدیم، میشکستند و روی میز میریختند؛ بنابراین از ادامه کار منصرف شدم. زندهیاد ایرج افشار کمک کردند، میکروفیلم برخی از شمارهها را در کشورهای دیگر و برخی از دیگر شمارهها را در دانشگاه لندن پیدا کردم. مجموع این خاطرات، تاکید بر تحول در نگهداری اسناد و نحوه پژوهش در منابع کتابخانهای است. امروزه با کمک فناوریهای جدید، نهتنها اسناد و دیجیتالی کردن نشریات اسناد و کتابها مرمت میشود، بلکه استفاده از منابع آسانتر و سریعتر شده است؛ حتی دیگر نیازی به حضور پژوهشگران در کتابخانه نیست.
ضرورت تشکیل کنسرسیوم برای استفاده از منابع کتابخانهها
وی به ضرورت اعمال چند سیاست پژوهشی در مدیریت کتابخانههای دانشگاهی تاکید کرد و ادامه داد: ازجمله این سیاستها، «جای نگهداری و مخزن، و نحوه نگهداری نشریات»، «تشکیل کنسرسیوم برای استفاده از منابع چند کتابخانه» «استفاده از فناوری جدید برای دیجیتالی کردن منابع» است که چشمانداز خوبی را برای پژوهشگران ایجاد کرده است. کتابخانه دانشگاه تهران، با وجود اینکه به نسبه عمر چندانی ندارد اما از منابع بسیار غنی برخوردار است. امید است، با توجه به اعتبار و تجربه دکتر جعفریان و دیگر همکاران ایشان، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران که یکی از ارکان اصلی کتابخانههای پژوهشی ایران محسوب میشود، بتواند، گامهای بیشتری در این حوزه بردارد.
پرهیز از ایجاد احساس کتابخانههراسی
در ادامه این آیین غلامرضا امیرخانی ضمن اشاره به خاطراتی درباره کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به دیدار با نجفغلی پسیان، مترجم گفت: ایشان را بعد از سالها که ترجمه کتابشان را خوانده بودم، یعنی زمانی که رئیس ساختمان شماره دو کتابخانه ملی بودم، ملاقات کردم. ایشان تعریف میکرد، مدتی پیش در کتابخانه دانشگاه تهران بودم، وقتی از کنار شمشادها رد میشدم، با یادداشتی مواجه شدم، که بین چند برگه کتاب گذاشته شده بود. چند دانشجو این یادداشت را نوشته بودند که «این چند صفحه از کتابی که نیاز داشتیم و به دلیل خرابی دستگاه کپی دانشگاه، مجبور شدیم از کتاب جدا کنیم.» این دانشجویان از آقای پسیان خواسته بودند این چند صفحه را به کتابخانه بازگردانند تا مجدد به کتاب اصلی چسبانده شود. این خاطره برای من بهعنوان محقق و پژوهشگر جالب بود؛ اینکه چه موانعی ممکن است برای اعضای کتابخانههای دانشگاهی وجود داشته باشد.
رئیس کتابخانه ملی با اشاره به خاطره دیگری از زمان دانشجوییاش و درس دکتر نوشآفرین انصاری، ادامه داد: خاطرم هست، وقتی دانشجوی خانم دکتر انصاری بودیم، وقتی واحد اصول و منابع مرجع را تدریس میکردند، به مفهوم «کتابخانه هراسی» اشاره میکردند که معمولاً برای افراد تازهوارد ایجاد میشود؛ بنابراین تاکید داشتند، کتابدار آنقدر باید خوشرو باشد تا مراجعان را جذب کند.
امیرخانی، با تاکید بر جایگاه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در حفظ و نگهداری نسخ خطی و نشریات قدیمی، ادامه داد: بسیاری از مطالب مهم و کمترشناخته شده، لابهلای نسخ خطی یافت میشود.
فرصت استثنائی برای کتابداری ایران
در ادامه این آیین، عمرانی با اشاره به نخستین حضورش در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران گفت: ۵۰ سال از نخستین حضورم در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و زمان دانشجویی من بهعنوان دانشجوی کتابداری میگذرد. پیشنهاد میکنم کتابداران حتماً تاریخچه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، به قلم ایرج افشار را بخوانند.
وی با طرح این پرسش که بعد از مرحوم ایرج افشار، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، چه وضعیتی پیدا کرده است؟ بیان کرد: سه دوره زمانی برای کتابخانه مرکزی قائل هستم. در ادامه میخواهم به وظایف کتابخانه مرکزی از نگاه ایرج افشار اشاره کنم که مصوبه سال ۱۳۴۸ شورای دانشگاه است.
عمرانی به برخی بندهای مصوبه شورای دانشگاه تهران درباره کتابخانه اشاره و بیان کرد: ازجمله بندهای این مصوبه به این شرح است؛ «تهیه و جمعآوری و در دسترس قرار دادن کتاب و نشریات ادواری و آثار خطی و چاپی و تحقیقات دانشگاهی لازم است»؛ «تنظیم برنامههای کارآموزی دانشجویان»، «تنظیم خط و مشی برای خرید کتاب»، «کنترل واحدهای تابعه»، «ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای واحدهای تابعه»، «اضافات و ترفیعات کارکنان شاغل در کتابخانه مرکزی»، «انجام دادن مبادلات کتب و نشریات دانشگاه تهران با مجامع و دانشگاههای دیگر دنیا». توجه داشته باشیم که این مصوبه موجب شد تا کتابخانه دانشگاه تهران بُعد مرکزیت پیدا کند.
این متخصص علم اطلاعات و دانششناسی، با بیان اینکه «مرکزیت» و «یکپارچگی» برای من دارای دو مفهوم متفاوت است، افزود: مرکزیت، بیشتر دارای مفهوم اداری است اما یکپارچگی بر بهرهمندی تاکید دارد که در آییننامه این دو مفهوم وجود دارد.
این پژوهشگر علم کتابداری با بیان اینکه جای پای افشار در جایجای این مصوبه دیده میشود، گفت: نخستین فهرست مشترک کتابخانههای دانشگاهی در ایران، زمان ایرج افشار تدوین شد؛ علاوه براین استانداردهای تجهیزات کتابداری، با شناسایی حاج احمد تیموری از سوی افشار، تدوین شد. ایشان به ساخت تجهیزات کتابخانهای اقدام کردند و در حال حاضر نیز موسسه استاندارد ایران، صنایع چوبی کتابخانهای ایران را براساس استانداردهای کارخانه «تیموری» میسازد.
عمرانی، تشکیل «هیئت علمی کتابدار» و تدوین نخستین «اصطلاحنامه کتابداری» از سوی ایرج افشار را نشانههای ورود کتابداری نوین در ایران دانست و ادامه داد: تشکیل «هیئت علمی کتابدار» از انجمن کتابداران آمریکا وام گرفته شد که همچنان نیز تشکیل میشود. اعضای این هیئت، قرار نیست سرکلاس تدریس کنند، بلکه باید کتابخانه را اداره کنند. از ۱۵ سال پیش به دنبال احیای، این پُست هستیم.
این پژوهشگر به دومین دوره کتابخانه مرکزی بعد از ایرج افشار اشاره و بیان کرد: دومین دوره، بعد از ایرج افشار، سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۴ است. دانشگاه تهران در زمان، ۹ رئیس عوض کرد؛ بنابراین میتوان حدس زد که چه اتفاقهایی برای کتابخانه مرکزی افتاد. سال ۱۳۶۴ و دوره ریاست دکتر فروتن بود که وضعیت آرامی را پشت سرگذاشتیم اما بعد از ایرج افشار، مرکزیت کتابخانه دانشگاه تهران از بین رفته بود؛ بنابراین آستینها را بالا زدیم و کتابخانه دانشکدهها را بهروز کردیم. نکته مهم اینکه با کمبود بودجه برای تامین منابع مواجه شدیم.
عمرانی افزود: مرحوم مهندس هاشمی در تامین مالی، بسیار به ما کمک کردند. توجه ایشان موجب شد تا کتابخانهها احیا شود. نخستین خریدها، خرید نشریات خارجی بود. ۳ هزار و ۵۰۰ نشریه خریداری شد؛ علاوه براین برای یکایک دانشجویان دسترسی آزاد مهیا بود. از آثار تشکیل کمیته اینکه امروز، کمیته نشریات خارجی کتابخانههای دانشگاه تهران، کنسرسیوم شورای تامین منابع علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است.
وی حضور چهار متخصص در نهاد کتابخانههای عمومی کشور، کتابخانه ملی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و ایرانداک را فرصت استثنائی برای کتابداری ایران توصیف کرد.
کار و کارنامه محمدتقی دانشپژوه
در ادامه این آیین حجتالاسلام ابوالفضل حافظیان بابلی، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم مشکات و دانشپژوه گفت: به شخصه عاشق دانشپژوه هستم و فهرستهای ایشان را مکرر خواندهام. ایشان با فهرست عالمانهای که برای نسخهای خطی مرحم مشکات نوشتهاند، توجه علاقهمندان میراث مکتوب جهان را به کتابخانه مرکزی جلب کردند. به فرموده مرحوم استاد محقق طباطبائی: «دانشپژوه، ربالنوع فهرستنگاران است.»
وی ادامه داد: شادروان استاد ایرج افشار در ایجاد بنای کتابخانه مرکزی عاشقانه کوشید. کتابخانهای درخور ایران و ایراندوستان؛ قلب دانشگاه تهران شد که استادان دانشگاههای دیگر و حتی حوزویان را تغذیه میکرد. این کتابخانه در کنار نسخههای خطی، چاپ سنگی، نسخههای عکسی، میکروفیلمها، نشریات و مطبوعات کهن داخلی و خارجی، کتابهایی به زبانهای خارجی که در ارتباط با کشورهای مختلف فراهم آمدند، مرکزی برای تغذیه علمی دانشجویان و استادان. بودجههای قابل توجه در جا و محل خود هزینه شد و با مدیریتی کاردان، توانمند، ایراندوست و دلباخته کتاب، و با تلاش و کوشش مثالزدنی به مهمترین کتابخانه ایران تبدیل شد.
این محقق افزود: استاد افشار، شهسوار میدان کتاب بودند. فهرست آثاری که از ایشان به صورت مقاله و کتاب چاپ شده سه جلد کتاب حجیم شده که تورق آن، فرصت زیادی میطلبد.
مجموعه خطی ارزندهای هم همچون رودهایی بودند که به این دریا پیوستند ازجمله نسخ خطی که آیت الله مرعشی نجفی به دانشگاه تهران، بخشیدند. ایشان پیش از افتتاح کتابخانهشان، نسخههایی خطی که خریداری میکردند، وقف میکردند؛ میفرمودند اگر این نسخهها در تملک من بماند، مستطیع خواهم شد و در نهایت هیچگاه مستطیع نشدند. مجموعه استاد سعید نفیسی، حسینیعلی باستانیراد، بدیعالزمان فروزانفر ازجمله دیگر مجموعههایی است که به کتابخانه دانشگاه تهران، افزوده شد.
حافظیان بابلی گفت: نسخههای عکسی و میکروفیلمها با تلاش علیاکبر مینوی و ذبیحالله صفا از مناطق مختلف عالم فراهم آمد که در مجموع ۹ هزار نسخه رسید و فهرست، میکروفیلمها را بهطور مختصر نوشتند که البته بسیار مفید واقع شد.
وی با تاکید بر اهمیت آشنایی با منابع موجود در کتابخانهها، گفت: عوامل مختلفی ازجمله دولت، وزیر علوم و انگیزه قوی دکتر رسول جعفریان، یک فرصت برای ایجاد تحول در این مرکز مهم است تا بالندگی پیامد آن باشد. باید راهکارهای حمایت از کتابخانه مرکزی را بیابیم؛ از کمکهای نقدی تا اهدا کتابخانههای خصوص و اهدا نسخههای خطی. همانطور که تیمهای ورزشی، از منبع مالی روزافزون برخوردار هستند، کتابخانه مرکزی نیز باید از این منبع برخوردار باشد.
در ادامه این آیین سوسن اصیلی، متخصص علم اطلاعات و دانششناسی گفت: ۲۶ بهمن سال ۱۳۲۸، در جلسه ۳۹۶ شورای دانشگاه، مرحوم مشکلات، کتابهایشان را به دانشگاه اهدا کردند و دکتر سیاسی، رئیس وقت گفتند، این کتابها را هسته مرکزی برای تشکیل کتابخانه بزرگی برای دانشگاه قرار میدهم. این کتابخانه در طول ۷۵ سال نقش مهمی در تعامل با دانشگاههای دیگر فراهم کرد. بسیاری از چهرههای شناخته شده ایران، دانشجوی دانشگاه تهران بودند و از منابع کتابخانه مرکزی استفاده کردهاند که محدود به نسخ خطی و منابع آرشیوی نبود.
وی ادامه داد: نخستین شورای کتابخانه مرکزی سال ۱۳۴۶، متشکل از ۱۶ نفر از استادان رشتههای مختلف تشکیل شد. حضور این استادان، نشانه نگاه همهجانبه برای تامین منابع است.
در ادامه این آیین، رسول جعفریان با بیان اینکه کتابخانه دانشگاه تهران به حمایت نیاز دارد، بر نگاه آیندهنگرانه در مدیریت کتابخانه تاکید کرد و گفت: ذهن من دیگر متوجه کتاب چاپی نیست. با اینکه حافظ کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران هستیم اما دنبال ایجاد یک تحول نیز هستیم. از کتابخانه ملی و نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برای تحقق این چشمانداز انتظار کمک داریم.
وی افزود: همانطور که ایرج افشار، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را وارد یک مرحله جدید کرد، ما هم باید همین تلاش را داشته باشیم. مشغول طراحی یک ربات نسبتاً فعال هستیم تا همه اطلاعات کتابخانه را در اختیارش قرار دهیم تا به همه پرسشها درباره کتابخانه، پاسخ دهد؛ البته این برنامه به معنای طراحی یک هوش مصنوعی نیست اما حس کردیم تا علاوه بر عبور از نرم افزارهای فعلی، باید از یک جایی آغاز کنیم. این راهی که در آینده باید دنبال کنیم و برای این هدف تلاش میکنیم.
پیش از آغاز سخنرانی، علی دهباشی، مدیرمسئول نشریه بخارا، بخشی از کتاب «این دفتر بیمعنی» که مجموعه خاطرات مرحوم ایرج افشار، از بنیانگذاران کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را قرائت کرد. در بخشی از این خاطرات که درباره دوره مدیریت مرحوم افشار در کتابخانه دانشگاه تهران است آمده: «پیشرفتهایی که نصیب کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران شد، مولود نیت خیر و همت استوار و پایداری ثمربخش و فعالیت راستین افرادی است که که نام برخی از آنها پیش از این گفته شده و دور از حقشناسی و انصاف است، اگر از آوردن نام چند بنیانگذار با حرارت و پُرشور دیگر غفلت شود. سرسلسله این گروه، دکتر عبدالله شیروانی است که در طول مدت قریب ۱۵ سال، از سمتهای مدیرکل و معاون دانشگاه، همیشه درباره کتابخانه مرکزی، با حرارت و حقیقت میگفت. بهویژه درباره خرید کتاب و علیالخصوص کتب خطی و تهیه میکروفیلم از آثار ایرانی که خارج از ایران است، مراقبتی کمنظیر و نیتی عالمانه داشت. برمن فرض است که از بابت آنچه از ایشان و از خدمات اداری ایشان به جای خویش سپاس عرض کنم.» در بخش دیگری از این بخش دکتر افشار از افرادی چون دکتر شمسالدین مفیدی، دکتر سیدحسین نصر، حسین محبوبی اردکانی، نوشین انصاری ایران شیبانی، معصومه دقیق، فرنگیس امید، فریدون بدرهای نیز یاد کرده است.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید