محمد جعفری قنواتی: نخبگان دانشگاهی به موضوع هویت ملی حساسیت داشته باشند

1402/5/25 ۱۲:۵۳

محمد جعفری قنواتی: نخبگان دانشگاهی به موضوع هویت ملی حساسیت داشته باشند

وطن یولی، یادبودِ رحیم نیکبخت،‌ پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان را برگزار کرد.

کاوه بیات، مترجم و پژوهشگر تاریخ معاصر در یادبودِ زنده‌یاد رحیم نیکبخت،‌ پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان گفت: زنده‌یاد نیکبخت از یک لحاظ از ما دور است اما از یک منظر هم از جهات مختلف به ما نزدیک است به دلیل کارهایی که صورت می‌داد و امروز هم صورت می‌گیرد به هر حال انسان فکر می‌کند یکسری افرادی هستند که انسان با خودش فکر می‌کند کاش به او این جمله را می‌گفتیم یا اگر این نکته را می‌شنید، چه می‌گفت؟ یکسری از این آدم‌ها در ذهن هر کداممان هستند که در کنارمان نیستند اما هر روز به یادشان هستیم.

او افزود: در کنار یادآوری روزمره جای خالی هم هست، یعنی در همین جمع محدود علایقی در میان بود که به نحوی پوشش داده می‌شد که با فقدان نیکبخت جای خالی‌اش در این فعالیت‌ها احساس می‌شود. به عبارتی در کنار آن جای پر مستمر در ذهن جای خالی هم هست، به دلیل کاری که می‌کرد و مسئولیتی که به عهده داشت برایمان محسوس هست.

این پژوهشگر تاریخ معاصر عنوان کرد: سال‌ها بود رحیم نیکبخت را می‌شناختم و به نوعی همسایه محسوب می‌شدیم. وقتی از سرکار به خانه بازمی‌گشت در این مسیر به من سری می‌زد. من هم یکی دوباری به مؤسسه مرکز اسناد انقلاب اسلامی رفته بودم اما او لطف داشت و گاهی بعدازظهر به من سر می‌زد. در این دیدارها با صفا و صمیمتش همراه بود که این ویژگی هیچ‌گاه از ذهن نمی‌رود. 

کاوه بیات در ادامه با اشاره به رشد برخی رفتارها در دهه 50 گفت: در حوزه‌ای که خیلی فقدان او احساس می‌شود یک نوع حوزه بینابینی میان تعلقات مذهبی و تعلقات ملی است. متأسفانه از دهه پنجاه به بعد گرفتار یکسری تعبیرهای نادرست شدیم که برای خودمان قصه‌هایی درست کردیم که این قصه‌ها را باور کردیم و به آن عمل کردیم از جمله ضدیت و تباین بین علاقه به مملکت و آب و خاک و اعتقادات مذهبی.

نیکبخت، شخصیت فرهیخته ایران‌دوست

احسان هوشمند به عنوان سخنران بعدی این برنامه گفت: از نخستین باری که با رحیم نیکبخت ارتباط برقرار کردم، تقریبا دو دهه می‌گذرد. در این دو دهه هفته‌ای یکبار حضوری یا با تبادل پیام با هم در ارتباط بودیم با توجه به تفاوت سلیقه‌ای که با هم داشتیم.

او ادامه داد: نگرش انقلابی که از دهه 40 در کشور ما دگرگونی در ساختارها و مناسبات ایجاد کرد که به دسته‌بندی تازه‌ای از مردم منجر شد. این دسته‌بندی طبیعتا یک گروه را موافق و یک گروه مخالف، چپ، راست، مذهبی و غیرمذهبی را در برگرفت. این دگرگونی تا به امروز هم به نوعی مشهود است که در نوع سبک زندگی و نوع نگاه به حکمرانی و اداره کشور خودش را نشان می‌دهد گاه این صف‌بندی‌ها به موضع‌گیری گاه به فاصله، نامهربانی کردن و عدم تحمل منجر شده است.

این کردپژوه بیان کرد: رحیم نیکبخت در چنین شرایطی به عنوان یک شخصیت خودساخته و فرهیخته که روی رفتار خودش کار کرده بود و ملاحظات اخلاقی برای زیستنی دینی، اخلاقی و انسانی داشت که با امثال من و طیف‌های دیگر در یک افق طولانی نگرانی‌هایش را برای ایران و منافع ملی آن در میان بگذارد و برای رفع این نگرانی‌ها کاری بکند و دست به یک حرکت فرهنگی بزند. 

احسان هوشمند گفت: منش اخلاقی و فردی نیکبخت آن هم در این جهان پرآشوب و پر دلهره‌ای که روزمره آن را تجربه می‌کنیم امثال او انگشت‌شمارند و یادش همیشه با ماست. یادم هست زمانی با هم در مرکز اسناد ریاست جمهوری روی یکسری اسناد کار می‌کردیم و مدت زیادی بررسی اسناد طول کشید در این میان فردی از یک روزنامه تندرو هم در این مرکز حضور پیدا کرد.

او افزود: این فرد که در یک روزنامه تندرو معروف کار می‌کرد بحث خروج اسناد از ایران و فروش آن را مطرح کرد، من و نیکبخت فقط حرف‌های او را شنیدیم و جدی نگرفتیم. چون برای ما اسناد ایران بسیار ارزشمند است و جای هیچ‌گونه خروج و فروش آن مطرح نبود و نیست. این فرد بعدها به خروج اسناد اقدام کرد که موفق نشد، اما متأسفانه برخورد جدی با او نشد. کار من روی اسناد کردستان ناقص ماند و کار نیکبخت بر اسناد آذربایجان تا جایی که اطلاع دارم، منتشر نشد.

تلاش برای انتشار کتاب‌های ارزنده

عطاءالله عبدی، یکی دیگر از دوستان زنده‌یاد رحیم نیکبخت در ادامه این برنامه گفت: او قدرت تعامل بالایی داشت و با جریان‌های فکری متفاوت می‌توانست رابطه برقرار کند، چون کانون بحث با آنها ایران و دفاع از آن و مبارزه با پان‌ترکیسم بود و این هدف مشترک برخی از اختلافات را کمرنگ می‌کرد.

او افزود: او در مسائل ایران با یک سعه‌صدر، گشاده‌رویی و البته با یک نگاه راهبردی برخورد می‌کرد و مسائل جزئی را در این استراتژی که برگزیده بود، دخالت نمی‌داد. او معتقد بود که ما باید از ایران و ایرانیت در آذربایجان دفاع کنیم، اگرچه گاهی در تعاملی که با دوستان آذری داریم متاسفانه مشاهده می‌کنیم که خط و خطوط سیاسی در تعامل میان دوستان خودش را نشان می‌دهد که این نگاه گاهی آسیب‌زاست. در حالی که چنین رویکردی در رفتار و منش شخصی نیکبخت وجود نداشت.

این عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی بیان کرد: او قدرت تعامل بالایی داشت چنانکه می‌توانست هم با حکومت تعامل داشته باشد هم نیروهایی که با حکومت زاویه داشته باشند. این انتقال فکر و دغدغه‌مندی‌ها از جریانی که نمی‌توانست هیچ گفت‌وگویی با حکومت داشته باشد انتقال آن به درون حکومت خیلی فرصت مغتنمی بود که نیکبخت ظرفیت این رابطه و انتقال دغدغه را داشت. این رویکرد او به اشاعه فکر ایران‌دوستی در آذربایجان و مناطق دیگر کمک می‌کرد.

عطاءالله عبدی گفت: دوست فاضلم، جناب ناصر همرنگ نقل می‌کند که در تجدیدچاپ کتاب «از بادکوبه و چیزهای دیگر» مشکلاتی پیش آمد و در تعاملی که با نیکبخت داشت، او در یک فرصت کوتاه و با کمترین اصلاحیه توانست کتاب را تجدیدچاپ کند که کتاب بسیار ارزشمندی است. او از این قبیل کارها بسیار انجام داده بود که برای اهل فرهنگ بسیار ارزنده است. لذا در این زمینه نیروی منحصربه فردی بود که می‌توانست با حکومت ارتباط داشته باشد و در عین حال با نیروهایی که نمی‌توانستند ارتباطی با عناصر تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر رابطه‌ای داشته باشد به عنوان یک مجرای قابل اعتماد عمل کند.

ضرورت حساسبت نخبگان دانشگاهی به موضوع هویت ملی 

محمد جعفری قنواتی، پژوهشگر فرهنگ عامه در یادبودِ زنده‌یاد رحیم نیکبخت،‌ پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان گفت: نکته مهمی که باید آن را متذکر شد حساسیت گروه های علوم سیاسی و تاریخ به بحث هویت ملی است اما این حساسیت در گروه‌های ادبیات و زبان فارسی باید بیشتر باشد که متاسفانه چنین نیست. به نظرم این حساسیت باید قدری عمومی‌تر شود و در گروه‌های زبان و ادبیات فارسی بیشتر نمود پیدا کند.  

او افزود: در تأیید سخنانم باید به یک موضوع اشاره کنم؛ در سال 77 همایشی به مناسبت گرامیداشت استاد شهریار برگزار شده بود. در این مجموعه 28 مقاله ترکی چاپ شده که نویسندگان آن از جمهوری آذربایجان و ترکیه هستند که طبیعی است از چه منظری به استاد نگاه کردند. در این میان 21 مقالۀ فارسی هم چاپ شده است.

سردبیر دانشنامه فرهنگ مردم بیان کرد: از این 21 مقاله فارسی، پنج مقاله را تاجیک‌ها نوشتند و 16 مقاله را نویسندگان ایرانی. از این میان پنج مقاله را با گرایشهای پان‌ترکی نگارش شده است. از 11 مقاله باقیمانده، حتی یک مقاله به ایران‌خواهی شهریار اشاره نکرده اند؛ حتی یک مورد. لذا تا دلتان بخواهد الی ماشاءالله هم در مقالات ترکی و هم فارسی، اشعار ترکی نمود دارد.

جعفری قنواتی گفت: یکی از مقالات آن که با حوزه کاری من مرتبط است، فولکلور آذربایجان در اشعار شهریار است. این مقاله با این جمله آغاز شده است: «همچنان‌که می‌دانیم یکی از مشهورترین افسانه‌های آذربایجانی شنگول و منگول است!» به نظرتان دبیر علمی همایش این مطلب را نخوانده است که این افسانه آذربایجانی نیست و متعلق به کل ایران است؟!   

او ادامه داد: یک همایش موسیقی نواحی همان سال‌ها یا چندین سال قبل برگزار شد، حسین محمدزاده صدیق‌، مترجم و نویسنده، مقاله‌ای نوشته بود با این عنوان «شاهنامه حماسه یا ملحمه»! دبیر علمی همایش هم این را پذیرفته بود! این سخنرانی در همایش انجام و در کتاب هم چاپ شده است. امیدوارم دیگر از این مسائل پیش نیاید و دفاع از ایران و هویت ملی هزینه نداشته باشد. 

نقش تشیع در تقویت هویت ایرانی

مجتبی سلطانی احمدی، پژوهشگر فرهنگ و تمدن در قسمت دیگری از این برنامه گفت: آخرین پروژه فکری او دارای اهمیت بسیار زیادی بود. موضوع رساله دکتری رحیم نیکبخت «گفتمان ایران‌خواهی در رساله‌های اندیشمندان آذربایجان عصر مشروطه» است. زمانی که پروپوزال دکتری او را به محمدعلی  کاظم‌بیگی نشان دادم تا با او مشورت کنم از دیدن اسامی رسائلی که در منابع پژوهشی خودش ذکر کرده خیلی تعجب کرده بود و با من تماس گرفت و درباره مولف آن کنجکاوی کرد و گفت تنها فردی می‌تواند به این منابع دسترسی پیدا کند که در این موضوع غرق شده باشد. 

او افزود: ایران، تمامیت ارضی و هویت ملی آن برای نیکبخت بسیار مهم بود و پیش بردن حرکت‌های فرهنگی در برابر ویروس پان‌ترکیسم دغدغه اصلی او بود. او ایران، فرهنگ، بناهای آن پیشا اسلام و بعد از اسلام را به عنوان نقش و نگار یک قالی می‌دید که زیبایی خاصی به جامعه ایرانی داده بود. او در رساله‌اش نیز دنبال این بود که جایگاه ایران و ایرانی را در رسائل مشروطیتی که آذری‌ها در آغاز این جریان منتشر کرده بودند، به بررسی تحلیلی و تبیینی آن بپردازد و جایگاه ایران و ایرانی را در ذهن نخبگان آذری آن مقطع روشن کند.           

این استاد دانشگاه پیام نور بیان کرد: او در زمینه ادبیات مرثیه‌پژوهی هم باز به مسئله پان‌ترکیسم نظر داشت. او اعتقاد داشت ادبیات مرثیه سیدالشهداء باطل‌السحر توطئه‌های جریان پان‌ترکیسم در فارسی‌زدایی چه در آذربایجان ایران چه در منطقه آران که به شکل خودخوانده کشور آذربایجان خوانده می‌شود. چون ادبیات مرثیه به زبان فارسی و توسط مرثیه‌سرایان مشهور و محبوب آن خطه بود، نیکبخت اعتقاد داشت که ادبیات فارسی را در این منطقه در قالب مدایحه اهل‌بیت جلو ببریم. اگر به صورت ناسیونالیسم پارسی آن را جلو ببریم، آن را پس می‌زنند.      

نگاه ایران‌گرایانه در مرکز نداریم

بیژن جعفرزاده راستین، دبیر انجمن هوشبری ایران در یادبود رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان گفت: یکی از دردآورترین جنبه‌های درگذشت او به دلیل کروناست و این برای من با توجه به اینکه جزو کسانی بودم که 28 ماه در آی سی یو تلاش می‌کردم یک داغ مجددی است.

او ادامه داد: همین امروز صبح در حال بررسی چت‌هایی بودم که سه سال گذشته با مرحوم نیکبخت داشتم. اگر می‌توانستم این چت‌ها را نشان دهم گنجینه‌ای بود که او برایم می‌فرستاد هر چند با هم چالش‌هایی هم داشتیم و بعضی مواقع در موضوعات سیاسی بحث‌های خیلی جدی درمی‌گرفت که البته این بحث‌ها مانع دوستی ما نمی‌شد.

این استاد دانشگاه پزشکی ایران بیان کرد: در آشفتگی که در زمینه دانشگاهی، آموزشی و ... داریم جزء ویرانه‌هایی نمانده و از بودجه‌هایی که صرف پژوهش می‌شود که چندان تاثیر و تاثری هم ندارد مقایسه کنید با بودجه‌ای که صرف ایران‌پژوهی می‌شود که چه قدر ناچیز است. در کشوری که در دهه چهل امثال دکتر مرتضوی نخستین پژوهشگاه بنیاد فرهنگ ایران را نه در تهران، اصفهان، مشهد و کرمان بلکه در تبریز پایه‌گذاری کرد.

بیژن جعفرزاده گفت: امروز سیاستگذاری‌ها به شکلی پیش رفته که ارزش‌گذاری به ایران و ایرانی نه تنها ارزش شناخته نمی‌شود بلکه چه بسا نقطه ضعف هم به شمار بیاید. من متولد ارومیه هستم و در دبیرستانی تحصیل کردم که نام آن فردوسی بود که به نام این دبیرستان در این کشور رحم نکردند.

او افزود: ارزش افزوده افرادی مانند شادروان نیکبخت این بود در شرایطی که ایران مظلوم بود و هست که با تلاش‌های بی‌شائیه خودش سعی کردند هویت ایرانی را پررنگ کنند و مزیت دیگرش، در شرایطی که ایران، مفهوم ایرانی و نگاه به فرهنگ ایرانی و ارزش‌های آن نه تنها ارزش نداشت بلکه ضد ارزش شناخته می‌شد و در مرکز نگاه ایران‌گرایانه نداریم و آن نگاه‌های افراطی اقوامی از حاشیه خودشان را به متن می‌کشانند در اینجا او از زاویه دید یک نگاه آذربایجانی عاشق ایران از چیستی ایرانی دفاع کرد. در حالی که امروز در بسیاری از اقوام ایرانی چنین نگاهی را نمی‌بینیم. کاش در این روزها امثال نیکبخت را بیشتر داشتیم.

نیاز نسل امروز به روشنگری فرهنگی

اکبر ایرانی، مدیرعامل موسسه میراث مکتوب هم در بخشی از این یادبود گفت: کشورهای آزادی با کمک عوامل داخلی زور زیادی زدند که ایران را تجزیه کنند اما از پس این امر برنیامدند. از هزار سال پیش که دغدغه فردوسی ایران بود و زبان فارسی تا امروز که انشاءالله موفقیتی به دست نخواهند آورد. واقعیت این است که در این عرصه ما راهی جز رفتار فرهنگی نداریم. همان طور که اشاره شد در این نوع مسائل اشتباهی که از تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان سر می‌زند همه چیز را ابتدا امنیتی می‌کنند بعد مساله سیاسی می‌شود و پس از آن تقایل به وجود می‌آید و ...

او افزود: به نظرم کاری که وطن یولی انجام می‌دهد راه تعادل را باید همچنان به پیش ببرد و ادامه دهد و خودش عامل تشتت و دامن زدن به اختلافات نباشد و جنبه آگاه‌سازی و روشن‌نگری را ادامه دهد و این نیاز جوانان ماست تا تحت تاثیر عوامل نفوذی قرار نگیرند. متاسفانه امروز نگرانی درباره آذربایجان وجود دارد و ما در جمعی که هستیم در زمینه ایران‌دوستی فعالیت می‌کنیم و برخی مسائل را می‌نویسیم تا شاید موثر بیفتد و برخی دیگر از موضوعات را با ارتباط با مسئولان پیگیری می‌کنیم تا برخی مسائل حاد نشود. در کل با یکسری تلاش‌ها می‌توان کارهایی صورت داد تا اتفاقات مثبتی هم روی دهد.

او یک لشکر برای ایران بود

محمدعلی بهمنی قاجار، حقوقدان و پژوهشگر تاریخ گفت: یکی از شعرایی که نیکبخت به او علاقه داشت حکیم نظامی گنجوی بود و یکی از کارهای واپسینش هم به نظامی اختصاص داشت. گویا رسالتی برای خودش قائل بود که هر چه مربوط به هویت ایرانی است به آن بپردازد. در واقع می‌توانیم بگوییم او یک لشکر برای ایران بود که بدون هیچ ادعا، منیت، خودخواهی و فرصت‌طلبی برای ایران کار می‌کرد. 

او افزود: او در جزء جزء کارهایش به فکر خودش نبود که در میان از این نمد کلاهی برای خودش درست کند. فقط و فقط عشق به این سرزمین و ایران عزیز داشت و شخصیتی به تمام معنا ملی. وقتی از ملی صحبت می‌کنیم در آن مذهب شیعه و دین اسلام جزئی از ملیت ماست. در واقع نمی‌توانی خودت را ملی و ایرانگرا بدانی ولی شیعه‌ستیز و اسلام‌ستیز باشی.

این حقوقدان عنوان کرد: استاد بیات مقاله‌ای درباره کسروی و فرقه دموکرات دارند که به درستی اشاره کردند که در زمان حیات آخر کسروی که مصادف با سلطه فرقه دموکرات بر آذربایجان می‌شود، کسروی با همه سابقه اسلام‌ستیزی و نقد تشیع در فکر این بود که از ظرفیت تشیع برای ایران استفاده کند. او در درباره برخی از افکار و کنش‌های خودش تجدیدنظر کرده بود. رحیم نیکبخت که خادم‌الحسین و عاشق امام حسین(ع) و کربلا بود، اگر کسروی زنده بود به نظرم کسروی دین‌ستیز پیشانی نیکبخت را می‌بوسید! چون می‌دانست این فرد برای ایران با عشق کار انجام می‌دهد.

محمدعلی بهمنی قاجار گفت: تنها نیکبخت می‌توانست در مرز ارس برای سه شهید شهریور 1320 مراسم بگیرد و باعث شود که نام داریوش بایندر در جامعه مطرح شود و برای جعفر جمشیدی‌راد مجموعه «چو ایران نباشد تن من مباد» را تدوین کرد. نگاه کنید با امکانات حداقلی با یک موسسه چه‌قدر کار برای ایران انجام داد. او با حداقل امکانات حداکثر خدمات را برای ایران انجام داد. در اثر تلاش‌های او حساسیت‌های حداقلی در نظام نسبت به آذربایجان ایجاد شد.

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: