1400/10/22 ۰۸:۵۸
مصلح بزرگ تاریخ ایران محمدتقی فراهانی در 1186ش در هزاوه فراهان دیده به جهان گشود. پدرش نخست به عنوان آشپز به خدمت میرزا عیسی قائممقام درآمد و سپس در دستگاه فرزند او میرزا ابوالقاسم قائممقام، ناظر آشپزخانه شد.
محمود فاضلی: مصلح بزرگ تاریخ ایران محمدتقی فراهانی در 1186ش در هزاوه فراهان دیده به جهان گشود. پدرش نخست به عنوان آشپز به خدمت میرزا عیسی قائممقام درآمد و سپس در دستگاه فرزند او میرزا ابوالقاسم قائممقام، ناظر آشپزخانه شد. محمدتقی در خانه قائممقام با بروز هوش از شاگردی پدر به همدرسی آقازادهها ترقی یافت. مهارت او در نامهنگاری مایه شگفتی قائممقام شد و همین موضوع باعث شد تا قائممقام از او در امور دولتی بهره گیرد. مهمترین سفر خارجی میرزا تقیخان مسافرت به ارزروم در پی پدید آمدن بحران در روابط ایران و عثمانی بود. میرزا تقیخان در صفر 1259 ق طی فرمانی از سوی محمدشاه با رتبه سرتیپی در راس 200 تن از رجال سیاسی - نظامی ایران رهسپار ارزروم شد و پس از مذاكرات طولانی با عقد پیمان صلح در جمادیالثانی 1263ق، به ایران بازگشت. پس از مرگ محمدشاه، میرزا تقیخان با درایتی كمنظیر ناصرالدینمیرزا ولیعهد را از تبریز به تهران رساند. پس از ورود شاه به تهران و جلوس بر تخت سلطنت میرزا تقیخان منصب صدارت یافت و لقب اتابك اعظم و امیركبیر گرفت.
امیركبیر در اوضاعی نابسامان، كشور را در اختیار گرفت. خزانه خالی، آشوبهای مختلف، فساد درباریان، بههمریختگی درآمدها و مالیاتها و دخالت قدرتهای خارجی عمدهترین موانع بر سر راه اصلاحات اساسی امیر به شمار میرفت. امیركبیر در مدت سه سال و سه ماه كه سمت صدراعظمی ایران را داشت دست به اصلاحات عمیق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی زد. از مهمترین اقدامات امیركبیر میتوان به تاسیس مدرسه دارالفنون برای تربیت علمی و فنی جوانان براساس اصول نوین اروپایی، ایجاد چاپخانه، ترجمه كتب اروپایی، اعزام محصل به اروپا، دایر كردن روزنامه وقایع اتفاقیه، توسعه زراعت نیشكر در مازندران و خوزستان، توسعه زراعت زعفران در خراسان، ایجاد كارخانه كاغذسازی در تهران، تاسیس كارخانههای چلواربافی، چینیسازی، حریربافی و بلورسازی، تدوین قانون سربازگیری، تاسیس كارخانههایی برای ساخت ملزومات نظامی، طبقهبندی رستهها و درجات نظامی، متحدالشكل گردانیدن لباس نظامیان، ترویج آبلهكوبی و بنیان نخستین بیمارستان دولتی، ایجاد امنیت در راهها و نظارت بر عبور و مرور و صدور تذكره عبور و كوتاه كردن دست قدرتهای بیگانه از دخالت در امور داخلی اشاره كرد.
امیركبیر در عرصه اقتصادی برای تعدیل دخل و خرج، هیاتی را انتخاب كرد كه صورت درستی از وضع بودجه مملكت تنظیم نمایند. از حقوق تمام كسانی كه از خزانه دولت مواجب یا مقرری داشتند از شخص شاه گرفته تا نوكران، به تناسب كاست. امور مالیاتی را به تناسب شغل و میزان درآمد هركس تعیین كرد. امتیاز شیلات شمال را از دست روسها بیرون ساخت و بهطور مستقیم زیرنظر دولت قرار داد. او مالیاتهای زمین را تثبیت كرد، قیمتها را در برخی موارد كاهش داد، زمینهای بایر را به زمین كشاورزی تبدیل كرد و با اجرای طرحهای آبیاری و ساخت چند سد كوچك و بزرگ، به كشاورزی رونق بخشید. در زمان صدارت و قدرت او، پیروان سایر ادیان الهی، به راحتی میتوانستند به مناسك و اعمال مذهبی خودشان بپردازند. او چنان به ملاطفت با پیروان دیگر ادیان برخورد میكرد كه تمام آنها، خود را همچون مسلمانان در خانه خویش میدیدند و این روش برخورد و روشناندیشی او را، به عنوان مصلحی روشنضمیر در تاریخ دو قرن اخیر به مردم شناسانده است.
درستی و راستكرداری از مظاهر دیگر استحكام اخلاقی اوست؛ از این نظر فسادناپذیر بود. وزیر مختار انگلیس در این خصوص میگوید: «پول دوستی كه خوی ملی ایرانیان است در وجود امیر بیاثر است.» با آغاز اقدامات اصلاحی امیركبیر، سفارت انگلیس، مهدعلیا مادر شاه و میرزا آقاخان نوری اعتمادالدوله كه روابط خوبی با انگلیسیها داشت برای سرنگونی امیركبیر باهم متحد شدند. ناصرالدینشاه تا مدتی در برابر تحریكات و القائات دشمنان امیر ایستادگی كرد اما سرانجام تسلیم آنان شد و فرمان عزل امیر را از صدارت صادر كرد.
پس از مدتی حكم تبعید امیر به كاشان، نخست با عنوان حكومت آن شهر، صادر شد و زیر نظر نظامیان به آنجا رفت. بنابر آنچه از قول ناصرالدینشاه آوردهاند، میرزا آقاخان نوری بود كه فرمان قتل را از شاه گرفت و به حاج علیخان سپرد. توطئه كشتن میرزا تقیخان اوج گرفت. شاه را دشمنان امیر محاصره كردند. قاطعیت امیر در انجام اصلاحات، درخصوص كاهش و گاه قطع پرداختهای درباریان، كینه آنها را در پیداشت. در این میان مهدعلیا مادر ناصرالدینشاه خصومتی ویژه نسبت به امیر پیدا كرد. او اقتدار و كارآمدی امیر را تهدیدی برای تاج و تخت فرزندش میدانست. روس و انگلیس هم امیر را سر راه دخالتهای خود در امور ایران میدیدند. روزگار تبعید به چهل روز رسید و اندكی بعد در پی توطئه درباریان ناصرالدینشاه حكم قتل او را امضا كرد. جنایت بزرگ تاریخ روز جمعه 10 دی 1230 در حمام فین كاشان صورت گرفت. ماموران خود وارد حمام شدند. اعتمادالسلطنه یكی را بر سر او گماشت كه از آنجا بیرون نرود. فراشباشی فرمان شاه را ارایه داد. امیر خواسته بود عزتالدوله (همسرش) را ملاقات كند یا پیغام برای او بفرستد و وصیت كند كه اعتمادالسلطنه اجازه نداده بود. پس امیر به دلاك دستور داد رگهای هر دو بازویش را بزند. چون امیر درغلتید، دستمالی را لوله كرد، به حلق امیر فرو برد و گلویش را فشرد تا جان داد. پیكر امیركبیر ابتدا در كاشان و سپس به پایمردی همسرش، عزتالدوله، در محدوده رواق شرقی حرم امام حسین(ع) در كربلا به خاك سپرده شد. ناصرالدینشاه بعدها از كرده خود اظهار پشیمانی كرد و تا پایان عمر نام امیر را با احترام بر زبان راند.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید