متدین دردمند روشنفكر پرسشگر / غلامرضا ظریفیان
1399/8/24 ۰۹:۲۵
تحقیقات و پژوهشهای دكتر فیرحی متكی بر پرسشها و تاملات عمیقی بود. در عین حال تلاش میكرد از درون این پرسشها، مسائل جدیدی استخراج كند. از این رو رویكرد او اساسا پرسشمحور بود و دانش را بر مبنای سوال و پرسش در نظر میگرفت. از این رو پاسخهایی هم كه مطرح میكرد، بسیار نوآورانه و بدیع بود.
تحقیقات و پژوهشهای دكتر فیرحی متكی بر پرسشها و تاملات عمیقی بود. در عین حال تلاش میكرد از درون این پرسشها، مسائل جدیدی استخراج كند. از این رو رویكرد او اساسا پرسشمحور بود و دانش را بر مبنای سوال و پرسش در نظر میگرفت. از این رو پاسخهایی هم كه مطرح میكرد، بسیار نوآورانه و بدیع بود. برای مثال كتاب مهم قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام مدتهای مدید است كه منتشر شده، اما به دلیل پرسشهای جدیای كه در آن كتاب مطرح شده، همچنان اثری بدیع و حائز اهمیت است. از این حیث مباحثی كه او مطرح میكرد، یك پختگی خاص دارد. از این رو مثلا كتاب قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام، نمونه مشابهی در ایران ندارد. این عمق و پختگی را در سایر آثار دكتر فیرحی نیز میتوان دید.
این پرسشها، او را به یك نقطه اتصال رهنمون كرد و توانست دریابد كه بین مسائل بنیادین آغازین دوره اسلامی و تحولات دورههای مختلف تا مسائل امروز، یك پیوستار عمیق وجود دارد. بنابراین وقتی او سمت طرح مساله در صدر اسلام میرود، اولا همه آثار تحقیقاتی و پژوهشی را با دقت مد نظر قرار میدهد و ثانیا از دل این آثار یك پروژهای استخراج میكند. به عبارت دیگر او میان مسائل صدر اسلام و سدههای میانه و حاضر یك پیوند و ارتباط میبیند و در همه اینها، مسالهها و معضلهها و مشكلههایی را میبیند كه با یكدیگر مرتبط هستند. یعنی ایشان به خوبی و با تكیه بر تحقیقات گسترده میدانست ریشه آنچه را كه در مشروطه رخ میدهد و او به آن پاسخ میدهد، باید در تاریخ اسلام بجوید. از دید دكتر فیرحی یك درهم تنیدگی عمیق میان اسلام و ایران مطرح بود و او مسائل این دو را در پیوند با یكدیگر و نه در تضاد آنها با هم، میدید و ارزیابی میكرد. بسیاری از مباحثی كه او در طول تاریخ اسلام جستوجو میكرد، مواد و فرآوردههای خوبی برای فهم مباحثی فراهم میكرد كه در فقه مشروطه و قانون اساسی مشروطه به دنبال آنها میگشت.
دیگر ویژگی مهم پژوهشهای مرحوم فیرحی این است كه با پرسشهای امروز ما تاریخ گذشته را میكاود تا بتواند به مسائل امروز ما پاسخ بدهد. از این رو در عین حال كه اسیر معاصریت نیست، با كاوش در تاریخ صدر اسلام و سدههای میانه، موادی را برای فهم امروز به كار میبندد. این حكایت از آن دارد كه او درد اكنون دارد و یك محقق محض نیست. از این حیث میتوان تا حدودی او را با در نظر داشتن تفاوتها، با مرحوم دكتر شریعتی مقایسه كرد. از درون آثار شریعتی نیز درد بیرون میآمد و نشان میداد كه این عالم تعهد اجتماعی دارد و به مسائل و دغدغههای اكنون جامعه توجه دارد.
دكتر فیرحی نمونه بارز یك انسان آكادمیك بود و كاملا به قواعد و اصول رفتار دانشگاهی ملتزم بود. بسیار منظم و در عرصه تدریس سختگیر و سختكوش بود و دانشجویان را روشمند و ملتزم به اصول دانشگاهی تربیت میكرد. در عین حال یك كنشگر مرزی بود، یعنی در آكادمی نماند و از این رو توانست تاثیری فراتر از مرزهای دانشگاهی بگذارد. فیرحی خود را منحصر به دانشگاه نمیكرد. او یك فقیه بود و با حوزه آشنایی عمیقی داشت. او یك قرآن پژوه بود و كارهای تطبیقی میكرد. در كنار این مساله را صرفا در روایت و مفردات منحصر نمیدانست و بحث اندیشه برایش مهم بود. در اندیشه نیز توجه جدی به بحث قدرت داشت و رابطه دانش و قدرت را مد نظر داشت. او یك استاد مبرز اندیشه سیاسی بود. در عین حال میكوشید از درون این مفردات یك نظریات و فرضیاتی استخراج كند.
فیرحی دیگران را به خوبی و متواضعانه میخواند، اما در آنها نمیماند. از این رو مثل كس دیگری نبود و به شیوه و سیاق خودش میاندیشید و كار میكرد. هر كس با او مواجه میشد، عمق تواضع و فروتنی او را درمییافت. در عین حال اگر در موضوعی تخصص نداشت، بیدلیل اظهارنظر نمیكرد و صراحتا میگفت كه در این زمینه تخصصی ندارم.
دیگر ویژگی او احیاگری بود. سعی میكرد از دل مواد مرده تاریخی مثل علوم سیاسی و فقه، یك زندگی را استخراج كند. هر كس با متون و كلام او مواجه میشد، حس میكرد كه این اندیشهها زنده هستند و با انسان حرف میزنند. دیگر ویژگی او هوشمندی و زیركی بود و هیچ نكتهای را از دیگران فروگذار نمیكرد. این گزینشگری و هوشمندی و زیركی باعث میشد كه به آنچه دیگران میگویند، بیندیشد. او صیاد نكتههای درخشان دیگران بود. در كنار همه این ویژگیها، بهشدت مساله عدالت برایش اهمیت داشت و به بحث محرومین توجه میكرد. نگاه او سوسیالیستی نبود، اما مساله عدالت معطوف به برابری برایش اهمیت داشت. به همین دلیل در مسائل سیاسی و تاریخ اسلام، مساله عدالت معطوف به برابری برایش اهمیت داشت.
در پایان اینكه فقه از جنبه خاصی برای مرحوم فیرحی اهمیت ویژه داشت. او معتقد بود كه نباید قدر فقه را كم كرد، زیرا فقه یك دستگاه حقوقی است كه نظم مدنی را در جامعه ایجاد میكرده است. از این رو باید به این كاركرد فقه در ایجاد نظم مدنی توجه كرد. از این حیث كار او با بسیاری از روشنفكران دینی مثل دكتر سروش متفاوت بود. او معتقد بود باید از ظرفیتهایی كه در تاریخ و سنت اسلامی هست، به خوبی استفاده كرد. در عین حال واقعا در عرصه تدین بیریا و بیآلایش نمونه و الگو بود. او انسان متدین دردمند روشنفكر پرسشگر رو به اكنون و آینده بود.
پژوهشگر تاریخ اسلام
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.