1393/9/8 ۱۱:۴۴
در صحنه تاریخ جهانی تمدنهای بسیاری ظهور و سقوط کردهاند که از عصر باستان تاکنون با سه دوره جوانی، میانسالی و پیری راه زوال پیمودهاند. علتشناسی تاریخ انحطاط این تمدنها به ما میگوید که ظهور و سقوط آنها تنها از منظری متفاوت از شرایط طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است؛ در حالی که بررسی و تحلیل ظهور و سقوط تمدنها از نظر شرایط اقلیمی و آب و هوایی -که از نگاه مورخان و نویسندگان با غفلت مواجه شده است- میتواند زوایای پنهانی را آشکار کند و چشمههای کوری را باز کند.
گزارش از نشست تأثیر آب و هوا بر ظهور و سقوط تمدنها
آریسا شکیبی: در صحنه تاریخ جهانی تمدنهای بسیاری ظهور و سقوط کردهاند که از عصر باستان تاکنون با سه دوره جوانی، میانسالی و پیری راه زوال پیمودهاند. علتشناسی تاریخ انحطاط این تمدنها به ما میگوید که ظهور و سقوط آنها تنها از منظری متفاوت از شرایط طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است؛ در حالی که بررسی و تحلیل ظهور و سقوط تمدنها از نظر شرایط اقلیمی و آب و هوایی -که از نگاه مورخان و نویسندگان با غفلت مواجه شده است- میتواند زوایای پنهانی را آشکار کند و چشمههای کوری را باز کند. امروزه آب و هوا و نگرش به رویدادها از این منظر، زبان مشترک تمامی کسانی است که در علتیابی وقایع جهان تنها به پدیدههای غیر طبیعی تمکین نمیکنند؛ به طوری که بر کسی پوشیده نیست مهاجرت انسانها و تغییرات اجتماعی ارتباط نزدیکی با تغییرات آب و هوایی زمین دارد و برای هیچ اندیشمندی غریب جلوه نمیکند که تغییرات آب و هوایی علاوه بر پرورش و رشد تمدنها در نابودی آنها نیز مؤثر بوده است و اکنون آیا آب و هوا در کمین تمدنی نشسته است؟!
چندی پیش پژوهشکده تاریخ اسلام نشستی با عنوان «دیرینه اقلیمشناسی: آب و هوا تأثیر آن بر ظهور و سقوط تمدنها» برگزار کرد که دکتر قاسم عزیزی، عضو هیأت علمی گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تهران، تنها سخنران آن بود.
دکتر قاسم عزیزی در ابتدای نشست به بیان این واقعیت پرداخت که تعریف پذیرفتهشده جهانی برای «تمدن» وجود ندارد و اظهار کرد: «در متون مرتبط، «تمدنها» به عنوان جوامعی که متکی به زیرساختهای دائمی همچون شهرها، امکان انباشت و ذخیره محصولات غذایی و سیستم آبیاری و کشت فشرده بودهاند، به کار میروند؛ به این معنا که آنها به دلیل وابستگی مکانی قادر نبودهاند برای پاسخ به تغییرات آب و هوایی به سادگی جهت آب و هوای بهتر، حرکت یا جابهجایی داشته باشند یا به آسانی منابع غذایی دیگری را جایگزین کنند.»
مسأله محدودیت مکانی یا وابستگی مکانی همراه خود عوامل دیگری را بسترسازی میکرد؛ به این معنا که هر تمدنی اگر اندیشه پردازش و وسعت بخشیدن به قلمرو خود را در سر میپروراند، لاجرم وارد چالشی عمیق میشد؛ چرا که همه تمدنها به حیاتی دانستن زیرساختهای دائمی آگاهی داشتند. در تاریخ جهانی، هر تمدنی که شبکهای عظیم از زیرساختهای پایهای با عناصر متنوع را نهادینه کرده، پایداری و عمر بیشتری داشته است. تمدنهای جهانی چون مصر، چین، رم و ایران که از جمله تمدنهای بزرگ و بنام محسوب میشوند، بستر و شرایط زیرساختی را به لحاظ آب و هوایی، اقلیمی و سوقالجیشی داشتهاند.
توسعه تمدنهای باستانی در غرب آسیا
دکتر عزیزی در طرح توسعه تمدنهای باستانی در غرب آسیا به پدیده «هلال حاصلخیز» اشاره کرد و این پدیده را ماحصل آخرین حداکثر یخچالی و گرم شدن زمین دانست. این تغییرات به دنبال خود شرایطی را به وجود آورد که نوع خاصی از پوشش درختی و غلات را به همراه داشت.
این استاد دانشگاه به تولد تمدنی «ناتوفیان (natufians)» پرداخت که تحت تأثیر این تغییرات آب و هوایی بستر دورهگذار از «معیشت شکارچی» به «معیشت نیمهکشاورزی» را به همراه داشته است.
این دورهگذار مشخص میکند که تغییرات آب و هوایی به میزانی که در ظهور و تولد تمدنی نقش داشتهاند، در زوال و انحطاط آن نیز تأثیرگذار بودهاند. در طول تاریخ پدیدههای طبیعی در آرا و نظریات مورخان و دانشمندان به عنوان یک امر واقع و انکارناپذیر در تحولات زیستمحیطی تمدنهای بزرگ، مغفول واقع شده است. سیر اندیشه بررسی ظهور و سقوط تمدنها در آرای تمدنپژوهان نشان میدهد که آنان توجه و یافتههای تحقیقی خود را تنها به عامل جنگ، برتری در مقابل رقبا، وسعتبخشی به قلمرو سرزمینی و عوامل نظیر آن معطوف کردهاند. این در حالی است که میان عامل جنگ، برتری و اندیشه توسعه قلمرو سرزمینی و تغییرات آب و هوایی ارتباطی عمیق دیده میشود.
ابن خلدون متفکر نامی مسلمان و صاحب اثر جهانی «المقدمه»، دورهگذار تمدن غرب از یک شرایط سنتی به مدرن را پیشبینی کرد و این پیشبینی خود را با صدای پاهایی که شنیده میشود و بر ما سایه خواهد انداخت تبدیل به اندیشهای خواهد کرد که امروزه از اثر او جز در قالب زوال، انحطاط یا پویایی تمدنها مستفاد نمیشود. این دورهگذار در تاریخ غرب با تغییرات آب و هوایی همسو و غیر قابل انکار است.
این پژوهشگر جغرافیای طبیعی، ساخت شبکه آبیاری را که در ظهور و تثبیت تمدنها نقش تعیینکنندهای داشته است، نتیجه وقوع دوره سرد «یانگردریاس» معرفی کرد که از نظر میکروکلیمایی و آب و هوای منطقهای شرایط برای کشت ممکن میشود. وی تمدن و فرهنگ سومری را زاده توسعه سیستمهای آبیاری در جنوب «هلال حاصلخیز» با تمرکز بر گسترده شدن سازمان سیاسی و تخصصی شدن نیروی کار دانست.
بر اساس اعتقاد او، تجربه پشت سر نهادن خشکی منجر به دستیابی به فناوری بهتر در جهت ذخیرهسازی غلات و وضع قوانینی برای آب شد؛ به طوری که این پیشرفتها در هنگام و پس از خشکسالی، ظهور ملتهای متمرکز و جامعه طبقهبندی شده را موجب شد و 2300 سال پیش از میلاد نخستین امپراطوری جهان از شهر اکد (Akkad) – در نزدیکی بغداد فعلی- توسعه یافت.
مشاهده میکنیم که تغییرات آب و هوایی در سامان بخشیدن به نوع ترکیب و چگونگی زیست تمدنها هم اثر داشته است. ایجاد تمرکز ذیل حکومت مرکزی و طبقهبندی کردن جامعههایی که نظم امروزی را نداشتهاند، همه متأثر از تغییرات آب و هوایی است.
عزیزی، سقوط تمدن اکدی را نتیجه ناهنجاری آب و هوایی، بروز خشکسالی و جابهجایی در مسیر رودباد تبیین کرد. این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران مناطقی را که ناهنجاری آب و هوایی در آنها مورد توجه بوده است، سه منطقه غرب اروپا، چین و جنوب غربی امریکا معرفی کرد.
عزیزی تشریح کرد که ظهور تمدن و فرهنگ اروپای غربی تا حدود زیادی مدیون ناهنجاری آب و هوایی قرون وسطی است که در آن نوسان اطلس شمالی (NAO) در دورهای طولانی مثبت بوده است.
پدیده تغییرات آب و هوایی روشن میکند که نظام بورژوازی (سرمایهداری) تمدن اروپا که طبقهای به نام فئودالها آن را رهبری میکردند، چه نقش اساسی داشته است. اگر کشاورزی را در سیر تحولات تمدنی اروپا از بعد اقتصادی مبنا قرار دهیم، درمییابیم که تغییرات مثبت آب و هوایی چه اندازه در پویایی و رشد این تمدن مؤثر واقع شده است.
این استاد دانشگاه پیشرفتهای تکنولوژیکی تمدن اروپا را حاصل بازگشت شهرنشینی میداند که پس از سقوط امپراطوری رم به قهقرا رفته بود. وی در ادامه مورد چین را هم مصداق عینی تمدنی پایدار که متأثر از شرایط و تغییرات آب و هوایی بوده است، ماحصل بارشهای متعدد دانست. در این گزارش، شاهد دورههای تمدنی گوناگونی بودیم که تأثیر تغییرات آب و هوا بر آنها تشریح شد. اینکه چگونه آب و هوا میتواند موجب تغییر یک تمدن شود و بر مهاجرت انسانها تأثیر بگذارد. پس باید تغییرات آب و هوایی را امری جدی تلقی کرد و آثار آتی آن را بر سرزمینها نادیده نگرفت. عزیزی، در جمعبندی سخنانش خاطرنشان کرد: «مهاجرت انسانها و تغییرات اجتماعی ارتباط نزدیکی با تغییرات آبوهوا داشته است. تغییرات آب و هوا هم در پرورش و رشد تمدنها و هم در نابودی آنها دخیل بوده است. در گذشته مکتبی در جغرافیای سیاسی وجود داشته که به «جبر جغرافیایی» معتقد بوده و همهچیز را تحت تأثیر طبیعت میدانست، بدین معنا که محیط شیوه زندگی را به انسان القا میکند. ما امروز چنین عقیدهای نداریم، اما واقعیت این است که زندگی انسان در گذشته که تکنولوژیهای امروز وجود نداشته، بسیار تحت تأثیر عوامل محیطی بوده است، اما امروز با وجود تکنولوژیهای پیشرفته، اگر چه با هزینه بسیار زیاد حتی انسان در قطب جنوب هم قادر به زندگی است.»
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید