خیال و ذوق و زیبایی در آرای امام محمد غزالی
1399/7/13 ۱۵:۲۸
جدیدترین اثر حسن بلخاری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با عنوان «خیال و ذوق و زیبایی در آرای امام محمد غزالی» از سوی انتشارات فرهنگستان هنر منتشر شد.
جدیدترین اثر حسن بلخاری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با عنوان «خیال و ذوق و زیبایی در آرای امام محمد غزالی» از سوی انتشارات فرهنگستان هنر منتشر شد.
در مقدمه این کتاب آمده است: «امام محمد غزالی بدون تردید یكی از بزرگترین متفكران جهان اسلام است كه علیرغم اشتهارش به فلسفهستیزی و تهافتِ فلاسفه، در احیای راستین اندیشههای اسلامی و نیز انس عقل و دل یا شریعت و تصوفْ نقشی بینظیر و بیبدیل دارد. القابی چون «امام»، «حجۀ الاسلام»، «مجدّد» و «زینالدین» مُثبت این ادعایند.
حیات پر فراز و نشیب او از یتیمی تا شنودن سخنی تأملبرانگیز از عیاری كه در بازگشت از جرجان، غیرمستقیم او را به كسب معرفتی خوانده بود كه به اندك رهزنی رهزنان، به تاراج نرود و نیز آشنایی با خواجه نظامالملك و رسیدن به پیشوایی و امامت نظامیه بغداد تا خانومان رها كردن و دوازده سال در هجرت انفسی و آفاقی زیستن و به بارگاه شاهان نرفتن و حسد حساد را برانگیختن و تكفیر و تحریم فلاسفه نمودن و آثاری عظیم چون احیاءالعلوم را تصنیف كردن و هفتاد اثر از خود بهجای گذاشتن، همه و همه حكایت از زندگی شگفت اندیشمردی دارد كه حق بزرگی بر تصفیۀ اندیشه و گشودن راهی جدید در تحقیق و تأویلْ در تمدن اسلامی دارد. گرچه برخی، او را آغاز انحطاط عقلانیت در تمدن اسلامی دانستند و آرا و آثارش را سبب تعطیل دكان عقل، تا، دیگر ابنسینایی، و معلمی ثانی چون فارابی و امثال ابوالحسن عامری و ابنهیثم و ... ظاهر نشود. اما مگر در مشکوۀ الانوار عقل را سلطان ننامید و میزان الله فی الارض نخواند؟ و مگر هفتاد سال پس از رخ در خاك كشیدنش، حكمۀالاشراق نوشته نشد و یكصد و بیست سال پس از مرگش فتوحات و فصوص به رشتۀ تحریر نیامد و چهل سال پس از فتوحاتْ مثنوی سروده نشد؟ و آیا كسی هست ادعا كند كه شأن و نقش شیخاشراق و ابنعربی و مولانا در تاریخ اندیشۀ اسلامی نازلتر از ابنسینا و فارابی است؟
گرچه حقیقتاً نمیتوان از برخی تعصبات غزالی چشم پوشید و دیده بر کلماتی اینچنین فروبست: «این مسائل که [آرای فیثاغورث و ارسطو] جزو حشویات فلسفه است در رسائل اخوانالصفا آمده است. با این همه در شگفتم از کسی که همۀ عمر خود را در طلب دانش به رنج میاندازد و به اینگونه مزخرفات قانع میشود و پیش خود میپندارد که به نهایت دانشها دست یافته است».
اینگونه سخن گفتن و رسائل اخوانالصفا را بهعنوان اولین دانشنامه جهان اسلام (که در بسیاری موارد مستند به آیات و روایات است) مزخرف نامیدن، حسی ناخوشایند و به تبع حس و قضاوتی در انسان برمیانگیزد که آیا در موارد مختلف میتوان به حکم این متکلم اعتماد کرد و سخنش را بهعنوان سخنی مستدل پذیرفت؟!
با این وجود و با اغماض از این آرا نامستدل و برخاسته از احساس (و نه اندیشه)، غزالی درست در میان دو رویكرد درخشان فلسفه و حكمت اسلامی، متأثر از دیروز خویش و بسیار مؤثر بر فردای خود، سربلند و سرافراز ایستاده است. گرچه تهافتالفلاسفه را مینویسد اما مقاصدالفلاسفه را نیز نوشته و البته در بسیاری از اندیشههای خود وامدار فلاسفه پیش از خویش بوده است؛ همچون مباحث مربوط به نفس و خیال و زیبایی كه محور اصلی این پژوهش است و نگارنده به سیر تاریخی آن و تأثیرپذیری صریح غزالی از فلاسفۀ پیشین واقف است.
بهنظر میرسد تأكید بر تأثیر شگرف و نقش بسیار مهم او در اندیشه اسلامی از یكسو و در عین حال حملات سخت و تند علیه فلسفهستیزی مفرط او كه خوشایند عقلستیزان بود، از سوی دیگر محصول دو نظر متفاوت به آثار و احوال او باشد. برخی غزالی را از دریچه احیاءالعلوم، كیمیای سعادت و اعترافات صادقانه و زلالش در المنقذ من الضلال و برخی دیگر از آثارش نگریستهاند كه الحق تأثیربرانگیز و در تاریخ اندیشه نهضتآفرین بوده است (همچنانکه قول مولانا و ملاصدرا را در آغاز این رساله آوردیم و نیز آنچنانكه در تاریخ اندیشه شیعی، بزرگی چون ملا محسن فیض كاشانی قصد نگارش المحجهالبیضا كند و با تلاش در جهت تهذیب احیا و پالایش آن، تقریب اندیشه غزالی و فكر شیعی را تعقیب كند) و برخی دیگر از منظر تهافت و حملات تند و بیپروایش به ابنسینا، اخوانالصفا و فارابی و مهمتر تأثیرات اجتماعی، مذهبی و سیاسی این آرا بهویژه در توجیه خیانت حاكمان، سكوتش در حمله صلیبیان، تجلیل از كسانی چون معاویه و جائز ندانستن لعن كسانی چون فرزند او یزید، آنهم از سوی كسی كه لقب حجتالاسلام یافته بود و امام نظامیه بغداد بود و حاکمان را به مصاحبت و همنشینی او میل و رغبت بسیار بود.
به هرحال قصد این نوشتار بررسی این مناقشه بلند تاریخی نیست (كه اگر چنین باشد كل کتاب را به خود اختصاص خواهد داد) بلكه تنها تأمل بر آرای عمیق و تأثیرگذار او در احیاءالعلوم، كیمیای سعادت، مشكوۀالانوار و برخی دیگر از آثار او چون مقصد الاسنی فی شرح اسماء الحسنی دربارۀ هنر (فن)، زیبایی، خیال و بهویژه ذوق است كه همه از بنیادهای اصلی فلسفه هنر و زیباییشناسی محسوب میشوند.
بابی مستقل و وسیع در باب موسیقی، هم در احیاءالعلوم و هم در كیمیای سعادت نگاشتن، تأملات بسیار غنی و عمیق درباره جمال و زیبایی در احیاءالعلوم ارائه نمودن، لطایفی در كاركرد قوه خیال و كاركردهای عظیم هنری آن بیان داشتن، تحلیل قَدَری از قوه ذوق ارائه دادن (كه چند قرن بعد مشابه آن توسط ایمانوئل كانت بیان گردید) و مهمتر استناد به مثالهای هنری چون نقاشی چینیان و رومیان، ازجمله اختصاصات آرا و نظرات غزالی و كاركردهای فلسفۀ هنری آثار اوست.»
«خیال و ذوق و زیبایی در آرای امام محمد غزالی» اثر حسن بلخاری در شمارگان 500 نسخه و با قیمت 45500 تومان به علاقه مندان عرضه شده است.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.