صفحه فراموششده تاریخ شرق
1397/4/19 ۱۰:۰۱
در سدههای اخیر کشورهای اسلامی و شرقی به علت مواجهه با غرب و دستاوردهای آن، برنامههایی برای احیای سنتهای بومی ازجمله پزشکی به مرحله اجرا درآوردهاند. نخستین و شاید هم موفقترین کشور در این زمینه هند است زیرا در این شبهقاره در هنگامه مبارزه با استعمار، پزشکی بهمثابه جزئی از مطالبات اصلاحگرایانه روشنفکران دینی تعریف شد.
بازخوانی تاریخ پزشکی و تمدن اسلامی از نگاه دکتر «قربان بهزادیاننژاد»
در سدههای اخیر کشورهای اسلامی و شرقی به علت مواجهه با غرب و دستاوردهای آن، برنامههایی برای احیای سنتهای بومی ازجمله پزشکی به مرحله اجرا درآوردهاند. نخستین و شاید هم موفقترین کشور در این زمینه هند است زیرا در این شبهقاره در هنگامه مبارزه با استعمار، پزشکی بهمثابه جزئی از مطالبات اصلاحگرایانه روشنفکران دینی تعریف شد. سپس حکومت استعماری وادار شد تا در حوزه آموزش و ارائه خدمات، دو گفتمان پزشکی غالب به رسمیت بشناسد و مسیر تقویت آنها را در کنار پزشکی غربی پیش بگیرد. یکی از این دو گفتمان، پزشکیای بود که از یونان وارد جهان اسلام شد و از راه ایران به آن کشور رسید و دیگری یک نوع پزشکی به نام «آیورودا» بود. این سنتهای پزشکی با گذر زمان به نمادی از پزشکی مسلمانان و هندوها تبدیل شدند. در ایران ورود پزشکان غربی و درنهایت تشکیل دارالفنون باعث شد که یک نوع تلفیق پزشکی سنتی و غربی در دستور کار برخی از متفکران و معلمان پزشکی قرار گیرد. حکومت قاجار نیز ساختار توزیع القاب، سرمایهگذاری و... را در هر دو نوع پزشکی در پیش گرفت، اما عملا جدایی و به حاشیهرفتن پزشکی سنتی اتفاق افتاد. با پیروزی انقلاب اسلامی، برنامه حمایت از احیای پزشکی سنتی در دستور کار قرار گرفت و سرمایهگذاری قابلتوجهی برای ایجاد زیرساختها انجام شد. در کشورهای سریلانکا، مصر، ژاپن و... نیز مسیرهای دیگری دنبال و پزشکی آنها احیا شد. اما متأسفانه در کشور ما این سرمایهگذاریها به نتیجه چشمگیر و قابلتوجهی منجر نشده است که شاید یکی از مهمترین دلایلش آن باشد که ما با وجود بومیبودن این رشته، شناخت دقیق و کاملی از آن و ارتباطش با پزشکی نوین نداریم. همین کاستی نیز لزوم انجام پژوهشهای علمی در این زمینه و تدوین منابع را برای ما یادآوری میکند. دکتر «قربان بهزادیاننژاد» با همتی ستودنی، یک مجموعه 15جلدی تحت عنوان کلی «تاریخ پزشکی و تمدن اسلامی» تدارک دیده است که تاکنون هفت مجلد آن چاپ و منتشر شده و باقی این کتابها نیز بهتدریج عرضه خواهد شد. دکتر «بهزادیاننژاد» استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس و مشاور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت اصلاحات است. «طاعون و افول تمدن اسلامی»، «تاریخ جنون در جامعه اسلامی دوره میانه»، «پزشکی و اسلام در هند مستعمره» و «پزشکی اسلامی در دوره میانه»، «نوسازی پزشکی و بهداشت در ایران دوره قاجار»، «نوسازی پزشکی در کشورهای شرقی» و «پزشکی و سنت علمی در تمدن اسلامی»، عنوان کتابهای این مجموعه است. در ادامه این کتابها را مرور میکنیم.
دیوانگی در بستر تاریخ
جنون، مجنون، جن، دیوانه، دیو و... با معانی مختلف و بعضا متضاد در جوامع گوناگون به کار رفته است، برای مثال گروهی این واژه را به معنای بیماری روانی و... دانستهاند؛ شماری هم علت پدیداری آن را زیاددانستن و برخی هم آن را نادانی و فقدان ظرفیت ذهنی خواندهاند؛ از اینرو، در گذر زمان و در پرتو این تنوع برداشتها و تعریفها، بحثهای گستردهای در حوزههای ادیان و مذاهب، پزشکی علمی و عامیانه، عرفان، شعر و ادب، حقوق، حکومتداری و...، مطرح و در هر فرهنگی کلیشههایی ساخته شده است. کتاب «تاریخ جنون در جامعه اسلامی دوره میانه»، روایتگر این اندیشهها و عملکردهای برآمده از آنها در عرصه جامعه اسلامی خاورمیانه است و مؤلف تلاش کرده است ابعاد مختلف این مفاهیم را واکاوی و زمینه را برای پژوهشهای بعدی فراهم کند. به عبارت دیگر این کتاب از غنای روایتهای دستاول و دوم درباره مردان و زنان و خانوادههای جامعه و رویکرد فقهی به دیوانگی، برخوردار بوده و موضوع محوری بحث نویسنده، بررسی دیوانه در بستر تاریخی است. بنابراین مسئله بسیار دشوار و بغرنج دیوانگی نهتنها در حوزههای پزشکی، الهیات، کلام، سحر و فقه، بلکه در محیط اجتماعی جامعه اسلامی بررسی شده است.
علم و پزشکی در دنیای اسلام
تمدن اسلامی یکی از نوآورترین و جالبترین سنتهای علمی و پزشکی در تاریخ جهان را به وجود آورده است. با وجود این، بیشتر اوقات در نگاه عموم، اسلام بهمثابه مخالف علم و عقلانیت جلوهگر شده است. حتی بعضی از دانشوران به تبعیت از شرقشناسان سنتی مانند «ارنست رنان» که اسلام را ناتوان از نوآوری میداند و بر این باور است که تنها کمی بیش از انتقالدهنده دانش عمل کرده و در زمانهایی نیز با عرضه نادرست دانش یونانی، به بدآموزیهایی انجامیده است، رویکرد منفی به تمدن دارند. آنها بر این باورند که در بهترین حالت، مسلمانان تألیفگران شایستهای بودهاند و به مهارتهایی برای تأمین مایحتاج خویش نیاز داشتهاند، ولی برای بیشتر از آن تلاش نکردهاند. به این کلیشه کاریکاتوری از چند ناحیه حمله شده است، اما این باورها هنوز در برخی حلقههای علمی و در بین عامه مردم طرفدارانی دارد. در سه دهه گذشته دانشوران زیادی درصدد بودهاند این چهره مخدوش را ترمیم و مشارکت اسلامی (مسلمانان) در توسعه علم و پزشکی را بررسی کنند. در کتاب «پزشکی و سنت علمی در تمدن اسلامی» درباره علم و پزشکی در دنیای اسلام، مقالاتی گردآوری و منتشر شده است که کنجکاوی عقلی و توان نظری این تمدن را شرح میدهند. در تمدن اسلامی دوره میانه، عربها و غیرعربها با هم زندگی میکردند و تلاشهای علمی چشمگیری انجام دادند. این کتاب، آگاهانه بر مقالاتی که در سالهای گذشته منتشر شدهاند، تمرکز دارد. گفتنی است سه مقاله این کتاب برای نخستینبار به انگلیسی و با منابع کتابشناسی روزآمد منتشر شدهاند، به همین دلیل این مجموعه فراتر از یک تجدید چاپ ساده مقالات در دسترس خواهد بود. بعضی از مقالات، بررسی کلی درباره موضوعات خاص است، اما در برخی دیگر به موضوع یا متنهای خاص با جزئیات پرداخته شده و به صورت فنی، مطالعه و ارائه شده است. در برخی مقالات، پیشرفت در رشتههای تخصصی شرح داده شده است، ولی در برخی دیگر، مجادلات و مباحث بین مکاتب و سنتهای علمی فعال برجستهتر شده است. بر همین اساس خوانندگان بهسادگی میتوانند با بعضی از ظرافتها و دقتهایی که در پژوهشهای اخیر تاریخ علم و پزشکی برای جهان اسلام در دوره میانه وجود دارد، آشنا شوند.
ظهور پزشکی اسلامی در هند
ورود کمپانی هند شرقی به سرزمین شگفتیها، با پزشکیای که چهره ایرانی دارد و به زبان فارسی در حوزههای علمیه و منازل استادان ارائه میشود، همزمان است و با گرایشی که بازگشت به متون عربی و استفاده از زبان قرآن برای آموزشدادن طب را در دستور کار قرار داده است، رقابت نامحسوسی دارد. این پزشکی، با بهرهگیری از آموزههای فلسفی ارسطو و متنگرایی مغولی، به توجیه و تحکیم قدرت پادشاهان و گسترش دامنه اختیار و اقتدار آنها میپردازد و جایگاه خود را در دربار تقویت میکند. با چنین زمینهای رقابت (و گاه تقابل) پایداری بین پزشکی غربی و مکاتب پزشکی بومی شکل میگیرد و همدوش با حرکتهای ضداستعماری ادامه مییابد. پزشکی بهویژه طب یونانی، مطالبه روشنفکران مسلمان و اندیشهورزان آنها میشود و در بستر جهانگرایی اسلامی، جماعتگرایی مسلمانان و ملیگرایی مبارزات ضداستعماری بازخوانی و بازسازی میشود. افزونبر اینها، بر پزشکی غربی نیز تأثیر میگذارد و شرایط را برای افزایش دامنه فعالیت و مسئولیت آن فراهم میکند تا به بهداشت عمومی، بهزیستی، پژوهش و... بپردازد.
کتاب «پزشکی و اسلام در هند مستعمره
[۱۶۰۰-۱۹۰۰م.]» داستان این رویاروییها را با رویکرد پسااستعماری بهتفصیل شرح داده و نشان داده است چگونه پزشکی اسلامی سر برآورده و کمپانی از چه شگردها و ترفندهایی برای ترویج پزشکی غربی بهره برده است و صنعت نوپای چاپ و انتشار روزنامهها و... چه تحول بزرگی در زمینه نویسندگی، ایجاد مرجعیت و آگاهیبخشی و... بهوجود آوردهاند.
مطالعه طاعون در خاورمیانه در دوره میانه
بیماریهای واگیردار تقریبا از قدیمترین ایام همراه انسان بودهاند و به نظر میرسد در زمانی که اجتماعات انسانی شکل نگرفته بود، چندان نمود و بروزی نداشتند و افراد را به صورت فردی مبتلا میکردند و از هنگامی که توانستند به جوامع انسانی وارد شوند و افراد را درگیر کنند، اهمیت صدچندان یافتند. از اینرو همهگیریها و جهانگیریها موضوع مطالعات گوناگون تاریخی، اجتماعی، ادبی و... شد. بنابراین اگر این بیماریها و ازجمله مهمترین آنها طاعون در اکثر نوشتههای پزشکی، تاریخی و غیر آن همراه با تمدنها به بحث گذاشته میشوند، به دلیل همین ویژگی ذاتی آنهاست. از اینرو موضوع کتاب «طاعون و افول تمدن اسلامی»، مطالعه طاعون در خاورمیانه در دوره میانه است و با چنین رویکردی به نگارش درآمده است. طاعون ازجمله بیماریهایی است که آثار ماندگاری بر تمدن بشری گذاشته است. این تأثیر در جامعه اسلامی از جهات مختلف، با آنچه در دوره باستان و غرب مدرن روی داده، متفاوت است. از یکسو با استناد به روایات، با باورهای دینی عجین شده و جریانهای فکری را واداشته است تا بهمثابه مصداقی از شرور، این بیماری را مورد بحث قرار دهند و از دیگر سو، علم پزشکی و درمانگران را به تحقیق درباره ماهیت و شیوههای درمان و پیشگیری سوق داده است.
پزشکی جدید، مولود تجدد است
اساسیترین مسئله سدههای اخیر کشورهای شرقی، مواجهه سنت و تجدد است؛ پدیدهای که شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحتتأثیر قرار داده و پزشکی یکی از ملموسترین و عینیترین عرصههای آن است چراکه از یکسو در این کشورها سابقه دیرین و بعضا درخشانی دارد و از دیگر سو، پزشکی جدید مولود تجدد بوده و بر مبانی اندیشهای و عملکردی آن استوار است. افزون بر اینها، به شیوههای گوناگون (ایجاد نهادهای آموزشی و خدماتی، دولتهای استعمارگر، کلیسا و...) همراه با دیگر ساختارهای مدرنیته وارد این کشورها شده و تجربههای متفاوتی داشته است. کتاب «نوسازی پزشکی در کشورهای شرقی» به ورود پزشکی جدید و مواجهه در بسترهای تاریخی و جغرافیایی متفاوت در کشورهای ایران، ترکیه، هند، مصر، ویتنام، نیجریه، ژاپن و سریلانکا میپردازد و تأثیر آن بر یکدیگر و واکنش این کشورها را در سطح دولت، جامعه و گروههای پیشرو بررسی میکند. درواقع این کتاب چشمانداز همهجانبهای از موارد گوناگون فرایند نوسازی در کشورهای مختلف را مورد مطالعه قرار داده است. این بررسی نشان میدهد که چگونه عوامل فکری، نهادی، سیاسی و اجتماعی بومی رسما ادغام شده و پزشکی مدرن را توسعه بخشیدهاند.
جایگاه پزشکی در جوامع اسلامی
بدون تردید مقوله سلامت، پزشکی و بهداشت عمومی در همه تمدنهای عالم یکی از عناصر اصلی و پایهای بوده است و در بررسیهایی که برای روشنشدن ابعاد هر جامعه متمدنی صورت میگیرد، پزشکی از دو منظر فرایندها و نهادهایی که برای سلامتی به ارائه خدمت میپردازند و حاصل و دستاوردهای نهایی این خدمات که در قالب شاخصهای کلانی همچون امید به زندگی، قد و سلامت و... ارائه میشود، مورد توجه قرار گرفته است. برای دستیابی به چنین اطلاعاتی، تخصصها و شیوههای مطالعاتی گوناگون مانند باستانشناسی، انسانشناسی، آرکئوپاتولوژی و... به کار میروند تا همراه با تاریخنگاری کلاسیک تصویر روشنتری از مقاطع مختلف زمانی ارائه کنند. در کتاب «پزشکی اسلامی در دوره میانه» که این موضوع در آن بحث شده است، نویسنده کوشیده از چنین منظری تاریخ پزشکی اسلامی دوره میانه را کنکاش کرده و در پایان نیز اذعان میکند که در زمینه جایگاه پزشکی و فراز و فرودهای آن در جوامع اسلامی در آغاز راه هستیم.
منبع: روزنامه شرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.