1387/11/30 ۰۳:۳۰
دکتر جلال خالقی مطلق در این کتاب با استفاده از روش پدیدارشناسی، به بررسی شعر پهلوانی پرداخته است. این اثر شامل چکیدهای از نظریات سی. ام. بورا است که در کتابی پرحجم با نام شعر پهلوانی مطرح شده است
دکتر جلال خالقی مطلق در این کتاب با استفاده از روش پدیدارشناسی، به بررسی شعر پهلوانی پرداخته است. این اثر شامل چکیدهای از نظریات سی. ام. بورا است که در کتابی پرحجم با نام شعر پهلوانی مطرح شده است. حماسه، جلال خالقی مطلق، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1386ش، 214ص. دکتر جلال خالقی مطلق در این کتاب با استفاده از روش پدیدارشناسی، به بررسی شعر پهلوانی پرداخته است. این اثر شامل چکیدهای از نظریات سی. ام. بورا است که در کتابی پرحجم با نام شعر پهلوانی مطرح شده است. بورا در کتاب خود تنها سه بار از شاهنامه یاد کرده؛ دلیل این امر شاید آن باشد که بنیاد فرضیههای او بر حماسه های گفتاری -بدیهی استوار است، اما شاهنامه حماسه ای نوشتاری است. خالق مطلق در این اثر، از نقل بیشتر مثال های مورد استناد بورا چشم پوشیده و در عوض از هم خوانی یا تضاد آرای او با حماسه های ایرانی سخن گفته است. در آغاز کتاب تعریف حماسه و ویژگی های این نوع ادبی ارائه می شود و به تفاوت حماسه های شمنی، که دارای بینشی جادومرکزند، با حماسه های راستین، که بر اساس بینشی مردم مرکز پدید آمده اند، اشاره میشود. نویسنده حماسه را نتیجه تکامل اشعار شمنی ـ جادویی، مدحی و رثایی می داند؛ بنابراین با ذکر نمونه هایی، به تحلیل این مطلب می پردازد. در ادامه از موضوعات حماسی، خصایص پهلوانان که عبارتاند از خارقالعاده بودن، مهارت، میهنپرستی و دینگرایی و همچنین از توصیفهای حماسی سخن میرود. افزون بر این، در باب تفاوت حماسه های گفتاری ـ بدیهی با حماسه های نوشتاری بحث هایی مطرح می گردد؛ به نظر مؤلف، بهترین شیوه در بخش بندی حماسه های جهان، تقسیم آنها به دو دسته نوشتاری و گفتاری است. از دید وی، وجود عبارات قالبی و تکراری از نشانه های حماسه های گفتاری است. نفوذ چنین عناصری در شاهنامه، که حماسه ای نوشتاری است، جنبه عام ندارد و نتیجه بیامانتی کاتبان، حجم فراوان شاهنامه و پایبندی به وزن و قافیه و صنایع شعری است. بخش هایی از کتاب نیز به زبان حماسی، الگوها و شیوه های بدیهه سرایی، تشبیهات حماسی، چگونگی آغاز داستان های حماسی، ساختار حماسه و تناقضات آن و حجم حماسه اختصاص مییابد. همچنین خالقی مطلق از گوسان ها یا بدیهه سرایان و خنیاگران ایرانی سخنی میگوید و سپس به شیوه نقد جامعه شناسی، شعر حماسی را به سه نوع بدوی، تودهای و اشرافی تقسیم می کند و پس از ذکر نمونه های هر یک از این انواع، به بیان تفاوت های آنها می پردازد و نقش زن را در این سه نوع حماسی برمیرسد. کتاب با مطالبی در باب ارتباط حماسه و تاریخ، زوال شعر حماسی و تحول آن به رمانس پایان می یابد. نویسنده در این کتاب، حماسه های نوشتـاری و به ویژه شاهنامـه را در تقابـل با حماسه های گفتاری ـ بدیهی مورد بررسی می دهد و به طور مستقل به پدیدارشناسی حماسه های نوشتاری نمی پردازد. علاوه بر این، بیشتر توجه وی معطوف به شاهنامه است و از سایر حماسه های ایرانی به ندرت یاد می کند. بحثهای که در فصل دهم درباره حماسه های ملل گوناگون مطرح شده و نکاتی که در فصل پانزدهم در مورد حماسه های پهلوانی، تاریخی و دینی و رمانس های فارسی آمده، تا حدی تکراری است؛ نظیر چنین اطلاعاتی را در کتابهای تاریخ ادبیات و آثار مربوط به حماسه سرایی می توان یافت. در فصل های پایانی از حماسه های منثور ایران پیش و پس از اسلام سخـن مـی رود، در صورتـی که این کتاب به تحلیـل شعر حماسی اختصاص یافته بود. در انتهـای اثـر فهرست منابع نیامده است، اما نمایه راهنما به چشم می خورد. منبع: میراث مکتوب
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید