فرهنگ و زبان: مشکل زبانی ما / داریوش آشوری
1395/9/24 ۰۹:۴۱
آشنایان با کار و بار فرهنگی و قلمی من می دانند که من چهل سال است با مسائل زبان فارسی در رابطه با علوم انسانی و فلسفه مدرن سر و کله میزنم. من اینجا نه یک مساله را در کار انتقال فکر و فرهنگ مدرن به فضای معنوی زیستی خودمان می بینم و در این راه به اندازه توان خود برای روشن کردن مساله و باز گفتن آن و همچنین برای گره گشایی، برای تولید مایه و سرمایه زبانی، کوشیده ام.
آشنایان با کار و بار فرهنگی و قلمی من می دانند که من چهل سال است با مسائل زبان فارسی در رابطه با علوم انسانی و فلسفه مدرن سر و کله میزنم. من اینجا نه یک مساله را در کار انتقال فکر و فرهنگ مدرن به فضای معنوی زیستی خودمان می بینم و در این راه به اندازه توان خود برای روشن کردن مساله و باز گفتن آن و همچنین برای گره گشایی، برای تولید مایه و سرمایه زبانی، کوشیده ام. برای منی با چنین حساسیت بی نهایت به کار زبان، آنچه دردناک و غم انگیز است آن است که، به رغم جنب و جوشی که در این سال ها در فضای زبان فارسی هست و نوشته های به نسبت بهتری که با قلم های روان تر و توانا تر و سالم تر و نوآورتر می بینم، هنوز، ای بسا دست بالا با قلم های ناپخته، زبان های بی در وپیکر، کژ و کوژنویسی های ذهن های واپس مانده است؛ ذهن هایی که نه از دستور و منطق زبان خبر دارند نه از منطق و روش اندیشه. این همه ترجمه ها و مقاله ها و تالیف های بی سر و ته و گنگ، تا سر حد بی معنای مطلق، برای این است که ما با مساله زبان بسیار ساده انگارانه روبرو شده ایم و هرگز آن را چنان که باید طرح نکرده ایم.
بخارا مهر و آبان 1384 شماره 44
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.