استقلال نحوی و عناصر مستقل در جمله / علی اشرف صادقی
1395/8/8 ۱۰:۴۷
عناصر و اجزایی که به صورت متمم یا بسط به هسته مرکزی جمله( مسند) مرتبط میشوند به سه طریق این وابستگی را نشان می دهند. یک دسته اجزایی اند که استقلال ندارند و به کمک نقش نما ها (حروف اضافه و پیوند ها و حروف ربط) به هسته جمله وابسته می شوند. دسته دیگر عناصری هستند که از نظر نحوی استقلال دارند و بدون واسطه به هسته می پیوندند و بهمین جهت بدون اینکه در نقش و معنی آنها تغییری ایجاد شود میتوانند در داخل جمله تغییر محل بدهند.
عناصر و اجزایی که به صورت متمم یا بسط به هسته مرکزی جمله( مسند) مرتبط میشوند به سه طریق این وابستگی را نشان می دهند. یک دسته اجزایی اند که استقلال ندارند و به کمک نقش نما ها (حروف اضافه و پیوند ها و حروف ربط) به هسته جمله وابسته می شوند. دسته دیگر عناصری هستند که از نظر نحوی استقلال دارند و بدون واسطه به هسته می پیوندند و بهمین جهت بدون اینکه در نقش و معنی آنها تغییری ایجاد شود میتوانند در داخل جمله تغییر محل بدهند. بسیاری از این اجزا در دستور های سنتی، «قید» نامیده شده است، اما اجزاء مستقل منحصر به «قیود» نمیشوند؛ بسیاری از صفت ها و پاره ای از اسم ها نیز در نقش متمم مسند استقلال دارند. گروهی دیگر در پاره ای از اسم ها نیز در نقش متمم مسند استقلال دارند. گروهی دیگر در پاره ای موارد مستقلا و در موارد دیگر با نقش نما می آیند. چون قید تعریف علمی و دقیق ندارد و آنچه قید نامیده شده در حقیقت کلماتی از طبقات مختلف با نقش های مختلف است، در این بحث ما اصطلاح عامتر و شاملتر متمم را برگزیده ایم که از طرفی ناظر به نقش نحوی این عناصر است و از طرف دیگر در عین چشم پوشی از طبقه دستوری آنها کلمات و گروه های دیگری را هم که باصطلاح قید نیستند شامل بشود.
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز شماره 107
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.