سالروز دستور قطع روابط ایران با انگلیس از سوی مصدق / محمود فاضلی

1395/7/24 ۰۸:۳۵

سالروز دستور قطع روابط ایران با انگلیس از سوی مصدق / محمود فاضلی

پس از رد پیشنهاد مشترک ترومن – چرچیل دولت ایران درصد قطع رابطه سیاسی با دولت انگلیس برآمد . تصمیم نخست وزیر به قطع رابطه اجتناب ناپذیر بود، زیرا پس از خلع ید از شرکت نفت و اخراج کارکنان خارجی از خوزستان، انگلیسی ها به انواع تبلیغات و کارشکنی ها در داخل و خارج علیه ایران دست زده بودند. با رد پیشنهاد ایران در پاسخ به پیام ترومن – چرچیل ، دیگر واضح بود که انگلیس با استفاده از عوامل خود که با دیپلماتها و کارکنان سفارت انگلیس و کنسولگری ها ارتباط داشتند، فعالیت های ضد دولتی را در ایران تشدید خواهد کرد.

 

        پس از رد پیشنهاد مشترک ترومن – چرچیل دولت ایران درصد قطع رابطه سیاسی با دولت انگلیس برآمد . تصمیم نخست وزیر به قطع رابطه اجتناب ناپذیر بود، زیرا پس از خلع ید از شرکت نفت و اخراج کارکنان خارجی از خوزستان، انگلیسی ها به انواع تبلیغات و کارشکنی ها در داخل و خارج علیه ایران دست زده بودند. با رد پیشنهاد ایران در پاسخ به پیام ترومن – چرچیل ، دیگر واضح بود که انگلیس با استفاده از عوامل خود که با دیپلماتها و کارکنان سفارت انگلیس و کنسولگری ها ارتباط داشتند، فعالیت های ضد دولتی را در ایران تشدید خواهد کرد. انگلیس ایران را به اعمال زور توسط نیرویهای زمینی و دریایی و هوایی خود که دور و نزدیک مرزهای ایران متمرکز بود، تهدید نمود. آنها تا توانستند ملت ایران را در انظار جهانی، مردمی غاصب معرفی کردند. در چنین شرایطی ادامه حضور مامورین سیاسی آنها در ایران جز کمک به کوشش‌های خرابکارانه آنها، نتیجه‌ای نداشت.

     ادعای دولت انگلیس در مورد خودداری ایران از پرداخت غرامت به شرکت سابق بابت لغو یکجانبه قرارداد 1933 نادرست و بی پایه بود. دولت ایران در پاسخ به پیشنهاد مشترک انگلیس و آمریکا، آمادگی خود را برای رسیدن به دعاوی شرکت بابت غرامت، براساس هرقانونی که در یکی از ممالک برای ملی شدن صنایع در موراد مشابه اجرا شده، اعلام کرده بود اما دولت انگلیس نه تنها از این پیشنهاد استقبال نکرد بلکه با ادامه تحریکات در داخل ایران و اعمال فشار بویژه اقتصادی ثابت کرد هیچگاه در صدد رفع اختلافات از راه عادلانه نبوده و نیست.

      آنتونی ایدن، وزیر خارجه انگلیس در یادداشت های خود به سیاست «تفرقه و تعلل» و تضعیف دولت ایران تا سقوط مصدق اعتراف کرد «دولت انگلیس روی مفاد پیشنهاد مشترک انگلیس و آمریکا ایستادگی کرد. ما معتقد بودیم چنانچه خود را برای مذاکره در باره پیشنهاد جدیدی آماده نشان دهیم، این اقدام موضع ما را تضعیف خواهد ساخت و برای مصدق فرصت و مجال بیشتری به منظور تهدید ما فراهم خواهد نمود. من به موضع دیگری نیز سخت توجه داشتم که دولت آمریکا در این مورد با ما توافق نداشت. من معتقد بودم که هر قدر بیشتر مصدق در مسند قدرت بماند، حزب کمونیست در ایران نیرومندتر خواهد شد، سود و صلاح بین‌المللی ایجاب می‌کرد که مصدق را آسوده نگذاریم». 

     برای اینکه مصدق را آسوده نگذارند و موجبات سقوط او را فراهم سازند، انگلیسی ها در دو جبهه داخلی و خارجی، فعالیت خود را تشدید کردند. در جبهه داخلی ایادی کار کشته و سرسپرده آنها در باره مجلس و ارتش که در انتظار فرمان بودند دست به کار اجرای توطئه های از پیش تهیه شده گردیدند. در جبهه خارجی دولت جدید انگلیس در انتظار نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی جمهوریخواهان بود تا ژنرال آیزنهاور را متقاعد سازند که ادامه زمامداری مصدق به صلاح جهان غرب نیست.

     مصدق در 24 مهر ماه 1331 در مجلس شورای ملی حضور یافت و قطع روابط با انگلستان را اعلام داشت. او در سخنان خود تاکید داشت « قطع رابطه با این دولت مداخله گر تاثیر در روابط و علائق مردم دو كشور نخواهد داشت. ما در 19 ماه گذشته كوس رسوائی دولت استعمارگر انگلستان را زدیم و آبرویش را در دنیا بردیم و اقتدار آن را تا توانستیم تضعیف كردیم. این دولت در این مدت از تحریم اقتصادی ما، توسل به دولت های دیگر برضد ما، رشوه دادن به دست نشاندگان داخلی و تحریك ایادی خود در ایران و تهدید و ارعاب نتیجه نگرفت. قبلا تهدیدهای نظامی آن هم اثری نكرده بود. ما خواستیم كه با قطع روابط به این تحریكات و تشبثات پایان دهیم. ما روابط گرگ با میش را نمی‌خواهیم. در طول تاریخ، از این روابط رنج های فراوان برده ایم. انگلستان مثل هر امپریالیست دیگر نمی خواهد ملل ضعیف رشد و ابراز وجود كنند و بنابراین داشتن رابطه با چنین دولتی درست و منطقی نبوده است. ما می خواهیم رشد كنیم و روی پای خود بایستیم و خودمان باشیم كه با داشتن رابطه با انگلستان، تحقق این آرزو امكان پذیر نخواهد بود».

     یک مامور عالی رتبه سازمان اطلاعات مرکزی انگلیس که مامور خدمت در ایران بود درباره قطع روابط سیاسی ایران با انگلیس پیش از اعلام آن از سوی دولت ایران چنین گفته است «... از خوش شانسی یک منبع مفید که به دلایل امنیتی ما نام مستعار - عمر - بر او گذاردیم ، در اختیار من قرار گرفت. یک روز صبح یک کارمند عالی رتبه ایرانی وارد سفارت انگلیس شد تا اطلاعاتی در اختیار ما بگذارد. وی مانند اکثر ایرانیان تحصیل کرده اعتقاد داشت که در ایران هیچ چیز اتفاق نمی افتد مگر به میل و اراده انگلیسی ها . او یکباره به من گفت که همه در تهران گمان می کنند که ما عمدا مصدق را به حکومت رسانده ایم ، چرا که پالایشگاه آبادان دیگر مقرون به صرفه نیست و ما می خواهیم از راه ملی کردن آن غرامت دریافت کنیم ... این شخص استدلال می کرد که به هر حال همه اختیارات ایران در دست انگلیسی ها است ... وزیر مافوق عمر استعفا داده بود و کسی به جانشینی او تعیین نشده بود. بنابر این «عمر» شخصا به نمایندگی از طرف سازمان مربوط در هئیت دولت مصدق شرکت می کرد . من و او هفته ای دو سه بار بطور خصوصی ملاقات می کردیم و جزئیات اخبار محرمانه دستگاه حکومتی را می شنیدیم ... یکبار عمر به من اطلاع داد که در اوایل ماه اکتبر قطع روابط دیپلماتیک با انگلیس تصویب شده است».

     جرج میدلتن کاردار سفارت انگلیس در تهران در این زمینه می گوید « تا یک روز پیش از قطع رابطه سیاسی با انگلیس بوسیله ایران دکتر مصدق روابط دوستانه خود را با او حفظ کرده بود». وی خاطره آن دوره را به این شرح نقل می کند «ما چند ساعت در کنار تختخواب او (مصدق) نشسته بودیم و گفتگوی گرمی داشتیم. ناگهان زنگ کوچکی را به صدا درآورد و مستخدمی با یک بشقاب بزرگ شیرینی وارد اطاق شد مصدق گفت: حالا نوبت عکاس ها است که بگوئیم وارد شوند. من گفتم : ببینید، آقای نخست وزیر ما الان درگیر یک بحث هستیم. واقعا فکر می کنید حالا موقع شیرینی خوردن و عکس گرفتن است ؟ او گفت : بله برای اینکه شیرینی حالتان را جا می آورد. شکر برای شما بسیار نافع است. این واکنش غریزی همه است که وقتی عکاسی وارد می شود، تبسم می کنند. ما در اینجا پنجاه عکاس داریم و شما مجبورید پنجاه دفعه لبخند بزنید. بعد من آنها را پی کارشان می فرستم و ما گفتگویمان را ادامه می دهیم. شما هم در وضع روحی خیلی بهتری خواهید بود. بطور قطع ، او در این مورد حق داشت، وی واقعا شخص فوق العاده متمدنی بود».

     گفته می شود شاه قویا با قطع کامل روابط با انگلیس مخالف بود و عقیده داشت قطع روابط با انگلیس ضرورتی ندارد چرا که تماس مستقیم با آن دولت را در آینده ناممکن ساخته و برعکس سوء ظن غرب را نسبت به اصیل بودن نهضت ملی و هدف های سیاست خارجی آن بر می انگیخت. حتی گزارش شده است که شاه به نخست وزیر گفته بود که در صورت قطع روابط با انگلیس از سلطنت استعفا خواهد کرد. خبرگزاری یونایتدپرس از لندن گزارش داده است پادشاه ایران در آخرین دقایق از دکتر مصدق درخواست کرده بود که در تصمیم خود دائر به قطع رابطه با دولت انگلیس تجدید نظر نماید.

       در روز 26 مهر چند ساعت پس از پخش سخنان دكتر مصدق از رادیو تهران که در آن تصمیم به قطع روابط با انگلستان را برای مردم توجیه کرده بود، مصوبه مجلس در این زمینه به سفارت انگلستان در تهران ابلاغ شد. مردم كه این خبر را از رادیو تهران شنیده بودند به سوی خیابان فردوسی كه ساختمان سفارت در آن واقع است روانه شده و ضمن برگزاری یك تظاهرات ضد انگلیسی گسترده و دادن شعار، تابلوی سفارت را كه علامت رسمی دولت انگلستان بر آن وجود داشت، به عنوان مظهر استعمار از جای كندند و از سردر سفارت پایین آوردند. موجی از شادی در سراسر ایران به وجود آمد كه قبلا سابقه نداشت زیرا كه ایرانیان پس از ملی شدن صنعت نفت بود که از جزئیات مداخلات دولت انگلستان در امور وطنشان آگاه شده بودند. مصدق در نطق قبلی خود در مجلس مواردی را از این مداخلات بر شمرده بود و به مصلحت ایران دانسته بود كه با چنین استعمارگری روابط نداشته باشد.

     در سی مهر ماه 1331 دکتر فاطمی وزیر خارجه ایران ضمن یادداشتی خطاب به سفارت انگلیس تصمیم دولت ایران را به قطع رابطه سیاسی با دولت انگلیس اعلام کرد و موجبات اخذ این تصمیم را خودداری انگلیس از کمک به حل اختلاف و حمایت غیرقانونی از شرکت سابق و مداخلات مامورین رسمی آن دولت در ایجاد تحریکات و اخلال در نظم و آرامش کشور بیان نمود. در این یادداشت آمده است «هرگاه دولت انگلستان به منظور ملت و دولت ایران که منحصرا درصدد استیفای حقوق تضییع شده خود بوده و هست توجه عادلانه و مطابق با انصاف و دوستی مبذول داشته بود هرگز روابط بین دو دولت به این مرحله نمی‌رسید ولی متاسفانه دولت متبوع شما در این امر که برای ما حیاتی است نه تنها کمک به حل اختلاف نکرد بلکه با حمایت غیرقانونی از شرکت سابق مانع از حصول نتیجه گردید. به علاوه بعضی از مامورین رسمی آن دولت نیز به واسطه تحریکات و مداخلات ناروای خود مشکلاتی به قصد اخلال در نظم و آرامش کشور فراهم ساختند».

     در پایان این نامه دولت ایران اظهار امیدواری کرده بود که «دولت انگلیس در روش خود تجدید نظر کند و در مقام ایجاد حسن تفاهم برآید که در آن صورت دولت ایران با علاقه ای که به حسن رابطه با دولت انگلیس دارد اقدام در تجدید روابط سیاسی خواهد نمود». دکتر مصدق پیامی به ملت انگلیس تهیه کرده بود که همان روز به وسیله رادیو منتشر گردید . طی پیام مزبور دکتر مصدق به ملت انگلیس اطمینان می‌داد که با وجود قطع روابط سیاسی بین دو دولت نهایت صمیمیت را نسبت به افراد و ملت انگلستان باقی و رابطه دوستانه بین دو ملت همچنان برقرار است.

       بدنبال قطع روابط دو کشور تعدادی از نمایندگان سیاسی ایران در کشورهای مختلف جهان بازتاب مطبوعاتی این اقدام ایران را به تهران ارسال نمودند. الهیار صالح، سفیر ایران در آمریکا و یکی از یاران مصدق، یک جلسه مطبوعاتی در واشنگتن تشکیل داده به ایراد سخنرانی پرداخت و به سئوالات خبرنگاران پاسخ گفت. وی تاکید کرد «امروز دولت ایران، قطع روابط سیاسی با دولت انگلستان را اعلام نمود. این اقدام برای اعتراض نسبت به روش خصمانه ای که دولت انگلستان برای تحمیل خواسته های شرکت نفت سابق به دولت ایران پیش گرفته بود، انجام شد. دکتر مصدق در هیجده ماه گذشته، با وجود این روش نامساعد انگلستان، از هر اقدام ممکن برای تشویق دولت انگلستان در همکاری با دولت ایران، در پیدا کردن راه حل، کوتاهی ننمود. در مقابل، دولت انگلستان، در روش خود، به این طریق پافشاری نمود: محاصره اقتصادی و مسدود نمودن اعتبارات ایران، جلوگیری از آمدن کشتی‌ها به بنادر ایران، تهدید نمودن خریداران احتمالی نفت ایران و سعی در مضطرب نمودن دولت ایران به وسیله کشاندن ایران به شورای امنیت و دیوان دادگستری بین المللی؛ در صورتی که هر دو این دستگاه ها از طرفداری از درخواست‌های انگلستان خودداری نموده و رای دادند که اختلاف، مابین دولت ایران و یک شرکت خصوصی است نه بین دو دولت ایران و انگلستان. این سیاست تحمیل، باعث سختی های اقتصادی فراوانی برای ملت ایران و بر هم زدن نظم سیاسی کشور شده است. قطع روابط سیاسی نمی‌بایست باعث تعجب دولت انگلستان شود، زیرا تنها دو راه برای ایران باقی مانده بود که یا روابط سیاسی خود را قطع نماید و یا در زیر فشار محاصره اقتصادی غیر قانونی انگلستان، زانو به زمین زند. ملت ایران مصمم است استقلال سیاسی خود را حفظ نماید و با وجود سختی‌های اقتصادی فراوانی که در نتیجه امپریالیسم انگلستان بر ملت تحمیل شده، به هیچ وجه حاضر نیستند از استقلال سیاسی خود دست بردارند. ... دنیا می داند که ایران محتاج به منافع تجارت بین المللی، به خصوص در معامله نفت می باشد، ولی نه به قیمت تسلیم شدن به انگلستان، من صمیمانه امیدوارم که دولت انگلستان دراعمال خود تجدید نظر نموده و سیاست جدید همکاری پیش گیرد تا بتوانیم بار دیگر روابط بین دولتین را برقرار کنیم».

            پس از کودتای 28 مرداد الهیار صالح سفیر ایران در آمریکا و باقر کاظمی، سفیر ایران در فرانسه، به عنوان اعتراض به تغییر قهری حکومت در ایران و سقوط دکتر مصدق، از سمت های خود استعفا کرده و به ایران بازگشتند. بازگشت آنان به کشور به دستگیری، زندان و تبعید آنان منجر شد. بدین ترتیب پس از 93 سال روابط سیاسی ایران و انگلیس قطع شد و در 10 آبان اعضای سفارت انگلیس تهران را ترک کردند. پس از اعلام رسمی قطع روابط دو کشور، اینک نوبت اعضای سفارت و ماموران رسمی دولت انگلیس بود که خاک ایران را ترک نمایند. در تاریخ 6 آبان 1331، وزارت امور خارجه در یک نامه «خیلی فوری» به وزارت کشور نوشت: «پیرو تصمیم محترم دولت، ماموران رسمی دولت انگلیس، به تدریج عزیمت می کنند و آخرین دسته آنان که عبارت از ماموران سیاسی سفارت کبرای انگلیس می باشد، قرار است روز شنبه، دهم آبان ماه، از طریق مرز خسروی، به بغداد عزیمت کنند. جناب آقای وزیر مختار سوئیس که از طرف دولت متبوع خود، عهده دار حفظ منافع اتباع انگلیس در ایران شده‌اند و همچنین آقای عباس نیری، کارمند اداره تشریفات وزارت امورخارجه، این ماموران را تا مرز خسروی مشایعت خواهند کرد. خواهشمند است به فرمانداری و استانداری های بین راه، تلگرافا دستور فرمایند که اولا از جریان مستحضر باشند و ثانیا در صورت لزوم در حدود مقررات، از بذل مساعدت و انجام تسهیلات لازم به آنها، خودداری ننمایند...».

      عباس نیری، کارمند عالی رتبه وزارت امورخارجه، از طرف این وزارتخانه  و سرهنگ دوم عزت الله دفتری، به عنوان نماینده وزارت دفاع ملی، موظف بودند که کاروان کارمندان سفارت انگلیس را از تهران تا مرز خسروی همراهی نمایند. اداره تشریفات وزارت امور خارجه همچنین، در یک نامه خیلی فوری به وزارت دفاع ملی، درخواست کرد که با تلگراف به مقام‌های نظامی شهرهای بین راه تهران - کرمانشاه - مرز خسروی اعلام شود که با کاروانی که کارمندان سیاسی سفارت انگلیس عده ای از کارمندان دفتری و خانواده های ایشان را با اتومبیل به سوی خاک عراق حمل می کند، مساعدت لازم را انجام دهند».

منابع :

- زندگی سیاسی مصدق ، فواد روحانی، انتشارت زوار، 1381 .

- معرفی و شناخت دکتر محمد مصدق، محمد جعفری قنواتی، انتشارات قطره، 1380 .

-  جنبش ملی شدن صنعت نفت، غلامرضا نجاتی، سهامی انتشار، 1373 .  

- مصدق و اخراج انگلیسی‌ها از ایران، امیر هوشنگ بختیاری، نشریه پایگاه نور شماره 25 .

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: