1395/5/18 ۰۷:۲۱
داستان قاجارها در تاریخ ایران، داستان عجیبی است. شاید این عجیببودن بیش از آنکه محصول خواست قاجارها باشد، به شرایط جغرافیایی ایران بازگردد. بخش مهمی از اتفاقات پیرامون این خاندان در تابستان به وقوع پیوسته است. همانگونه که در 14 مرداد 1285 فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه امضا شد، در 18 مرداد 1288 نیز احمد میرزا در 13 سالگی به پادشاهی برگزیده شد و به جای پدر خویش محمدعلی شاه نشست. شاید این مساله از سوی دیگر به مشروطه بازگردد که در میانه تابستان اکثر اتفاقات مهم آن رخ داد اما هر چه بود زمانی که استبداد صغیر به پایان خویش رسید، محمدعلیشاه محترمانه و با تعیین مقرری از ایران به روسیه فرستاده شد و فرزند 13 سالهاش را بر تخت نشاندند.
جا مانده! امروز سالروز به تختنشستن آخرین پادشاه قاجار است
سجاد صداقت : داستان قاجارها در تاریخ ایران، داستان عجیبی است. شاید این عجیببودن بیش از آنکه محصول خواست قاجارها باشد، به شرایط جغرافیایی ایران بازگردد. بخش مهمی از اتفاقات پیرامون این خاندان در تابستان به وقوع پیوسته است. همانگونه که در 14 مرداد 1285 فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه امضا شد، در 18 مرداد 1288 نیز احمد میرزا در 13 سالگی به پادشاهی برگزیده شد و به جای پدر خویش محمدعلی شاه نشست. شاید این مساله از سوی دیگر به مشروطه بازگردد که در میانه تابستان اکثر اتفاقات مهم آن رخ داد اما هر چه بود زمانی که استبداد صغیر به پایان خویش رسید، محمدعلیشاه محترمانه و با تعیین مقرری از ایران به روسیه فرستاده شد و فرزند 13 سالهاش را بر تخت نشاندند. احمد، دومین پسر محمدعلی شاه و بزرگترین فرزند ذکور او از ملکه جهان بود که در سال ۱۲۷۵ هجری شمسی در زمان ولیعهدی پدرش در تبریز به دنیا آمد. درباره احمدشاه نوشتهاند که «سلطان احمدمیرزا که فوقالعاده مورد توجه و علاقه پدر و مادرش بود در همان سال اول سلطنت محمدعلیشاه در 10 سالگی بهعنوان ولیعهد تعیین شد و با اینکه رسم سلاطین قاجار از زمان سلطنت فتحعلیشاه به بعد این بود که ولیعهد را ولو در خردسالی به حکومت آذربایجان منصوب کنند، ملکه جهان از فرستادن این طفل نازپرورده به تبریز جلوگیری کرد.»
فتح تهران و سلطانشدن احمد «حکومت مطلقه مستبدان و سلطه استبداد صغیر بر ایران دیری نپایید و اخگر آزادیخواهی و مشروطهطلبی از گوشه و کنار شعلهور شد. به تعبیری، ایران تنها تهران نبود. پیش از آن اگر سرنوشت ایالات غالبا در تهران رقم میخورد، اینبار ایالات کشور چنین نقشی را ایفا کردند، به کمک تهران آمدند و مشروطه را نجات بخشیدند. پیشینه و موقعیت سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی هر یک از ایالات و ولایات ایران در تکوین نقش و جایگاه آن نقاط رویاروی استبداد موثر بود.» این جملات را درباره اوضاع ایران پس از استبداد صغیر نوشتهاند. همین شرایط کافی بود تا با فتح تهران، محمدعلی شاه و جمعی از درباریان و مستبدان در سفارت روسیه تزاری پناهنده شوند. 500 نفر از فاتحان تهران، نمایندگان مجلس منحله و دیگر مبارزان شورایی به نام مجلس موسسان تاسیس کردند. این درواقع دومین مجلس موسسان ایران بود. در مرداد 1288 مجلس موسسان محمدعلیشاه را از سلطنت خلع کرد و احمدمیرزا ولیعهد 13 ساله او را با نام احمدشاه به تخت سلطنت نشاند. گرچه در تاریخ ایران در موارد معدودی مردم شاه را برگزیده بودند، اما این نخستینبار بود که مردم - یا نمایندگان آنان - شاهی را از سلطنت عزل و فرد دیگری را به این مقام نصب میکردند. درواقع انتقال سلطنت توسط مردم و از طریق شورایی از میان آنان صورت میگرفت. امامجمعه جدید خطبه سلطنت را به نام شاه جدید خواند و محمدحسن میرزا برادر 9 ساله احمدشاه نیز بهعنوان ولیعهد تعیین شد. از آنجا که احمدشاه هنوز به سن قانونی نرسیده بود، مجلس موسسان عضدالملک قاجار را به نیابت سلطنت تعیین کرد. محمدعلی شاه هم به روسیه تبعید شد. به این ترتیب تغییر و تحول حتی در آن بخش از ساختار قدرت که مطابق با قانون اساسی موروثی بود و نقش تشریفاتی داشت، به دست مردم و نمایندگان آنان صورت گرفت. علاوهبر عزل و تبعید محمدعلی شاه، اعدام پنج تن از مخالفان مشروطه ازجمله شیخ فضلالله نوری از دیگر اقدامات فاتحان تهران بود. مجلس موسسان سپهدار اعظم تنکابنی را بهعنوان صدراعظم برگزید. وزارت جنگ را نیز خود او به عهده گرفت.
پادشاه مردم مجلس دوم از بسیاری جهات مهمترین دوره مجلس در ادوار قانونگذاری ایران بود و بیش از هر زمان در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کشور نقش داشت. علاوهبر تعیین نخستوزیران، تعیین نایبالسلطنه که به نیابت از طرف احمدشاه نوجوان نقش شاه را ایفا میکرد، برعهده این مجلس بود. با مرگ عضدالملک در سال 1289 وکلای مردم در مجلس دوم ناصرالملک را بهعنوان نایبالسلطنه تعیین کردند. همچنان که انتقال سلطنت به احمدشاه آخرین پادشاه خاندان قاجار توسط مردم صورت گرفت و با دیگر پادشاهان این خاندان متفاوت بود، وضعیت سلطنت او نیز وضعیتی خاص بود. از 16 سال سلطنت احمدشاه قاجار - 1288 تا 1304 - پنج سال نخست (1288 تا 1293) احمدشاه هنوز رسما سلطنت را به دست نگرفته بود و در پنج سال پایانی پادشاهی او (1299 تا 1304) در پی وقوع کودتای سوم اسفند عملا قدرت در دست کودتاچیان بود که به نام شاه کشور را اداره میکردند. به این ترتیب سلطنت واقعی احمدشاه تنها شامل 6 سال میانی این دوران - 1293 تا 1299 - بود. با وقوع کودتا در آخرین روزهای قرن سیزدهم در واقع پادشاهی دوران قاجار نیز عملا به پایان رسید و آغاز سده چهاردهم طلیعه برآمدن قدرت سلطنتی جدیدی در ایران شد. به تخت نشستن احمدشاه با همه ذهنیتهای اصلاحگرایانهای که داشت، زمان زیادی به طول نینجامید. او آخرین شاه قاجارها بود که در ایران پسامشروطه و آغاز سلطنت رضاخان باید دورانی را به این عنوان میگذراند. گویی احمدشاه از تاریخ سلطنت جامانده بود.
منبع: فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید